الأعراف ٤٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و آنچه در دلها از کینه و حسد دارند، برمی‌کنیم (تا در صفا و صمیمیّت با هم زندگی کنند)؛ و از زیر (قصرها و درختان) آنها، نهرها جریان دارد؛ می‌گویند: «ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد؛ و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، ما (به اینها) راه نمی‌یافتیم! مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند!» و (در این هنگام) به آنان ندا داده می‌شود که: «این بهشت را در برابر اعمالی که انجام می‌دادید، به ارث بردید!»

و از سينه‌هايشان هر كينه‌اى كه باشد مى‌زداييم [و] از زير [پاى‌] شان نهرها جارى است، و مى‌گويند: حمد خدايى را كه ما را به اين [نعمت‌ها] رهنمون شد، و اگر خدا ما را هدايت نكرده بود، راه نمى‌يافتيم. بى‌شك فرستادگان پروردگارمان حقيقت را آوردند. و به آنها
و هر گونه كينه‌اى را از سينه‌هايشان مى‌زداييم. از زير [قصرهاى‌]شان نهرها جارى است، و مى‌گويند: «ستايش خدايى را كه ما را بدين [راه‌] هدايت نمود، و اگر خدا ما را رهبرى نمى‌كرد ما خود هدايت نمى‌يافتيم. در حقيقت، فرستادگانِ پروردگارِ ما حق را آوردند.» و به آنان ندا داده مى‌شود كه اين همان بهشتى است كه آن را به [پاداش‌] آنچه انجام مى‌داديد ميراث يافته‌ايد.
و زنگار هر کینه (و حسد و خوی زشت) را از آیینه دل آنان بزداییم و در بهشت بر زیر قصرهایشان نهرها جاری شود و گویند: ستایش خدای را که ما را بر این مقام رهنمایی کرد، که اگر هدایت و لطف الهی نبود ما به خود به این مقام راه نمی‌یافتیم، همانا رسولان خدایمان به حق آمدند (و ما را بر این مقام رهبری کردند). و اهل بهشت را ندا کنند که این است بهشتی که از اعمال صالح شما را به ارث داده‌اند.
و آنچه از کینه و خشم در سینه های آنان است، بَر می کنیم [تا در بهشت با خوشی و سلامت کامل کنار هم زندگی کنند؛] از زیر [کاخ ها و عمارت های] شان نهرها جاری است و می گویند: و همه ستایش ها ویژه خداست که ما را به این [نعمت ها] هدایت کرد، و اگر خدا ما را هدایت نمی کرد هدایت نمی یافتیم، مسلماً پیامبران پروردگارمان حق را به سوی ما آوردند، و ندایشان می دهند به پاداش اعمال شایسته ای که همواره انجام می دادید، این بهشت را به ارث بردید.
و هرگونه كينه‌اى را از دلشان برمى‌كنيم. نهرها در زير پايشان جارى است. گويند: سپاس خدايى را كه ما را بدين راه رهبرى كرده و اگر ما را رهبرى نكرده بود، راه خويش نمى‌يافتيم. رسولان پروردگار ما به حق آمدند. و آنگاه ايشان را ندا دهند كه به پاداش كارهايى كه مى‌كرديد اين بهشت را به شما داده‌اند.
و از سینه‌های آنان هر کینه‌ای که باشد می‌زداییم، جویباران از فرودست آنان جاری است و گویند سپاس خدای را که ما را به اینجا رهنمون شد و اگر خداوند راهبر نمی‌شد، هرگز راه نمی‌یافتیم، بی‌شک فرستادگان پروردگارمان به راستی و درستی آمدند، و ندا داده شود که اینک این بهشتی است که به خاطر کار و کردارتان به شما رسیده است‌
و هر چه از كينه و دشمنى در دلهاى ايشان بود بر كنيم از زير [كوشكهاى‌] آنان جويها روان است و گويند: سپاس و ستايش خداى راست كه ما را بدين [جايگاه و نعمتها] راه نمود و اگر خدا ما را راه ننمود بود راه نمى‌يافتيم. هر آينه فرستادگان پروردگارمان براستى و درستى آمدند. و ايشان را آواز دهند كه اين را به پاداش آنچه مى‌كرديد به شما ميراث داده‌اند.
هرگونه کینه‌ای را از دلهایشان می‌زدائیم (تا برادرانه در کمال صفا و صمیمیّت در بهشت بسر برند). در زیر (قصرها و درختان) آنان رودبارها جاری می‌گردد. (خرّم و خندان خدای را سپاس می‌گذارند) و می‌گویند: خدائی را سپاسگزاریم که ما را بدین (نعمت جاویدان و بی‌پایان) رهنمود فرمود و اگر (لطف عمیم و فضل کریم) خدا (نبود و توسّط پیغمبران ما را توفیق عنایت نمی‌فرمود و) رهنمودمان نمی‌نمود، هدایت فراچنگ نمی‌آوردیم. واقعاً پیغمبرانِ پروردگارمان حق آوردند (و حق گفتند و به سوی حق همگان را رهبری نمودند. در اینجا از سوی فرشتگان خدا) ندا داده می‌شود که: این بهشت شما است (که در جهان به شما وعده داده شده بود، و هم اینک) آن را به خاطر اعمالی (بایسته و کردارهای شایسته‌ای) که انجام داده‌اید به ارث می‌برید.
و هرگونه کینه‌ای را از سینه‌هایشان زدودیم. حال آنکه از زیر (قصرها و باغ‌های)‌شان نهرها روان است و گفتند: «ستایش خدای را که ما را به این (راه) هدایت نمود و اگر خدا ما را رهبری نمی‌نمود ما خود هرگز راه نمی‌یافتیم. بی‌گمان فرستادگان پروردگارمان به‌راستی (تمامی) حق را آوردند.» و ندا داده شدند که:«این همان بهشت است که آن را به (سبب) آنچه انجام می‌داده‌اید به میراث یافته‌اید.»
و برانداختیم آنچه در سینه‌های ایشان است از کینه روان شود از زیر ایشان جویها و گویند سپاس خداوندی را که ما را بدین هدایت نمود و نبودیم هدایت یابیم اگر نه هدایت می‌کرد ما را خدا همانا آمدند فرستادگان پروردگار ما به حق و خوانده شدند که اینک بهشت ارث داده شدیدش بدانچه بودید می‌کردید


الأعراف ٤٢ آیه ٤٣ الأعراف ٤٤
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَزَعْنَا»: بیرون کشیدیم. «غِلٍّ»: کینه. دشمنی.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- خداوند دلها و سینه هاى اهل بهشت را از هر کینه و دشمنى پاک خواهد کرد. (و نزعنا ما فى صدورهم من غل) «غل» به معناى کینه است.

۲- زندگى بهشتیان آکنده از صلح و سلامت و به دور از کشمکشهایى مانند جدال دوزخیان است. (و نزعنا ما فى صدورهم من غل) هدف از بیان پاکیزگى دل هاى بهشتیان از کینه و عداوت پس از گوشزد کردن نزاع دوزخیان، مقایسه دو جایگاه از جهت صفا و صمیمیت و عداوت و کینه توزى است.

۳- دشمنى و کینه توزى، رذایلى ریشه دار و مبارزه با آن نیازمند سعى و تلاش است. (و نزعنا ما فى صدورهم من غل) به کارگیرى «نزع»، به معناى کندن، براى رهاسازى انسان از کینه و عداوت، مى تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد.

۴- زدودن کینه و عداوت از سینه ها، ارزش الهى است. (و نزعنا ما فى صدورهم من غل)

۵- وجود برخى از کینه ها در سینه مؤمنان قبل از ورود به بهشت و زدودن آن با ورود به بهشت* (و نزعنا ما فى صدورهم من غل)

۶- بهشت داراى نهرهایى متعدد، لبریز و همواره جارى (تجرى من تحتهم الأنهر) اِسناد جریان به خود نهرها، همانند «جرى المیزاب»، حکایت از پر بودن و لبریز بودن نهرهاى بهشتى دارد.

۷- جایگاه رفیع بهشتیان، مشرف بر نهرهایى جارى (تجرى من تحتهم الأنهر)

۸- نهرهاى جارى بهشت، پاداش مؤمنان نیک کردار (تجرى من تحتهم الأنهر)

۹- بهشتیان پس از ورود به بهشت و مشاهده مواهب آن، خداوند را به خاطر هدایت شدن و نیلشان به بهشت، سپاس مى گویند. (و قالوا الحمد للّه الذى هدینا لهذا)

۱۰- رهیابى به بهشت جاودان، جز در پرتو هدایت الهى میسر نیست. (و ما کنا لنهتدى لو لا أن هدینا اللّه)

۱۱- خداوند هدایت کننده مردم به ایمان و انجام اعمال صالح براى رساندن آنان به بهشت و مواهب آن (و قالوا الحمد للّه الذى هدینا لهذا) برداشت فوق بر این اساس است که متعلّق «هدینا»، به قرینه آیه پیشین، ایمان و عمل صالح و «لام» در «لهذا» بیانگر هدف و غایت هدایت باشد. یعنى: هدانا إلى الایمان لنکون من أصحاب الجنة.

۱۲- رهیابى به ایمان و عمل صالح، جز در پرتو هدایت و توفیق الهى میسر نیست. (و ما کنا لنهتدى لو لا أن هدینا اللّه) متعلَّق «لنهتدى» و «هدینا»، به قرینه آیه قبل، مى تواند ایمان به آیات الهى و انجام اعمال صالح باشد. یعنى: ما کنا لنهتدى إلى الایمان و الاعمال الصالحة لو لا أن هدانا اللّه إلى ذلک.

۱۳- عدم اتکاى بهشتیان به اعمال خویش، در رسیدن به نعمتهاى بهشت (و قالوا الحمد للّه الذى هدینا لهذا و ما کنا لنهتدى)

۱۴- بهشتیان حقانیت رسالت و وعده هاى پیامبران را درمى یابند و با سوگند آن را بازگو مى کنند. (لقد جاءت رسل ربنا بالحق)

۱۵- رسالت فرستادگان الهى براى تربیت و رشد آدمیان است. (لقد جاءت رسل ربنا بالحق) برداشت فوق با توجه به کلمه «رب» استفاده شده است.

۱۶- بهشت تفضلى است از جانب خداوند به مؤمنان نیک کردار، نه پاداشى همپایه عملکرد آنان (تلکم الجنة اورثتموها بما کنتم تعملون) خداوند از یک سو بهشت را پاداش عملکرد اهل ایمان دانسته (بما کنتم تعملون) و از سوى دیگر آن را میراث (دستیابى به چیزى بدون عوض) خوانده است تا به این حقیقت اشاره کند که اعطاى بهشت همپایه اعمال مؤمنان نیست، بلکه تفضلى است از جانب خداوند به ایشان.

۱۷- بهشت، جایگاهى بس والا و ارجمند در پیشگاه خداوند (أن تلکم الجنة) به کارگیرى کلمه «تلکم»، على رغم نزدیک بودن مشارالیه آن (بهشت)، بیانگر عظمت و ارجمندى بهشت است.

۱۸- برخوردارى مؤمنان از نعمتهاى الهى در بهشت، نتیجه کردار نیک و مستمر آنان است. (و نودوا أن ... بما کنتم تعملون)

روایات و احادیث

۱۹- و روى عن النبى (ص) انه قال: ما من احد إلا و له منزل فى الجنة و منزل فى النار ... و المؤمن یرث الکافر منزله من الجنة فذلک قوله: «اورثتموها ... » ;[۱] از رسول خدا (ص) روایت شده است: هیچ کس نیست مگر آن که منزلى در بهشت و منزلى در جهنم دارد ... و مؤمن، منزل کافر را در بهشت به ارث مى برد. و این است معناى قول خداوند: «اورثتموها ... ».

۲۰- عن رسول اللّه (ص) (فى حدیث) انه قال فى وصف أهل الجنة: و الانهار تجرى من تحت مساکنهم وذلک قول اللّه عز و جل «تجرى من تحتهم الانهار ... ».[۲] از رسول خدا (ص) ضمن حدیثى طولانى در وصف اهل بهشت روایت شده است: نهرها از زیر خانه هاى آنها جارى است. و این اس--ت معناى قول خدا که فرمود: «تجرى من تحتهم الانهار ...».

موضوعات مرتبط

  • اخلاق: مبارزه با رذایل اخلاقى ۳
  • ارزشها:۴
  • انبیا: حقانیت رسالت انبیا ۱۴ ; فلسفه بعثت انبیا ۱۵
  • ایمان: عوامل ایمان ۱۲ ; هدایت به ایمان ۱۱
  • بهشت: آثار ورود به بهشت ۵ ; ارزش بهشت ۱۷ ; تزکیه قبل از بهشت ۵ ; تعدد نهرهاى بهشت ۶ ; جاودانگى بهشت ۱۰ ; جریان نهرهاى بهشت ۶ ; صفات نهرهاى بهشت ۶ ; ظهور حقایق در بهشت ۱۴ ; موجبات بهشت ۱۰، ۱۱، ۱۳، ۱۶ ; نعمتهاى بهشت ۹، ۱۱، ۱۳، ۱۸ ; نهرهاى بهشت ۷، ۸
  • بهشتیان: در بهشت ۹ ; بهشتیان و کینه ۱ ; بهشتیان و وعده انبیا ۱۴ ; پاکى قلب بهشتیان ۱، ۵ ; جایگاه بهشتیان ۷ ; زندگى بهشتیان ۲ ; سوگند بهشتیان ۱۴ ; شکر بهشتیان ۹ ; صفات بهشتیان ۱۳ ; صلح بهشتیان ۲ ; صمیمیت بهشتیان ۲ ; عمل بهشتیان ۱ ; مقامات بهشتیان ۷
  • تربیت: عوامل تربیت ۱۵
  • تزکیه: ارزش تزکیه ۴
  • جهنمیان: منازعه جهنمیان ۲
  • خدا: فضل خدا ۱۶ ; هدایت خدا ۱۰، ۱۱، ۱۲
  • رشد: عوامل رشد ۱۵
  • شکر: نعمت بهشت ۹ ; شکر نعمت هدایت ۹
  • عمل صالح: آثار عمل صالح ۱۶ ; پاداش عمل صالح ۱۸ ; موجبات عمل صالح ۱۲ ; هدایت به عمل صالح ۱۱
  • کینه: ارزش رفع کینه ۴ ; اهمیت رفع کینه ۴
  • مؤمنان: پاداش مؤمنان ۸، ۱۶ ; تفضل به مؤمنان ۱۶ ; عمل صالح مؤمنان ۱۸ ; کینه در مؤمنان ۵ ; مؤمنان در بهشت ۵، ۱۸
  • نیکوکاران: پاداش نیکوکاران ۸
  • هدایت: عوامل هدایت ۱۱، ۱۲

منابع

  1. مجمع البیان ج ۴، ص ۶۴۹ ; الدر المنثور، ج ۷- ، ص ۳۹۴.
  2. کافى، ج ۸، ص ۹۸، ح ۶۹ ; بحارالانوار، ج ۸، ص ۱۶۰، ح ۹۸.