۱۶٬۳۴۰
ویرایش
خط ۵: | خط ۵: | ||
<span id='link261'><span> | <span id='link261'><span> | ||
==موسى | ==واکنش فرعون و فرعونیان، در برابر معجزۀ موسى «ع» == | ||
«'''قَالَ أَوَ لَوْ جِئْتُك | «'''قَالَ أَوَ لَوْ جِئْتُك بِشئٍ مُّبِينٍ'''»: | ||
گويندۀ اين جمله، موسى «عليه السلام» است. و مراد از «شَئ مُبين»، چيزى است كه ادعاى او را روشن كند و آن، عبارت است از: «آيت رسالت»، كه بر صحت ادعاى رسالتش دلالت كند. نه صحت معارف الهى كه رسالتش براى آن است، از قبيل توحيد و معاد و متعلقات آن. براى اين كه بيانگر آن معارف، حجت و برهان است و سيره انبياء در دعوتشان بر همين روش جريان داشته، كه در جلد اول اين كتاب، گفتارى پيرامون آن گذشت. | |||
و معناى جمله مورد بحث، اين است كه موسى گفت: مرا از زندانيان مى كنى، هرچند كه من چيزى ارائه دهم كه راستگويى و صدق ادعاى رسالتم را روشن سازد؟ | |||
«'''قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ'''»: | |||
گويندۀ اين سخن، فرعون است و سخن خود را متفرع بر سؤال موسى كرد، كه از سؤالش بر مى آمد نزد او چيزى است كه روشنگر ادعاى او است، و به همين جهت، فرعون دستور خود را مقيد كرد به جملۀ «اگر راست مى گويى». و حاصلش اين است كه: پس حالا كه ادعا مى كنى چيزى بيانگر صدق ادعاى تو است، آن را بياور، اگر راست مى گويى. | |||
<span id='link262'><span> | <span id='link262'><span> | ||
«'''فَأَلْقَى عَصاهُ فَإِذَا هِىَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِىَ بَيْضاءُ لِلنَّاظِرِينَ'''»: | «'''فَأَلْقَى عَصاهُ فَإِذَا هِىَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ * وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِىَ بَيْضاءُ لِلنَّاظِرِينَ'''»: | ||
اين دو | اين دو آيت، دو معجزه است كه خداى تعالى، در شب طور به موسى داد. و كلمۀ «ثُعبان»، به معناى مار بسيار بزرگ است. و اين كه فرمود: «ثُعبان مبين»، منظور اين است كه در مار بودنش، احدى شك نمى كرد. و مراد از «كندن دست»، برون آوردن دست از گريبان است، بعد از فرو كردن دست در آن، همچنان كه در سوره «نمل»، آيه ۱۲ و در سوره «قصص»، آيه ۳۲ به آن تصريح كرده است. | ||
«'''قَالَ لِلْمَلا حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا | «'''قَالَ لِلْمَلا حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَساحِرٌ عَلِيمٌ * يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِ فَمَا ذَا تَأْمُرُونَ'''»: | ||
گويندۀ اين سخن نيز، فرعون است، كه خودش دستور داد: بياور آنچه را كه مى گويى بيانگر صدق ادعاى تو است. چيزى كه هست، او به اين اميد گفت بياور، كه موسى «عليه السلام» چيزى بياورد كه براى او سوژه بهترى باشد. ولى وقتى آن دو معجزه را آورد و فرعون ديد هيچ چاره اى ندارد، ناچار متوسل به تهمت شد، و آن جناب را «ساحرى دانا» خواند. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۸۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۸۲ </center> | ||
و لذا دنباله تهمتش، اضافه كرد كه: او مى خواهد با سحر خودش، شما را از سرزمين تان بیرون کند، و با اين جمله، خواست مردم را عليه او بشوراند و تحريكشان كند تا با وى همدست شده، او را به هر وسيله اى كه ممكن است از خود دفع كنند. | |||
«'''فَمَا ذَا تَأمُرُون '''» - شايد مراد از «أمر» كه گفت پس چه امرى مى دهيد، اظهار نظر و رأى باشد، و از اين جهت اظهار نظر را «أمر» خواند، كه بالاخره وقتى اشخاص مى خواهند نظريه بدهند، به لفظ امر (چنين و چنان كن) مى دهند. | |||
بنابراين، معناى جمله مورد بحث، اين مى شود كه: پس چه نظريه اى مى دهيد و من با اين شخص چه معامله اى بكنم. بگوييد تا انجام دهم. | |||
خواهى گفت: چه اجبارى هست كه لفظ «أمر» را به معناى اظهار نظر بگيريم؟ جوابش اين است كه: فرعون خود را بزرگترين پروردگار قبطيان، و آنان را بندگان خود مى دانست و با اين حال مناسب نيست كه «أمر» مذكور را به معناى فرمان بگيريم. | |||
مؤيد اين معنا، اين است كه خداى تعالى، در جاى ديگر از كلام مجيدش، عين اين حرف را از حاضران در مجلس فرعون حكايت كرده و فرموده: «قَالَ المَلَأُ مِن قَومِ فِرعَونَ إنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ * يُرِيدُ أن يُخرِجَكُم مِن أرضِكمُ فَمَا ذَا تَأمُرُون». و از ظاهر آن بر مى آيد كه مراد از «امر ايشان»، اين است كه به فرعون بگويند چنين و چنان كن. | |||
بعضى از | بعضى از مفسران گفته اند: نيرو و قدرت معجزه موسى، او را مبهوت و دهشت زده كرد، به طورى كه تعجب قبلى اش از رسالت موسى و نيز تكبر خود را فراموش كرده، آن چنان بيچاره و درمانده شد كه نفهميد چه بگويد و چگونه بگويد؟ | ||
<span id='link263'><span> | <span id='link263'><span> | ||
ویرایش