۱۷٬۰۰۸
ویرایش
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
<span id='link28'><span> | <span id='link28'><span> | ||
بعد از | بعد از آن كه تشريع دين براى نامبردگان به معناى اين بود كه همه را به پيروى و عمل به دين دعوت كند، و اين كه در آن اختلاف نكنند، در جمله مورد بحث، همين را به «اقامۀ دين» تفسير نموده، و اين كه در دين خدا متفرق نشوند. در نتيجه حاصل معناى جمله اين مى شود: | ||
و مجموع شرايعى كه خدا بر انبياء نازل | |||
بر همۀ مردم واجب است دين خدا را به طور كامل به پا دارند، و در انجام اين وظيفه تبعيض قائل نشوند، كه پاره اى از احكام دين را به پا بدارند، و پاره اى را رها كنند. و «اقامه كردن دين»، عبارت است از اين كه: به تمامى آنچه كه خدا نازل كرده و عمل بدان را واجب نموده، ايمان بياورند. | |||
و مجموع شرايعى كه خدا بر انبياء نازل كرده، يك دين است كه بايد اقامه شود، و در آن ايجاد تفرقه نكنند. چون پاره اى از احكام الهى است كه در همه اديان بوده، و معلوم است كه چنين احكامى، مادام كه بشر عاقل و مكلفى در دنيا باقى باشد، آن احكام هم باقى است، و وجوب اقامۀ آن واضح است. و پاره اى ديگر هست كه در شرايع قبلى بوده و در شريعت بعدى نسخ شده، اين گونه احكام در حقيقت عمر كوتاهى داشته، و مخصوص طايفه اى از مردم و در زمان خاصى بوده، و معناى نسخ شدن آن، آشكار شدن آخرين روز عمر آن احكام است، نه اين كه معناى نسخ شدنش اين باشد كه آن احكام باطل شده. | |||
پس حكم نسخ شده هم، تا ابد حق است. چيزى كه هست، مخصوص طايفه معينى و زمان معينى بوده، و بايد آن طايفه و اهل آن زمان، هم ايمان به آن حكم داشته باشند، و هم به آن عمل كرده باشند. و اما بر ديگران واجب است تنها به آن ايمان داشته باشند و بس، و ديگر واجب نيست كه به آن عمل هم بكنند. و معناى اقامۀ اين احكام همين است كه قبولش داشته باشند. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۰ </center> | ||
پس با اين بيان روشن گرديد كه امر به | پس با اين بيان روشن گرديد كه امر به «اقامه دين» و تفرقه نكردن در آن، در جملۀ «أن أقِيمُوا الدّين وَ لَا تَتَفَرّقُوا فِيهِ»، به اطلاقش باقى است، و شامل همۀ مردم، در همۀ زمان ها مى باشد. | ||
<span id='link29'><span> | <span id='link29'><span> | ||
ویرایش