الكهف ١٤
ترجمه
الكهف ١٣ | آیه ١٤ | الكهف ١٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رَبَطْنَا عَلَی قُلُوبِهِمْ»: دلهایشان را قدرت و شهامت بخشیدیم. بدیشان دل و جرأت دادیم. «لَن نَّدْعُوَ»: به فریاد نمیخوانیم. پرستش نمیکنیم. در رسمالخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد. «شَطَطاً»: سخنان دور از حق. برکنار از حقیقت.
تفسیر
- آيات ۹ - ۲۶ سوره كهف
- وجه اتصال ورابطه آياتى كه داستان اصحاب كهف را حكايت مى كنند با آياتقبل
- بيان اينكه اصحاب رقيم نام ديگر اصحاب كهف است
- مقصود از ((رحمت (( و((رشد(( در دعاى اصحاب كهف : ((ربنا اتنا من لدنك رحمة وهيىلنا من امرنا رشدا((
- معناى جمله : ((فضربنا على اذا نهم فى الكهف سنين عددا((
- معناى اينكه فرمود: سپس اصحاب كهف را بيدار كرديم ((لنعلم اى الحزبين احصى ((
- اقرار به توحيد پروردگار ونفى ربوبيت ارباب وآلهه در گفتگوى اصحاب كهف باخود
- جزئياتى از داستان اصحاب كهف كه از آيات استفاده مى شود
- وضعيت جغرافيايى غار اصحاب كهف وكيفيت قرار گرفتن اصحاب كهف در آن
- نظر مفسرين درباره موقعيت جغرافيائى غار ونقد وبررسى آن
- وجه اينكه با ديدن وضع اصحاب كهف قلب انسان مملواز رعب وترس مى شود
- بيان غايت وهدف از بعث (بيدار كردن ) اصحاب كهف
- چند وجه ديگر درباره غايت بعث اصحاب كهف (ليتسائلوا بينهم ...)
- معناى جمله : ((لبثنا يوما اوبعض يوم ((
- جمله : ((ربكم اعلم بما لبثتم (( انحصار علم حقيقى به معناى احاطه بر عين موجوداتوحوادث ، به خداى تعالى را افاده مى كند
- گفتگوى اصحاب كهف بعد از بيدار شدن درباره رفتن به شهر
- نگرانى اصحاب كهف از فاش شدن رازشان ودست يافتن كفار به آنان
- با اينكه تقيه وتظاهر به كفر از روى اضطرار جايز است سبب نگرانى وبيم اصحاب كهف چه بوده است ؟
- جوابهاى ديگرى كه به اشكال فوق داده شده است
- توضيح آيه : ((فقالوا ابنوا عليهم بنيانا...(( كه گفتگوومجادله مردم را درباره اصحاب كهف حكايت مى كند
- بيان دوگروه متنازع ومسئله مورد تنازع در (اذ يتنازعون بينهم امرهم )
- وجه دلالت بيدار شدن اصحاب كهف بعد از خواب چند صد ساله ، بر حق بودن معاد وقيامت
- وجه ديگرى براى جمله (اذ يتنازعون بينهم امرهم )
- مقصود از: ((الذين غلبوا على امرهم (( در آيه :((قال الذين غلبوا على امرهم ...((
- حكايت اختلاف مردم در عدد اصحاب كهف وبيان اينكه ايشان هفت نفر بوده اند
- عملى از هر عاملى موقوف به اذن ومشيت خداى تعالى است
- انسان بايد كار فردا را به مشيت خدا (ان شاء اللّه ) مشروط كند
- وجوه ديگرى كه درباره استثناء در آيه : ((ولاتقولنّ لشى ء انىفاعل ذلك غدا الاان يشاء الله (( گفته شده است
- معناى آيه : ((واذكر ربك اذا نسيت ...(( ووجوهى كه در معناى آن گفته شده است
- مشار اليه به هذا در (لاقرب من هذا رشدا) وسخن مفسرين درباره آن
- بيان عدد سالهاى اقامت اصحاب كهف در غار
- مدت اقامت اصحاب كهف در غار هم مورد اختلاف مردم بوده است
- ولايت مستقل منحصرا از آن خداست
- بحث روايتى
- روايتى كه مى گويد ((رقيم (( نام دولوح مسى بوده است
- روايتى در شرح داستان اصحاب كهف
- موارد وجهات اختلاف در روايات راجع به داستان اصحاب كهف
- روايات ديگرى پيرامون داستان اصحاب كهف
- چند روايت حاكى از اينكه اصحاب كهف مدتى تقيه مى كرده اند
- روايت مشهورى از ابن عباس در نقل داستان
- اشكالاتى كه به روايت ابن عباس (فوق الذكر) وارد است
- معناى ((رقيم (( در روايت ابن عباس وتطبيق آن با روايات ديگر
- رواياتى متضمن ذكر اسماء اصحاب كهف
- اصحاب كهف ياران حضرت مهدى (عج )اند
- گفتارى در چند فصل پيرامون اصحاب كهف وسر گذشت ايشان
- ۱ - داستان اصحاب كهف در تعدادى از روايات :
- ۱- دوسبب عمده وجود اختلاف شديد در مضامين روايات راجع به اصحاب كهف
- ۲ - داستان اصحاب كهف از نظر قرآن :
- ۳ - داستان از نظر غير مسلمانان
- ۴ - غار اصحاب كهف كجا است ؟
- ۱- غار ((افسوس (( در تركيه
- ۲- غار ((رجيب (( در اردن
- غارهاى ديگر كه اصحاب كهف را به آنها نسبت مى دهند
نکات آیه
۱- خداوند، در پى قیام و حرکت اصحاب کهف، قلب هاى آنان را استوار و سرشار از اطمینان ساخت. (و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا) جمله «ربطنا على قلوبهم» - (بر قلب هایشان بند زدیم) - تمثیل است و مراد از آن، اطمینان بخشیدن و استوار ساختن قلب ها است.
۲- قیام در راه توحید و اعلان اندیشه توحیدى، داراى ارزشى والا و گرانْ سنگ است. (و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا فقالوا ربّنا ربّ السموت و الأرض) از جمله معانى «قیام»، «عزم و تصمیم» است. لذا «قاموا» یعنى بر اندیشه توحیدى خود مصمّم شدند. «فقالوا» نیز گویاى اعلان آن اندیشه است.
۳- قیام براى خدا و دفاع از ارزش ها، نیازمند قدرت روحى و قلبى نیرومند است. (و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا)
۴- قدرت روحى و نیروى قلبى براى مبارزه در راه خدا، موهبتى از جانب او براى قیام کنندگان یکتاپرست (ءامنوا بربّهم ... و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا)
۵- قیام براى خدا و در مسیر توحید، در پى دارنده تأییدات الهى و موهبت هاى معنوى او (و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا)
۶- ایمان واقعى، مستلزم تلاش در راه تداوم بخشیدن به اندیشه توحیدى (ءامنوا بربّهم ... إذ قاموا فقالوا ربّنا)
۷- اعلام ربوبیّت یگانه خدا بر کلّ هستى و بیزارى از پرستش غیر او، شعار و محور قیام اصحاب کهف بود. (فقالوا ربّنا ربّ السموت و الأرض لن ندعوا من دونه إلهًا)
۸- محیط اجتماعىِ اصحاب کهف، محیطى شرک آلود و نامساعد براى ابراز توحید بود. (و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا فقالوا) چنان چه محیط براى اظهار نظر اصحاب کهف مساعد بود، نیازى به قیام نبود و امدادهاى ویژه الهى (ربطنا ...) ضرورتى نداشت.
۹- تنها، پروردگار انسان ها و جهان هستى، صلاحیت پرستش را دارد. (ربّنا ربّ السموت و الأرض)
۱۰- ربوبیّت بر انسان ها و جهان آفرینش، به هم پیوسته و تفکیک ناپذیر است. (ربّنا ربّ السموت و الأرض لن ندعوا من دونه) اصحاب کهف، با مفروض دانستن ربوبیّت خداوند بر آفرینش، ربّ خود را نیز با بیان «ربّنا...» همان «ربّ» آسمان ها و زمین دانسته و تفکیک بین این دو را مردود شمرده و با جمله «لقد قلنا إذاً شططاً» بر آن تأکید کرده اند.
۱۱- توحید در ربوبیّت، مقتضى توحید در عبادت و یک تاپرستى است . (ربّنا ربّ السموت و الأرض لن ندعوا من دونه إلهًا) در استدلال اصحاب کهف میان وحدت «إله» (معبود) با یگانگى «ربّ» تلازمى انفکاک ناپذیر مشهود است. آنه، با آوردن حرف «لن» - که براى نفى ابد است - إله بودن هر چیزى به جز «ربّ السموات و الأرض» را منتفى دانسته اند.
۱۲- جهان آفرینش، متشکّل از آسمان هایى متعدّد است. (ربّ السموت و الأرض)
۱۳- تدبیر امور آسمان ها و زمین (جهان هستى)، به دست خداوند است. (ربّ السموت و الأرض)
۱۴- بینش عمیق و نهضت توحیدى اصحاب کهف، بازتاب هدایت افزون الهى براى آنان بود. (زدنهم هدًى . و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا فقالوا ربّنا ربّ السموت و الأرض) «إذ قاموا» ظرف براى جمله هاى «زدناهم هدى و ربطنا...» است.
۱۵- اعتقاد به ربوبیّت و الوهیت براى غیرخدا، پندارى بسیار دور از حقّ و واقعیت (لن ندعوا من دونه إلهًا لقد قلنا إذًا شططًا) «شطط» به معناى دورى از حق و افراط و زیاده روى است.
۱۶- لزوم استوار سازى عقاید، بر میزان حق و عدل و پرهیز از هرگونه گرایش به باطل (لن ندعوا من دونه إلهًا لقد قلنا إذًا شططًا) در آیه شریف و در گفتار اصحاب کهف، سخنى که متمایل به باطل و دور از حق باشد، محکوم و مردود شمرده شده است. این بیان، در حقیقت، براى گزینش عقاید ملاکى را ارائه کرده است.
روایات و احادیث
۱۷- «عن أبى جعفر(ع) فى قوله عزّوجلّ: «لن ندعوا من دونه إلهاً لقد قلنا إذاً شططاً» یعنى: جوراً على اللّه إنْ قلنا إنّ له شریکاً ; از امام باقر(ع) درباره سخن خدا «لن ندعوا من دونه إلهاً لقد قلنا إذاً شططاً» روایت شده: مقصود آیه، این است که اگر بگوییم براى او شریکى هست، ستم بر خدا است».[۱]
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ها ۱۲; مربى آسمان ها ۱۳
- آفرینش: مربى آفرینش ۱۰
- ارزشها ۲: زمینه دفاع از ارزشها ۲ ۳
- اصحاب کهف: آثار توحید اصحاب کهف ۱۴; آثار نهضت اصحاب کهف ۱; آثار هدایت اصحاب کهف ۱۴; توحید ربوبى اصحاب کهف ۷; جامعه دوران اصحاب کهف ۸; شرک در دوران اصحاب کهف ۸; شرک ستیزى اصحاب کهف ۷; شعار اصحاب کهف ۷; عوامل نهضت اصحاب کهف ۱۴; قصه اصحاب کهف ۸; منشأ اطمینان قلب اصحاب کهف ۱
- انسان: مربى انسان ها ۱۰
- ایمان: آثار ایمان ۶
- باطل: اهمیت اعراض از باطل ۱۶
- توحید: آثار توحید ربوبى ۱۱; ارزش تبلیغ توحید ۲; توحید ربوبى ۱۰; توحید عبادى ۹; زمینه توحید ۶; عوامل توحید ربوبى ۱۱
- خدا: افعال خدا ۱; ربوبیت خدا ۱۳; زمینه حمایتهاى خدا ۵; ظلم به خدا ۱۷; نعمتهاى خدا ۴
- زمین: مربى زمین ۱۳
- شرک: رد شرک ۱۵; ظلم شرک ۱۷
- عقیده: حقانیت عقیده ۱۶; عقیده باطل ۱۵; عقیده به ربوبیت غیرخدا ۱۵; مبانى عقیده ۱۶
- مجاهدان: تقویت روحیه مجاهدان ۴; نعمتهاى مجاهدان ۴
- معبودیت: ملاک معبودیت ۹
- موحدان: تقویت روحیه موحدان ۴; نعمتهاى موحدان ۴
- نعمت: زمینه نعمت ۵; نعمت اطمینان قلب ۴
- نهضت در راه خدا: آثار نهضت در راه خدا ۵; ارزش نهضت در راه خدا ۲; شرایط نهضت در راه خدا ۳
- نیازها: نیاز به اطمینان قلب ۳
منابع
- ↑ تفسیر قمى، ج ۲، ص ۳۴; نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۵۱- ، ح ۳۴.