الكهف ١٠٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۳۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، می‌پندارند کار نیک انجام می‌دهند!»

كسانى هستند كه سعيشان در زندگى دنيا هدر رفته و با اين حال مى‌پندارند كه كار نيك انجام مى‌دهند
[آنان‌] كسانى‌اند كه كوشش‌شان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مى‌پندارند كه كار خوب انجام مى‌دهند.
(زیانکارترین مردم) آنها هستند که (عمر و) سعی‌شان در راه دنیای فانی تباه گردید و به خیال باطل می‌پنداشتند که نیکوکاری می‌کنند.
[آنان] کسانی هستند که کوششان در زندگی دنیا به هدر رفته [و گم شده است] در حالی که خود می پندارند، خوب عمل می کنند.
آنهايى كه كوششان در زندگى دنيا تباه شد و مى‌پنداشتند كارى نيكو مى‌كنند.
کسانی‌[اند] که کوشش آنان در راه زندگانی دنیا، نقش بر آب شده است و ایشان چنین می‌انگارند که نیکو کردارند
آنهايند كه كوشش آنان در زندگى اين جهان گم و تباه شده و خود مى‌پندارند كه كار نيكو مى‌كنند.
آنان کسانیند که تلاش و تکاپویشان (به سبب تباهی عقیده و باورشان) در زندگی دنیا هدر می‌رود (و بیسود می‌شود) و خود گمان می‌برند که به بهترین وجه کار نیک می‌کنند (و طاعت و عبادت شرک‌آلودشان موجب رستگاریشان می‌شود).
کسانی که کوشش‌شان در (ژرفای) زندگی دنیا گم گشته، حال آنکه می‌پندارند کاری خوب انجام می‌دهند.
آنان که تباه شده است کوشش ایشان در زندگانی دنیا و می‌پندارند که ایشان نکو می‌کنند عمل را


الكهف ١٠٣ آیه ١٠٤ الكهف ١٠٥
سوره : سوره الكهف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«ضَلَّ»: ضائع گردید و هدر رفت. از مصدر ضَلال به معنی ضَیاع. «صُنْعاً»: کار نیکوئی که به گونه شایسته و با نظم و ترتیب بایسته انجام می‌پذیرد.


تفسیر

نکات آیه

۱- زیان زده ترین مردم، کسانى هستند که تلاش و اَعمال دنیایى آنان، پوچ و ضایع است. (الأخسرین أعملاً . الذین ضلّ سعیهم فى الحیوة الدنیا) «أخسر» افعل تفضیل به معناى «زیان کارترین و خسارت زده ترین» است. «ضلّ»به معناى «ضاع» و «هلک» آمده است. لذا «ضلّ سعیهم» یعنى: «تلاش آن ها ضایع و تباه شده است».

۲- کار و تلاش کافران، هرچند گوناگون و داراى ظاهرى زیبا و فریبنده باشد، تباه گشته و در قیامت، براى آنان سودى نخواهد داشت. (الذین ضلّ سعیهم فى الحیوة الدنیا و هم یحسبون أنّهم یحسنون صنعًا)

۳- دنیا، ظرفى مناسب براى تلاش هاى سودمند و کفر، مایه بهره نبردن از فرصتهاى موجود در آن است. (ضلّ سعیهم فى الحیوة الدنیا)

۴- زیانکار نبودن انسان، منوط به انجام اَعمالى ماندگار و ثمربخش تا ابدیت هستى است. (الأخسرین أعملاً الذین ضلّ سعیهم فى الحیوة الدنیا)

۵- سعى و تلاش آدمى در دنیا، سرمایه اصلى او است. (الأخسرین أعملاً . الذین ضلّ سعیهم فى الحیوة الدنیا)

۶- اَعمال آدمى، در پهنه هستى باقى مى ماند. * (ضلّ سعیهم) واژه «ضلّ»، در معناى «خفى» و «غاب»، کاربرد دارد (لسان العرب). پیدا نبودن عمل کافران و گم شدن آن، گویاى این است که عمل آنان باقى مى ماند، ولى بهره بردن از آن بر ایشان ممکن نیست.

۷- کافران، فریفته و مغرور اَعمال و ساخته هاى پوچ و بى فرجام خویش اند. (و هم یحسبون أنّهم یحسنون صنعًا) «صنع» به معناى مصدرى و به معناى «مصنوع» آمده است و در آیه، هر دو محتمل است. مفاد «یحسنون صنعاً» این است که آنان - به پندار خود - کردار خود را، خوب به سامان مى رسانند.

۸- عجب و غرور و فریفتگى در برابر اَعمال خویش، امرى نکوهیده و زیانبار است. (الأخسرین أعملاً... و هم یحسبون أنّهم یحسنون صنعًا)

۹- انجام تلاش هاى بى فرجام و دل خوش بودن به آن ها، نشانى از زیانکارى عمیق کافران است. (الأخسرین أعملاً . الذین ضلّ سعیهم فى الحیوة الدنیا و هم یحسبون أنّهم یحسنون صنعًا) جمله حالیه «و هم یحسبون ...» بیانِ علّت «أخسرین» بودن کافران است; زیرا، این گمان که انسان، آنچه را انجام داده، از نوع بهترین ها است، سبب مى شود که هرگز به فکر جبران خسارت خویش برنیاید.

۱۰- کسانى که غیر خدا را معبود و ولىّ خود ساخته اند، به خطا، خود را کام روا و نیک کردار مى پندارند. (أن یتّخذوا عبادى من دونى أولیاء ... و هم یحسبون أنّهم یحسنون صنعًا)

۱۱- داورى وارونه و دور از حقیقت درباره عملکردها، از پى آمدهاى نابسامانى فکرى و عقیدتى است. (الذین کانت أعینهم فى غطاء ... یحسبون أنّهم یحسنون صنعًا) مجموع چند آیه، در آغاز، فقدان بینش را در کافران مطرح ساخت، آنگاه برگزیدن معبودانى جز خدا را به عنوان یکى از دستاوردهاى آن مطرح کرد (أفحسب) و در این آیه، آنان را به عنوان (أخسرین) و کسانى که اَعمال پوچ خود را کارهایى نیک مى بینند، معرفى کرد. مقتضاى ربط بین آیات مورد بحث، برداشت بالا، است.

موضوعات مرتبط

  • انسان: سرمایه انسان ۵
  • تکبر: زیان تکبر ۸; سرزنش تکبر ۸
  • دنیا: نقش دنیا ۳
  • زیان: موانع زیان ۴ عُجب زیان عُجب ۸; سرزنش عُجب ۸
  • عقیده: آثار عقیده باطل ۱۱
  • عمل: آثار تباهى عمل ۱; آثار عمل ۵; آثار عمل پسندیده ۴; بقاى عمل ۶; فرصت عمل ۳
  • فرصت: عوامل تضییع فرصت ۳
  • قضاوت: منشأ قضاوت باطل ۱۱
  • کافران: بینش کافران ۱۰; پوچى عمل کافران ۷، ۹; تباهى عمل کافران ۲; تکبر کافران ۷; سرور کافران ۹; نشانه هاى زیانکارى کافران ۹
  • کفر: آثار کفر ۳
  • مردم: زیانکارترین مردم ۱
  • ولایت: قبول ولایت غیرخدا ۱۰

منابع