۱۶٬۹۰۷
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
<span id='link170'><span> | <span id='link170'><span> | ||
اما منزه بودن خدا از وصف همه واصفان ، علتش اين است كه : واصفان خدا را با مفاهيمى كه نزد خود آنان محدود است توصيف مى كنند، و خداوند غير محدود است ، (مثلا اگر مى گويند خدا بينا است ، چشم هم براى خدا اثبات مى كنند؛ چون بينايى در بين خود آنان مستلزم داشتن چشم است ، و معلوم است كه وقتى چشم اثبات شود، سر نيز اثبات مى شود و حال آنكه بينايى خدا مربوط به چشم نيست ) و همچنين هيچ يك از اوصاف او قابل تحديد نيست ، و هيچ لفظى نمى تواند قالب تمام عيار اسماء و صفات او گردد، پس هر چيزى كه واصفان درباره خدا بگويند، خدا از آن بزرگتر است ، و هر آنچه كه از خدا در توهم آدمى بگنجد، باز خدا غير از آن چيز است . | اما منزه بودن خدا از وصف همه واصفان ، علتش اين است كه : واصفان خدا را با مفاهيمى كه نزد خود آنان محدود است توصيف مى كنند، و خداوند غير محدود است ، (مثلا اگر مى گويند خدا بينا است ، چشم هم براى خدا اثبات مى كنند؛ چون بينايى در بين خود آنان مستلزم داشتن چشم است ، و معلوم است كه وقتى چشم اثبات شود، سر نيز اثبات مى شود و حال آنكه بينايى خدا مربوط به چشم نيست ) و همچنين هيچ يك از اوصاف او قابل تحديد نيست ، و هيچ لفظى نمى تواند قالب تمام عيار اسماء و صفات او گردد، پس هر چيزى كه واصفان درباره خدا بگويند، خدا از آن بزرگتر است ، و هر آنچه كه از خدا در توهم آدمى بگنجد، باز خدا غير از آن چيز است . | ||
و اما اينكه وصف عباد مخلصين درباره خدا درست است ، دليلش اين است كه : خداى عزّوجلّ بندگانى دارد كه ايشان را براى خود خالص كرده ، يعنى ديگر هيچ موجودى غير از خدا در اين افراد سهمى ندارد، و خود را به ايشان شناسانده ، و غير خود را از ياد ايشان برده ، در نتيجه تنها خدا را مى شناسند و غير از خدا را فراموش مى كنند، و اگر غير از خدا، چيزى را هم بشناسند به وسيله خدا مى شناسند، چنين مردمى اگر خدا را در نفسشان وصف كنند، به اوصافى وصف مى كنند كه لايق ساحت كبريايى اوست و اگر هم به زبان وصف كنند - هر چند الفاظ قاصر و معانى آنها محدود باشد - دنبال وصف خود اين اعتراف را مى كنند كه بيان بشر عاجز و قاصر است از اينكه قالب آن معانى باشد و زبان بشر الكن است از اينكه اسماء و صفات خدا را در قالب الفاظ حكايت كند، همچنان كه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) كه سيد مخلصين است فرموده : ((لا احصى ثناء عليك انت كما اثنيت على نفسك (( كه بر خدا ثنا گفته و نقص ثنايش را اينگونه كامل كرده كه آنچه را كه خداوند در ثناى بر خودش اراده مى كند منظورش ميباشد - دقت بفرماييد. | و اما اينكه وصف عباد مخلصين درباره خدا درست است ، دليلش اين است كه : خداى عزّوجلّ بندگانى دارد كه ايشان را براى خود خالص كرده ، يعنى ديگر هيچ موجودى غير از خدا در اين افراد سهمى ندارد، و خود را به ايشان شناسانده ، و غير خود را از ياد ايشان برده ، در نتيجه تنها خدا را مى شناسند و غير از خدا را فراموش مى كنند، و اگر غير از خدا، چيزى را هم بشناسند به وسيله خدا مى شناسند، چنين مردمى اگر خدا را در نفسشان وصف كنند، به اوصافى وصف مى كنند كه لايق ساحت كبريايى اوست و اگر هم به زبان وصف كنند - هر چند الفاظ قاصر و معانى آنها محدود باشد - دنبال وصف خود اين اعتراف را مى كنند كه بيان بشر عاجز و قاصر است از اينكه قالب آن معانى باشد و زبان بشر الكن است از اينكه اسماء و صفات خدا را در قالب الفاظ حكايت كند، همچنان كه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) كه سيد مخلصين است فرموده : ((لا احصى ثناء عليك انت كما اثنيت على نفسك (( كه بر خدا ثنا گفته و نقص ثنايش را اينگونه كامل كرده كه آنچه را كه خداوند در ثناى بر خودش اراده مى كند منظورش ميباشد - دقت بفرماييد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۶۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۶۶ </center> | ||
<span id='link171'><span> | <span id='link171'><span> | ||
==بيان مفاد آيه : فانكم و ما تعبدون ما انتم عليه بفاتنين الا منهوصال الجحيم == | ==بيان مفاد آيه : فانكم و ما تعبدون ما انتم عليه بفاتنين الا منهوصال الجحيم == | ||
فَإِنَّكمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ بِفَتِنِينَ إِلا مَنْ هُوَ صالِ الجَْحِيمِ | فَإِنَّكمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ بِفَتِنِينَ إِلا مَنْ هُوَ صالِ الجَْحِيمِ |
ویرایش