۱۶٬۳۴۰
ویرایش
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
سپس پاره اى از صفات آن عذاب و آن ويل را كه عذابى است عمومى و جدا ناشدنى بيان مى كند، و در مقابل ، قسمتى از نعمتهاى اهل نعيم آن روز را كه همان متقين هستند شرح مى دهد، همان هايى كه در دنيا در ميان اهل خود به شفقت رفتار مى كردند، و خدا را به ايمان مى خواندند، و به يكتايى مى ستودند. | سپس پاره اى از صفات آن عذاب و آن ويل را كه عذابى است عمومى و جدا ناشدنى بيان مى كند، و در مقابل ، قسمتى از نعمتهاى اهل نعيم آن روز را كه همان متقين هستند شرح مى دهد، همان هايى كه در دنيا در ميان اهل خود به شفقت رفتار مى كردند، و خدا را به ايمان مى خواندند، و به يكتايى مى ستودند. | ||
و آنگاه شروع مى كند به توبيخ | و آنگاه شروع مى كند به توبيخ مكذبين، كه نسبت هاى ناروايى به رسول خدا «صلى اللّه عليه وآله و سلم» و به قرآن و دين حقى كه بر آن جناب نازل شده، مى دادند. | ||
و در | و در پايان، سوره را با تكرار همان تهديدها ختم نموده، رسول گرامى خود را دستور مى دهد به اين كه پروردگار خود را تسبيح گويد. و اين سوره، به شهادت سياق آياتش، در مكّه نازل شده است. | ||
«'''وَ الطّورِ'''»: | «'''وَ الطّورِ'''»: | ||
بعضى از | بعضى از مفسران گفته اند: «طور» به معناى مطلق كوه است، و هر كوهى را طور مى گويند، وليكن استعمالش در آن كوهى كه موسى «عليه السلام» با خداى تعالى سخن گفت غلبه يافته، و در آيه مورد بحث هم مناسبتر آن است كه همان كوه منظور باشد، چون سوگند همواره به چيزى مى خورند نوعى قداست داشته باشد، و از ميان كوه ها اين كوه است خداى تعالى مقدسش دانسته، و پر بركتش ساخته است، همچنان كه در آيه «و طور سينين» نيز به آن سوگند ياد كرده و در آيه «و ناديناه من جانب الطّور الايمان» از آن نام برده، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵ </center> | ||
و در آيه | و در آيه «فاخلع نعليك انك بالواد المقدس طوى» آن را وادى مقدس خوانده، و در آيه «نودى من شاطى ء الواد الايمن فى البقعة المباركة من الشجرة» آن را بقعه اى مبارك دانسته كه در كرانه دست راست وادى ، قرار دارد. | ||
بعضى هم گفته اند: | بعضى هم گفته اند: «مراد مطلق كوه ها است و خدا به همه كوه ها سوگند ياد كرده، از اين جهت كه در كوه ها انواع نعمت ها را قرار داده و درباره آن ها فرموده: «و جعل فيها رواسى من فوقها و بارك فيها - خداوند در زمين و بر بالاى آن كوه هايى پا برجا قرار داده و بركت ها در آن نهاده». | ||
اقوال مختلف در معناى «'''رق '''» و مراد از كتابى كه مسطور و در رقى منشور است | اقوال مختلف در معناى «'''رق '''» و مراد از كتابى كه مسطور و در رقى منشور است | ||
«'''وَ | «'''وَ كِتَابٍ مَّسطُورٍ فى رَقٍّ مَّنشورٍ'''»: | ||
بعضى گفته اند: كلمه | بعضى گفته اند: كلمه «رقّ» به معناى مطلق چيزهايى است كه در آن چيزى نوشته شود، مانند كاغذ. | ||
بعضى ديگر گفته اند: به معناى ورق است . | بعضى ديگر گفته اند: به معناى ورق است . | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
و بعضى گفته اند: به معناى خصوص ورق هايى است كه از پوست حيوانات درست مى كردند. | و بعضى گفته اند: به معناى خصوص ورق هايى است كه از پوست حيوانات درست مى كردند. | ||
و كلمه نشر كه مصدر كلمه | و كلمه نشر - كه مصدر كلمه «منشور» است - به معناى گستردن و متفرق كردن است. | ||
و مراد از | و مراد از «كتابى كه مسطور و در رقى منشور است»، به گفته بعضى لوح محفوظ است كه خدا تمامى حوادث عالَم را آنچه بوده و هست و خواهد بود در آن نوشته، و ملائكه آسمان، آن را مى خوانند (و اجراء مى كنند). | ||
بعضى هم گفته اند: مراد از آن قرآن كريم است كه خدا آن را در لوح محفوظ نوشته . | بعضى هم گفته اند: مراد از آن قرآن كريم است كه خدا آن را در لوح محفوظ نوشته. | ||
و بعضى گفته اند: تورات است كه در سابق در كاغذهاى پوستى نوشته مى شد، و هر وقت مى خواست ند آن را | و بعضى گفته اند: تورات است كه در سابق در كاغذهاى پوستى نوشته مى شد، و هر وقت مى خواست ند آن را بخوانند، لوله كاغذ را باز مى كردند و مى خواندند. | ||
و به نظر ما مناسب تر با آيه قبلى آن است كه بگوييم: منظور از | و به نظر ما مناسب تر با آيه قبلى آن است كه بگوييم: منظور از آن، همان قول اخير است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶ </center> | ||
<span id='link4'><span> | <span id='link4'><span> |
ویرایش