فَتًى
از الکتاب
ریشه کلمه
قاموس قرآن
تازه جوان. در دختر فتاة گويند. و به طور كنايه به غلام و كنيز (برده) گفته مىشود (مفردات). در قرآن مجيد به حر و آزاد اطلاق شده است [انبیاء:60]. گفتند جوانى ابراهيم نام را شنيديم كه خدايان را به بدى ياد مىكرد و در آيه [يوسف:30]. مراد از فتى غلام است يعنى زنانى در شهر گفتند زن عزيز مصر از غلامش كام مىخواهد. جمع فتى فتيان و فتيه است مثل [يوسف:62]. به غلامانش گفت سرمايه آنها را در بارهايشان بگذاريد و مثل [كهف:13]. آنها جوان هايى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند و بر هدايتشان افزوديم. جمع فتاة فتيات است [نور:33]. كنيزانتان را بر زنا مجبور نكنيد اگر عفت اختيار كنند.
کلمات نزدیک مکانی
تکرار در هر سال نزول
در حال بارگیری...