۱۶٬۸۸۳
ویرایش
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
اين معنا از آيه شريفه زير هم استفاده مى شود كه فرموده : «'''ظهر الفساد فى البر و البحر بما كسبت ايدى الناس '''»، و همچنين آيه زير كه مى فرمايد: «'''و ما اصابكم من مصيبه فب ما كسبت ايديكم '''»، و آيه شريفه «'''و لو ان اهل القرى امنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الارض '''» - و ما در تفسير آيات مذكور مطالبى گفتيم كه براى اينجا سودمند است . | اين معنا از آيه شريفه زير هم استفاده مى شود كه فرموده : «'''ظهر الفساد فى البر و البحر بما كسبت ايدى الناس '''»، و همچنين آيه زير كه مى فرمايد: «'''و ما اصابكم من مصيبه فب ما كسبت ايديكم '''»، و آيه شريفه «'''و لو ان اهل القرى امنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الارض '''» - و ما در تفسير آيات مذكور مطالبى گفتيم كه براى اينجا سودمند است . | ||
معناى آيه : | ==معناى آيه : «ما لكم لا ترجون للّه و قارا»== | ||
مَّا لَكمْ لا تَرْجُونَ للَّهِ وَقَاراً | مَّا لَكمْ لا تَرْجُونَ للَّهِ وَقَاراً | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
و كلمه «'''وقار'''» در مورد خداى تعالى به معناى ثبوت و استقرار او در ربوبيت است، كه قهرا مستلزم الوهيت و معبوديت هم هست ، وثنى مسلكان به دنبال يافتن ربى بودند كه داراى وقار و ثبوت در ربوبيت باشد، تا او را بپرستند، و از ثبوت ربوبيت خدا ماءيوس بوده اند، در نتيجه به عبادت غير خدا پرداخته اند. و واقع قضيه هم همين است ، براى اينكه مسلك وثنيت معتقد است كه نمى توان خدا را عبادت كرد و وجهه عبادى خود را متوجه او ساخت ، براى اينكه فهم ما انسانها او را درك نمى كند و به او احاطه نمى يابد، و از سوى ديگر عبادت هم همين است كه انسان حق ربوبيت ربخويش را ادا كند، ربوبيتى كه تمامى تدابير امور عالم فرع آن است ، و تدبير امور عالم به دست خدا نيست تا ما بخواهيم با عبادت خود حق ربوبيت او را ادا كرده باشيم ، چون خدا اين تدبير را به انواع فرشتگان و جن واگذار كرده ، پس رب ما همان هايى هستند كه ما را اداره مى كنند، و ما بايد آنان را بپرستيم تا در درگاه خداى تعالى ما را شفاعت كنند اما خود خدا جز خلقت و ايجاد عالم ، و يا به عبارت ديگر ايجاد ارباب و مربوبين هيچ كار ديگرى ندارد، و هيچ دخالت مستقيم در تدبير عالم ندارد. | و كلمه «'''وقار'''» در مورد خداى تعالى به معناى ثبوت و استقرار او در ربوبيت است، كه قهرا مستلزم الوهيت و معبوديت هم هست ، وثنى مسلكان به دنبال يافتن ربى بودند كه داراى وقار و ثبوت در ربوبيت باشد، تا او را بپرستند، و از ثبوت ربوبيت خدا ماءيوس بوده اند، در نتيجه به عبادت غير خدا پرداخته اند. و واقع قضيه هم همين است ، براى اينكه مسلك وثنيت معتقد است كه نمى توان خدا را عبادت كرد و وجهه عبادى خود را متوجه او ساخت ، براى اينكه فهم ما انسانها او را درك نمى كند و به او احاطه نمى يابد، و از سوى ديگر عبادت هم همين است كه انسان حق ربوبيت ربخويش را ادا كند، ربوبيتى كه تمامى تدابير امور عالم فرع آن است ، و تدبير امور عالم به دست خدا نيست تا ما بخواهيم با عبادت خود حق ربوبيت او را ادا كرده باشيم ، چون خدا اين تدبير را به انواع فرشتگان و جن واگذار كرده ، پس رب ما همان هايى هستند كه ما را اداره مى كنند، و ما بايد آنان را بپرستيم تا در درگاه خداى تعالى ما را شفاعت كنند اما خود خدا جز خلقت و ايجاد عالم ، و يا به عبارت ديگر ايجاد ارباب و مربوبين هيچ كار ديگرى ندارد، و هيچ دخالت مستقيم در تدبير عالم ندارد. | ||
<span id='link32'><span> | <span id='link32'><span> | ||
==و بيان احتجاجى كه بر ربوبيّت و معبود بودن خداى تعالى متضمّن است . == | ==و بيان احتجاجى كه بر ربوبيّت و معبود بودن خداى تعالى متضمّن است . == | ||
و آيه شريفه يعنى آيه «'''ما لكم لا ترجون لله وقارا'''»، و آيات بعدش تا هفت آيه ، تمام زمينه اثبات وقار و ثبوت در ربوبيت براى خداى تعالى ، و نفى پندارهاى بى پايه مشركين است ، مى خواهد وجوب عبادت ملائكه و جن را، و استناد تدبير عالم به آنان را رد كند، و با اين بيان روشن سازد كه مى توان توجه عبادى به خداى تعالى كرد. | و آيه شريفه يعنى آيه «'''ما لكم لا ترجون لله وقارا'''»، و آيات بعدش تا هفت آيه ، تمام زمينه اثبات وقار و ثبوت در ربوبيت براى خداى تعالى ، و نفى پندارهاى بى پايه مشركين است ، مى خواهد وجوب عبادت ملائكه و جن را، و استناد تدبير عالم به آنان را رد كند، و با اين بيان روشن سازد كه مى توان توجه عبادى به خداى تعالى كرد. |
ویرایش