۱۶٬۲۶۹
ویرایش
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
و جملۀ «إنّا كُنّا مِن قَبلِهِ مُسلِمِين»، حق بودن و معهود بودن آن را در نظر ايشان تعليل مى كند. و معنايش يا اين است كه: ما قبل از نزول آن، مسلم به آن بوديم. و يا اين است كه: به دينى كه اين قرآن بدان دعوت مى كند و آن را اسلام مى نامد، ايمان داشتيم. | و جملۀ «إنّا كُنّا مِن قَبلِهِ مُسلِمِين»، حق بودن و معهود بودن آن را در نظر ايشان تعليل مى كند. و معنايش يا اين است كه: ما قبل از نزول آن، مسلم به آن بوديم. و يا اين است كه: به دينى كه اين قرآن بدان دعوت مى كند و آن را اسلام مى نامد، ايمان داشتيم. | ||
بعضى از مفسران گفته اند: «ضميرهاى مزبور به رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» بر مى گردد». وليكن وجه قبلى با سياق موافق تر است. و به هرحال منظورشان از كلام مزبور، آن اطلاعاتى بوده كه در كتب خود، از اوصاف رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» و اوصاف كتابى كه بر وى نازل مى شود، داشته اند. همچنان كه آيه: «الّذِينَ يَتّبِعُونَ الرّسُولَ النّبِىّ الأُمِىّ الّذِى يَجِدُونَهُ مَكتُوباً عِندَهُم فِى التّورَية وَ الإنجِيلِ»، و آيه «أوَ لَم يَكُن لَهُم آيَة أن يَعلَمَهُ عُلَمَاءُ بَنِى إسرَائِيل» نيز، بدان تصريح دارند. | بعضى از مفسران گفته اند: «ضميرهاى مزبور به رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» بر مى گردد». وليكن وجه قبلى با سياق موافق تر است. و به هرحال منظورشان از كلام مزبور، آن اطلاعاتى بوده كه در كتب خود، از اوصاف رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» و اوصاف كتابى كه بر وى نازل مى شود، داشته اند. | ||
همچنان كه آيه: «الّذِينَ يَتّبِعُونَ الرّسُولَ النّبِىّ الأُمِىّ الّذِى يَجِدُونَهُ مَكتُوباً عِندَهُم فِى التّورَية وَ الإنجِيلِ»، و آيه «أوَ لَم يَكُن لَهُم آيَة أن يَعلَمَهُ عُلَمَاءُ بَنِى إسرَائِيل» نيز، بدان تصريح دارند. | |||
«'''أُولَئك يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَينِ بِمَا صبرُوا وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسنَةِ السيِّئَةَ...'''»: | «'''أُولَئك يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَينِ بِمَا صبرُوا وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسنَةِ السيِّئَةَ...'''»: | ||
خط ۲۰۳: | خط ۲۰۵: | ||
و اما اگر مقصود از آن راهنمايى بود، معنا نداشت كه آن را از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» نفى كند، و بفرمايد تو هدايت نمى كنى. براى اين كه اين قسم هدايت، وظيفۀ رسول است. و مراد از «مُهتَدين»، كسانى است كه هدايت را قبول مى كنند. | و اما اگر مقصود از آن راهنمايى بود، معنا نداشت كه آن را از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» نفى كند، و بفرمايد تو هدايت نمى كنى. براى اين كه اين قسم هدايت، وظيفۀ رسول است. و مراد از «مُهتَدين»، كسانى است كه هدايت را قبول مى كنند. | ||
بعد از آن كه خداى تعالى، در آيات قبل، محروميت مشركان يعنى قوم رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» را از نعمت هدايت، و نيز ضلالتشان را به خاطر پيروى هواى نفس، و استكبار از حق، كه به ايشان نازل شده، بيان كرد، و نيز بعد از آن كه ايمان و اعتراف اهل كتاب را به آن حق ذكر فرمود، آيات اين فصل را با اين جمله ختم كرد كه: امر هدايت به دست خدا است، نه به دست تو. به دليل اين كه اهل كتاب را با اين كه قوم تو نيستند، هدايت فرمود، و قوم تو را با اين كه به تو نزديك اند، و خيلى دوست مى دارى هدايت شوند، هدايت نفرمود. آرى، اوست كه پذيرندگان هدايت را مى شناسد. | بعد از آن كه خداى تعالى، در آيات قبل، محروميت مشركان يعنى قوم رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» را از نعمت هدايت، و نيز ضلالتشان را به خاطر پيروى هواى نفس، و استكبار از حق، كه به ايشان نازل شده، بيان كرد، و نيز بعد از آن كه ايمان و اعتراف اهل كتاب را به آن حق ذكر فرمود، آيات اين فصل را با اين جمله ختم كرد كه: | ||
امر هدايت به دست خدا است، نه به دست تو. به دليل اين كه اهل كتاب را با اين كه قوم تو نيستند، هدايت فرمود، و قوم تو را با اين كه به تو نزديك اند، و خيلى دوست مى دارى هدايت شوند، هدايت نفرمود. آرى، اوست كه پذيرندگان هدايت را مى شناسد. | |||
==بحث روايتى (رواياتى | ==بحث روايتى: (رواياتى ذيل آيات گذشته)== | ||
در تفسير الدر المنثور است كه بزار، و ابن منذر، و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته )، و ابن | در تفسير الدر المنثور است كه بزار، و ابن منذر، و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته)، و ابن مردويه، از ابى سعيد خدرى روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» فرمود: | ||
خداى | خداى تعالى، هيچ قومى را و هيچ دوره اى از بشر را، و هيچ امتى را، و هيچ اهل قريه اى را، در روى زمين بعد از نزول تورات به عذاب آسمانى هلاك نكرد، مگر تنها آن قريه را كه به عذاب مسخ مبتلا ساخت، و به صورت ميمون مسخشان كرد. نمى بينى كلام خداى را كه مى فرمايد «وَ لَقَد آتَينَا مُوسَى الكِتَابَ مِن بَعدِ مَا أهلَكنَا القُرُونَ الأُولَى»؟ | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۷۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۷۹ </center> | ||
مؤلف: در اين روايت روشن نيست كه آيه مورد استشهاد، چه دلالتى بر مضمون روايت دارد؟ در آخر روايت داشت كه تا قبل از نزول تورات، عذاب هايى آسمانى، اقوام و امت هايى را هلاك كرد، ولى بعد از نزول تورات، اين گونه عذاب ها قطع شد، و آيه شريفه هيچ دلالتى بر اين معنا ندارد. | |||
ویرایش