۱۷٬۰۰۸
ویرایش
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۲: | ||
«'''وَ كَمْ أَرْسلْنَا مِن نَبىٍّ فى الاَوَّلِينَ * وَ مَا يَأْتِيهِم مِّن نَّبىٍ إِلا كانُوا بِهِ يَستهْزِءُونَ'''»: | «'''وَ كَمْ أَرْسلْنَا مِن نَبىٍّ فى الاَوَّلِينَ * وَ مَا يَأْتِيهِم مِّن نَّبىٍ إِلا كانُوا بِهِ يَستهْزِءُونَ'''»: | ||
كلمه | كلمه «كَم» براى تكثير است. يعنى «و چه بسا»، و منظور از كلمۀ «اوّلون»، امت هاى گذشته است. و جمله «وَ مَا يَأتِيهِم...»، حال است و عامل آن، جملۀ «أرسَلنَا» است. | ||
اين دو آيه و آيه بعد | اين دو آيه و آيه بعد آن، در مقام تعليل آيه قبل است. مى فهماند كه چرا «ذكر» را از ايشان برنگردانيد، و چرا از نازل كردن قرآن صرف نظر نكرد. به اين بيان كه: صرف اين كه شما مردمى اسرافگر و متجاوز هستيد، ما را از اجراى سنّت الهی مان - كه همان سنت هدايت از طريق وحى است - باز نمى دارد. چون اعراض شما براى ما تازگى ندارد. چه بسيار پيامبرانى در امت هاى گذشته فرستاديم، در حالى كه هيچ پيامبرى برايشان نيامد مگر آن كه او را استهزاء كردند، و كار بدين جا منجر شد كه آن ها را هلاك كرديم، با اين كه خيلى نيرومندتر از شما بودند. آرى، آن ها را هلاك كرديم، نه اين كه از كار خود دست برداريم. | ||
پس | پس همان طور كه عاقبت اسراف و استهزاء آنان هلاكت خود آنان بود، نه دست بردارى ما از سنت خود، همچنين عاقبت اسرافگرى شما هم هلاكت شما است. | ||
پس در حقيقت اين آيات سه | پس در حقيقت اين آيات سه گانه، وعده اى به رسول خدا و تهديدى به قوم آن جناب است. | ||
«'''فَأَهْلَكْنَا أَشدَّ مِنهُم بَطشاً وَ مَضى مَثَلُ الاَوَّلِينَ'''»: | «'''فَأَهْلَكْنَا أَشدَّ مِنهُم بَطشاً وَ مَضى مَثَلُ الاَوَّلِينَ'''»: | ||
راغب مى گويد: | راغب مى گويد: كلمۀ «بَطش»، به معناى اين است كه چيزى را با صولت بگيرى. و در آيه مورد بحث، التفاتى از خطاب در آيه قبل «أفَنَضرِبُ عَنكُم»، به غيبت «مِنهُم» به كار رفته. و گويا وجه اين التفات اين باشد كه چون ديده مردم اسرافگر از تهديد «فَأهلَكنَا» عبرت نمى گيرند، روى سخن را كه تاكنون با خود اسرافگران بود، از آنان برگردانيده و متوجه رسول خود كرده، تا هم تعريضى به آن ها كرده باشد و هم زمينه را براى جمله «وَ مَضَى مَثَلُ الأوّلِين» فراهم نموده باشد. مؤيد آن، جملۀ «وَ لَئِن سَألتَهُم» است كه خطاب را متوجه رسول خود كرده. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۲۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۲۷ </center> | ||
و در | و در نتيجه، معناى آيه چنين مى شود: ما اقوامى نيرومندتر از ايشان را هلاك كرديم. و داستان آن گذشتگان در سوره هايى كه قبل از اين سوره نازل شد، گذشت كه چگونه كيفر استهزاى خود را ديدند. | ||
«'''وَ لَئن سأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ | «'''وَ لَئن سأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السّمَاوَاتِ وَ الاَرْض لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ'''»: | ||
در اين آيه و آيات بعدش - تا شش آيه - بر ربوبيت خداى تعالى و يگانگى اش در ربوبيت احتجاج | در اين آيه و آيات بعدش - تا شش آيه - بر ربوبيت خداى تعالى و يگانگى اش در ربوبيت احتجاج شده، و اشاره اى هم به مسأله معاد شده و اعترافشان را به اين كه خدا خالق هر چيز است، سندى قرار داده بر بطلان اسرافگری شان، و گوشه هايى از كار خلقت را - مانند: او است كه زمين را گهواره خلق كرده، و در آن راه هايى قرار داده و باران هايى نازل مى كند - كه در عين حال، تدبير امور بندگان هم هست، دليل قرار مى دهد بر اين كه پس غير از خدا، مالك و مدبّرى براى امور خلق نيست. پس تنها ربّ او است و غير او، ربّى نيست. | ||
<span id='link95'><span> | <span id='link95'><span> | ||
ویرایش