گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۳۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
<span id='link311'><span>
<span id='link311'><span>


==مربوط به نماز جمعه ، امر به شتاب بدان و رها كردن هر كارى بازدارنده از آن ==
==دستورات مربوط به نماز جمعه و شتاب در انجام آن==
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا إِذَا نُودِى لِلصلَوةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ...
«'''يَا أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا إِذَا نُودِى لِلصلَوةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ...'''»:
منظور از نداء براى نماز جمعه ، همان اذان ظهر روز جمعه است ، همچنان كه در آيه «'''و اذا ناديتم الى الصلوه اتخذوها هزوا'''»، نيز مراد همين است .
 
كلمه «'''جمعه '''» - به ضم حرف جيم و ميم ، يا به ضم جيم و سكون ميم - به معناى يك روز از هفته است ، كه عرب قديم آن را «'''يوم العروبه '''» مى گفته اند، و سپس آن را جمعه خوانده اند، و اين نام بيشتر مورد استعمال قرار گرفت . و منظور از «'''نماز روز جمعه '''» همان نمازى است كه مخصوص روز جمعه تشريع شده . و منظور از «'''سعى به سوى ذكر خدا'''» دويدن به سوى نماز جمعه است . و مراد از «'''ذكر خدا'''» همان نماز است ، همچنان كه در آيه «'''و لذكر اللّه اكبر'''» به طورى كه گفته اند مراد نماز است .
منظور از نداء براى نماز جمعه، همان اذان ظهر روز جمعه است، همچنان كه در آيه «وَ إذا نَادَيتُم إلَى الصّلوةِ اتّخَذُوهَا هُزُواً»، نيز مراد همين است.
ولى بعضى گفته اند: منظور از «'''ذكر خدا'''» در خصوص آيه مورد بحث خطبه هاى قبل از نماز است . و جمله «'''و ذروا البيع '''» امر به ترك بيع است ، و به طورى كه از سياق برمى آيد در حقيقت نهى از هر عملى است كه انسان را از نماز باز بدارد، حال چه خريد و فروش باشد، و چه عملى ديگر. و اگر نهى را مخصوص به خريد و فروش كرد، از اين باب بوده كه خريد و فروش روشن ترين مصداق اعمالى است كه آدمى را از نماز باز مى دارد.
 
و معناى آيه اين است كه : اى كسانى كه ايمان آورده ايد! وقتى در روز جمعه براى نماز جمعه اذان مى گويند، تندتر بدويد، و براى رسيدن به نماز از خريد و فروش و هر عملى كه شما را از نماز باز مى دارد دست برداريد.
كلمۀ «جُمُعه» - به ضم حرف جيم و ميم، يا به ضم جيم و سكون ميم - به معناى يك روز از هفته است،  كه عرب قديم آن را «يَومُ العروبة» مى گفته اند، و سپس آن را جمعه خوانده اند و اين نام، بيشتر مورد استعمال قرار گرفت. و منظور از «نماز روز جمعه»، همان نمازى است كه مخصوص روز جمعه تشريع شده. و منظور از «سعى به سوى ذكر خدا»، دويدن به سوى نماز جمعه است. و مراد از «ذكر خدا»، همان نماز است، همچنان كه در آيه: «وَ لَذِكرُ اللّه أكبَر» - به طورى كه گفته اند - مراد نماز است.
و جمله «'''ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون '''» تشويق و تحريك مسلمانها به نماز و ترك بيعى است كه بدان ماءمور شده اند.
 
فَإِذَا قُضِيَتِ الصلَوةُ فَانتَشِرُوا فى الاَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِن فَضلِ اللَّهِ ...
ولى بعضى گفته اند: منظور از «ذكر خدا» در خصوص آيه مورد بحث، خطبه هاى قبل از نماز است. و جملة «وَ ذَرُوا الَبيعَ»، امر به ترك بيع است، و به طورى كه از سياق بر مى آيد، در حقيقت نهى از هر عملى است كه انسان را از نماز باز بدارد. حال چه خريد و فروش باشد، و چه عملى ديگر. و اگر نهى را مخصوص به خريد و فروش كرد، از اين باب بوده كه خريد و فروش، روشن ترين مصداق اعمالى است كه آدمى را از نماز باز مى دارد.
منظور از «'''قضاء صلوة '''» اقامه نماز جمعه ، و تمام شدن آن است . و مراد از «'''انتشار در ارض '''» متفرق شدن مردم در زمين و مشغول شدن در كارهاى روزانه براى به دست آوردن فضل خدا - يعنى رزق و روزى - است .
 
و معناى آيه اين است كه: اى كسانى كه ايمان آورده ايد! وقتى در روز جمعه براى نماز جمعه اذان مى گويند، تندتر بدويد و براى رسيدن به نماز، از خريد و فروش و هر عملى كه شما را از نماز باز مى دارد، دست برداريد.
 
و جملۀ «ذَلِكُم خَيرٌ لَكُم إن كُنتُم تَعلَمُون»، تشويق و تحريك مسلمان ها به نماز و ترك بيعى است، كه بدان مأمور شده اند.
 
«'''فَإِذَا قُضِيَتِ الصلَوةُ فَانتَشِرُوا فى الاَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِن فَضلِ اللَّهِ ...'''»:
 
منظور از «قَضاء صَلوة»، اقامه نماز جمعه و تمام شدن آن است. و مراد از «انتشار در ارض»، متفرق شدن مردم در زمين و مشغول شدن در كارهاى روزانه، براى به دست آوردن فضل خدا - يعنى رزق و روزى - است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۶۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۶۲ </center>
و اگر در ميان همه كارهاى روزانه فقط طلب رزق را نام برد، براى اين بود كه مقابل ترك بيع در آيه قبلى واقع شود، ليكن از آنجايى كه ما در آيه قبلى گفتيم كه منظور از ترك بيع همه كارهايى است كه آدمى را از نماز باز مى دارد، لاجرم بايد بگوييم منظور از طلب رزق هم همه كارهايى است كه عطيه خداى تعالى را در پى دارد، چه طلب رزق و چه عيادت مريض ، و يا سعى در برآوردن حاجت مسلمان ، و يا زيارت برادر دينى يا حضور در مجلس علم ، و يا كارهايى ديگر از اين قبيل .
و اگر در ميان همه كارهاى روزانه فقط طلب رزق را نام برد، براى اين بود كه مقابل ترك بيع در آيه قبلى واقع شود. ليكن از آن جايى كه ما در آيه قبلى گفتيم كه منظور از ترك بيع همه كارهايى است كه آدمى را از نماز باز مى دارد، لاجرم بايد بگوييم منظور از طلب رزق هم، همۀ كارهايى است كه عطيّه خداى تعالى را در پى دارد. چه طلب رزق و چه عيادت مريض، و يا سعى در برآوردن حاجت مسلمان، و يا زيارت برادر دينى يا حضور در مجلس علم، و يا كارهايى ديگر از اين قبيل.
جمله «'''فانتشروا فى الارض '''» امرى است كه بعد از نهى قرار گرفته ، و از نظر ادبى و قواعد علم اصول تنها جواز و اباحه را افاده مى كند، هر چند كه امر هميشه براى افاده وجوب است ، و همچنين جمله «'''و ابتغوا'''» و جمله «'''و اذكروا'''».
 
«'''و اذكروا اللّه كثيرا لعلكم تفلحون '''» - منظور از ذكر در اينجا اعم از ذكر زبانى و قلبى است ، در نتيجه شامل توجه باطنى به خدا نيز مى شود. و كلمه «'''فلاح '''» به معناى نجات از هر نوع بدبختى و شقاء است كه در مورد آيه با در نظر گرفتن مطالب قبلى ، يعنى مساءله تزكيه و تعليم ، و مطالب بعدى ، يعنى توبيخ و عتاب شديد، منظور همان زكات و علم خواهد بود، چون وقتى انسان زياد به ياد خدا باشد، اين ياد خدا در نفس ‍ آدمى رسوخ مى كند، و در ذهن نقش مى بندد، و عوامل غفلت را از دل ريشه كن ساخته ، باعث تقواى دينى مى شود كه خود مظنه فلاح است ، همچنان كه فرموده : «'''و اتقوا اللّه لعل كم تفلحون '''».
جملۀ «فَانتَشِرُوا فِى الأرض» امرى است كه بعد از نهى قرار گرفته، و از نظر ادبى و قواعد علم اصول، تنها جواز و اباحه را افاده مى كند. هرچند كه امر هميشه براى افادۀ وجوب است، و همچنين جملۀ «وَ ابتَغُوا» و جملۀ «وَ اذكُرُوا».
وَ إِذَا رَأَوْا تجَرَةً أَوْ لهَْواً انفَضوا إِلَيهَا وَ تَرَكُوك قَائماً ...
 
كلمه «'''انفضاض '''» كه مصدر «'''انفضوا'''» است - به طورى كه راغب گفته - به معناى شكسته شدن چيزى ، و متلاشى شدن اجزاى آن است ، و در مورد آيه استعاره شده براى متفرق شدن مردم از محل نماز.
«'''وَ اذكُرُوا اللّهَ كَثِيراً لَعَلّكُم تُفلِحُون» - منظور از ذكر در اين جا اعم از ذكر زبانى و قلبى است. در نتيجه، شامل توجه باطنى به خدا نيز مى شود. و كلمۀ «فَلاح» به معناى نجات از هر نوع بدبختى و شقاء است كه در مورد آيه - با در نظر گرفتن مطالب قبلى، يعنى مسأله تزكيه و تعليم، و مطالب بعدى، يعنى توبيخ و عتاب شديد - منظور همان زكات و علم خواهد بود. چون وقتى انسان زياد به ياد خدا باشد، اين ياد خدا در نفس ‍ آدمى رسوخ مى كند، و در ذهن نقش مى بندد، و عوامل غفلت را از دل ريشه كن ساخته، باعث تقواى دينى مى شود كه خود مظنّۀ فلاح است. همچنان كه فرموده: «وَ اتّقُوا اللّهَ لَعَلّكُم تُفلِحُون».
روايات وارده از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) و از طرق اهل سنت متفقند در اينكه كاروانى از تجار وارد مدينه شد،
 
«'''وَ إِذَا رَأَوْا تجَارَةً أَوْ لهَْواً انفَضوا إِلَيهَا وَ تَرَكُوك قَائماً ...'''»:
 
كلمۀ «انفضاض» كه مصدر «انفَضُّوا» است - به طورى كه راغب گفته - به معناى شكسته شدن چيزى، و متلاشى شدن اجزاى آن است، و در مورد آيه استعاره شده براى متفرق شدن مردم از محل نماز.
 
روايات وارده از ائمه اهل بيت «عليهم السلام» و از طرق اهل سنّت متفق اند در اين كه: كاروانى از تجار وارد مدينه شد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۶۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۶۳ </center>
و آن روز روز جمعه بود، و مردم در نماز جمعه شركت كرده بودند. رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) مشغول خطبه نماز بود. كاروانيان به منظور اعلام آمدن خود، طبل و دائره كوبيدند، مردم داخل مسجد، نماز و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) را رها نموده ، به طرف كاروانيان متفرق شدند. اين آيه شريفه بدين مناسبت نازل شد. و بنابر اين منظور ازهمان استعمال طبل و دائره و ساير آلات طرب به منظور جمع شدن مردم است . و ضمير در اليها به تجارت برمى گردد، چون مقصود اصلى مردم از متفرق شدن همان رسيدن به تجارت بود، و طبل و دائره وسيله اى براى تجارت بوده ، نه مقصود اصلى .
و آن روز، روز جمعه بود، و مردم در نماز جمعه شركت كرده بودند. رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» مشغول خطبه نماز بود. كاروانيان به منظور اعلام آمدن خود، طبل و دائره كوبيدند. مردم داخل مسجد، نماز و رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» را رها نموده، به طرف كاروانيان متفرق شدند. اين آيه شريفه بدين مناسبت نازل شد. و بنابراين، منظور از همان استعمال طبل و دائره و ساير آلات طرب به منظور جمع شدن مردم است. و ضمير در «إليهَا» به تجارت بر مى گردد. چون مقصود اصلى مردم از متفرق شدن، همان رسيدن به تجارت بود، و طبل و دائره، وسيله اى براى تجارت بوده، نه مقصود اصلى.
بعضى از مفسرين گفته اند: ضمير «'''اليها'''» به كلمه «'''احدهما - يكى از لهو يا تجارت '''» كه در تقديربرمى گردد، گويا فرموده : «'''انفضوا الى اللّه و، و انفضوا الى التجاره '''» يعنى : يا به طرف سر و صداى طبل متفرق شدند، و يا به طرف تجارت ، چون هر يك از اين دو عامل سبب جداگانه اى بود، براى متفرق شدن مردم . و به همين جهت در آيه شريفه با آوردن كلمه «'''اءو'''» بين آن دو ترديد انداخت ، و نفرمود «'''تجاره و لهوا'''»، و ضمير مذكور هم صلاحيت براى برگشتن به هر دو عامل را دارد. خواهى گفت : بايد ضمير با مرجعش از نظر مذكر و مونث بودن مطابق باشد، و كلمه «'''لهو'''» مذكر، و ضمير «'''اليها'''» مونث است . جواب مى گوييم : بله ، قاعده همين است ، ليكن كلمه «'''لهو'''» چون در اصل مصدر است ، لذا هم مى شود ضمير مذكر به آن برگردانيد و هم مونث .
 
و باز به همين جهت است كه «'''ما عند اللّه '''» را بهتر از هر دو دانسته ، و فرموده : «'''خير من اللهو و من التجاره '''» و آن دو را جدا جدا ذكر كرد، و نفرموده : «'''خير من اللهو و التجاره '''».
بعضى از مفسّران گفته اند: ضمير «إلَيهَا» به كلمۀ «أحَدُهُما - يكى از لهو يا تجارت» كه در تقدير بر مى گردد. گويا فرموده: «انفَضُّوا إلَى اللّه و انفَضُّوا إلَى التّجَارَة». يعنى: يا به طرف سر و صداى طبل متفرق شدند، و يا به طرف تجارت. چون هر يك از اين دو عامل، سبب جداگانه اى بود براى متفرق شدن مردم.  
معناى اينكه فرمود: «'''بگو آنچه نزد خدا است بهتر از لهو و تجارت است ...'''»
 
«'''قل ما عند اللّه خير من اللهو و من التجاره و اللّه خير الرازقين '''» - در اين قسمت از آيه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) امر مى كند كه مردم را به خطايى كه مرتكب شدند متنبه كند، و بفهماند كه كارشان چقدر زشت بوده . و مراد از جمله «'''ما عند اللّه '''» ثوابى است كه خداى تعالى در برابر شنيدن خطبه و موعظه در نماز جم عه عطاء مى فرمايد.
و به همين جهت، در آيه شريفه با آوردن كلمۀ «أو»، بين آن دو ترديد انداخت، و نفرمود «تِجَارَةً وَ لَهواً»، و ضمير مذكور هم صلاحيت براى برگشتن به هر دو عامل را دارد. خواهى گفت: بايد ضمير با مرجعش از نظر مذكر و مؤنث بودن مطابق باشد، و كلمۀ «لهو» مذكر، و ضمير «إلَيهَا» مؤنث است. جواب مى گوييم: بله، قاعده همين است، ليكن كلمۀ «لهو»، چون در اصل مصدر است، لذا هم مى شود ضمير مذكر به آن برگردانيد و هم مؤنث.
و معناى جمله اين است كه : به ايشان بگو آنچه نزد خدا است از لهو و تجارت بهتر است ، براى اينكه ثواب خداى تعالى خير حقيقى و دائمى ، و بدون انقطاع است ، و اما آنچه در لهو و تجارت اگر خير باشد خيرى خيالى و غير دائمى و باطل است . و علاوه بر اين ، چه بسا خشم خدا را در پى داشته باشد، همچ نان كه لهو هميشه خشم خداى تعالى را در پى دارد.
 
و باز به همين جهت است كه «مَا عِندَ اللّه» را بهتر از هر دو دانسته، و فرموده: «خَيرٌ مِنَ اللّهوِ وَ مِنَ التّجَارَة» و آن دو را جدا جدا ذكر كرد و نفرموده: «خَيرٌ مِنَ اللّهوِ وَ التّجَارَة».
 
==معناى آیه: «بگو آنچه نزد خداست، بهتر از لهو و تجارت است»==
«'''قُل مَا عِندَ اللّه خَيرٌ مِنَ اللّهوِ وَ مِنَ التّجَارَة وَ اللّهُ خَيرُ الرّازِقِين'''» - در اين قسمت از آيه، به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلّم» امر مى كند كه مردم را به خطايى كه مرتكب شدند، متنبّه كند و بفهماند كه كارشان چقدر زشت بوده. و مراد از جملۀ «مَا عِندَ اللّه»، ثوابى است كه خداى تعالى در برابر شنيدن خطبه و موعظه در نماز جمعه عطاء مى فرمايد.
 
و معناى جمله اين است كه: به ايشان بگو آنچه نزد خداست، از لهو و تجارت بهتر است. براى اين كه ثواب خداى تعالى، خير حقيقى و دائمى و بدون انقطاع است. و اما آنچه در لهو و تجارت اگر خير باشد، خيرى خيالى و غير دائمى و باطل است. و علاوه بر اين، چه بسا خشم خدا را در پى داشته باشد، همچنان كه «لهو» هميشه خشم خداى تعالى را در پى دارد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۶۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۶۴ </center>
بعضى از مفسرين گفته اند: كلمه «'''خير'''» كه در آيه استعمال شده معناى افعل التفضيل را ندارد (يعنى كلمه «'''خير'''» به معناى «'''بهتر'''» نيست بلكه به معناى «'''خوب '''» است )، همچنان كه در آيه «'''ءارباب متفرقون خير ام اللّه الواحد القهار'''» اين چنين است ، و اين گونه استعمالها در مورد كلمه مذكور شايع است .
بعضى از مفسرين گفته اند: كلمه «'''خير'''» كه در آيه استعمال شده معناى افعل التفضيل را ندارد (يعنى كلمه «'''خير'''» به معناى «'''بهتر'''» نيست بلكه به معناى «'''خوب '''» است )، همچنان كه در آيه «'''ءارباب متفرقون خير ام اللّه الواحد القهار'''» اين چنين است ، و اين گونه استعمالها در مورد كلمه مذكور شايع است .
خط ۱۶۱: خط ۱۷۹:
بحث روايتى
بحث روايتى
<span id='link313'><span>
<span id='link313'><span>
==(رواياتى درباره شتاب به سوى نماز جمعه وتعطيل كارها، انتشار در زمين بعد از نماز و طلب رزق ، و...) ==
==(رواياتى درباره شتاب به سوى نماز جمعه وتعطيل كارها، انتشار در زمين بعد از نماز و طلب رزق ، و...) ==
در كتاب فقيه روايت آمده كه : در مدينه هر وقت موذن در روز جمعه اذان مى گفت : شخصى ندا مى داد ديگر خريد و فروش مكنيد، حرام است ، براى اينكه حق تعالى فرموده «'''يا ايها الذين امنوا اذا نودى للصلوه من يوم الجمعه فاسعوا الى ذكر اللّه و ذروا البيع '''»
در كتاب فقيه روايت آمده كه : در مدينه هر وقت موذن در روز جمعه اذان مى گفت : شخصى ندا مى داد ديگر خريد و فروش مكنيد، حرام است ، براى اينكه حق تعالى فرموده «'''يا ايها الذين امنوا اذا نودى للصلوه من يوم الجمعه فاسعوا الى ذكر اللّه و ذروا البيع '''»
۱۶٬۳۳۸

ویرایش