يونس ٢٢
گسترشکپی متن آیه |
---|
ترجمه
يونس ٢١ | آیه ٢٢ | يونس ٢٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یُسَیِّرُکُمْ»: به سیر و حرکتتان میاندازد. شما را راه میبرد. «الْفُلْکِ»: کشتی. کشتیها. مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن یکسان است. «جَرَیْنَ بِهِمْ»: کشتیها سرنشینان خود را حرکت میدهند و میبرند. «بِرِیحٍ طَیِّبَةِ»: با باد موافق. با باد شرطه. «عَاصِفٌ»: مخرّب و توفنده. صفت (ریحٌ) است. علّت ذکر آن به صورت مذکّر، سه چیز میتواند باشد: واژه (ریح) مذکّر هم بشمار آمده باشد. (عاصف) صفت اختصاصی (ریح) است و مانند حائض نیازی به فارق ندارد. (عاصف) مانند (تامِر) و (لابِن) از باب نسب، و به معنی (ذاتُ عَصْفٍ) باشد که مذکّر و مؤنّث در آن یکسان است. «أُحِیطَ بِهِمْ»: احاطه شدهاند. یعنی مرگ و نابودی همه جوانب را بر آنان گرفته است. «الدِّینَ»: دین و آئین. طاعت و عبادت و انقیاد. «مِنْ هذِهِ»: از این حال. مرجع اسم اشاره، حال محذوف است که مؤنّث است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۲۵ سوره يونس
- چرا مشركان به پیامبر «ص» گفتند: «قرآنى ديگر بياور، يا اين قرآن را تبديل كن»
- پيامبر «ص»، اختيارى در تعويض و تبديل قرآن ندارد
- ظلمى بالاتر از افترا بستن به خدا يا تكذيب آيات او نيست
- مبنای عقايد بت پرستان درباره بت ها و ردّ پندارهای باطل آنان
- پيدايش اختلاف در ميان مردم، و به وجود آمدن دو راه «هدايت» و «ضلالت»
- اقوال مفسران، در ذيل آيه شريفه: «وَ مَا كَانَ النَّاسُ إلّا أُمّة وَاحِدَة فَاختَلَفُوا...»
- شرحى در مورد مكر و حیله مشركان، در آيات خدا
- معناى دعوت خداى تعالى، از بندگانش، به سوی «دارالسلام»
- وجه نامگذاری بهشت به «دارالسلام»
- بحث روايتى:(روایاتی ذیل آیات گذشته)
نکات آیه
۱ - وجود مرکبهاى راهوار و چهارپایان باربر در خدمت انسان - براى طى مسافتهاى طولانى بیابانها - نشانه ربوبیت و پروردگارى خدا (هو الذى یسیرکم فى البر) روى سخن در این آیات با مشرکان و آن دسته از مردمان است که از ربوبیت خدا - که در تار و پود جهان آفرینش جلوه گر است - غافل و بى توجّه هستند.
۲ - حرکت کشتیها بر سطح دریا، در سایه وزش بادهاى ملایم و موافق، از جلوه هاى ربوبیت و پروردگارى خدا (هو الذى یسیرکم فى البر و البحر حتى إذا کنتم فى الفلک و جرین بهم بریح طیبة)
۳ - عوامل طبیعى، مجارى فعل خدایند. (هو الذى یسیرکم فى البر و البحر حتى إذا کنتم فى الفلک و جرین بهم بریح طیبة) اسناد فعل «یسیر» به «خدا»، با وجود اینکه مى دانیم پیمودن بیابانها و درنوردیدن دریاها مستقیماً توسط مرکبها و وزش باد انجام مى گیرد، بیانگر برداشت فوق است.
۴ - استفاده از کشتیهاى بادبانى براى سفرهاى دریایى در عصر بعثت (حتى إذا کنتم فى الفلک و جرین بهم بریح طیبة)
۵ - سفرهاى دریایى با کشتیهاى بادبانى، در گرو وزش بادهاى ملایم و موافق (حتى إذا کنتم فى الفلک و جرین بهم بریح طیبة)
۶ - وزش بادهاى فرح بخش و موافق، مایه شادمانى دریانوردان سوار بر کشتیهاى بادبانى (حتى إذا کنتم فى الفلک و جرین بهم بریح طیبة و فرحوا بها)
۷ - کشتیهاى بادبانى مورد استفاده در عصر بعثت براى سفرهاى دریایى، آسیب پذیر در برابر طوفان و امواج دریا (حتى إذا کنتم فى الفلک ... جاءتها ریح عاصف و جاءهم الموج من کل مکان و ظنوا أنهم أحیط بهم)
۸ - دریانوردى با کشتیهاى بادبانى، سفرى آمیخته با بیم و امید (حتى إذا کنتم فى الفلک ... و فرحوا بها ... و ظنوا أنهم أحیط بهم)
۹ - وزش بادهاى تند، عامل طوفانى شدن دریا و تشکیل امواج (جاءتها ریح عاصف و جاءهم الموج من کل مکان)
۱۰ - طوفانى شدن دریا و احساس خطر غرق شدن کشتى، از مقطعهایى که انسان به خدا و نیایش خالصانه به درگاه او روى مى آورد. (و جاءهم الموج من کل مکان و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه مخلصین له الدین)
۱۱ - اقبال دنیا به مردم، زمینه ساز غفلت از خدا و ادبار آن، عامل توجّه به خداست. (و جرین بهم بریح طیبة و فرحوا بها جاءتها ریح عاصف ... و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه مخلصین له الدین)
۱۲ - توحید و اعتقاد به ربوبیت بى شریک خدا، باور فطرى و غریزى هر انسان (و جاءهم الموج من کل مکان و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه مخلصین له الدین)
۱۳ - درماندگى، اضطرار و احساس خطر مرگ، عرصه ظهور فطرت توحیدى انسان و روى برتافتن از شرک (و جاءهم الموج من کل مکان ... دعوا اللّه مخلصین له الدین)
۱۴ - مردم هنگام درماندگى و خطر مرگ، به درگاه خدا دعا کرده و همراه با سوگند، قول مى دهند که جزو سپاسگزاران او خواهند بود. (و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه مخلصین له الدین لئن أنجیتنا من هذه لنکوننّ من الشکرین)
۱۵ - انسانهاى ناسپاس، به هنگام احساس خطر مرگ (غرق شدن و ... ) با خدا پیمان مؤکد مى بندند که: اگر از آن ورطه نجات یابند، هرگز گرد گناه نگردند و به جرگه بندگان شاکر و سپاسگزارش بپیوندند. (و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه ... لئن أنجیتنا من هذه لنکوننّ من الشکرین)
۱۶ - درماندگى، اضطرار و احساس خطر مرگ، عرصه بریده شدن امید انسان از غیر خدا (و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه مخلصین له الدین لئن أنجیتنا من هذه لنکوننّ من الشکرین)
۱۷ - درماندگى، اضطرار و احساس خطر مرگ، عرصه به خاطر آمدن کرده هاى زشت، اظهار ندامت و شرمسارى در پیشگاه خدا و پوزش طلبى انسان از آن خطاها و ناسپاسیها (و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه ... لنکوننّ من الشکرین)
موضوعات مرتبط
- انسان: انسان و چهارپایان مفید ۱ ; عهد انسان با خدا ۱۵ ; انسان هاى ناسپاس هنگام خطر ۱۵
- باد: نقش باد هاى تند ۹ ; نقش باد هاى ملایم ۵، ۶
- توحید: فطریت توحید ربوبى ۱۲
- خدا: خدا شناسى در سختى ۱۰ ; خدا شناسى هنگام درماندگى ۱۴ ; خدا هنگام غرق ۱۰ ; مجارى افعال خدا ۳ ; نشانه هاى ربوبیت خدا ۱، ۲
- درماندگى: آثار درماندگى ۱۳، ۱۶، ۱۷
- دریا: عوامل امواج دریا ۹ ; عوامل طوفان دریا ۹
- دریانوردان: عوامل خشنودى دریانوردان ۶
- دعا: دعا هنگام درماندگى ۱۴ ; دعا هنگام طوفان دریا ۱۰
- دنیا: آثار ادبار دنیا ۱۱ ; آثار اقبال دنیا ۱۱
- ذکر: عوامل ذکر خدا ۱۱ ; عوامل ذکر عمل ناپسند ۱۷
- سختى: آثار سختى ۱۳، ۱۴، ۱۶، ۱۷
- سفر: سفرهاى ترسناک ۸
- شکر: وعده شکر گزارى ۱۴
- عذرخواهى: عوامل عذرخواهى از خدا ۱۷
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۳
- غفلت: زمینه غفلت از خدا ۱۱
- فطرت: نشانه هاى فطرت توحیدى ۱۳
- کشتى: آسیب پذیرى کشتى بادبانى ۷ ; حرکت کشتى ۲ ; سفر با کشتى بادبانى ۸ ; کشتى بادبانى در صدر اسلام ۷ ; منشأ حرکت کشتى بادبانى ۵
- کشتیرانى: تاریخ کشتیرانى ۴ ; کشتیرانى در صدر اسلام ۴
- گناه: عوامل پشیمانى از گناه ۱۷
- مرگ: احساس خطر مرگ ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷
- یأس: عوامل یأس از غیر خدا ۱۶
منابع