گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۱۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۸ خرداد ۱۴۰۲
خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:
بعضى ديگر گفته اند: «نماز مادام كه نمازگزار مشغول آن است، اين اثر را دارد. يعنى شخص نمازگزار، مادام كه مشغول نماز است، كارهاى زشت نمى كند. چون همين اشتغال به نماز، او را از كارهاى ديگر باز مى دارد».
بعضى ديگر گفته اند: «نماز مادام كه نمازگزار مشغول آن است، اين اثر را دارد. يعنى شخص نمازگزار، مادام كه مشغول نماز است، كارهاى زشت نمى كند. چون همين اشتغال به نماز، او را از كارهاى ديگر باز مى دارد».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۰۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۰۰ </center>
بعضى ديگر گفته اند: «آيه، به همان ظاهرى كه دارد، معنايى دارد كه آن اشكال متوجهش نمى شود، و آن، اين است كه: نماز مانند يك انسانى كه ديگرى را از فحشاء و منكرات نهى مى كند، به شخص نمازگزار مى گويد: زنا مكن، ربا مخور، دروغ مگو، و... وليكن همان طور كه در آن انسانف لازمل نهى اين نيست كه شنونده گوش هم بدهد، و از گفته او منتهى هم بشود، در نماز نيز چنين است.  
بعضى ديگر گفته اند: «آيه، به همان ظاهرى كه دارد، معنايى دارد كه آن اشكال متوجهش نمى شود، و آن، اين است كه: نماز مانند يك انسانى كه ديگرى را از فحشاء و منكرات نهى مى كند، به شخص نمازگزار مى گويد: زنا مكن، ربا مخور، دروغ مگو، و... وليكن همان طور كه در آن انسان، لازمۀ نهى اين نيست كه شنونده گوش هم بدهد، و از گفته او منتهى هم بشود، در نماز نيز چنين است.  


يعنى: نماز، مرتب به نمازگزار مى گويد كه چنين و چنان مكن، وليكن لازمل اين نهىف اين نيست كه نمازگزار منتهى هم بشود، و از آن كارها دست بردارد. مگر نهى نمازف از نهى خداف مهمتر و مرثرتر است؟ خداى تعالى، در آيه شريفه: «إنَّ اللهَ يَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الإحسَانِ وَ إيتَاءِ ذِى القُربَى وَ يَنهَى عَنِ الفَحشَاءِ وَ المُنكَر»، به عدل و احسان و صله رحم امر مى كند، و از فحشاء و منكر نهى مى فرمايد، و مع ذلك، مردم همچنان نافرمانى اش مى كنند، و نهى او، باعث انتهاى مردم نمى شود. نهى نماز هم مثل آن. پس اشكالى كه بر آيه شده، ناشى از اين توهم است كه نهى همواره مستلزم انتهاء است، و اين توهمى است باطل».
يعنى: نماز، مرتب به نمازگزار مى گويد كه چنين و چنان مكن، وليكن لازمۀ اين نهى، اين نيست كه نمازگزار منتهى هم بشود، و از آن كارها دست بردارد. مگر نهى نماز، از نهى خداف مهمتر و مؤثرتر است؟ خداى تعالى، در آيه شريفه: «إنَّ اللهَ يَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الإحسَانِ وَ إيتَاءِ ذِى القُربَى وَ يَنهَى عَنِ الفَحشَاءِ وَ المُنكَر»، به عدل و احسان و صله رحم امر مى كند، و از فحشاء و منكر نهى مى فرمايد، و مع ذلك، مردم همچنان نافرمانى اش مى كنند، و نهى او، باعث انتهاى مردم نمى شود. نهى نماز هم مثل آن. پس اشكالى كه بر آيه شده، ناشى از اين توهم است كه نهى همواره مستلزم انتهاء است، و اين توهمى است باطل».


از بعضى از مفسران نقل شده كه در پاسخ از اين اشكال گفته اند: «نماز را براى اين مى خوانند كه به ياد خدا بيفتند، همچنان كه خود خداى تعالى هم فرموده: «أقِمِ الصَّلَوة لِذِكرِى: نماز را براى ياد من به پا دار»، و كسى كه به ياد خدا باشد، مسلما از اعمالى كه خوشايند خدا نيست، پرهيز مى كند، و آن اشخاصى كه در اشكال مورد نظرند، اشخاصى هستند كه اگر نماز نخوانند، گناه بيشتر مى كنند، و نماز در آن ها اين مقدار اثر گذاشته كه منكرات را كمتر مرتكب شوند».
از بعضى از مفسران نقل شده كه در پاسخ از اين اشكال گفته اند: «نماز را براى اين مى خوانند كه به ياد خدا بيفتند، همچنان كه خود خداى تعالى هم فرموده: «أقِمِ الصَّلَوة لِذِكرِى: نماز را براى ياد من به پا دار»، و كسى كه به ياد خدا باشد، مسلما از اعمالى كه خوشايند خدا نيست، پرهيز مى كند، و آن اشخاصى كه در اشكال مورد نظرند، اشخاصى هستند كه اگر نماز نخوانند، گناه بيشتر مى كنند، و نماز در آن ها اين مقدار اثر گذاشته كه منكرات را كمتر مرتكب شوند».
۱۷٬۰۴۳

ویرایش