۱۶٬۳۴۰
ویرایش
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
كتابى كه در اوراق است نساخ و منتشر مى شود (۳). | كتابى كه در اوراق است نساخ و منتشر مى شود (۳). | ||
و سوگند به خانه اى (كه همواره ) آباد است (۴). | و سوگند به خانه اى (كه همواره) آباد است (۴). | ||
و سوگند به (آسمان كه ) سقف بلند است (۵). | و سوگند به (آسمان كه) سقف بلند است (۵). | ||
و به دريايى كه مالامال از آتش افروخته است (۶). | و به دريايى كه مالامال از آتش افروخته است (۶). | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
و كوه ها در اثر زلزله هاى شديد به راه خواهند افتاد(۱۰) | و كوه ها در اثر زلزله هاى شديد به راه خواهند افتاد(۱۰) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴ </center> | ||
==مفاد كلى سوره مباركه «طور»== | |||
«'''بيان آيات'''»: | «'''بيان آيات'''»: | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
غرض اين سوره تهديد و انذار كسانى است كه هر آيتى را تكذيب نموده و همواره با حق عناد مى ورزند. مى خواهد اين گونه كفار را به عذابى كه براى روز قيامتشان آماده كرده بيم دهد و به همين منظور با سوگندهايى غليظ، از وقوع چنين عذابى و تحقق آن در قيامت خبر مى دهد و مى فرمايد: عذاب آن روز، ايشان را رها نخواهد كرد تا بر آنان واقع شود، و هيچ گريزى از آن ندارند. | غرض اين سوره تهديد و انذار كسانى است كه هر آيتى را تكذيب نموده و همواره با حق عناد مى ورزند. مى خواهد اين گونه كفار را به عذابى كه براى روز قيامتشان آماده كرده بيم دهد و به همين منظور با سوگندهايى غليظ، از وقوع چنين عذابى و تحقق آن در قيامت خبر مى دهد و مى فرمايد: عذاب آن روز، ايشان را رها نخواهد كرد تا بر آنان واقع شود، و هيچ گريزى از آن ندارند. | ||
سپس پاره اى از صفات آن عذاب و آن | سپس پاره اى از صفات آن عذاب و آن «ويل» را كه عذابى است عمومى و جدا ناشدنى بيان مى كند، و در مقابل، قسمتى از نعمت هاى اهل نعيم آن روز را كه همان متقين هستند، شرح مى دهد. همان هايى كه در دنيا در ميان اهل خود به شفقت رفتار مى كردند، و خدا را به ايمان مى خواندند، و به يكتايى مى ستودند. | ||
و آنگاه شروع مى كند به توبيخ مكذبين، كه نسبت هاى ناروايى به رسول خدا «صلى اللّه عليه وآله و سلم» و به قرآن و دين حقى كه بر آن جناب نازل شده، مى دادند. | و آنگاه شروع مى كند به توبيخ مكذبين، كه نسبت هاى ناروايى به رسول خدا «صلى اللّه عليه وآله و سلم» و به قرآن و دين حقى كه بر آن جناب نازل شده، مى دادند. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
«'''وَ الطّورِ'''»: | «'''وَ الطّورِ'''»: | ||
بعضى از مفسران گفته اند: «طور» به معناى مطلق كوه است، و هر كوهى را طور مى گويند، وليكن استعمالش در آن كوهى كه موسى «عليه السلام» با خداى تعالى سخن گفت غلبه يافته، و در آيه مورد بحث هم مناسبتر آن است كه همان كوه منظور باشد، چون سوگند همواره به چيزى مى خورند نوعى قداست داشته باشد، و از ميان كوه ها اين كوه است خداى تعالى مقدسش دانسته، و پر بركتش ساخته است، همچنان كه در آيه «و طور سينين» نيز به آن سوگند ياد كرده و در آيه «و | بعضى از مفسران گفته اند: «طور» به معناى مطلق كوه است، و هر كوهى را طور مى گويند، وليكن استعمالش در آن كوهى كه موسى «عليه السلام» با خداى تعالى سخن گفت غلبه يافته، و در آيه مورد بحث هم مناسبتر آن است كه همان كوه منظور باشد، چون سوگند همواره به چيزى مى خورند نوعى قداست داشته باشد، و از ميان كوه ها اين كوه است خداى تعالى مقدسش دانسته، و پر بركتش ساخته است، همچنان كه در آيه «و طور سينين» نيز به آن سوگند ياد كرده و در آيه «و نَادَينَاهُ مِن جانب الطّورِ الأيمن» از آن نام برده، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵ </center> | ||
و در آيه «فاخلع نعليك | و در آيه «فاخلع نعليك إنّك بالوادِ المُقدّس طُوى» آن را وادى مقدس خوانده، و در آيه «نودى من شاطئ الواد الأيمن فى البقعة المباركة من الشجرة» آن را بقعه اى مبارك دانسته كه در كرانه دست راست وادى ، قرار دارد. | ||
بعضى هم گفته اند: «مراد مطلق كوه ها است و خدا به همه كوه ها سوگند ياد كرده، از اين جهت كه در كوه ها انواع نعمت ها را قرار داده و درباره آن ها فرموده: «و جعل فيها رواسى من فوقها و بارك فيها - خداوند در زمين و بر بالاى آن كوه هايى پا برجا قرار داده و بركت ها در آن نهاده». | بعضى هم گفته اند: «مراد مطلق كوه ها است و خدا به همه كوه ها سوگند ياد كرده، از اين جهت كه در كوه ها انواع نعمت ها را قرار داده و درباره آن ها فرموده: «و جعل فيها رواسى من فوقها و بارك فيها - خداوند در زمين و بر بالاى آن كوه هايى پا برجا قرار داده و بركت ها در آن نهاده». | ||
اقوال مختلف در معناى | ==اقوال مختلف در معناى «رقّ منشور»== | ||
«'''وَ كِتَابٍ مَّسطُورٍ فى رَقٍّ مَّنشورٍ'''»: | «'''وَ كِتَابٍ مَّسطُورٍ فى رَقٍّ مَّنشورٍ'''»: | ||
بعضى گفته اند: كلمه «رقّ» به معناى مطلق چيزهايى است كه در آن چيزى نوشته شود، مانند كاغذ. | بعضى گفته اند: كلمه «رقّ» به معناى مطلق چيزهايى است كه در آن چيزى نوشته شود، مانند كاغذ. | ||
بعضى ديگر گفته اند: به معناى ورق است . | بعضى ديگر گفته اند: به معناى ورق است. | ||
و بعضى گفته اند: به معناى خصوص ورق هايى است كه از پوست حيوانات درست مى كردند. | و بعضى گفته اند: به معناى خصوص ورق هايى است كه از پوست حيوانات درست مى كردند. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۷: | ||
و كلمه نشر - كه مصدر كلمه «منشور» است - به معناى گستردن و متفرق كردن است. | و كلمه نشر - كه مصدر كلمه «منشور» است - به معناى گستردن و متفرق كردن است. | ||
و مراد از «كتابى كه مسطور و در | و مراد از «كتابى كه مسطور و در رقّى منشور است»، به گفته بعضى لوح محفوظ است كه خدا تمامى حوادث عالَم را آنچه بوده و هست و خواهد بود در آن نوشته، و ملائكه آسمان، آن را مى خوانند (و اجراء مى كنند). | ||
بعضى هم گفته اند: مراد از آن قرآن كريم است كه خدا آن را در لوح محفوظ نوشته. | بعضى هم گفته اند: مراد از آن قرآن كريم است كه خدا آن را در لوح محفوظ نوشته. | ||
و بعضى گفته اند: تورات است كه در سابق در كاغذهاى پوستى نوشته مى شد، و هر وقت مى | و بعضى گفته اند: تورات است كه در سابق در كاغذهاى پوستى نوشته مى شد، و هر وقت مى خواستند آن را بخوانند، لوله كاغذ را باز مى كردند و مى خواندند. | ||
و به نظر ما مناسب تر با آيه قبلى آن است كه بگوييم: منظور از آن، همان قول اخير است. | و به نظر ما مناسب تر با آيه قبلى آن است كه بگوييم: منظور از آن، همان قول اخير است. |
ویرایش