گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۵۷: خط ۲۵۷:
<span id='link52'><span>
<span id='link52'><span>


==اثبات امكان بعث و قيامت، با بيان مالكيت حقيقیه خداوند ==
==اثبات امكان بعث و قيامت، با بيان مالكيت حقيقی خداوند ==
«'''قُل لِّمَنِ الاَرْض وَ مَن فِيهَا إِن كنتُمْ تَعْلَمُونَ'''»:
«'''قُل لِّمَنِ الاَرْضُ وَ مَن فِيهَا إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ'''»:


بعد از آن كه استبعاد ايشان از مسأله بعث و سپس انكار آن را نقل كرد، اينك در اين جمله شروع كرده است به اثبات امكان آن از راه ملكيت و ربوبيت و سلطنت. و البته روى سخن به وثنى مسلكان است كه منكر قيامت اند و در عين حال، خدا را قبول دارند و او را پديد آورندۀ عالَم مى دانند، و ربُّ الارباب و إلۀ آلهه اش مى خوانند، و مى گويند: تنها آلهه مجازند كه خدا را عبادت كنند، ولى ما بايد تنها آلهه را عبادت كنيم. آرى، در اين بيان وجود خداى تعالى، مسلّم گرفته شده.
بعد از آن كه استبعاد ايشان از مسأله بعث و سپس انكار آن را نقل كرد، اينك در اين جمله شروع كرده است به اثبات امكان آن از راه ملكيت و ربوبيت و سلطنت. و البته روى سخن به وثنى مسلكان است كه منكر قيامت اند و در عين حال، خدا را قبول دارند و او را پديد آورندۀ عالَم مى دانند، و ربُّ الارباب و إلۀ آلهه اش مى خوانند، و مى گويند: تنها آلهه مجازند كه خدا را عبادت كنند، ولى ما بايد تنها آلهه را عبادت كنيم. آرى، در اين بيان وجود خداى تعالى، مسلّم گرفته شده.
خط ۲۶۸: خط ۲۶۸:
از این جا كه سياق كلام، سياق اثبات صحت تمامى تصرفات است، و آن ملكى كه مجوز تمامى انحاى تصرفات است، ملك تكوينى است، نه اعتبارى.
از این جا كه سياق كلام، سياق اثبات صحت تمامى تصرفات است، و آن ملكى كه مجوز تمامى انحاى تصرفات است، ملك تكوينى است، نه اعتبارى.


«'''سيَقُولُونَ للَّهِ قُلْ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ'''»:
«'''سيَقُولُونَ للَّهِ قُلْ أَفَلا تَذَكَّرُونَ'''»:


اين جمله، پاسخ مشركان را حكايت مى كند و آن، اين است كه مشركان اعتراف دارند كه زمين و هر كه در آن است، مملوك خدا است و نمى توانند از اعتراف به اين حقيقت، شانه خالى كنند. زيرا ملك حقيقى، قائم به غير علت موجده نيست. و چون وجود معلول، قائم به وجود علت است و مستقل از آن نيست، به هيچ وجه از آن بى نياز نيست، و علت موجدۀ زمين و هر كه در آن است، تنها خدا است. حتى وثنى مسلك ها نيز، بت ها را در اين معنا شريك خدا نمى دانند.
اين جمله، پاسخ مشركان را حكايت مى كند و آن، اين است كه مشركان اعتراف دارند كه زمين و هر كه در آن است، مملوك خدا است و نمى توانند از اعتراف به اين حقيقت، شانه خالى كنند. زيرا ملك حقيقى، قائم به غير علت موجده نيست. و چون وجود معلول، قائم به وجود علت است و مستقل از آن نيست، به هيچ وجه از آن بى نياز نيست، و علت موجدۀ زمين و هر كه در آن است، تنها خدا است. حتى وثنى مسلك ها نيز، بت ها را در اين معنا شريك خدا نمى دانند.
۱۶٬۹۱۶

ویرایش