گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:
<span id='link253'><span>
<span id='link253'><span>


==احتمال برانگيخته شدن بعد از مرگ براى اجتناب از محرمات كافى است ==
==احتمال برانگيخته شدن بعد از مرگ، براى اجتناب از محرمات كافى است ==
أَ لا يَظنُّ أُولَئك أَنهُم مَّبْعُوثُونَ لِيَوْمٍ عَظِيمٍ
«'''أَ لا يَظُنُّ أُولَئك أَنّهُم مَّبْعُوثُونَ * لِيَوْمٍ عَظِيمٍ'''»:
استفهام در اين آيه انكارى ، و براى برانگيختن تعجب شنونده است ، و كلمه «'''ظن '''» در آن به همان معناى معروف است . و كلمه «'''اولئك '''» اشاره به مطففين است ، و اگر براى اشاره به آنان اين كلمه را كه مخصوص اشاره به دور است برگزيد، براى اين بود كه بفهماند كم فروشان از رحمت خدا دورند. و منظور از «'''يوم عظيم '''»، روز قيامت است كه در آن به عملشان كيفر داده مى شوند.
 
و اگر اكتفا كرد به ظن و گمان به مساءله قيامت و حساب ، با اينكه اعتقاد به معاد بايد علمى و يقينى باشد، براى اشاره به اين حقيقت است كه در اجتناب از كم فروشى احتمال خطر و ضرر آخرتى هم كافى است ، اگر كسى يقين به قيامت نداشته باشد، و تنها احتمال آن را بدهد همين احتمال كه ممكن است قيامت راست باشد، و خداى تعالى در آن روز عظيم مردم را بدانچه كرده اند مواخذه كند، كافى است كه او را از كم فروشى باز بدارد.
استفهام در اين آيه، انكارى، و براى برانگيختن تعجب شنونده است. و كلمۀ «ظنّ» در آن، به همان معناى معروف است. و كلمۀ «أولئك»، اشاره به مطفّفين است، و اگر براى اشاره به آنان، اين كلمه را - كه مخصوص اشاره به دور است - برگزيد، براى اين بود كه بفهماند كم فروشان از رحمت خدا دورند. و منظور از «يَوم عَظيم»، روز قيامت است، كه در آن، به عملشان كيفر داده مى شوند.
 
و اگر اكتفا كرد به ظنّ و گمان به مسأله قيامت و حساب، با اين كه اعتقاد به معاد بايد علمى و يقينى باشد، براى اشاره به اين حقيقت است كه در اجتناب از كم فروشى، احتمال خطر و ضرر آخرتى هم كافى است. اگر كسى يقين به قيامت نداشته باشد، و تنها احتمال آن را بدهد، همين «احتمال كه ممكن است قيامت راست باشد» و خداى تعالى، در آن روز عظيم مردم را بدانچه كرده اند، مؤاخذه كند، كافى است كه او را از كم فروشى باز بدارد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۱ </center>
ولى بعضى از مفسرين گفته اند: كلمه «'''ظن '''» در اينجا به معناى يقين است .
ولى بعضى از مفسّران گفته اند: كلمۀ «ظن» در اين جا، به معناى يقين است.
يَوْمَ يَقُومُ النَّاس لِرَب الْعَلَمِينَ
 
مراد از «'''روزى كه مردم براى رب العالمين به پا مى خيزند'''»، روز قيامت است كه سر از قبرها بر مى آورند، و اين تعبير كنايه است از اينكه بعد از مردن دوباره زنده مى شوند تا خدا در بين آنان حكم و داورى كند.
«'''يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبّ الْعَالَمِينَ'''»:
َكلا إِنَّ كِتَب الفُجَّارِ لَفِى سِجِّينٍ وَ مَا أَدْرَاك مَا سجِّينٌ كِتَبٌ مَّرْقُومٌ وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ
 
اين آيه - به طورى كه بعضى ها گفته اند - ردع و انكار عمل زشت كم فروشى و غفلت از روز بعث و حساب است .
مراد از «روزى كه مردم براى ربُّ العالَمين به پا مى خيزند»، روز قيامت است كه سر از قبرها بر مى آورند. و اين تعبير، كنايه است از اين كه بعد از مُردن، دوباره زنده مى شوند تا خدا در بين آنان حكم و داورى كند.
توضيح مفردات و جملات آيات : «'''كلا ان كتاب الفجار لفى سجين ...'''»
 
«'''ان كتاب الفجار لفى سجين ...'''» - بطورى كه دقت در سياق اين چهار آيه و مقايسه آنها با يكديگر، و نيز آنچه از مقايسه مجموع اين چهار آيه با مجموع چهار آيه اى كه با جمله «'''كلا ان كتاب الابرار...'''» شروع مى شود آنچه به دست مى آيد اين است كه : مراد از كلمه «'''سجين '''» چيزى است كه مقابل و مخالف «'''عليين '''» باشد، و چون معناى عليين علو روى علو ديگر و يا به عبارتى علو دو چندان است ، معلوم مى شود منظور از سجين هم سفلى روى سفلاى ديگر، و يا به عبارتى پستى دو چندان و گرفتارى در چنان پستى است ، همچنان كه آيه «'''ثم رددناه اسفل سافلين '''» بدان اشاره مى كند، پس از هر معنا نزديك تر به ذهن اين است كه اين كلمه مبالغه در «'''سجن - حبس '''» باشد، همچنان كه كلمه «'''سكير'''» و «'''شريب '''» مبالغه در «'''سكر - مستى '''» و «'''شرب - نوشيدن '''» است ، در نتيجه معناى آيه - همانطور كه ديگران هم گفته اند - اين است كه كتاب فجار در حبس و زندانى است كه هر كس در آن بيفتد بيرون شدن برايش نيست .
َ«'''كلا إِنَّ كِتَاب الفُجَّارِ لَفِى سِجِّينٍ * وَ مَا أَدْرَاك مَا سجِّينٌ * كِتَابٌ مَّرْقُومٌ * وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ'''»:
كلمه «'''كتاب '''» به معناى مكتوب است ، آن هم نه از كتابت به معناى قلم دست گرفتن و در كاغذ نوشتن ، بلكه از كتابت به معناى قضاى حتمى است ، و منظور از «'''كتاب فجار'''» سرنوشتى است كه خدا براى آنان مقدر كرده ، و آن جزايى است كه با قضاى حتميش اثبات فرموده .
 
اين آيه - به طورى كه بعضى ها گفته اند - ردع و انكار عمل زشت كم فروشى و غفلت از روز بعث و حساب است.
 
== توضيح مفردات و جملات آيات: «كَلّا إنّ كِتَابَ الفُجّارِ لَفِى سِجّين ...»==
 
«'''إنّ كِتَابَ الفُجّارِ لَفِى سِجّين ...'''»: به طورى كه دقت در سياق اين چهار آيه و مقايسه آن ها با يكديگر، و نيز آنچه از مقايسه مجموع اين چهار آيه با مجموع چهار آيه اى كه با جملۀ «كلّا إنّ كتاب الأبرار...» شروع مى شود، آنچه به دست مى آيد اين است كه: مراد از كلمۀ «سِجّين» چيزى است كه مقابل و مخالف «عليّين» باشد، و چون معناى عليّين، علو روى علو ديگر و يا به عبارتى علو دو چندان است، معلوم مى شود منظور از «سجّين» هم، سفلى روى سفلاى ديگر، و يا به عبارتى پستى دو چندان و گرفتارى در چنان پستى است. همچنان كه آيه «ثُمّ رَدَدنَاهُ أسفَلَ سَافِلِين» بدان اشاره مى كند.
 
پس از هر معنا نزديكتر به ذهن، اين است كه اين كلمه، مبالغه در «سجن: حبس» باشد، همچنان كه كلمه «'''سِكّير» و «شِرّيب»، مبالغه در «سُكر: مستى» و «شُرب: نوشيدن» است. در نتيجه، معناى آيه - همان طور كه ديگران هم گفته اند - اين است كه: كتاب «فُجّار» در حبس و زندانى است كه هر كس در آن بيفتد، بيرون شدن برايش نيست.
 
كلمۀ «كتاب» به معناى مكتوب است؛ آن هم نه از كتابت به معناى قلم دست گرفتن و در كاغذ نوشتن، بلكه از كتابت به معناى قضاى حتمى است. و منظور از «كتاب فُجّار»، سرنوشتى است كه خدا براى آنان مقدّر كرده، و آن جزايى است كه با قضاى حتميش اثبات فرموده.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۲ </center>
پس حاصل آيه اين شد: آنچه خداى تعالى به قضاى حتميش براى فجار مقدر و آماده كرده در سجين است كه سجنى بر بالاى سجنى ديگر است ، به طورى كه اگر كسى در آن بيفتد تا ابد و يا تا مدتى بس طولانى در آن خواهد بود.
پس حاصل آيه اين شد: آنچه خداى تعالى به قضاى حتميش براى فُجّار مقدّر و آماده كرده، در سجّين است، كه سجنى بر بالاى سجنى ديگر است، به طورى كه اگر كسى در آن بيفتد، تا ابد و يا تا مدتى بس طولانى در آن خواهد بود.
و جمله «'''و ما ادريك ما سجين '''» چيز تازه اى ندارد، جز اينكه مى خواهد مردم را از سجين بترساند، و بفهماند آنقدر سخت است كه با زبان بشرى نمى توان معرفيش كرد.
 
«'''كتاب مرقوم '''» - اين جمله بر روى هم خبرى است براى مبتدايى كه حذف شده ، و آن ضميرى است كه به كلمه «'''سجين '''» بر مى گردد، و مجموع «'''هو كتاب مرقوم '''» بيانگر آن است و كلمه «'''كتاب '''» در اينجا نيز به معناى مكتوب است از كتابت ، و به معناى قضاء و اثبات مى باشد، و كلمه «'''مرقوم '''» از ماده رقم است ، كه راغب گفته به معناى خط درشت است . و بعضى گفته اند به معناى نقطه گذارى هر نوشته است ، و در آيه «'''كتاب مرقوم '''» هر دو احتمال هست .
و جملۀ «وَ مَا أدريكَ مَا سِجّين» چيز تازه اى ندارد، جز اين كه مى خواهد مردم را از سجّين بترساند، و بفهماند آن قدر سخت است كه با زبان بشرى نمى توان معرفيش كرد.
ولى به نظر ما معناى دوم با مقام مناسب تر باشد، در آن صورت جمله مورد بحث اشاره اى به اين معنا خواهد بود كه آنچه براى آنان مقدر شده كاملا روشن است ، و هيچ ابهامى در آن نيست ، به اين معنا كه حتمى و مشخص است و تخلف پذير نيست
 
در اينجا اين سؤ ال پيش مى آيد كه : در اين چند آيه كتاب ظرف شده براى كتاب ، چون فرموده كتاب فجار در سجين است كه آن نيز كتابى است مرقوم ، و اين معقول نيست كه چيزى ظرف خودش باشد؟
«'''كِتَابٌ مَرقُومٌ'''»: اين جمله بر روى هم، خبرى است براى مبتدايى كه حذف شده، و آن ضميرى است كه به كلمۀ «سجّين» بر مى گردد، و مجموع «هُوَ كِتَابٌ مَرقُومٌ» بيانگر آن است و كلمۀ «كتاب» در اين جا نيز به معناى «مكتوب» است از كتابت، و به معناى قضاء و اثبات مى باشد. و كلمۀ «مرقوم» از ماده «رقم» است، كه راغب گفته به معناى خط درشت است. و بعضى گفته اند: به معناى نقطه گذارى هر نوشته است، و در آيه «كِتابٌ مَرقُوم»، هر دو احتمال هست.
در جواب مى گوييم : هيچ عيبى ندارد چون از باب ظرف شدن كل براى جزء است ، و هيچ اشكالى هم ندارد، پس سجين كتابى است جامع كه در آن خيلى سرنوشت ها نوشته شده و از آن جمله كتاب و سرنوشت فجار است .
 
و جمله «'''ويل يومئذ للمكذبين '''» نفرينى بر فجار و خبر مرگ ايشان است ، و در آن فجار را تكذيب گران خوانده ، و كلمه «'''يومئذ'''» به حسب معنا ظرف است براى جمله «'''ان كتاب الفجار لفى سجين '''»، مى فرمايد هلاك شوند فجار - كه همان تكذيب گران باشند - در روزى كه آنچه خدا برايشان مقدر كرده و جزايى كه قضايش را رانده محقق شود، و عذابى كه برايشان فراهم ساخته بر سرشان بيايد.
ولى به نظر ما، معناى دوم با مقام مناسب تر باشد. در آن صورت، جمله مورد بحث اشاره اى به اين معنا خواهد بود كه آنچه براى آنان مقدر شده، كاملا روشن است، و هيچ ابهامى در آن نيست. به اين معنا كه حتمى و مشخص است و تخلّف پذير نيست.
 
در اين جا، اين سؤال پيش مى آيد كه: در اين چند آيه، «كتاب» ظرف شده براى «كتاب»، چون فرموده «كتاب فُجّار» در سجّين است، كه آن نيز كتابى است مرقوم، و اين معقول نيست كه چيزى ظرف خودش باشد؟
 
در جواب مى گوييم: هيچ عيبى ندارد. چون از باب ظرف شدن «كل» براى «جزء» است، و هيچ اشكالى هم ندارد. پس سجّين كتابى است جامع كه در آن خيلى سرنوشت ها نوشته شده، و از آن جمله، كتاب و سرنوشت فُجّار است.
 
و جملۀ «وَيلٌ يَومَئذٍ لِلمُكَذّبِين»، نفرينى بر فُجّار و خبر مرگ ايشان است، و در آن فُجّار را تكذيب گران خوانده. و كلمۀ «يومئذ» - به حسب معنا - ظرف است براى جملۀ «إنّ كتابَ الفُجّار لفِى سِجّين». مى فرمايد: هلاك شوند فُجّار - كه همان تكذيب گران باشند - در روزى كه آنچه خدا برايشان مقدّر كرده و جزايى كه قضايش را رانده محقق شود، و عذابى كه برايشان فراهم ساخته، بر سرشان بيايد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۳ </center>
اين بود آن معنايى كه گفتيم دقت در مجموع چهار آيه به دست مى دهد، و اين چهار آيه داراى سياقى واحد و متصل و اجزايش با هم سازگار است .
اين بود آن معنايى كه گفتيم دقت در مجموع چهار آيه به دست مى دهد، و اين چهار آيه، داراى سياقى واحد و متصل و اجزايش با هم سازگار است.
<span id='link255'><span>
<span id='link255'><span>
==اقوال مفسرين در بيان مراد از مفردات و جملات اين آيات ==
==اقوال مفسرين در بيان مراد از مفردات و جملات اين آيات ==
ليكن مفسرين در مفردات اين چهار آيه اقوالى متفرق دارند: مثلا گفته اند: كتاب در جمله «'''ان كتاب الفجار'''» به معناى مكتوب است ، و مراد از آن نامه هاى اعمال است . و بعضى گفته اند: كتاب مصدر و به همان معناى مصدرى - كتابت - است ، و در كلام مضافى است كه حذف شده ، و تقدير كلام «'''ان كتابه عمل الفجار لفى سجين - كتابت اعمال فجار در سجين است '''» مى باشد.
ليكن مفسرين در مفردات اين چهار آيه اقوالى متفرق دارند: مثلا گفته اند: كتاب در جمله «'''ان كتاب الفجار'''» به معناى مكتوب است ، و مراد از آن نامه هاى اعمال است . و بعضى گفته اند: كتاب مصدر و به همان معناى مصدرى - كتابت - است ، و در كلام مضافى است كه حذف شده ، و تقدير كلام «'''ان كتابه عمل الفجار لفى سجين - كتابت اعمال فجار در سجين است '''» مى باشد.
۱۶٬۸۸۹

ویرایش