لقمان ١٠
کپی متن آیه |
---|
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَ أَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِکُمْ وَ بَثَ فِيهَا مِنْ کُلِ دَابَّةٍ وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ کُلِ زَوْجٍ کَرِيمٍ |
ترجمه
لقمان ٩ | آیه ١٠ | لقمان ١١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا»: (نگا: رعد / . «رَوَاسِیَ»: (نگا: رعد / نحل / ). «أَن تَمِیدَ بِکُمْ»: (نگا: نحل / ، انبیاء / ). «بَثَّ»: زیاد و فراوان و پخش و پراکنده کرد (نگا: نساء / . «زَوْجٍ»: صنف. نوع (نگا: انعام / . «کَرِیمٍ»: زیبا و سودمند (نگا: انفال / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۱، سوره لقمان
- مضامين سوره مباركه لقمان و غرض از نزول آن
- نكوهش كسى كه براى منصرف ساختن مردم از حقائق و معارف قرآن ، به ترويج ((لهوالحديث )) مى پرداخته است
- توصيف خريدار لهو الحديث : گويا گوشش در برابر تلاوت قرآن كر است
- بحث روايتى (رواياتى درباره شاءن نزول آيه : ((و من الناس من يشترى لهو الحديث...)) و اينكه غنا لهو الحديث است )
- رواياتى دال بر حرمت غنا و موسيقى
- حديثى از امام سجاد(ع ) در بيان شدت حرمت موسيقى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَ بَثَّ فِيها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ «10»
(خداوند،) آسمانها را بدون ستونى كه آن را ببينيد آفريد، و در زمين كوههايى بيفكند كه زمين شما را نلرزاند، و در آن از هر جنبندهاى منتشر ساخت؛ و از آسمان، آبى فرو فرستاديم پس در زمين (انواع گوناگونى) از جفتهاى (گياهان) نيكو و پر ارزش رويانديم.
نکته ها
گرچه به هر موجودى مىتوان از چند زاويه نگريست، ولى معمولًا هر چيزى در يك جهت و از يك زاويه، اهميّت و برجستگى ويژهاى دارد.
در اين آيه، ويژگى مهمّ آسمانها و كرات، معلّق بودن آنها و پايههاى نامرئى آنهاست.
خصوصيّت مهمّ كوهها، ثبات و جلوگيرى از لرزش زمين است. جهت مهمّ حيوانات، تنوّع و گستردگى آنها در زمين، و ويژگى مهم گياهان، زوجيّت و پر ارزش بودن آنها است.
در اين آيه، به چند نمونه از اعجاز علمى قرآن در زمانى كه بشر حتّى تصور و گمان آن را نيز نداشت، اشاره شده است:
يكى اشاره به ستونها و اهرمهاى نامرئى براى استقرار كرات و اجرام آسمانى. يعنى قوّهى جاذبه و نيروى گريز از مركز، دو قدرتى كه رمز گردش كرات در مدار خود هستند.
اعجاز ديگر، اشاره به محافظت زمين از لرزش، به وسيلهى استقرار كوهها و همچنين اشاره به قانون زوجيّت در گياهان مىباشد.
جلد 7 - صفحه 237
پیام ها
1- نديدن، دليل نبودن نيست. (آسمانها ستون دارد، گرچه ما آن را نمىبينيم) «بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها»
2- قبل از هر چيز، استقرار و آرامش لازمهى زندگى است. «أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ»
3- نظام حاكم بر زمين، به خاطر انسان است. «أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ»
4- آب، نعمتى بس بزرگ وبا اهميّت است. آب، مايهى رويش وپرورش بسيارى از موجودات است. ( «ماءً»، نكره وبا تنوين آمده كه نشانه عظمت است.)
5- به گياهان و سبزىها و محيط زيست، كريمانه بنگريم كه خداوندِ كريم، در قرآن كريم، آنها را كريم خوانده است. «مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَ بَثَّ فِيها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ «10»
بعد از آن بيان شواهد توحيد و آيات قدرت را بيان فرمايد:
خَلَقَ السَّماواتِ: بيافريد آسمانها را، بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها: بدون ستونى كه مىبينيد آن را، يعنى عمد آن عبارت است از امساك آن به قدرت تامه الهيه. در مجمع طبرسى فرمايد: غرض، نفى عمد است، معنى آنكه: اگر به حسب فرض آن را ستونى بود آن را مىديديد، زيرا از اجسام عظام مىبود تا متحمل ثقل سماوات شود، در اين صورت محتاج بود به عمد ديگر كه معمود اول باشد و
«1» اصول كافى، چاپ بيروت ج 2، كتاب الايمان و الكفر، ص 38، روايت 7.
جلد 10 - صفحه 336
تسلسل لازم آيد، پس هيچ ستونى ندارد. قول ديگر آنكه عمد دارد و لكن ديده نمىشود «1»، و حديثى هم از حضرت رضا عليه السّلام مروى است در تفسير «وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ» «2» وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ: و وضع فرمود در زمين بعد از ايجاد آن، كوههاى بلند و استوار را، أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ: به جهت كراهت آنكه حركت دهد و مضطرب سازد شما را. در اخبار وارد شده كه زمين در مبدء خلقت متحرك بود بر روى آب، و حق تعالى به كوههاى راسيات آن را مستقر و ثابت فرمود.
بنابراين زمين، ساكن و بدون حركت باشد «3».
ديگر از شواهد قدرت الهى آنكه: وَ بَثَّ فِيها: و پراكنده فرمود در زمين، مِنْ كُلِّ دابَّةٍ: از هر جنبنده چرنده و درنده و پرنده صحرائى و دريائى، وحشى و اهلى كه عدد آنها را غير از خدا كسى اطلاع ندارد، هر طبقه، و صنفى را به فراخور حال قسمت زندگى آنها را از حيث غذا و مسكن و لوازمات نشو و نما را مرتب و منظم ساخته كه عقول در تدبير آنها واله و متحير باشد. و حضرت صادق عليه السّلام در حديث مفضل شرح مبسوطى بيان فرمايد از تسخير چهار پايان براى انسان و گريزان ساختن درندگان از مسكن آدميان و مقرر ساختن چينهدان براى مرغان تا خلقت موران كه مىفرمايد: تأمل نما در مور كوچك ضعيف، آيا در آن نقصى مىيابى از آنچه صلاح آن حيوان در آنست، پس از كجاست اين حسن تقدير و لطف تصوير در آفريدن امور حقير مگر از تدبير مدبرى كه مساوى است در قدرت او صغير و كبير و جليل و حقير «4».
وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً: نازل فرمائيم از آسمان آبى را كه باران
«1» مجمع البيان، ج 4، ص 314.
«2» سوره الذاريات، آيه 7 و حديث در برهان ج 2/ ص 278 آمده است به نقل از على بن ابراهيم قمى، و تفسير عياشى.
«3» بديهى است كه منظور مصنّف آن نيستكه زمين حركت ندارد؛ بلكه مراد از اين بيان، استقرار و آرامش زمين مىباشد، همچنانكه در سوره ملك آيه 15 تعبير به «ذلول» (راهوار) شده است كه خود نشان متحرك بودن است.
«4» توحيد المفضل، ص 111. (چاپ سوم- قم.)
جلد 10 - صفحه 337
مىباشد، فَأَنْبَتْنا فِيها: پس برويانيم در زمين به سبب آن، مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ: از هر صنف گياهى نيكو و بسيار با منفعت، كه هر يك را شكلى و رنگى و بوئى و طعمى و خاصيتى و منفعتى است. يكى غذاى بدن مىشود و ديگرى قوت تن. يكى زهر جان گزا و ديگرى ترياق روح افزا، آن جان ستاند و اين روح بخشد، يكى خواب مىآورد و ديگرى خواب از چشم مىبرد، يكى مفرّح جان و ديگرى سبب اندوه بىپايان، يكى سرد و يكى گرم، يكى تر است و ديگرى خشك و حال آنكه همه از يك زمين روئيده و از يك چشمه آب خورده؛ زهى حكمت بالغه سبحانى چه نوع آثار در بىشعورى تعبيه فرموده!
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الم «1» تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ «2» هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ «3» الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ «4»
أُولئِكَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «5» وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ «6» وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِ آياتُنا وَلَّى مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ «7» إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ «8» خالِدِينَ فِيها وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «9»
خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَ بَثَّ فِيها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ «10»
ترجمه
اين آيتهاى كتاب محكم است
با آنكه هدايت و رحمت باشد براى نيكوكاران
آنانكه بر پاى ميدارند نماز را و ميدهند زكوة را و ايشان بآخرت يقين ميدارند
ايشانند بر هدايتى از پروردگارشان و آنگروه آنانند رستگاران
و از مردمان كسى است كه ميخرد مشغول كنندهاى از كلام را تا گمراه كند از راه خدا بدون دانشى و بگيرد آنرا به سخريّه آنگروه براى آنها است عذابى خوار كننده
و چون خوانده شود بر او آيتهاى ما روى ميگرداند تكبّر كنان گويا نشنيده آنرا گويا در دو گوشش سنگينى است پس مژده ده او را بعذابى دردناك
همانا آنانكه گرويدند و كردند كارهاى نيك براى ايشانست بهشتهاى با نعمت جاودانيانند
در آن وعدهايست از خدا براستى و او است غالب درست كردار
آفريد آسمانها را بدون ستونهائى كه ببينيد آنرا و افكند در زمين كوههاى ثابت را مبادا كه حركت دهد و مضطرب كند شما را و پراكنده نمود در آن از هر جنبندهاى
جلد 4 صفحه 269
و فرو فرستاديم از آسمان آبرا پس رويانيديم در آن از هر صنفى نيكو و پر فائده.
تفسير
راجع به الم بياناتى مكرّر شده و آيات قرآن مشتمل بر علم و حكمت و داراى مبانى محكم و اساس مستحكم مأمون از هر خلل و فتورى است و نيز موجب هدايت و رحمت است براى نيكوكاران كه با اقرار بوحدانيّت خدا و رسالت خاتم انبيا و ولايت ائمّه هدى اقامه نماز و اداء زكوة مينمايند و معتقد بمعاد روز قيامتند و تخصيص نماز و زكوة بذكر از ساير اعمال حسنه براى مزيد اهتمام بشأن آن دو است و ذكر معاد از بين عقائد حقّه براى داعى بودن اعتقاد بآن بر خيرات است و تكرار كلمه هم براى تأكيد نسبت و انحصار آن عقيده به نيكوكاران است و بعضى هدى و رحمة برفع قرائت نمودهاند و بنابر اين خبر مبتداء محذوف است كه هو باشد و بنابر قرائت مشهوره حال است از آيات كتاب حكيم و هدايت بودن قرآن براى اهل احسان باعتبار اختصاص استفاده از آن بايشان است و البتّه چنين كسانى كه داراى عقائد حقّه و اعمال حسنهاند بهدايت الهى مهتدى و بفلاح و رستگارى دارين فائز خواهند بود و در مقابل اين اشخاص بعضى از مردم حكايات و افسانههاى بىاصلى را كه موجب لهو و لعب و سرگرمى و طرب است خريدارى نموده و دست آويز خود ميكنند تا مردم را بخود مشغول نمايند و از راه علم و معرفت خدا باز دارند با آنكه علم ندارند بمفسده متاعى كه خريدارى نمودهاند يا از روى بىدانشى باين امر اقدام مينمايند و بعضى ليضلّ بفتح ياء قرائت نمودهاند و بنابر اين مراد آنستكه نتيجه اين متاع گمراهى از طريق حق است اگرچه قاصد آن نباشند و نيز آن بعض خريدارى ميكنند لهو را تا آنرا وسيله استهزاء بسبيل خدا و آيات او قرار دهند و بعضى يتّخذها برفع قرائت نمودهاند و بنابر اين مراد آنستكه بعضى از مردم خريدارى مينمايند لهو را و استهزا ميكنند راه حق و آيات او را و ارجاع ضمير مؤنّث بسبيل رائج است و چون آنها دين خدا را خوار نمودند خداوند هم بعذاب خوار كننده گرفتارشان خواهد فرمود و وقتى كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم يا اصحاب آيات قرآن را براى آن بعض تلاوت نمايند از روى تكبّر بآن پشت كند مانند آنكه گوشش سنگين است و نميشنود پس بايد مژده عذاب دردناك دنيا يا آخرت باو
جلد 4 صفحه 270
داده شود و در بعضى از روايات ائمّه اطهار ابو جهل و نضر بن حارث از قريش مصداق آن بعض معرّفى شدهاند و لهو الحديث را بغنا و ساير ملاهى تعميم دادهاند و اضافه لهو بحديث ظاهرا بيانيّه است يعنى چيزيكه موجب سرگرمى و انصراف از ياد خدا شود از اخبار و سخنان بىاساس مانند قصّه رستم و اسفنديار و حسين كرد و امثال اينها از اقوال باطله و گفتار ناهنجار و اشعار بىاعتبار كه بآن تغنّى و طرب نمايند و كسانيكه داراى عقائد حقّه و اعمال صالحه ميباشند نعمت بهشتها از آن ايشان است و در آنها هميشه متنعّم بانواع نعمتها خواهند بود بر حسب وعده حتميّه الهيّه كه حق است و تخلّف پذير نيست و خداوند توانا و غالب و قادر است كسى نمىتواند دست انتقام او را كوتاه كند يا مانع از انجاز وعده او شود و تمام كارهايش از روى حكمت و مصلحت و راستى و درستى است مىبينيد كه آسمانها را بدون ستونى خلق فرموده يا بدون ستونى كه به بينيد آنرا خلق فرموده چنانچه از حضرت رضا عليه السّلام روايت شده كه ستونهائى دارند ولى شما نمىبينيد آنرا و ظاهرا آن قواء نگهدار آنها است از تفرّق و سقوط چون عمود چيزى است كه نگهدار سقف باشد و عمد جمع آنست و خداوند براى استحكام زمين و حفظ آن از تمايل و تفرّق كوههاى ريشهدارى در آن افكنده بطوريكه در اعماق زمين جاى گرفته و نميگذارد زمين مردم را از جاى خودشان متمايل و متزلزل نمايد مگر وقتى كه اراده فرمايد گوشمالى بآنها دهد كه بزلزله مختصرى عالم را متزلزل خواهد فرمود و يكى از موجبات آن ربا خوارى است كه نقل نمودهاند در بلاديكه اخيرا مبتلا بآن شدند رواج داشته و نيز خداوند پراكنده فرمود در زمين از هر نوع حيوان جنبندهئى كه قابل خلعت هستى و وجود بود چون بخل در مبدء فيّاض نبوده و نيست و براى تهيّه معاش آنها باران رحمت خود را از آسمان نازل فرمود و رويانيد در زمين از هر صنف خوراكى و پوشاكى و ميوه و گل و گياه خوش و خوب و گوارا را
جلد 4 صفحه 271
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيرِ عَمَدٍ تَرَونَها وَ أَلقي فِي الأَرضِ رَواسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُم وَ بَثَّ فِيها مِن كُلِّ دابَّةٍ وَ أَنزَلنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنبَتنا فِيها مِن كُلِّ زَوجٍ كَرِيمٍ «10»
خلق فرمود
جلد 14 - صفحه 418
خداوند آسمانها را بدون ستون که مشاهده ميكنيد آنها را و القاء فرمود در زمين كوههايي اينكه متحرك و متزلزل نكند شما را و پهن كرد در تمام صفحه زمين از هر جنبندهاي و نازل كرديم از آسمان باران را پس رويانيديم در زمين از هر گياهي نر و ماده که با هم تماس گيرند و ثمرات نيك از آنها بدست آيد.
خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيرِ عَمَدٍ تَرَونَها تمام اينکه كرات جويه: شمس، قمر، سيارات، ثوابت- تمام اينکه كواكب و ستارگان که بسا از شدت بعد مشاهده نميشوند و بسا از كره زمين چندين هزار، برابر بزرگتر هستند خداوند بقدرت كامله خود در اينکه قضاء نگاهداشته بدون ستون و پايه و در سير هستند يا دور خود ميچرخند يا دور كره ديگر از جمله اينکه كرات جويه همين كره زمين است و كره آب و خدا ميداند که در هر كراتي چه خلق فرموده و چه اندازه ملائكه در آنها هستند جل الخالق.
وَ أَلقي فِي الأَرضِ رَواسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُم نظر به اينكه كره زمين مثل يك گوئيست روي كره آب که سه ربع آن در آب است و يك ربع آن از آب بيرونست و نظر به اينكه امواج دريا بسيار است بواسطه تموج هوايي که محيط بكره آب است بسا امواجش از كوهها بزرگتر است و موجب تكان دادن كره زمين است و تزلزل آن و اينکه باعث ميشد که ساكنين سطح بالاي زمين زير آب رود تمام هلاك شوند خداوند كوههايي در زمين نصب فرمود که بمنزله لنگر كشتي که روي آب است باشند و مانع از تزلزل زمين باشند.
وَ بَثَّ فِيها مِن كُلِّ دابَّةٍ از جميع حيوانات که داراي حس و حركت اختياري هستند از وحوش و طيور و سباع و انعام و هوام که در تمام نقاط زمين صحراها بيابانها مساكن فراوان هستند که هر نوع از آنها عدد افراد آنها از ميليونها و ملياردها بيشتر است.
وَ أَنزَلنا مِنَ السَّماءِ ماءً نظر به اينكه اينکه دواب جميعا که من جمله آنها انسان است احتياج شديد به آب دارند هم براي شرب و هم براي مأكولات از حبوب و فواكه و خضرويات و ادويه که بايد از زمين روئيده شود و احتياج بآب دارد و اينکه سطح بالاي زمين از آب خارج
جلد 14 - صفحه 419
است لذا خداوند بتوسط بخره دريا تشكيل ابر ميدهد و بتوسط رياح حركت ميدهد بالاي زمين و باران ميبارد و رفع احتياجات آنها ميشود.
فَأَنبَتنا فِيها مِن كُلِّ زَوجٍ كَرِيمٍ که از هر گياهي نر و ماده قرار داده که توليد مثل كنند و تعبير بكريم براي اينکه است که تمام حسن منظر دارند و خوش طعم بسيار آنها و فوائد بسياري در هر يك آنها است.
تنبيه: در كلمه خلق و القي و بث بطور مفرد فرموده و در كلمه «انزلنا و انبتنا» بطور جمع متكلم مع الغير براي اينست که افعال الهي دو قسم است يك قسم که مربوط باسباب و وسائط است آنها را بطور افراد بيان ميفرمايد و آن قسم که مربوط به اسباب و وسائط نيست بطور جمع.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 10)- این آفرینش خداست، دیگران چه آفریدهاند؟ این آیه از دلائل توحید که یکی دیگر از اساسیترین اصول اعتقادی است سخن میگوید.
نخست به پنج قسمت از آفرینش پروردگار که پیوند ناگسستنی با هم دارند
ج3، ص554
اشاره میکند، این موارد عبارتند از: آفرینش آسمان، و معلق بودن کرات در فضا و نیز آفرینش کوهها برای حفظ ثبات زمین، و سپس آفرینش جنبندگان، و بعد از آن آب و گیاهان که وسیله تغذیه آنهاست.
میفرماید: «خداوند آسمانها را بدون ستونی که قابل رؤیت باشد آفرید» (خَلَقَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها).
این تعبیر اشاره لطیفی است به قانون جاذبه و دافعه که همچون ستونی بسیار نیرومند اما نامرئی کرات آسمانی را در جای خود نگه داشته بنا بر این، جمله فوق یکی از معجزات علمی قرآن مجید است که شرح بیشتر آن را در ذیل آیه 2 سوره رعد (در جلد دوم) آوردیم.
سپس در باره فلسفه آفرینش کوهها میگوید: «خداوند در زمین کوههایی افکند تا شما را مضطرب و متزلزل نکند» (وَ أَلْقی فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ).
حال که نعمت آرامش آسمان به وسیله ستون نامرئیش، و آرامش زمین به وسیله کوهها تأمین شد نوبت به آفرینش انواع موجودات زنده و آرامش آنها میرسد که در محیطی آرام بتوانند قدم به عرصه حیات بگذارند، میگوید: «و در روی زمین از هر جنبندهای منتشر ساخت» (وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ).
اما پیداست که این جنبندگان نیاز به آب و غذا دارند، لذا در جملههای بعد به این دو موضوع اشاره کرده، میگوید: «و از آسمان آبی فرستادیم و به وسیله آن (در روی زمین) انواع گوناگونی از جفتهای گیاهان پرارزش رویاندیم» (وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ).
سفرهای است گسترده با غذاهای متنوع در سر تا سر روی زمین که هر یک از آنها از نظر آفرینش، دلیلی است بر عظمت و قدرت پروردگار.
این آیه بار دیگر به «زوجیت در جهان گیاهان» اشاره میکند که آن نیز از معجزات علمی قرآن است، چرا که در آن زمان، زوجیت (وجود جنس نر و ماده) در جهان گیاهان بطور گسترده ثابت نشده بود، و قرآن از آن پرده برداشت.
نکات آیه
۱ - خداوند، آسمان ها را بدون پایه و ستون آفریده است. (خلق السموت بغیر عمد ترونها) «ترونها» احتمال دارد قید توصیحى براى «بغیر عمد» باشد. در این صورت، معناى «خلق السماوات بغیر عمد» این است که خداوند، آسمان ها را بدون ستون آفریده است.
۲ - عالم آفرینش، داراى آسمان هاى متعدد است. (السموت)
۳ - نیروى نگهدارنده آسمان ها (جاذبه) نمونه اى از حقایق موجود، اما نامرئى براى بشر است. (بغیر عمد ترونها) قید «ترونها» مى تواند احترازى باشد. در این صورت، عبارت اِشعار دارد به این که نیرویى (ستون مانند) آسمان ها را نگه مى دارد و لکن قابل مشاهده نیست.
۴ - خداوند، قرار دهنده کوه ها در زمین است. (و ألقى فى الأرض روسى)
۵ - زمین، بدون وجود کوه ها، در معرض لرزش هاى مداوم بوده و مناسب زندگى نیست. (و ألقى فى الأرض روسى أن تمید بکم)
۶ - کوه ها، از جنبش و لرزش زمین جلوگیرى مى کنند و براى آماده کردن آن براى زیستن بشر، نقش دارند. (و ألقى فى الأرض روسى أن تمید بکم) «مید» در لغت، «اضطراب و لرزش چیزهاى بزرگ» را گویند. چون آیه درصدد بیان نعمت هاى خداوند است و لرزش، نمى تواند نعمت باشد، معلوم مى شود که «أن تمید»، «أن لاتمید» و یا «کراهیه تمید بکم» است.
۷ - خداوند، کوه ها را ثابت و استوار قرار داده است. (و ألقى فى الأرض روسى) «رواسى» جمع «راسیة» از ماده «رسو» به معناى «ثبوت و استوارى» است. مراد از آن کوه هایند که بر اساس وصف غالب شان نام گذارى شده اند. گفتنى است که «ألقى» وقتى همراه «فى» باشد معناى استقرار را مى دهد.
۸ - کوه ها، پس از پیدایش زمین به وجود آمده اند. (و ألقى فى الأرض روسى)
۹ - گسترش نسل جنبندگان بر پهنه زمین، در پرتوِ آمادگى محیط زیستى آن است. (خلق ... و ألقى ... و بثّ فیها من کلّ دابّة)
۱۰ - جنبندگان زمین، تشکیل دهنده مجموعه و سیستمى کامل اند. (و بثّ فیها من کلّ دابّة) تعبیر «من کلّ» ممکن است، صرفاً بیان کننده کثرت نباشد; بلکه نوعى جامعیت را در روابط میان حیوانات و استفاده آنان از هم دیگر بیان کند.
۱۱ - خداوند، از هر نوع جنبنده اى، در زمین آفریده و در آن گسترانیده است. (و بثّ فیها من کلّ دابّة)
۱۲ - خداوند، فرو فرستنده باران از سمت آسمان است. (و أنزلنا من السماء ماء)
۱۳ - پوشش گیاهى بر سطح زمین، مرهون بارش باران است. (و أنزلنا من السماء ماء فأنبتنا فیهامن کلّ زوج کریم)
۱۴ - ثبات و آرامش زمین، آن را براى رویش گیاهان، مساعد کرده است. (و ألقى فى الأرض روسى أن تمیدبکم ... فأنبتنا فیهامن کلّ زوج کریم)
۱۵ - خداوند، از هر گیاهى، زوج سودمند و داراى فایده آفریده است. (فأنبتنا فیها من کلّ زوج کریم) صفت «کریم»، درباره اشیا و مفاهیم به معناى «سودمندى و داراى نفع بودن» است (مفردات راغب).
۱۶ - عوامل طبیعى، تحت تدبیر خداوند است. (و أنزلنا من السماء ماء فأنبتنا فیها) «فاء» در «فأنبتنا» تفریع است و حکایت از آن دارد که نزول باران، در رویش گیاهان نقش دارد. چنین نقشى را، خداوند به خود نسبت داده است و این، نشان مى دهد که عوامل طبیعى با تدبیر خداوند عمل مى کنند.
۱۷ - نخستین قطره هاى آب، در آسمان شکل گرفته است.* (و أنزلنا من السماء ماء) تعبیر «و أنزلنا من السماء ماء» ممکن است بیان کننده این باشد که در مراحل خلقت، نخستین قطره هاى آب، قبل از آن که آبى در زمین وجود داشته باشد، در آسمان شکل گرفته است.
۱۸ - وجود قانون زوجیت، در گیاهان (فأنبتنا فیها من کلّ زوج کریم)
موضوعات مرتبط
- آب: منابع آب ۱۷
- آسمان: تعدد آسمان ها ۲; خالق آسمان ها ۱; خلقت آسمان ها ۱; ستون آسمان ها ۱; نقش آسمان ۱۷; نگهدارنده آسمان ها ۳
- باران: بارش باران از آسمان ۱۲; فواید باران ۱۳; منشأ باران ۱۲
- جنبندگان: ازدیاد جنبندگان ۹، ۱۱; خلقت جنبندگان ۱۱; سیستم جنبندگان ۱۰
- حقایق: حقایق نامرئى ۳
- خدا: افعال خدا ۱، ۷، ۱۱، ۱۲، ۱۵; تدبیر خدا ۱۶
- زمین: آثار ثبات زمین ۹، ۱۴; عوامل ثبات زمین ۵، ۶; موانع لرزش زمین ۵، ۶
- زندگى: عوامل بهبود زندگى ۶
- عوامل طبیعى: عمل عوامل طبیعى ۱۶
- کوهها: استقرار کوهها در زمین ۴; تاریخ پیدایش کوهها ۸; ثبات کوهها ۷; فواید کوهها ۵، ۶
- گیاهان: زوجیت گیاهان ۱۸; عوامل پوشش گیاهى ۱۳; عوامل رویش گیاهان ۱۴; فواید زوجیت گیاهان ۱۵
- نیروى جاذبه :۳
منابع