۱۶٬۹۴۶
ویرایش
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
<span id='link35'><span> | <span id='link35'><span> | ||
==بت پرستى، پايه و | ==بت پرستى، پايه و مبنایى جز تقليد از نياكان ندارد == | ||
و معناى | و معناى جملۀ «مَا يَعبُدُونَ إلّا كَمَا يَعبُدُ آبَاؤُهُم» اين است كه: مردم، بت ها را به خاطر تقليد از پدرانشان مى پرستند. پس اين نسل معاصر، حجت و برهانى غير از تقليد از نسل گذشته ندارند. و مقصود از «نصيب»، همان بهره اى است كه در قبال شرك و فسقشان عايدشان مى شود. | ||
و | و جملۀ «غَيرَ مَنقُوص»، جمله اى است حاليه و حال از «نصيب»، كه مفاد جملۀ «لَمُوَفُّوهُم» را تأكيد مى كند. چون «توفيه»، به معناى اين است كه حق ديگرى را به طور تمام و كامل اداء كند. و منظور از آن تأكيد و اين موكّد اين است كه كفار را يكباره از عفو الهى مأيوس نمايد. | ||
بنابراين، معناى آيه چنين مى شود: | |||
حال كه داستان اولين و گذشتگان را شنيدى و فهميدى كه چگونه خدايانى غير از خداى تعالى مى پرستيدند و چگونه آيات خدا را تكذيب مى كردند، و دانستى كه سنّت خداى تعالى در ميان آنان چه بود، و چگونه خدا در دنيا هلاك و در آخرت به آتش جاودانه مبتلايشان نمود، پس ديگر در عبادت قوم خودت، شكّ و ترديد نداشته باش، كه بت پرستى آنان، همان رسم ديرينه پدران ايشان است، و جز تقليد از آنان، هيچ دليلى ندارند، و مطمئن بدان كه ما به زودى بهره اى را كه از كيفر اعمالشان عايدشان مى شود، به ايشان مى دهيم، بدون اين كه به وسيله شفاعت و يا عفو از آن بكاهيم. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۵۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۵۸ </center> | ||
ممكن هم هست كه مقصود از | ممكن هم هست كه مقصود از كلمۀ «آبَائُهُم»، پدران بلافصل نباشد، بلكه امت هاى گذشته اى باشد كه به كيفر بت پرستى منقرض شده اند. و حتى ممكن است مقصود پدران و نياكان عرب بعد از اسماعيل «عليه السلام» هم نباشد، بلكه مطلق امت هاى گذشته باشد و خداوند در اين آيه و در آيه: «أفَلَم يَدَبَّرُوا القَولَ أم جَاءَهُم مَا لَم يَأتِ آبَاءَهُمُ الأوَّلِين»، آن امت ها را پدران كفار معاصر رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» خوانده و اين، مناسب تر و بهتر است. | ||
بنابراين، معناى آيه چنين مى شود: | |||
تو درباره بت پرستى قومت ترديد نداشته باش. چه اينان نمى پرستند، مگر همان هایى را كه آن امت هاى منقرض شده - كه پدران اينان حساب مى شوند - پرستش مى كردند، و شكّى نيست كه ما جز او، كيفر اينان را بدون كم و زياد، كف مشتشان خواهيم گذاشت، همچنان كه درباره آن امّت ها، همين كار را كرديم. | |||
«'''وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكتَاب فَاخْتُلِف فِيهِ وَ لَوْلا كلِمَةٌ سبَقَت مِن رَّبِّك لَقُضىَ بَيْنهُمْ وَ إِنّهُمْ لَفِى شكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ'''»: | |||
از آن جايى كه آيات مورد بحث، سياقش، سياق عبرت دادن به وسيله نقل داستان امت هاى نامبرده در سوره است و خود آن داستان ها هم، هر كدام در جاى خود به منظور عبرت گرفتن و متعظ شدن معاصران آن جناب بوده، و مقصود اين بوده كه اين مردم در رفتار خود و شرك ورزيدن و تكذيب آيات خدا و نسبت دادن به قرآن به اين كه افتراء بر خداست، تجديد نظر نموده (و كلاه خود را قاضى نموده)، به حق قضاوت كنند. | |||
پس | لذا در اين آيات هم كه باز براى عبرت دادن است، متعرض مسأله بت پرستى و تكذيب قرآن شده، مى فرمايد: بت پرستى اينان، مانند بت پرستى امت هاى گذشته و نياكان ايشان است. همان عذابى كه به آنان رسيد، به اينان نيز خواهد رسيد. همچنان كه اختلاف اينان درباره قرآن، عينا مانند اختلاف امّت موسى است درباره كتابى كه به ايشان نازل گرديد، و خداوند به زودى، در آنچه كه اينان اختلاف مى كنند، حكم خواهد كرد. | ||
پس اين كه فرمود: «وَ لَقَد آتَينَا مُوسَى الكِتَابَ فَاختُلِفَ فِيهِ»، اشاره است به اختلافى كه يهوديان بعد از موسى درباره تورات نمودند. | |||
<span id='link36'><span> | <span id='link36'><span> | ||
==دلالت آيه بر تأخير عذاب اختلاف كنندگان در دين، تا روز قيامت == | ==دلالت آيه بر تأخير عذاب اختلاف كنندگان در دين، تا روز قيامت == | ||
و جمله «و لو لا كلمة سبقت من ربك لقضى بينهم» مضمونى است كه خداوند به عبارات مختلفى آن را در كتاب مجيدش تكرار كرده ، و اين معنا را مى رساند كه اختلاف مردم در امر دنيا، امرى است فطرى (و قابل توجيه ) وليكن اختلافشان در امر دين هيچ توجيهى جز طغيان و لجاجت ندارد، چون همه اين اختلافها بعد از تمام شدن حجت است. | و جمله «و لو لا كلمة سبقت من ربك لقضى بينهم» مضمونى است كه خداوند به عبارات مختلفى آن را در كتاب مجيدش تكرار كرده ، و اين معنا را مى رساند كه اختلاف مردم در امر دنيا، امرى است فطرى (و قابل توجيه ) وليكن اختلافشان در امر دين هيچ توجيهى جز طغيان و لجاجت ندارد، چون همه اين اختلافها بعد از تمام شدن حجت است. |
ویرایش