النحل ٩١
ترجمه
النحل ٩٠ | آیه ٩١ | النحل ٩٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عَهْدِ اللهِ»: پیمان خدا. مراد همه عهود و پیمانهائی است که خدا انجام آنها را از مردم خواسته است و یا این که مردمان با یکدیگر میبندند و خدا را بر وفای بدانها گواه میگیرند و بر کارشان آگاه میدانند (نگا: آلعمران / ، أنعام / ...). «الأیْمَانَ»: جمع یَمین، سوگندها. «تَوْکِیدِ»: تأکید. استوار داشتن قسم با یاد آن به نام و ذات خدا. از ماده (وکد). «کَفِیلاً»: آگاه و گواه. کسی که پیمانها زیر نظر او بسته میشود و وفا یا عدم وفای بدانها را میپاید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- نحل آيات ۹۰ - ۱۰۵،سوره نحل
- اشاره به احتمام شديد در اسلام به اصلاح وضع جامعه
- اشاره به معنا و اقسام دوگانه عدل (فردى و اجتماعى )
- بيان اينكه امر به عدل در ((ان الله ياءمر بالعدل و الاحسان )) امر به عدالت اجتماعىاست
- امر به احسان نسبت به ديگران در ((ان الله ياءمربالعدل و الاحسان )) و احسان نسبت به خويشاوندان در ((ايتاء ذى القربى ))
- نهى از فحشا و منكر و بغى در واقع امر به حفظ وحدت در مجتمع است
- سبب شناعت شكستن قسم
- تمثيل نقض عهد به پنبه كردن خود رشته
- انسان مسؤ ول است و اضلال خدا ابتدائى نيست و فرع بر ضلالت شخص گمراه است
- نهى مستقل از اينكه هسم وسيله خدعه و دغلكارى قرار داده شود
- مقصود از اينكه فرمود: صابران را پاداش مى دهيم ((با حسن ما كانوا يعملون ))
- ويژگيهاى حيات طيبه اى كه خداوند آن را به نيكوكاران وعده داده است
- وجوهى ديگر كه درباره مراد از حيات طيبه گفته شده است
- مراد از استعاذه به خدا از شيطان ، پناه جستن قبلى است
- استعاذه به خدا توكل به خدا است و ايمان وتوكل دو ملاك صدق عبوديت هستند
- گروهى كه شيطان بر آنان مسلط است
- اشاره به مساءله نسخ و حكمت آن و پاسخ به خرده گيرى مشركين در آيه شريفه : ((و اذابدلنا آيه مكان اية ...))
- اتهام مشركين به پيامبر(ص ) در ارتباط با مسئله نسخ
- توضيحى در مورد اينكه با نزول آيات ناسخ خداوند ايمان مؤ منين را تثبيت مى كند
- شرح و تفصيل جواب خداى سبحان به افتراى مشركين بهرسول خدا(ص ) كه گفتند مردى غير عرب به او مى آموزد
- رواياتى در ذيل آيه : ((ان الله يامر بالعدل و الاحسان ...)) و بيان مراد ازعدل و احسان
- دو روايت در ذيل آيه : ((من عمل صالحا من ذكر و انثى فلنحيينه حيوة طيبة ))
- رواياتى در ذيل آيه : ((يقولون انما يعمله بشر...))
- مؤ من هرگز دروغ نمى گويد
نکات آیه
۱- وجوب پایبندى انسان، به عهدها و میثاق هاى خود با خداوند (و أوفوا بعهد الله إذا عهدتّم)
۲- عهد بستن انسان با خدا، امرى مشروع و مورد پذیرش دین (و أوفوا بعهد الله إذا عهدتّم)
۳- شکستن سوگند به خدا پس از تحکیم آن، حرام است. (و لاتنقضوا الأیمن بعد توکیدها)
۴- سوگند خوردن به خداوند، جایز است. (و لاتنقضوا الأیمن بعد توکیدها)
۵- توجه داشتن و جدّى بودن در سوگند، شرط تحقق و تنجز آن (و لاتنقضوا الأیمن بعد توکیدها)
۶- انسان، در معرض شکستن عهد و پیمان هاى خویش با خداست. (و أوفوا بعهد الله إذا عهدتّم و لاتنقضوا الأیمن بعد توکیدها)
۷- عهد بستن با خدا و سوگند خوردن به او، در حقیقت ضامن و کفیل گرفتن خداوند بر خویش است. (و أوفوا بعهد الله ... و قد جعلتم الله علیکم کفیلاً)
۸- شکستن عهد و سوگند خود با خدا، به منزله خیانت به ضمانت الهى است. (و لاتنقضوا الأیمن بعد توکیدها و قد جعلتم الله علیکم کفیلاً)
۹- خداوند، به همه اعمال آدمیان آگاه است. (إن الله یعلم ما تفعلون)
۱۰- توجه انسان به احاطه علمى خداوند بر رفتارش، مانع شکستن عهد و سوگند است. (و أوفوا ... و لاتنقضوا ... إن الله یعلم ما تفعلون)
۱۱- اعتقاد و توجه به علم خداوند به همه اعمال آدمیان، پشتوانه اجراى فرمانهاى اوست. (و أوفوا بعهد الله ... إن الله یعلم ما تفعلون) برداشت فوق، از تعلیل «إن الله یعلم ما تفعلون» به دست مى آید; یعنى، به عهد و پیمان خود با خدا وفادار باشید; چون که خدا از اعمال شما آگاه است.
موضوعات مرتبط
- احکام ۱، ۳، ۴، ۵:
- اطاعت: عوامل اطاعت از خدا ۱۱
- انسان: عمل انسان ۹، ۱۱
- تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۱۱
- خدا: حقیقت عهد با خدا ۷; علم غیب خدا ۹; عهد با خدا ۱; عهدشکنى با خدا ۶، ۸; کفالت خدا ۷; مشروعیت عهد با خدا ۲ خیانت خیانت به خدا ۸
- ذکر: آثار ذکر علم خدا ۱۰، ۱۱
- سوگند: احکام سوگند ۳، ۴، ۵; تأکید سوگند ۳; حرمت حنث سوگند ۳; حقیقت سوگند به خدا ۷; حنث سوگند ۸; سوگند به خدا ۴; سوگند جایز ۴; شرایط تنجز سوگند ۵; موانع حنث سوگند ۱۰
- عقیده: آثار عقیده به علم خدا ۱۱
- عهد: احکام عهد ۱، ۲; وجوب وفاى به عهد ۱
- عهدشکنى: موانع عهدشکنى ۱۰
- محرمات ۳:
- واجبات ۱: