گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۱۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:


==جلوه اى ديگر از آثار عصمت وحفظ الهى ==
==جلوه اى ديگر از آثار عصمت وحفظ الهى ==
تثبيت در اينجا به طورى كه از سياق برمى آيد به معناى عصمت وحفظ الهى است واگر جواب لولارا خود ركون قرار نداده ونفرمود ((تركن (( بلكه نزديك شدن به ركون را قرار داده فرمود: ((لقد كدت تركن (( براى اين بود كه با در نظر داشتن اينكه ركون به معناى كمترين ميل است دلالت كند بر اينكه رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) ميل به كفار كه نكرد سهل است بلكه نزديك به ميل هم نشد، واين كه فرمود ((اليهم (( وركون را به مشركين نسبت دادند به اجابت خواسته هاى آنان اين معنا را تاكيد مى كند.
«'''وَ لَوْلَا أَن ثَبَّتْنَاك لَقَدْ كِدتَ تَرْكنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَلِيلاً'''»:


و معناى آيه اين استكه اگر ما با عصمت خود تورا پايدارى نمى داديم نزديك مى شدى به اينكه به سوى آنان اندكى ميل كنى ، ليكن ما تورا استوار ساختيم ، ودر نتيجه به آنان كمترين ميلى نكردى تا چه رسد به اينكه اجابتشان كنى، پس رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم) ايشان را اجابت نكرد وذره اى ميل به ايشان هم ننمود و نه نزديك بود ميل كند.
«تثبيت» در اين جا، به طورى كه از سياق بر مى آيد، به معناى عصمت و حفظ الهى است، و اگر جواب «لَولَا» را خود ركون قرار نداده و نفرمود «تَركَنُ»، بلكه نزديك شدن به ركون را قرار داده، فرمود: «لَقَد كِدتَ تَركَنُ»، براى اين بود كه با در نظر داشتن اين كه ركون به معناى كمترين ميل است، دلالت كند بر اين كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» ميل به كفار كه نكرد، سهل است، بلكه نزديك به ميل هم نشد، و اين كه فرمود «إلَيهِم» و ركون را به مشركان نسبت دادند به اجابت خواسته هاى آنان اين معنا را تأكيد مى كند.


«'''إِذاً لاَذَقْنَاك ضِعْف الْحَيَوةِ وَ ضِعْف الْمَمَاتِ ثمَّ لا تجِدُ لَك عَلَيْنَا نَصِيراً'''»:
و معناى آيه اين است كه: اگر ما با عصمت خود تو را پايدارى نمى داديم، نزديك مى شدى به اين كه به سوى آنان اندكى ميل كنى، ليكن ما تو را استوار ساختيم، و در نتيجه، به آنان كمترين ميلى نكردى، تا چه رسد به اين كه اجابتشان كنى. پس رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» ايشان را اجابت نكرد و ذرّه اى ميل به ايشان هم ننمود و نه نزديك بود ميل كند.


سياق آيه تهديد است ومراد از ضعف حيات وممات مضاعف ودو چندان شدن عذاب زندگى ومرگ است ومعنا اين است كه اگر نزديك شوى به اينكه به سوى آنان متمايل گردى هر چند تمايل مختصرى باشد ما عذاب دوچندان زندگى كه مجرمين را با آن شكنجه مى دهيم و عذاب دوچندان مرگ را كه در عالم ديگر با آن شكنجه شان مى دهيم به توخواهيم چشانيد.
«'''إِذاً لاَذَقْنَاك ضِعْفَ الْحَيَوةِ وَ ضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَك عَلَيْنَا نَصِيراً'''»:
 
سياق آيه، تهديد است و مراد از «ضعف حيات و «ممات»، مضاعف و دو چندان شدن عذاب زندگى و مرگ است، و معنا اين است كه: اگر نزديك شوى به اين كه به سوى آنان متمايل گردى، هرچند تمايل مختصرى باشد، ما عذاب دوچندان زندگى كه مجرمان را با آن شكنجه مى دهيم و عذاب دوچندان مرگ را كه در عالم ديگر با آن شكنجه شان مى دهيم، به تو خواهيم چشانيد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۳۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۳۹ </center>
و در مجمع از ابان بن تغلب روايت كرده كه گفته است مراد از ضعف عذاب عذابى است كه درد والم آن دوچندان باشد، ومعنا اين است كه ما عذاب دنيا وآخرت (هر دو) را به تومى چشانيم ، آنگاه به گفته شاعر استدلال كرده كه گفته است:
و در مجمع، از ابان بن تغلب روايت كرده كه گفته است: مراد از «ضعف عذاب»، عذابى است كه درد و الم آن دوچندان باشد، و معنا اين است كه ما عذاب دنيا و آخرت (هر دو) را به تو مى چشانيم. آنگاه به گفته شاعر استدلال كرده كه گفته است:


لمقتل مالك اذبان منى * ابيت الليل فى ضعف اليم
لَمَقتَلُ مَالِك أذبَان مِنِّى * أبِيتُ اللَّيلَ فِى ضِعفٍ ألِيمٍ


كه مقصود از ضعف اليم عذاب اليم است يعنى وقتى مالك از من جدا گشت وكشته شد آن شب را در عذاب اليمى صبح كرديم.
كه مقصود از «ضعف اليم»، عذاب اليم است. يعنى وقتى مالك از من جدا گشت و كشته شد، آن شب را در عذاب اليمى صبح كرديم.
   
   
و اينكه در ذيل آيه فرمود: ((ثم لاتجد لك علينا نصيرا(( تشديد در تهديد است ، ومعنايش اين است كه در اين صورت عذاب واقع خواهد شد، وهيچ راه گريزى از آن نخواهد بود.
و اين كه در ذيل آيه فرمود: «ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَينَا نَصِيراً»، تشديد در تهديد است، و معنايش اين است كه: در اين صورت، عذاب واقع خواهد شد، و هيچ راه گريزى از آن نخواهد بود.


«'''وَ إِن كادُوا لَيَستَفِزُّونَك مِنَ الاَرْضِ لِيُخْرِجُوك مِنْهَا وَ إِذاً لايَلْبَثُونَ خِلَافَك إِلا قَلِيلاً'''»:
«'''وَ إِن كادُوا لَيَستَفِزُّونَك مِنَ الاَرْضِ لِيُخْرِجُوك مِنْهَا وَ إِذاً لا يَلْبَثُونَ خِلَافَك إِلّا قَلِيلاً'''»:


كلمه ((استفزاز(( به معناى سوق دادن وتحريك خفيف وآسان است ، والف ولام در الارض براى عهد است ، و مقصود از آن زمين معهود، مكه معظمه است ، وكلمه خلاف به معناى بعد است ، ومقصود از قليل زمان اندك است.
كلمه ((استفزاز(( به معناى سوق دادن وتحريك خفيف وآسان است ، والف ولام در الارض براى عهد است ، و مقصود از آن زمين معهود، مكه معظمه است ، وكلمه خلاف به معناى بعد است ، ومقصود از قليل زمان اندك است.
۱۶٬۲۶۳

ویرایش