گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۹۵: خط ۹۵:


==مقصود از «شراب طهور» كه در بهشت به ابرار نوشانده مى شود==
==مقصود از «شراب طهور» كه در بهشت به ابرار نوشانده مى شود==
«'''و سقيهم ربهم شرابا طهورا'''» - خدايشان شرابى به ايشان نوشانيد كه طهور بود، يعنى در پاكى به حد نهايت بود، شرابى بود كه هيچ قذارت و پليدى را باقى نمى گذاشت ،
«'''وَ سَقَيهُم رَبُّهُم شَرَاباً طَهُوراً'''» - خدايشان شرابى به ايشان نوشانيد كه طهور بود. يعنى در پاكى به حد نهايت بود، شرابى بود كه هيچ قذارت و پليدى را باقى نمى گذاشت،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۱۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۱۰ </center>
و يكى از قذارتهاى درونى آدمى غفلت از خداى سبحان ، و بى توجهى به اوست ، پس ابرار كه اين شراب طهور را نوشيدند محجوب از پروردگارشان نيستند، و لذا آنان مى توانستند خدا را حمد بگويند، همچنان كه قرآن فرموده : «'''و اخر دعويهم ان الحمد لله رب العالمين '''»، و ما در تفسير سوره حمد گفتيم : حمد وصفى است كه جز بندگان خالص خدا صلاحيت آن را ندارند، چون خود خداى تعالى فرموده : «'''سبحان اللّه عما يصفون الا عباد اللّه لمخلصين '''».
و يكى از قذارت هاى درونى آدمى غفلت از خداى سبحان، و بى توجهى به اوست. پس ابرار كه اين شراب طهور را نوشيدند، محجوب از پروردگارشان نيستند. و لذا آنان مى توانستند خدا را حمد بگويند، همچنان كه قرآن فرموده: «وَ آخِرُ دَعوَيهُم أنِ الحَمدُ للهِ رَبِّ العَالَمِين'''»، و ما در تفسير سوره حمد گفتيم: «حمد»، وصفى است كه جز بندگان خالص خدا صلاحيت آن را ندارند. چون خود خداى تعالى فرموده: «سُبحَانَ اللّه عَمّا يَصِفُون إلّا عِبَادَ اللّه المُخلُصِين'''».


خداى تعالى در جمله «'''و سقيهم ربهم '''» همه واسطه ها را حذف كرده ، و نوشاندن به ايشان را مستقيما به خودش نسبت داده ، و اين از همه نعمتهايى كه در بهشت به ايشان داده افضل است ، و چه بسا يكى از نعمت هايى باشد كه به حكم آيه «'''لهم ما يشاون فيها و لدينا مزيد'''» خواست خود بشر بدان نمى رسد.
خداى تعالى در جملۀ «وَ سَقَيهُم رَبُّهُم'''» همه واسطه ها را حذف كرده، و نوشاندن به ايشان را، مستقيما به خودش نسبت داده و اين، از همۀ نعمتهايى كه در بهشت به ايشان داده افضل است. و چه بسا يكى از نعمت هايى باشد كه به حكم آيه «لَهُم مَا يَشَاؤُنَ فِيهَا وَ لَدَينَا مَزِيد»، خواست خود بشر بدان نمى رسد.


إِنَّ هَذَا كانَ لَكمْ جَزَاءً وَ كانَ سعْيُكم مَّشكُوراً
«'''إِنَّ هَذَا كَانََ لَكمْ جَزَاءً وَ كَانََ سَعْيُكم مَّشكُوراً'''»:


در اين آيه شريفه دو احتمال هست ، يكى اينكه حكايت خطابى باشد كه از ناحيه خداى تعالى به هنگام پرداخت اجرشان به ايشان مى شود. و احتمال دوم اين است كه جمله يقال لهم - به ايشان گفته مى شود در تقدير باشد.
در اين آيه شريفه دو احتمال هست. يكى اين كه: حكايت خطابى باشد كه از ناحيه خداى تعالى به هنگام پرداخت اجرشان به ايشان مى شود. و احتمال دوم اين است كه: جملۀ «يُقَالُ لَهُم = به ايشان گفته مى شود»، در تقدير باشد.


و جمله «'''و كان سعيكم مشكورا'''» خود، انشاى شكر در برابر مساعى مرضيه و اعمال مقبوله ايشان است ، و خوشا به حالشان كه با چه كلام پاكيزه اى خطاب مى شوند.
و جملۀ «وَ كَانَ سَعيُكُم مَشكُوراً» خود، انشاى شكر در برابر مساعى مرضيه و اعمال مقبوله ايشان است، و خوشا به حالشان كه با چه كلام پاكيزه اى خطاب مى شوند.
<span id='link140'><span>
<span id='link140'><span>


۱۶٬۸۸۹

ویرایش