گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۱۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:


==چرا بسيارى از نمازگزاران، مرتكب كبائر و منكرات مى شوند؟ ==
==چرا بسيارى از نمازگزاران، مرتكب كبائر و منكرات مى شوند؟ ==
در اينجا لازم است اشكالى كه به آيه شريفه شده ، و جوابش را خاطرنشان سازيم ، بعضى بر اين آيه اشكال كرده اند كه : ((اين آيه مى فرمايد نماز از فحشاء و منكرات نهى مى كند، و حال آنكه ما بسيارى از نمازگزاران را مى بينيم كه از ارتكاب گناهان بزرگ پروايى ندارند، چرا نماز آنان از فحشاء و منكرات بازشان نمى دارد؟((.
در اين جا لازم است اشكالى كه به آيه شريفه شده و جوابش را خاطرنشان سازيم. بعضى بر اين آيه اشكال كرده اند كه: «اين آيه مى فرمايد: نماز، از فحشاء و منكرات نهى مى كند، و حال آن كه ما بسيارى از نمازگزاران را مى بينيم كه از ارتكاب گناهان بزرگ، پروايى ندارند. چرا نماز، آنان از فحشاء و منكرات بازشان نمى دارد»؟


در جواب از اين اشكال بعضى از علماء گفته اند: ((اصلا كلمه ((صلوه (( در آيه شريفه به معناى نماز نيست ، بلكه به معناى دعا است ، و مراد از دعا هم دعوت به سوى امر خدا است ، و معناى آيه اين است كه : اى پيغمبر من ، بر دعوت به سوى امر خدا پايدارى كن ، كه اگر چنين كنى اين دعوت مردم را از فحشاء و منكرات باز مى دارد((. ليكن اين جواب اشكال دارد، براى اينكه در حقيقت براى رفع اشكال و فرار از آن ، آيه را از ظاهرش برگردانيده.
در جواب از اين اشكال، بعضى از علماء گفته اند: «اصلا كلمۀ «صَلوة» در آيه شريفه، به معناى نماز نيست، بلكه به معناى دعا است، و مراد از دعا هم، دعوت به سوى امر خدا است، و معناى آيه، اين است كه: اى پيغمبر من! بر دعوت به سوى امر خدا پايدارى كن، كه اگر چنين كنى، اين دعوت مردم را از فحشاء و منكرات باز مى دارد». ليكن اين جواب، اشكال دارد. براى اين كه در حقيقت براى رفع اشكال و فرار از آن، آيه را از ظاهرش برگردانيده.


بعضى ديگر گفته اند: ((كلمه ((صلوه (( در آيه شريفه در معناى نكره است ، و معناى آيه اين است كه يك قسم از نمازها باعث مى شود كه نمازگزار از فحشاء و منكرات اجتناب بورزد، و درست هم هست ، پس مراد همه نمازها نيست ، تا آن اشكال وارد شود.
بعضى ديگر گفته اند: «كلمۀ «صَلوة» در آيه شريفه، در معناى نكره است، و معناى آيه، اين است كه يك قسم از نمازها باعث مى شود كه نمازگزار از فحشاء و منكرات اجتناب بورزد، و درست هم هست. پس مراد همه نمازها نيست، تا آن اشكال وارد شود».
بعضى ديگر گفته اند: ((نماز مادام كه نمازگزار مشغول آن است اين اثر را دارد، يعنى شخص نمازگزار مادام كه مشغول نماز است كارهاى زشت نمى كند، چون همين اشتغال به نماز او را از كارهاى ديگر باز مى دارد.
 
بعضى ديگر گفته اند: «نماز مادام كه نمازگزار مشغول آن است، اين اثر را دارد. يعنى شخص نمازگزار، مادام كه مشغول نماز است، كارهاى زشت نمى كند. چون همين اشتغال به نماز، او را از كارهاى ديگر باز مى دارد».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۰۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۰۰ </center>
بعضى ديگر گفته اند: ((آيه به همان ظاهرى كه دارد معنايى دارد كه آن اشكال متوجهش نمى شود، و آن اين است كه : نماز مانند يك انسانى كه ديگرى را از فحشاء و منكرات نهى مى كند، به شخص نمازگزار مى گويد: زنا مكن ، ربا مخور، دروغ مگو، و... وليكن همان طور كه در آن انسان لازمه نهى اين نيست كه شنونده گوش هم بدهد،و از گفته او منتهى هم بشود، در نماز نيز چنين است ، يعنى نماز مرتب به نمازگزار مى گويد كه چنين و چنان مكن ، وليكن لازمه اين نهى اين نيست كه نمازگزار منتهى هم بشود، و از آن كارها دست بردارد. مگر نهى نماز از نهى خدا مهم تر و موثرتر است ، خداى تعالى در آيه شريفه ((ان الله يامر بالعدل و الاحسان و ايتاء ذى القربى و ينهى عن الفحشاء و المنكر((، به عدل و احسان و صله رحم امر مى كند، و از فحشاء و منكر نهى مى فرمايد، و مع ذلك مردم همچنان نافرمانى اش مى كنند، و نهى او باعث انتهاى مردم نمى شود، نهى نماز هم مثل آن ، پس اشكالى كه بر آيه شده ناشى از اين توهم است كه نهى همواره مستلزم انتهاء است ، و اين توهمى است باطل.
بعضى ديگر گفته اند: «آيه، به همان ظاهرى كه دارد، معنايى دارد كه آن اشكال متوجهش نمى شود، و آن، اين است كه: نماز مانند يك انسانى كه ديگرى را از فحشاء و منكرات نهى مى كند، به شخص نمازگزار مى گويد: زنا مكن، ربا مخور، دروغ مگو، و... وليكن همان طور كه در آن انسانف لازمل نهى اين نيست كه شنونده گوش هم بدهد، و از گفته او منتهى هم بشود، در نماز نيز چنين است.
 
يعنى: نماز، مرتب به نمازگزار مى گويد كه چنين و چنان مكن، وليكن لازمل اين نهىف اين نيست كه نمازگزار منتهى هم بشود، و از آن كارها دست بردارد. مگر نهى نمازف از نهى خداف مهمتر و مرثرتر است؟ خداى تعالى، در آيه شريفه: «إنَّ اللهَ يَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الإحسَانِ وَ إيتَاءِ ذِى القُربَى وَ يَنهَى عَنِ الفَحشَاءِ وَ المُنكَر»، به عدل و احسان و صله رحم امر مى كند، و از فحشاء و منكر نهى مى فرمايد، و مع ذلك، مردم همچنان نافرمانى اش مى كنند، و نهى او، باعث انتهاى مردم نمى شود. نهى نماز هم مثل آن. پس اشكالى كه بر آيه شده، ناشى از اين توهم است كه نهى همواره مستلزم انتهاء است، و اين توهمى است باطل».


از بعضى از مفسرين نقل شده كه در پاسخ از اين اشكال گفته اند: ((نماز را براى اين مى خوانند كه به ياد خدا بيفتند، همچنان كه خود خداى تعالى هم فرموده : ((اقم الصلوه لذكرى - نماز را براى ياد من به پا دار((، و كسى كه به ياد خدا باشد، مسلما از اعمالى كه خوشايند خدا نيست پرهيز مى كند، و آن اشخاصى كه در اشكال مورد نظرند، اشخاصى هستند كه اگر نماز نخوانند گناه بيشتر مى كنند، و نماز در آنها اين مقدار اثر گذاشته كه منكرات را كمتر مرتكب شوند.
از بعضى از مفسران نقل شده كه در پاسخ از اين اشكال گفته اند: «نماز را براى اين مى خوانند كه به ياد خدا بيفتند، همچنان كه خود خداى تعالى هم فرموده: «أقِمِ الصَّلَوة لِذِكرِى: نماز را براى ياد من به پا دار»، و كسى كه به ياد خدا باشد، مسلما از اعمالى كه خوشايند خدا نيست، پرهيز مى كند، و آن اشخاصى كه در اشكال مورد نظرند، اشخاصى هستند كه اگر نماز نخوانند، گناه بيشتر مى كنند، و نماز در آن ها اين مقدار اثر گذاشته كه منكرات را كمتر مرتكب شوند».
<span id='link120'><span>
<span id='link120'><span>


۱۶٬۲۸۸

ویرایش