۱۶٬۳۳۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
«'''إِلا مَن تَاب وَ | «'''إِلا مَن تَاب وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولَئك يَدْخُلُونَ الجَْنَّةَ وَ لا يُظلَمُونَ شيْئاً'''»: | ||
اين | اين آيه، استثنايى از آيه سابق است، و مى فرمايد: كسانى كه از اين راه شيطانى برگردند و ايمان آورده، عمل صالح كنند، داخل بهشت گشته و به هيچ وجه ظلم نمى شوند، بلكه به همان طبقه گذشته، كه مورد انعام خدا بودند، ملحق مى گردند. البته با آنان، نه اين كه از آنان باشند. همچنان كه در آيه «وَ مَن يُطِعِ اللّهِ وَ الرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أنعَمَ اللّهُ عَلَيهِم مِنَ النَّبِيّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَدَاء وَ الصَّالِحِين وَ حَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقاً» نيز فرمود: كسانى كه خدا و رسول را اطاعت مى كنند، با كسانى (نه از كسانى) خواهند بود كه خدا به ايشان انعام فرموده، كه عبارتند از انبياء و صدّيقين و شهداء و صالحين، كه نيكو رفقايى هستند. | ||
«''' | «'''فَأُولَئِكَ يَدخُلُونَ الجَنَّة'''» - اين جمله، از باب به كار بردن مسبّب در جاى سبب است، و اصل آن «أُولَئِكَ يُوفُونَ أجرَهُم» است. يعنى ايشان به تمام و كمال، اجر خود را مى يابند. به دليل اين كه بعد از آن فرموده: «وَ لَا يُظلَمُونَ شَيئاً». چون ظلم نشدن در كوچكترين عمل، از لوازم يافتن اجر تمام و كمال است، نه از لوازم داخل بهشت شدن. | ||
«'''جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتى وَعَدَ الرَّحْمَانُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا'''»: | «'''جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتى وَعَدَ الرَّحْمَانُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا'''»: | ||
كلمۀ «عَدن»، به معناى اقامت است، و اگر بهشت را «عَدن» ناميده اند، اشاره به اين است كه انسان بهشتى در بهشت، جاودان و ابدى است، و كلمۀ «وعده به غيب»، وعده به چيزى است كه موعود فعلا آن را نمى بيند، و «مَأتى» بودن «وعد»، به اين است كه تخلف نكند. | |||
در مجمع البيان گفته: كلمۀ «مَأتِى»، اسم مفعول است، ولى معناى فاعل دارد. چون درست است كه تو، به آن وعده مى رسى، ولى آن هم به تو مى رسد، همچنان كه هر چيز كه به آدمى برسد، آدمى هم به آن مى رسد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۱۰۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۱۰۶ </center> | ||
هم گفته مى شود | هم گفته مى شود: «پنجاه سال بر من آمد»، و هم «من به پنجاه رسيدم». بعضى ديگر گفته اند: موعود آدمى نيست، بلكه بهشت است و مؤمنان به بهشت مى رسند، نه اين كه بهشت به مؤمنان برسد. | ||
«'''لا يَسمَعُونَ فِيهَا لَغْواً | «'''لا يَسمَعُونَ فِيهَا لَغْواً إِلّا سلَاماً وَ لهَُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا'''»: | ||
همان طور كه در اين آيه بيان فرموده، يكى از خصوصى ترين صفات بهشت، آن است كه در آن لغوى شنيده نمى شود. و خداى تعالى به اين نعمت، در چند جا منت نهاده، كه به زودى تفصيلش را در جاى مناسبى إن شاء اللّه، بيان مى كنيم. | |||
و اگر | و اگر «سلام» را از آن استثناء كرده، استثناى منفصل است. و كلمۀ «سلام»، قريب المعناى با «أمن» است - كه در سابق فرق ميان آن دو گذشت - و خلاصه اش، اين بود كه: | ||
«''' | وقتى به كسى مى گويى: «تو از من در امانى»، معنايش اين است كه از من حركت و سخنى كه ناراحتت كند، نخواهى ديد. ولى وقتى به كسى مى گويى: «سلام من بر تو باد»، معنايش اين است كه نه تنها چيزى كه ناراحتت كند، نمى بينى، بلكه هرچه مى بينى، چيزى خواهد بود كه ناراحتت نمى كند، و اهل بهشت اين سلام را از ملائكه و از رفقاى بهشتى خود مى شنوند. همچنان كه خداى تعالى، از ملائكه حكايت كرده كه مى گويند: «سَلَامٌ عَلَيكُم طِبتُم»، و به رفقاى بهشتى نسبت داده، فرموده: «فَسَلَامٌ لَكَ مِن أصحَابِ اليَمِين». | ||
«'''وَ لهُم رِزقُهُم فِيهَا بُكرَةً وَ عَشِيّا'''» - ظاهر كلام اين است كه آمدن رزق در صبح و شام، كنايه باشد از آمدن آن، پشت سرّ هم و بدون انقطاع. | |||
<span id='link87'><span> | <span id='link87'><span> | ||
==نكته اى در مورد تعبير از | ==نكته اى در مورد تعبير از بهشت، به ميراثى كه به متقين مى رسد == | ||
«'''تِلْك الجَْنَّةُ الَّتى نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن كانَ تَقِيًّا'''»: | |||
كلمه ((ارث (( و ((وراثت (( به معناى اين است كه مال و يا شبه مالى از شخصى به ديگرى برسد، بعد از آنكه شخص اول آن را با مردن خود و يا با جلاى وطن و امثال آن ترك گفته باشد. | كلمه ((ارث (( و ((وراثت (( به معناى اين است كه مال و يا شبه مالى از شخصى به ديگرى برسد، بعد از آنكه شخص اول آن را با مردن خود و يا با جلاى وطن و امثال آن ترك گفته باشد. | ||
ویرایش