۱۶٬۹۲۲
ویرایش
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
==اشاره به مطالب سوره مباركه قمر == | ==اشاره به مطالب سوره مباركه قمر == | ||
اين | <center> «'''بیان آيات'''» </center> | ||
آنگاه دوباره به نقل پاره اى از آن داستان ها بر مى گردد، اما پيداست كه با خشم و عتاب | |||
و سپس به داستان هايى از قوم | اين سوره، به جز دو آيه از آخرش - كه متقين را وعده بهشت و حضور در نزد خداى تعالى مى دهد - بقيه آياتش، يكسره مربوط به انذار و تهديد است. | ||
و اين | |||
و از جمله آيات برجسته | نخست در اين سوره به معجزۀ شق القمر اشاره مى كند، كه رسول خدا «ص»، آن را به خاطر مطالبۀ قومش آورد. و سپس مى فرمايد كه: همان قوم او را ساحر خواندند، و نبوتش را تكذيب نموده، همچنان هواهاى نفسانى را پيروى كردند. با اين كه خبرهاى تكان دهنده اى از اخبار روز قيامت و از داستان هاى امم منقرضه در گذشته، به گوششان خورد. | ||
آنگاه دوباره به نقل پاره اى از آن داستان ها بر مى گردد، اما پيداست كه با خشم و عتاب آن ها را نقل مى كند و بد حالی شان در روز قيامت هنگام بيرون شدن از قبرها و حضورشان را براى حساب خاطر نشان مى سازد. | |||
و سپس به داستان هايى از قوم نوح، عاد، ثمود، قوم لوط، و دودمان فرعون، و عذاب هاى دردناكى كه به خاطر تكذيبشان پيامبران را بر سرِ آنان آمد، پرداخته، مى فرمايد: قوم پيامبر اسلام نزد خدا عزيزتر از آنان نيستند، و ايشان هم مانند آن ها نمى توانند خدا را عاجز سازند. و در آخر، همان طور که گفتيم، سوره را با بشارت به متقين ختم مى كند. | |||
و اين سوره، به شهادت سياق آياتش در مكّه نازل شده، و نبايد به گفته آنان كه گفته اند: در جنگ بدر نازل شده، و يا آن ها كه گفته اند: بعضى از آياتش در مدينه نازل شده، اعتناء كرد. | |||
و از جمله آيات برجسته اش، آيات راجع به «قدر» است كه در آخر سوره قرار دارد. | |||
«'''اقْترَبَتِ السّاعَةُ وَ انشَقَّ الْقَمَرُ'''»: | |||
كلمه «اقتراب»، به معناى بسيار نزديك شدن است. پس اين كه فرمود: «اقتَرَبَتِ السّاعَةُ»، معنايش اين است كه: «ساعت» خيلى نزديك شده و «ساعت»، عبارت است از ظرفى كه در آن ظرف قيامت به پا مى شود. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۸۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۸۹ </center> | ||
<span id='link63'><span> | <span id='link63'><span> | ||
==مقصود از انشقاق قمر و وجوه مختلف در اين باره == | ==مقصود از انشقاق قمر و وجوه مختلف در اين باره == | ||
و معناى اين كه فرمود: «'''و انشق القمر'''» اين است كه اجزاى قرص قمر از هم جدا شده ، دو قسمت گرديد، و اين آيه به معجزه شق القمر كه خداى تعالى به دست رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) در مكّه و قبل از هجرت و به دنبال پيشنهاد مشركين مكّه جاريش ساخت اشاره مى كند. روايات اين داستان هم بسيار زياد است ، و به طورى كه مى گويند همه اهل حديث و مفسرين بر قبول آن احاديث اتفاق دارند، و كسى از ايشان مخالفت نكرده جز حسن ، عطاء و بلخى كه گفته اند: معناى اين كه فرمود: «'''انشق القمر'''» اين است كه به زودى در هنگام قيام قيامت قمر دو نيم مى شود، و اگر فرموده : دو نيم شده ، از باب اين است كه بفهماند حتما واقع مى شود. | و معناى اين كه فرمود: «'''و انشق القمر'''» اين است كه اجزاى قرص قمر از هم جدا شده ، دو قسمت گرديد، و اين آيه به معجزه شق القمر كه خداى تعالى به دست رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) در مكّه و قبل از هجرت و به دنبال پيشنهاد مشركين مكّه جاريش ساخت اشاره مى كند. روايات اين داستان هم بسيار زياد است ، و به طورى كه مى گويند همه اهل حديث و مفسرين بر قبول آن احاديث اتفاق دارند، و كسى از ايشان مخالفت نكرده جز حسن ، عطاء و بلخى كه گفته اند: معناى اين كه فرمود: «'''انشق القمر'''» اين است كه به زودى در هنگام قيام قيامت قمر دو نيم مى شود، و اگر فرموده : دو نيم شده ، از باب اين است كه بفهماند حتما واقع مى شود. |
ویرایش