گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
<span id='link5'><span>
<span id='link5'><span>


==عالم برزخ منزلگاه موقتى است و جنبه تمهيدى براى روز قيامت و بهشت و دوزخ جاودانه دارد ==
==توضیحی پیرامون منزلگاه موقت عالم برزخ ==
از همين جا مى توان فهميد كه بازجويى از تك تك مردم در قبر، و اجراى پاره اى از ثوابها و عقابها در آن ، بطورى كه آيات راجع به عالم برزخ بدان اشاره نموده ، و روايات وارده از پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و امامان اهل بيت (عليهم السلام ) بطور تفصيل از آن خبر مى دهد، غير از مساءله حساب روز قيامت و بهشت و دوزخ جاودانه اى است كه خداوند از آن خبر داده .
از همين جا مى توان فهميد كه بازجويى از تك تك مردم در قبر، و اجراى پاره اى از ثوابها و عقابها در آن ، بطورى كه آيات راجع به عالم برزخ بدان اشاره نموده ، و روايات وارده از پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و امامان اهل بيت (عليهم السلام ) بطور تفصيل از آن خبر مى دهد، غير از مساءله حساب روز قيامت و بهشت و دوزخ جاودانه اى است كه خداوند از آن خبر داده.
چون بازجويى و سؤ الى كه افراد در قبر دارند، براى تكميل پرونده اعمال است ، تا براى فرا رسيدن قيامت بايگانى شود، و بهشت و دوزخ برزخى هم منزلگاه موقتى است ، مانند منزلگاههاى موقتى كه براى مسافرين در وسط راه آماده مى سازند. آرى ، در عالم برزخ بطور كامل به حساب كسى نمى رسند، و در آنچه كرده حكم فصل و جزاى قطعى صادر نمى كنند، همچنانكه آيه «'''النّار يعرضون عليها غدوا و عشيا و يوم تقوم الساعة ادخلوا آل فرعون اشد العذاب '''» و آيه «'''... يسحبون فى الحميم ثم فى النّار يسجرون '''» بدان اشاره دارند، چه از عذاب برزخيان تعبير كرده به عرضه بر آتش ، و از عذاب قيامتيان به داخل شدن در آن ، كه عذابى است شديدتر، و در دومى از عذاب برزخيان تعبير كرده است به «'''سحب درحميم '''» (كشيدن در آب جوشان )، و از قيامتيان به سجر در نار (سوختن در آتش ).
 
و نيز آيه شريفه «'''و لا تحسبنّ الّذين قتلوا فى سبيل اللّه امواتا بل احياء عند ربّهم يرزقون فرحين بما آتاهم اللّه من فضله و يستبشرون بالّذين لم يلحقوا بهم من خلفهم الا خوف عليهم و لا هم يحزنون '''» كه صراحت دارد در اينكه مربوط است به عالم قبر، و گفتگويى از حساب و بهشت خلد در آن به ميان نيامده ، تنها بطور اجمال پاره اى از تنعم ها را ذكر كرده است .
چون بازجويى و سؤ الى كه افراد در قبر دارند، براى تكميل پرونده اعمال است ، تا براى فرا رسيدن قيامت بايگانى شود، و بهشت و دوزخ برزخى هم منزلگاه موقتى است ، مانند منزلگاههاى موقتى كه براى مسافرين در وسط راه آماده مى سازند.  
و نيز آيه شريفه «'''حتى اذا جاء احدهم الموت قال ربّ ارجعون لعلىّ اعمل صالحا فيما تركت كلا انّها كلمة هو قائلها و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون '''»،
 
آرى، در عالم برزخ بطور كامل به حساب كسى نمى رسند، و در آنچه كرده حكم فصل و جزاى قطعى صادر نمى كنند، همچنان كه آيه «النّار يعرضون عليها غدوا و عشيا و يوم تقوم الساعة ادخلوا آل فرعون اشد العذاب» و آيه «... يسحبون فى الحميم ثم فى النّار يسجرون» بدان اشاره دارند، چه از عذاب برزخيان تعبير كرده به عرضه بر آتش ، و از عذاب قيامتيان به داخل شدن در آن ، كه عذابى است شديدتر، و در دومى از عذاب برزخيان تعبير كرده است به «سحب در حميم» (كشيدن در آب جوشان)، و از قيامتيان به «سجر در نار»، (سوختن در آتش).
 
و نيز آيه شريفه «و لا تحسبنّ الّذين قتلوا فى سبيل اللّه امواتا بل احياء عند ربّهم يرزقون فرحين بما آتاهم اللّه من فضله و يستبشرون بالّذين لم يلحقوا بهم من خلفهم الا خوف عليهم و لا هم يحزنون» كه صراحت دارد در اينكه مربوط است به عالم قبر، و گفتگويى از حساب و بهشت خلد در آن به ميان نيامده ، تنها بطور اجمال پاره اى از تنعم ها را ذكر كرده است.
 
و نيز آيه شريفه «حتى اذا جاء احدهم الموت قال ربّ ارجعون لعلىّ اعمل صالحا فيما تركت كلا انّها كلمة هو قائلها و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون»،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۹ </center>
كه خاطر نشان مى سازد مردم بعد از مردن در برزخى زندگى مى كنند كه متوسط است ميان حيات دنيوى - كه بازيچه اى بيش نيست - و ميان حيات اخروى - كه حقيقت زندگى است - همچنانكه فرموده :«'''و ما هذه الحيوة الدنيا الاّ لهو و لعب و انّ الدار الاخرة لهى الحيوان لو كانوا يعلمون '''».
كه خاطر نشان مى سازد مردم بعد از مردن در برزخى زندگى مى كنند كه متوسط است ميان حيات دنيوى - كه بازيچه اى بيش نيست - و ميان حيات اخروى - كه حقيقت زندگى است - همچنان كه فرموده: «و ما هذه الحيوة الدنيا الاّ لهو و لعب و انّ الدار الاخرة لهى الحيوان لو كانوا يعلمون».
كوتاه سخن ، دنيا دار عمل ، و برزخ دار آماده شدن براى حساب و جزاء، و آخرت دار حساب و جزاء است .
 
و آيه شريفه «'''يوم لا يخزى اللّه النّبى و الّذين آمنوا معه نورهم يسعى بين ايديهم و بايمانهم يقولون ربّنا اتمم لنا نورنا و اغفرلنا'''» كه مى رساند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) و مؤ منينى كه با اويند با نورى كه در دنيا كسب نموده و در برزخ فراهم كرده اند به عرصه قيامت در آمده ، آنگاه درخواست مى كنند كه خدا نورشان را تكميل نمايد و بقاياى عالم لهو و لعب را از آنان بزدايد.
كوتاه سخن: دنيا دار عمل ، و برزخ دار آماده شدن براى حساب و جزاء، و آخرت دار حساب و جزاء است.
«'''و ذلك يوم مشهود'''» - اين جمله به منزله نتيجه و تفريعى است كه به ظاهرش بر جمله قبلى : «'''ذلك يوم مجموع له الناس '''» مترتب شده است ، چون جمع شدن مردم مستلزم مشاهده نيز هست ، چيزى كه هست لفظ جمله مورد بحث مقيد به ناس (مردم ) نشده ، و اطلاقش ‍ اشعار دارد بر اينكه آن روز براى هر كسى كه بتواند مشاهده كند مشهود است ، چه مردم ، چه ملائكه ، و چه جن . و آيات بسيارى كه دلالت مى كنند به محشور شدن جن و شياطين و حاضر شدن ملائكه در قيامت همه اين اطلاق را تاءييد مى كنند.
 
وَ مَا نُؤَخِّرُهُ إِلا لاَجَلٍ مَّعْدُودٍ
و آيه شريفه «يوم لا يخزى اللّه النّبى و الّذين آمنوا معه نورهم يسعى بين ايديهم و بايمانهم يقولون ربّنا اتمم لنا نورنا و اغفرلنا» كه مى رساند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) و مؤمنينى كه با اويند با نورى كه در دنيا كسب نموده و در برزخ فراهم كرده اند به عرصه قيامت در آمده ، آنگاه درخواست مى كنند كه خدا نورشان را تكميل نمايد و بقاياى عالم لهو و لعب را از آنان بزدايد.
 
«'''و ذلك يوم مشهود'''» - اين جمله به منزله نتيجه و تفريعى است كه به ظاهرش بر جمله قبلى : «ذلك يوم مجموع له الناس» مترتب شده است ، چون جمع شدن مردم مستلزم مشاهده نيز هست. چيزى كه هست لفظ جمله مورد بحث مقيد به ناس (مردم ) نشده ، و اطلاقش ‍ اشعار دارد بر اينكه آن روز براى هر كسى كه بتواند مشاهده كند مشهود است ، چه مردم ، چه ملائكه ، و چه جن . و آيات بسيارى كه دلالت مى كنند به محشور شدن جن و شياطين و حاضر شدن ملائكه در قيامت همه اين اطلاق را تاءييد مى كنند.
 
«'''وَ مَا نُؤَخِّرُهُ إِلا لاَجَلٍ مَّعْدُودٍ'''»:
 
يعنى براى اين روز اجل و سررسيدى است كه قبل از رسيدن آن واقع نخواهد شد، و كسى نيست كه حكم خدا را عقب بيندازد و قضاى او را لغو كند، خود او هم آن روز را تاءخير
يعنى براى اين روز اجل و سررسيدى است كه قبل از رسيدن آن واقع نخواهد شد، و كسى نيست كه حكم خدا را عقب بيندازد و قضاى او را لغو كند، خود او هم آن روز را تاءخير
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۰ </center>
نمى اندازد، مگر تا همان سررسيدى كه خودش برشمرده است . وقتى آن عدد تمام شد سرآمد مزبور فرا مى رسد، و قيامت قيام مى كند.
نمى اندازد، مگر تا همان سررسيدى كه خودش برشمرده است . وقتى آن عدد تمام شد سرآمد مزبور فرا مى رسد، و قيامت قيام مى كند.
يَوْمَ يَأْتِ لا تَكلَّمُ نَفْسٌ إِلا بِإِذْنِهِ
 
فاعل كلمه «'''ياءت '''» ضميريست كه به اجل ، كه در جمله قبل ذكر شد برمى گردد، و معنايش اين است : روزى كه مى آيد آن اجلى كه قيامت تا آن روز به تاءخير مى افتد هيچ كس تكلم نمى كند مگر به اذن او. در جاى ديگر فرموده : «'''من كان يرجوا لقاء اللّه فان اجل اللّه لات '''».
«'''يَوْمَ يَأْتِ لا تَكلَّمُ نَفْسٌ إِلا بِإِذْنِهِ'''»:
چند وجه در معناى : «'''يوم ياءت ...'''» در آيه شريفه
 
بعضى از مفسرين - بطورى كه در مجمع البيان نقل كرده - گفته اند: معنايش اين است : «'''روزى كه قيامت و جزاء مى آيد'''» و لازمه اين حرف اين است كه ضمير مذكور به قيامت و جزاء كه سابقه كلام به وجهى بر آن دلالت مى كند برگردد. و اين ، تكلف و زحمتى است كه گوينده اش به خود داده در حالى كه احتياجى به آن نيست .
فاعل كلمه «'''ياءت '''» ضميريست كه به اجل ، كه در جمله قبل ذكر شد برمى گردد، و معنايش اين است: روزى كه مى آيد آن اجلى كه قيامت تا آن روز به تاءخير مى افتد هيچ كس تكلم نمى كند مگر به اذن او. در جاى ديگر فرموده: «من كان يرجوا لقاء اللّه فان اجل اللّه لات».
بعضى ديگر - بطورى كه المنار آورده - گفته اند: معنايش اين است كه : چون در آن وقت اين روز معين فرا مى رسد، هيچ نفسى از نفوس ناطقه تكلم نمى كند مگر به اذن خداى تعالى ، پس منظور از «'''يوم '''» در آيه مطلق وقت ، و غير محدود است ، براى اينكه آيه شريفه ، روز نامبرده را ظرف گرفته براى روز محدودى كه به اوصاف نامبرده در آيه متصف و فاعل كلمه «'''ياءت '''» است . و اين حرف خطا و غلط است ، زيرا مستلزم اين است كه كلمه «'''يوم '''» ظرف باشد براى «'''يوم '''» (قيامت ) چون برگشت معنا در حقيقت به اين است كه بگوييم «'''وقتى كه مى آيد در آن اين وقت معين ، يا روزى كه مى آيد در آن اين روز معين '''»، و اين محذور را كه «'''يوم '''» ظرف «'''يوم '''» باشد، و چيزى ظرف خودش ‍ باشد با تفرقه ميان دو روز، و يكى را عام و ديگرى را خاص قرار دادن نمى توان دفع نمود. آرى ، مظروف واقع شدن زمان - كه ذاتا ظرف است -براى زمانى ديگر محال است ، و با عوض كردن لفظ و تغيير ممكن نمى شود، و يكى را مطلق و ديگرى را محدود گرفتن صرف تصورى است كه دردى را دوا نمى كند. هر دو روز از نظر اطلاق و تقييد و سعه و ضيق مساويند. بله ، بسا مى شود كه يك زمان معين را با حادثه اى كه در آن اتفاق افتاده
 
==چند وجه در معناى: «يوم يأت...» در آيه شريفه==
بعضى از مفسرين - بطورى كه در مجمع البيان نقل كرده - گفته اند: معنايش اين است : «'''روزى كه قيامت و جزاء مى آيد'''» و لازمه اين حرف اين است كه ضمير مذكور به قيامت و جزاء كه سابقه كلام به وجهى بر آن دلالت مى كند برگردد. و اين ، تكلف و زحمتى است كه گوينده اش به خود داده در حالى كه احتياجى به آن نيست.
 
بعضى ديگر - بطورى كه المنار آورده - گفته اند: معنايش اين است كه : چون در آن وقت اين روز معين فرا مى رسد، هيچ نفسى از نفوس ناطقه تكلم نمى كند مگر به اذن خداى تعالى. پس منظور از «يوم» در آيه مطلق وقت، و غير محدود است. براى اينكه آيه شريفه، روز نامبرده را ظرف گرفته براى روز محدودى كه به اوصاف نامبرده در آيه متصف و فاعل كلمه «يأت» است.  
 
و اين حرف خطا و غلط است ، زيرا مستلزم اين است كه كلمه «'''يوم '''» ظرف باشد براى «يوم» (قيامت) چون برگشت معنا در حقيقت به اين است كه بگوييم «وقتى كه مى آيد در آن اين وقت معين ، يا روزى كه مى آيد در آن اين روز معين»، و اين محذور را كه «يوم» ظرف «يوم» باشد، و چيزى ظرف خودش ‍ باشد با تفرقه ميان دو روز، و يكى را عام و ديگرى را خاص قرار دادن نمى توان دفع نمود.  
 
آرى، مظروف واقع شدن زمان - كه ذاتا ظرف است -براى زمانى ديگر محال است ، و با عوض كردن لفظ و تغيير ممكن نمى شود، و يكى را مطلق و ديگرى را محدود گرفتن صرف تصورى است كه دردى را دوا نمى كند. هر دو روز از نظر اطلاق و تقييد و سعه و ضيق مساويند. بله ، بسا مى شود كه يك زمان معين را با حادثه اى كه در آن اتفاق افتاده
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۱ </center>
متحد مى گيرند، بطورى كه خود آن زمان هم حادثى از حوادث شده ، جنبه ظرفيتش لغو مى گردد، آنگاه چنين زمانى را مظروف براى زمان ديگرى مى گيرند و مثلا مى گويند: روز قربان در ماه ذى الحجه است ، و روز عاشورا در ماه محرم است ۰ خداى تعالى هم از همين باب فرموده : «'''يوم تقوم الساعة '''». و اگر در آيه مورد بحث هم اين عنايت صحيح باشد، به همين عنايت ممكن است ضمير در «'''ياءتى '''» را به كلمه «'''يوم '''» برگرداند.
متحد مى گيرند، بطورى كه خود آن زمان هم حادثى از حوادث شده ، جنبه ظرفيتش لغو مى گردد، آنگاه چنين زمانى را مظروف براى زمان ديگرى مى گيرند و مثلا مى گويند: روز قربان در ماه ذى الحجه است، و روز عاشورا در ماه محرم است ۰ خداى تعالى هم از همين باب فرموده: «يوم تقوم الساعة». و اگر در آيه مورد بحث هم اين عنايت صحيح باشد، به همين عنايت ممكن است ضمير در «ياءتى» را به كلمه «'''يوم '''» برگرداند.
و اينكه فرمود: «'''لا تكلّم نفس الاّ باذنه '''» اصلش «'''لا تتكلم نفس '''» بوده ، و يكى از دو حرف «'''تاء'''» حذف شده و حذف يكى از دو تاء باب تفعل شايع و قياسى است .
 
و باء در «'''باذنه '''» براى مصاحبت است ، پس در حقيقت استثناء از كلام است ، نه از متكلم ، به خلاف آيه «'''لا يتكلّمون الاّ من اذن له الرحمن '''» كه استثناء از متكلم است . و معناى آيه مورد بحث اين است كه : هيچ نفسى به كلامى تكلم نمى كند مگر به آن كلامى كه به اذن خدا همراه باشد، نه مانند دنيا كه هر حرفى بخواهد بزند، چه خدا اجازه تشريعى داده باشد و چه نداده باشد.
و اينكه فرمود: «لا تكلّم نفس الاّ باذنه» اصلش «لا تتكلم نفس» بوده ، و يكى از دو حرف «'''تاء'''» حذف شده و حذف يكى از دو تاء باب تفعل شايع و قياسى است.
و اين صفت را كه «'''كسى تكلم نمى كند مگر به اذن او'''» از خواص معرف روز قيامت شمرده و حال آنكه اختصاص به آن ندارد، هيچ نفسى از نفوس تكلم نمى كند و هيچ حادثى از حوادث در هيچ وقتى از اوقات اتفاق نمى افتد مگر به اذن او.
 
در پاره اى از بحثهاى گذشته هم گفتيم كه غالب معرفهايى كه خداوند در قرآن براى روز قيامت ذكر كرده ، با اينكه در سياق اوصاف خاصه به آن آورده است معذلك شامل غير آن هم مى شود، مانند آيه «'''يوم هم بارزون لا يخفى على اللّه منهم شى ء'''» و آيه «'''يوم تولون مدبرين مالكم من اللّه من عاصم '''» و آيه «'''يوم لا يملك نفس لنفس شيئا و الامر يومئذ للّه '''» و همچنين آياتى ديگر. و به خوبى واضح است كه اين اوصاف مختص به روز قيامت نيست ، چون هيچ وقت چيزى بر خدا پوشيده نيست و هيچ وقت چيزى كسى را از غضب او نگاه نمى دارد، و هيچ وقت كسى قدرتى ندارد تا براى كسى كارى صورت دهد مگر به اذن او؛ و خلق و امر هم هميشه از آن اوست .
و باء در «'''باذنه '''» براى مصاحبت است ، پس در حقيقت استثناء از كلام است ، نه از متكلم ، به خلاف آيه «لا يتكلّمون الاّ من اذن له الرحمن» كه استثناء از متكلم است . و معناى آيه مورد بحث اين است كه : هيچ نفسى به كلامى تكلم نمى كند مگر به آن كلامى كه به اذن خدا همراه باشد، نه مانند دنيا كه هر حرفى بخواهد بزند، چه خدا اجازه تشريعى داده باشد و چه نداده باشد.
 
و اين صفت را كه «كسى تكلم نمى كند مگر به اذن او» از خواص معرف روز قيامت شمرده و حال آنكه اختصاص به آن ندارد، هيچ نفسى از نفوس تكلم نمى كند و هيچ حادثى از حوادث در هيچ وقتى از اوقات اتفاق نمى افتد مگر به اذن او.
 
در پاره اى از بحثهاى گذشته هم گفتيم كه غالب معرفهايى كه خداوند در قرآن براى روز قيامت ذكر كرده ، با اينكه در سياق اوصاف خاصه به آن آورده است معذلك شامل غير آن هم مى شود، مانند آيه «يوم هم بارزون لا يخفى على اللّه منهم شئ» و آيه «يوم تولون مدبرين مالكم من اللّه من عاصم» و آيه «يوم لا يملك نفس لنفس شيئا و الامر يومئذ للّه» و همچنين آياتى ديگر.  
 
و به خوبى واضح است كه اين اوصاف مختص به روز قيامت نيست ، چون هيچ وقت چيزى بر خدا پوشيده نيست و هيچ وقت چيزى كسى را از غضب او نگاه نمى دارد، و هيچ وقت كسى قدرتى ندارد تا براى كسى كارى صورت دهد مگر به اذن او؛ و خلق و امر هم هميشه از آن اوست .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۲ </center>
<span id='link7'><span>
<span id='link7'><span>
==در روز قيامت حقايق براى همگان واضح شده ، توهم استقلال اسباب و وسائط زائل مى گردد ==
==در روز قيامت حقايق براى همگان واضح شده ، توهم استقلال اسباب و وسائط زائل مى گردد ==
و ليكن دقت و تدبر در امثال آيه «'''لقد كنت فى غفلة من هذا فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد'''» و آيه «'''ربّنا ابصرنا و سمعنا فارجعنا نعمل صالحا انا موقنون '''» كه حكايت كلام گنهكاران است ، و آيه و «'''يوم نحشرهم جميعا ثم نقول للّذين اشركوا مكانكم انتم و شركاؤ كم فزيلنا بينهم ... هنالك تبلوا كل نفس ما اسلفت و ردوا الى اللّه موليهم الحقّ وضل عنهم ما كانوا يفترون '''» اين معنا را به دست مى دهد كه روز قيامت روزى است كه خداوند بندگان را جمع نموده ، حجاب و پرده ها را از جلو ديدگان و حواسشان بر مى دارد در نتيجه حقايق بطور تام و كامل برايشان ظاهر مى گردد، و آنچه در اين نشاءه دنيا بر ايشان مستور و در پس پرده غيب بود، در آنجا برايشان مشهود مى شود.
و ليكن دقت و تدبر در امثال آيه «'''لقد كنت فى غفلة من هذا فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد'''» و آيه «'''ربّنا ابصرنا و سمعنا فارجعنا نعمل صالحا انا موقنون '''» كه حكايت كلام گنهكاران است ، و آيه و «'''يوم نحشرهم جميعا ثم نقول للّذين اشركوا مكانكم انتم و شركاؤ كم فزيلنا بينهم ... هنالك تبلوا كل نفس ما اسلفت و ردوا الى اللّه موليهم الحقّ وضل عنهم ما كانوا يفترون '''» اين معنا را به دست مى دهد كه روز قيامت روزى است كه خداوند بندگان را جمع نموده ، حجاب و پرده ها را از جلو ديدگان و حواسشان بر مى دارد در نتيجه حقايق بطور تام و كامل برايشان ظاهر مى گردد، و آنچه در اين نشاءه دنيا بر ايشان مستور و در پس پرده غيب بود، در آنجا برايشان مشهود مى شود.
۱۶٬۲۶۳

ویرایش