ص ٢٨
کپی متن آیه |
---|
أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ کَالْفُجَّارِ |
ترجمه
ص ٢٧ | آیه ٢٨ | ص ٢٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْفُجَّارِ»: جمع فاجِر، کسانی که از حدود و ثغور قوانین شرعی تجاوز میکنند و آشکارا به فسق و فجور میپردازند. «أَمْ»: این واژه متضمّن معنی دو حرف است: (بَلْ) که برای انتقال از سخنی به سخن دیگر، و (أ) همزه استفهام انکاری است. یعنی مگر ممکن است اَشرار و بدان، با اخیار و خوبان یکسان بشمار آیند؟ هرگز.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
مجاهد از ابن عباس نقل کند که این آیه درباره على و حمزة و عبیدة نازل شده است و منظور از (کالمفسدین فی الارض) عتبة و شیبه و ولید است.[۱]
تفسیر
- آيات ۱۷ - ۲۹ سوره «ص»
- بيان آيات مربوط به اوصاف و اقوال داود «ع»
- مراد از «حكمت» و «فَصلُ الخطاب»، كه به داود «ع»، داده شده بود
- ماجرای قضاوت حضرت داود «ع»، و استغفار و انابۀ او
- آیا داستان مراجعه کنندگان به داود«ع»، رُخداد طبیعی بوده، یا تمثیلی؟
- مقصود از اين كه خداوند، داود «ع» را، خليفۀ در زمين قرار داد
- دو دلیل بر اثبات روز حساب
- بحث روايتى
- داستان ساختگی و عاشق شدن داود«ع»، به نقل از تورات
- سخنان امام رضا «ع»، در بیان جعلی بودن روایت تورات، در باره حضرت داود «ع»
- گفتاری در چند فصل، پیرامون سرگذشت حضرت داود «ع»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ «28»
آيا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند همانند فسادگران در زمين قرار مىدهيم، يا اهل تقوا را مانند فاجران قرار مىدهيم؟
پیام ها
1- در جهان بينى الهى، آفرينش هدفدار است. ما خَلَقْنَا ... باطِلًا و در بينش غير الهى، آفرينش بى هدف است. «ذلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا»
2- چون نظام هستى بر اساس حقّ است پس داورى نيز بايد بر اساس حقّ باشد تا نظام قانون با نظام آفرينش همسو باشند. فَاحْكُمْ ... بِالْحَقِ ... وَ ما خَلَقْنَا ... باطِلًا
3- در تمام هستى، هيچ ذرّهاى بيهوده خلق نشده است. «ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلًا»
4- كفّار براى اعتقادات خود دليل ندارند بلكه تكيهگاهشان ظن و گمان است.
ظَنُّ الَّذِينَ ...
5- چون آفرينش هدفدار است، هرگز رها نمىشود و تا روز قيامت و رسيدن مؤمن و مفسد به پاداش و كيفر ادامه دارد. وَ ما خَلَقْنَا ... باطِلًا ... فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ
6- دليل معاد، حكمت و عدالت الهى است. حكمت: هيچ چيزى بيهوده خلق نشده است. امّا عدالت: آيا ما فجّار و متّقين را يكسان قرار مىدهيم؟ «ما
جلد 8 - صفحه 101
خَلَقْنَا ... باطِلًا- أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ»
7- تقوا، كنارهگيرى و گوشهنشينى نيست، بلكه به ميدان آمدن و كار كردن است، البتّه كار نيك. الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ... الْمُتَّقِينَ
8- فساد، تنها قتل و جنايت نيست، بلكه گناه نوعى فساد است. كَالْمُفْسِدِينَ ...
كَالْفُجَّارِ
9- اگر كسى صالحان و مفسدان را به يك چشم بنگرد، گويا هستى را باطل شمرده است. أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا ... كَالْمُفْسِدِينَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ «28»
أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كَالْمُفْسِدِينَ: «استفهام انكارى» يعنى نه چنان است كه كفّار گويند؛ آيا قرار مىدهيم آنان را كه تصديق نمودند به خدا و رسول، وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ: و بجا آوردند كارهاى پسنديده و شايسته، كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ: مانند فساد كنندگان در زمين كه معصيت نمايند. أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ: يا قرار دهيم پرهيزكاران را كه از
جلد 11 - صفحه 193
خوف خدا از معاصى محرزند مانند بدكاران و نابكاران كه به انواع مناهى اشتغال دارند؛ يعنى هرگز مشركان و فاجران را مانند مؤمنان و متقيان قرار ندهيم، بلكه مرتبه بلند و درجه ارجمند به آنها عطا فرمائيم.
تنبيه:
آيه شريفه آگاه فرمايد منزلت و مكانت مؤمنين و متقين را در پيشگاه الهى كه مقام شامخ عالى را حائز باشند، بنابراين مؤمنين بايد حفظ شئونات خود را بنمايند.
جلد 17 بحار حضرت صادق عليه السلام در ذيل حديثى فرمايد: فاعرفوا منزلتكم فيما بينكم و بين اهل الباطل، فانّه لا ينبغى لاهل الحقّ ان ينزلوا انفسهم منزلة اهل الباطل، لأنّ اللّه لم يجعل اهل الحقّ عنده بمنزلة اهل الباطل. الم يعرفوا وجه قول اللّه فى كتابه اذ يقول: ام نجعل الّذين امنوا و عملوا الصالحات كالمفسدين فى الارض ام نجعل المتّقين كالفجّار. اكرموا انفسكم من اهل الباطل: «1».
پس بشناسيد منزلت خود را ميان خود و اهل باطل، بدرستى كه سزاوار و شايسته نيست براى اهل حق اينكه نازل كنند منزلت خود را به منزلت اهل باطل، (يعنى خود را به رديف آنها قرار دهند در رفتار و گفتار و اعمال و احوال)؛ آيا معرفت نداريد به فرمايش الهى در كتاب خود فرمايد: «ام نجعل الذين امنوا»: نه چنان است كه قرار دهيم مؤمنان را مانند مفسدان در يك مرتبه و متقيان را مانند فاجران در يك درجه، گرامى داريد نفوس خود را از اهل باطل.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ «26» وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلاً ذلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ «27» أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ «28» كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ «29»
جلد 4 صفحه 466
ترجمه
اى داود همانا ما قرار داديم تو را جانشين در زمين پس حكم كن ميان مردم بحق و پيروى مكن خواهش نفس را پس گمراه كند تو را از راه خدا همانا آنها كه گمراه ميشوند از راه خدا براى آنها عذابى سخت است براى آنكه فراموش كردند روز شما را
و نيافريديم آسمان و زمين و آنچه ميان آندو است بيهوده اين گمان آنها است كه كافر شدند پس واى بر آنها كه كافر شدند از آتش
آيا قرار ميدهيم آنانرا كه گرويدند و كردند كارهاى شايسته مانند فساد كنندگان در زمين يا قرار ميدهيم پرهيزكاران را مانند بدكاران
كتابيست كه فرو فرستاديم آنرا بسوى تو كه با بركت است تا تأمل كنند در آيتهايش و تا پند گيرند خردمندان.
تفسير
خداوند متعال بعد از آنكه حضرت داود را بمغفرت خود نائل و بمقام قرب و اصل فرمود او را متذكّر نعمت بزرگ خود ساخت باين تقريب كه باو وحى فرمود اى داود ما تو را بخلافت از خود در زمين نصب كرديم و جمع نموديم براى تو نبوّت و حكومت و سلطنت را تا اوامر ما را بمردم ابلاغ كنى و حكم نمائى ما بين آنها بحق و عدل و اجرا نمائى احكام ما را بدون ملاحظه از احدى و بايد پيروى منمائى از هوى و خواهش نفس خود و خلق چون پيروى از خواستههاى دل گمراه ميكند شخص را از راه خدا و حق و حقيقت و كسانيكه گمراه شوند از طريقه حقّه الهيه براى آنها عذاب شديد است چون معلوم ميشود از روز جزا غافل بودند و فراموش نمودند حساب و عذاب قيامت را با آنكه ما آسمان و زمين و موجودات آن دو را بيهوده و بدون غرض عقلى خلق ننموديم بلكه براى معرفت و عبادت بندگان و استحقاق نعيم بىپايان ايشان آفريديم اين امر كه آخرتى در پى دنيا نباشد كه لازمه آن بيهوده بودن خلقت دنيا است گمان كسانى است كه كافر شدند پس واى بحال آنها كه اين اندازه بيفكرند از آتش جهنّم كه براى آنها مقرّر شده است آيا تصوّر ميكنند كه ما قرار ميدهيم مقرّ ابدى كسانيرا كه ايمان آوردند و كارهاى خوب را كه بايشان دستور داديم انجام دادند مانند كفّاريكه فساد نمودند در زمين و گمراه كردند بندگان ما را يا قرار ميدهيم ما كسانى از اهل ايمانرا كه پرهيز نمودند از معاصى مانند معصيتكاران آنها در مزاياى دنيوى و ثواب اخروى
جلد 4 صفحه 467
نه چنين است مساوى نيستند اين در صورتى است كه مراد از ام نجعل المتّقين كالفجّار بيان مساوى نبودن دو دسته از اهل ايمان و مطلب مستقلّى باشد نه مؤكّد مساوى نبودن آنها با كفّار و الّا تمام آيه بيان مساوى نبودن مؤمن با كافر است و استدلال ضمنى بر آن بدليل آنكه مؤمن چون اعمال نيك را بجا مىآورد و از اعمال بد پرهيز ميكند نميشود مانند كافر باشد كه فساد ميكند در زمين و مرتكب فسق و فجور ميشود چون اين منافى با عدل و حكمت خدا است كه با ظالم و مفسد و معصيتكار همان معاملهاى را نمايد كه با عادل و مطيع و پرهيزكار مينمايد و خداوند قرآن را كه كتاب نافع پر خير و بركتى است بر پيغمبر خاتم نازل نموده براى آنكه مردميكه خداوند بآنها قوّه عقل و تميز عنايت فرموده در آيات آن تأمّل و تدبّر و تفكر نمايند و يقين كنند بعالم آخرت و بدانند تكليف خودشان را در دنيا و پند گيرند و متّعظ شوند بمواعظ و نصايح آن و اگر در اينمعانى كوتاهى نمايند و بىبهره بمانند تقصير متوجّه بخودشان خواهد بود و در بعضى از روايات اهل ايمان و عمل صالح و تقوى بامير المؤمنين عليه السّلام و اصحاب آنحضرت و اهل فساد و فجور بسه خليفه ناحق و اصحابشان تأويل شده و آنكه اهل حق نبايد خود را بمنزله اهل باطل قرار دهد چون خداوند آن دو دسته را يكسان قرار نداده است و آنكه اولو الالباب امير المؤمنين و ائمه عليهم السّلامند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَم نَجعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ كَالمُفسِدِينَ فِي الأَرضِ أَم نَجعَلُ المُتَّقِينَ كَالفُجّارِ «28»
آيا ما قرار ميدهيم كساني را که ايمان آوردند و اعمال صالحه بجا آوردند مثل كساني که افساد ميكنند در روي زمين يا اينكه قرار ميدهيم اهل تقوا را مثل فجّار و فسّاق.
اينکه كفّار و مشركين که ميگويند همين دنيا است و بس و بعد از مردن خبري نيست صرفه با فساق و فجار و ظلمه و مفسدين است و مؤمن صالح متقي در دنيا در شكنجه آنها است و پس از مردن خبري نيست اگر چنين باشد خداوند ظالم است که آنها را مسلط كرده بر سر اينها، آنها در لذت و خوشگذراني و هوي پرستي و بزرگي باشند و اينها در ذلت و جلوگيري از لذائذ دنيوي و حقارت و بدبختي باشند هرگز چنين نيست خداوند داراي قرار داده دار جزاء و پاداش عمل فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيراً يَرَهُ وَ مَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ- زلزال آيه 7 و 8- «النّاس مجزيون باعمالهم ان خيرا فخير و ان شرّا فشرّ» لذا ميفرمايد:
جلد 15 - صفحه 239
أَم نَجعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ كَالمُفسِدِينَ فِي الأَرضِ استفهام انكاري است يعني هرگز چنين نيست كساني که ايمان و عمل صالح دارند جَنّاتٌ تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدِينَ فِيها وَ نِعمَ أَجرُ العامِلِينَ و كساني که مفسد در زمين هستند جَهَنَّمَ يَصلَونَها فَبِئسَ المِهادُ.
أَم نَجعَلُ المُتَّقِينَ كَالفُجّارِ اهل تقوي لَهُم غُرَفٌ و فجّار وَ السَّلاسِلُ يُسحَبُونَ.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 28)- در این آیه اضافه میکند: «آیا (ممکن است) کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند همچون مفسدان در زمین قرار دهیم»؟! (أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ).
«یا پرهیزکاران را همچون فاجران قرار دهیم»؟ (أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ).
نه بیهدفی در خلقت ممکن است، و نه مساوات صالحان و طالحان، چرا که گروه اول در مسیر اهداف آفرینش گام بر میدارند و به سوی مقصد پیش میروند، اما گروه دوم در جهت مخالف قرار گرفتهاند.
نکات آیه
۱ - هدفمند بودن آفرینش جهان، مقتضى برپایى قیامت به منظور کیفر بندگان و یا پاداش به آنان (و ما خلقنا السماء ... بطلاً... أم نجعل الذین ءامنوا و عملوا الصلحت) یادآورى برابر نبودن سرنوشت مؤمنان با مفسدان، پس از طرح مسأله بى هدف نبودن آفرینش جهان، مى رساند که اگر مؤمنان و مفسدان یکسان باشند، لازم مى آید که جهان آفرینش بى هدف باشد و چون جهان آفرینش هدفمند است، پس باید سرنوشت این دو گروه یکسان نباشد. و از آن جایى که در دنیا یکسان زندگى مى کنند، پس باید جهان دیگرى (رستاخیز) باشد که با آنان برخورد متفاوت و متناسب شود.
۲ - برابر دانستن صالحان با مفسدان و تقواپیشگان با تبه کاران، به معناى باطل و بى هدف شمردن جهان آفرینش است. (و ما خلقنا السماء ... بطلاً... أم نجعل الذین ءامنوا و عملوا الصلحت کالمفسدین فى الأرض أم نجعل المتّقین کالفجّار)
۳ - لزوم همراه بودن ایمان با عمل صالح (الذین ءامنوا و عملوا الصلحت)
۴ - مؤمنان نیکوکار در نگاه نظام ارزشى خدا با مفسدان برابر نیستند، بلکه آنان برترند. (أم نجعل الذین ءامنوا و عملوا الصلحت کالمفسدین فى الأرض)
۵ - یکسان نبودن صالحان با مفسدان و تقواپیشگان با تبه کاران، امرى بدیهى در نگاه عقل و منطق (أم نجعل الذین ءامنوا و عملوا الصلحت ... کالفجّار) برداشت یاد شده از استفهام انکارى مستفاد از جمله «أم نجعل...» به دست مى آید.
۶ - ایمان همراه با عمل صالح، از ملاک هاى برترى و ارزشمند آدمى (أم نجعل الذین ءامنوا و عملوا الصلحت کالمفسدین فى الأرض)
۷ - تقواپیشگان در نظام ارزشى خدا با تبه کاران برابر نیستند; بلکه آنان برتر مى باشند. (أم نجعل المتّقین کالفجّار)
۸ - تقواپیشگى، از ملاک هاى برترى و ارزشمندى آدمیان (أم نجعل المتّقین کالفجّار)
۹ - کافران، مفسدان و تبه کاران روى زمین هستند. (کالمفسدین فى الأرض ... کالفجّار) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که آیه شریفه، در مقام توصیف کسانى است که در آیه قبل از آنان به «الذین کفروا» (کسانى که کفر ورزیدند) یاد شده است.
۱۰ - عمل (نیک کردارى و تبه کارى)، عنصر تعیین کننده سرنوشت بشر (و عملوا الصلحت کالمفسدین ... المتّقین کالفجّار) تصریح به عمل صالح و نیز عنوان «مفسدین»، «متقین» و «فجّار»، گویاى این حقیقت است که آنچه سرنوشت بشر را رقم مى زند، عمل صالح، فسادگرى، تقواپیشگى و تبه کارى است; که همگى از سنخ عمل مى باشند.
۱۱ - فسادانگیزى، ناسازگار با ایمان و نیک کردارى و تبه کارى، ناسازگار با تقواپیشگى (أم نجعل الذین ءامنوا و عملوا الصلحت کالمفسدین ...المتّقین کالفجّار)
موضوعات مرتبط
- آفرینش: آثار هدفدارى آفرینش ۱; تکذیب هدفدارى آفرینش ۲
- ارزشها: ملاک ارزشها ۶، ۸
- افساد: آثار افساد ۱۱
- انسان: پاداش اخروى انسان ها ۱; کیفر اخروى انسان ها ۱
- ایمان: ارزش ایمان ۶; ایمان و عمل صالح ۳، ۶; موانع ایمان ۱۱
- تقوا: ارزش تقوا ۸; موانع تقوا ۱۱
- سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۱۰
- صالحان: آثار قیاس صالحان با مفسدان ۲; برترى صالحان ۴; عقلانیت برترى صالحان ۵; قیاس صالحان با مفسدان ۴، ۵
- عمل: آثار عمل ۱۰
- عمل صالح: ارزش عمل صالح ۶
- قیامت: حسابرسى در قیامت ۱; دلایل قیامت ۱; فلسفه قیامت ۱
- کافران: افساد کافران ۹
- مؤمنان: برترى مؤمنان ۴; قیاس مؤمنان با مفسدان ۴
- متقین: آثار قیاس متقین با گناهکاران ۲; برترى متقین ۷; عقلانیت برترى متقین ۵; قیاس متقین با گناهکاران ۵، ۷
- مفسدفى الارض :۹
منابع
- ↑ ابن شهر آشوب به نقل از تفسیر ابویوسف الفسوى.