۱۶٬۳۴۰
ویرایش
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
«'''قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ'''»: | «'''قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ'''»: | ||
گويندۀ اين سخن، فرعون است و سخن خود را متفرع بر سؤال موسى كرد، كه از سؤالش بر مى آمد نزد او چيزى است كه روشنگر ادعاى او است، و به همين جهت، فرعون دستور خود را مقيد كرد به جملۀ «اگر راست مى گويى». و حاصلش اين است كه: پس حالا كه ادعا مى كنى چيزى بيانگر صدق ادعاى تو است، آن را بياور، اگر راست مى گويى. | گويندۀ اين سخن، فرعون است و سخن خود را متفرع بر سؤال موسى كرد، كه از سؤالش بر مى آمد نزد او چيزى است كه روشنگر ادعاى او است، و به همين جهت، فرعون دستور خود را مقيد كرد به جملۀ «اگر راست مى گويى». | ||
و حاصلش اين است كه: پس حالا كه ادعا مى كنى چيزى بيانگر صدق ادعاى تو است، آن را بياور، اگر راست مى گويى. | |||
<span id='link262'><span> | <span id='link262'><span> | ||
«'''فَأَلْقَى عَصاهُ فَإِذَا هِىَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ * وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِىَ بَيْضاءُ لِلنَّاظِرِينَ'''»: | «'''فَأَلْقَى عَصاهُ فَإِذَا هِىَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ * وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِىَ بَيْضاءُ لِلنَّاظِرِينَ'''»: | ||
اين دو آيت، دو معجزه است كه خداى تعالى، در شب طور به موسى داد. و كلمۀ «ثُعبان»، به معناى مار بسيار بزرگ است. و اين كه فرمود: «ثُعبان مبين»، منظور اين است كه در مار بودنش، احدى شك نمى كرد. و مراد از «كندن دست»، برون آوردن دست از گريبان است، بعد از فرو كردن دست در آن، همچنان كه در سوره «نمل»، آيه ۱۲ و در سوره «قصص»، آيه ۳۲ به آن تصريح كرده است. | اين دو آيت، دو معجزه است كه خداى تعالى، در شب طور به موسى داد. و كلمۀ «ثُعبان»، به معناى مار بسيار بزرگ است. و اين كه فرمود: «ثُعبان مبين»، منظور اين است كه در مار بودنش، احدى شك نمى كرد. | ||
و مراد از «كندن دست»، برون آوردن دست از گريبان است، بعد از فرو كردن دست در آن، همچنان كه در سوره «نمل»، آيه ۱۲ و در سوره «قصص»، آيه ۳۲ به آن تصريح كرده است. | |||
«'''قَالَ لِلْمَلا حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَساحِرٌ عَلِيمٌ * يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِ فَمَا ذَا تَأْمُرُونَ'''»: | «'''قَالَ لِلْمَلا حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَساحِرٌ عَلِيمٌ * يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِ فَمَا ذَا تَأْمُرُونَ'''»: | ||
خط ۲۶: | خط ۳۰: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۸۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۸۲ </center> | ||
و لذا دنباله تهمتش، اضافه كرد كه: او مى خواهد با سحر خودش، شما را از سرزمين تان بیرون کند، و با اين جمله، خواست مردم را عليه او بشوراند و تحريكشان كند تا با وى همدست شده، او را به هر وسيله اى كه ممكن | و لذا دنباله تهمتش، اضافه كرد كه: او مى خواهد با سحر خودش، شما را از سرزمين تان بیرون کند، و با اين جمله، خواست مردم را عليه او بشوراند و تحريكشان كند تا با وى همدست شده، او را به هر وسيله اى كه ممكن است، از خود دفع كنند. | ||
«'''فَمَا ذَا تَأمُرُون '''» - شايد مراد از «أمر» كه گفت پس چه امرى مى دهيد، اظهار نظر و رأى باشد، و از اين جهت اظهار نظر را «أمر» خواند، كه بالاخره وقتى اشخاص مى خواهند نظريه بدهند، به لفظ امر (چنين و چنان كن) مى دهند. | «'''فَمَا ذَا تَأمُرُون '''» - شايد مراد از «أمر» كه گفت پس چه امرى مى دهيد، اظهار نظر و رأى باشد، و از اين جهت اظهار نظر را «أمر» خواند، كه بالاخره وقتى اشخاص مى خواهند نظريه بدهند، به لفظ امر (چنين و چنان كن) مى دهند. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۶: | ||
بنابراين، معناى جمله مورد بحث، اين مى شود كه: پس چه نظريه اى مى دهيد و من با اين شخص چه معامله اى بكنم. بگوييد تا انجام دهم. | بنابراين، معناى جمله مورد بحث، اين مى شود كه: پس چه نظريه اى مى دهيد و من با اين شخص چه معامله اى بكنم. بگوييد تا انجام دهم. | ||
خواهى گفت: چه اجبارى هست كه لفظ «أمر» را به معناى اظهار نظر بگيريم؟ جوابش اين است كه: فرعون خود را بزرگترين پروردگار قبطيان، و آنان را بندگان خود مى دانست و با اين حال مناسب نيست كه «أمر» مذكور را به معناى | خواهى گفت: چه اجبارى هست كه لفظ «أمر» را به معناى اظهار نظر بگيريم؟ جوابش اين است كه: فرعون خود را بزرگترين پروردگار قبطيان، و آنان را بندگان خود مى دانست و با اين حال مناسب نيست كه «أمر» مذكور را به معناى «فرمان» بگيريم. | ||
مؤيد اين معنا، اين است كه خداى تعالى، در جاى ديگر از كلام مجيدش، عين اين حرف را از حاضران در مجلس فرعون حكايت كرده و فرموده: «قَالَ المَلَأُ مِن قَومِ فِرعَونَ إنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ * يُرِيدُ أن يُخرِجَكُم مِن | مؤيد اين معنا، اين است كه خداى تعالى، در جاى ديگر از كلام مجيدش، عين اين حرف را از حاضران در مجلس فرعون حكايت كرده و فرموده: «قَالَ المَلَأُ مِن قَومِ فِرعَونَ إنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ * يُرِيدُ أن يُخرِجَكُم مِن أرضِكُم فَمَا ذَا تَأمُرُون». و از ظاهر آن بر مى آيد كه مراد از «امر ايشان»، اين است كه به فرعون بگويند چنين و چنان كن. | ||
بعضى از مفسران گفته اند: نيرو و قدرت معجزه موسى، او را مبهوت و دهشت زده كرد، به طورى كه تعجب قبلى اش از رسالت موسى و نيز تكبر خود را فراموش كرده، آن چنان بيچاره و درمانده شد كه نفهميد چه بگويد و چگونه بگويد؟ | بعضى از مفسران گفته اند: نيرو و قدرت معجزه موسى، او را مبهوت و دهشت زده كرد، به طورى كه تعجب قبلى اش از رسالت موسى و نيز تكبر خود را فراموش كرده، آن چنان بيچاره و درمانده شد كه نفهميد چه بگويد و چگونه بگويد؟ |
ویرایش