سبإ ٣٠
کپی متن آیه |
---|
قُلْ لَکُمْ مِيعَادُ يَوْمٍ لاَ تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ سَاعَةً وَ لاَ تَسْتَقْدِمُونَ |
ترجمه
سبإ ٢٩ | آیه ٣٠ | سبإ ٣١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِیعَادُ یَوْمٍ»: مراد از میعاد، زمان شیء موعود است. اضافه به چیزی شده است که بیانگر آن است. یعنی: میعادٌ هُوَ یَوْمٌ. «لا تَسْتَأْخِرُونَ ...»: (نگا: اعراف / ، یونس / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۲ - ۳۰، سوره سباء
- ابطال الوهيت آلهه مشركين با استدلال به اينكه آنها دعاى كسى را اجابت نمى كنند
- توضيح معناى اينكه فرمود: ((و لا تنفع الشفاعة عنده الا لمن اذن له ))
- حكايت تذلل و خشيت ملائكه در مقابل خداوند
- بيان اختلاف مراتب ملائكه و مقامات متفاوت آنها
- اقوال ديگر در تفسير و بيان مراد اين آيه شريفه
- احتجاج ديگرى عليه مشركين با پرسش از خود مشركين درباره روزى دهنده آنان
- روز قيامت روز جمع و فتح است
- احتجاح ديگر: خدايان خود را به من نشان بدهيد...
- معناى آيه : ((و ما ارسلنا الا كافة للناس ...))
- تقرير برهانى كه با بيان عموميت رسالت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) برتوحيد و نفى الهه و شركاء متضممن است
- بحث روايتى (چند روايت در ذيل آيه : ((حتى اذا فزع عن قلوبهم ...)) و آيه : ((و ماارسلناك الا كافة للناس ))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ لَكُمْ مِيعادُ يَوْمٍ لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ «30»
بگو: براى شماست وعده روزى كه نه (مىتوانيد) ساعتى از آن تأخير كنيد و نه پيشى بگيريد.
نکته ها
در آيات متعدّد مىخوانيم: زمان قيامت را جز خداوند، احدى نمىداند و اين از حكمتهاى الهى است تا انسان هميشه در حال آماده باش به سر برد، علاوه بر اين، ندانستن جزئيات، مانع ايمان به كليات نيست. مثلًا: شما از صداى زنگ خانه علم پيدا مىكنيد كه شخصى پشت در است، گرچه جزئيات آن شخص را نمىدانيد كه زن است يا مرد، سنّ و سوادش چگونه است، ندانستن اين خصوصيات ضررى به علم و ايمان شما كه شخصى زنگ خانه را زد وارد نمىكند. آرى، ما به قيامت علم داريم گرچه زمان آن را ندانيم.
در آيه 15 سورهى طه مىخوانيم: «إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخْفِيها» قيامت، قطعاً آمدنى است ولى من زمانش را بر شما مخفى كردهام.
پیام ها
1- لازم نيست پاسخ هر سؤالى را بدانيم. سؤال كردند كه قيامت چه زمانى است؟
«مَتى هذَا الْوَعْدُ» بگو: زمانش را نمىدانم. «مِيعادُ يَوْمٍ»
2- قيامت روز بسيار مهمى است. (كلمه «يَوْمٍ» نكره همراه با تنوين، نشانه عظمت و بزرگى است.)
3- زمان وقوع قيامت قابل تغيير نيست. «لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 446
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ لَكُمْ مِيعادُ يَوْمٍ لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ (30)
جلد 10 - صفحه 535
لذا حق تعالى فرمايد:
قُلْ لَكُمْ مِيعادُ يَوْمٍ: بگو اى پيغمبر در جواب ايشان: مر شما راست وعده روزى كه آن قيامت يا روز وفات و قبض ارواح شما است كه عذاب را مشاهده كنيد، يا مر شما راست زمان وعدهاى كه چون برسد، لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً:
بازپس نرويد از آن روز مقدار اندكى از زمان، وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ: و پيشى نگيريد بر آن، يعنى قادر نباشيد كه روز قيامت را از وقت مقرر خود پيش آريد و متأخّر گردانيد، يا ايام آجال خود را زياد و كم گردانيد. اين جواب متضمن تهديد است و مطابق آن چيزى كه قصد كرده بودند به سؤال خود از سرزنش و انكار.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنا رَبُّنا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ «26» قُلْ أَرُونِيَ الَّذِينَ أَلْحَقْتُمْ بِهِ شُرَكاءَ كَلاَّ بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «27» وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «28» وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «29» قُلْ لَكُمْ مِيعادُ يَوْمٍ لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ (30)
ترجمه
بگو جمع ميكند ميانه ما پروردگار ما پس حكم ميكند ميان ما بحق و او است حكم كننده دانا
بگو ارائه دهيد بمن آنها را كه بستيد باو كه باشند شريكان نه چنين است بلكه او است خداى غالب درست كردار
و نفرستاديم تو را مگر براى تمامى مردمان با آنكه مژده دهنده و بيم دهنده باشى ولى بيشتر مردمان نميدانند
و ميگويند چه زمانى باشد اين وعده اگر هستيد راستگويان
بگو براى شما است وعدگاه روزى كه باز پس نميمانيد از آن زمانى و پيشى نميگيريد بر آن.
تفسير
خداوند متعال پس از آنكه دستور فرمود به پيغمبر خود در آيات سابقه كه بمشركين بفرمايد كه يكى از ما و شما بر هدايت و ديگرى در ضلالت است و هيچ يك مسئوليّت عمل ديگرى را نداريم ميفرمايد بگو ولى خداوند روز قيامت جمع ميكند ميان ما موحّدين و شما مشركين پس حكم ميفرمايد بحق ميان ما و شما و محقّ را ببهشت ميبرد و مبطل را بجهنّم و فصل خصومت ميكند ميان ما دو فرقه و او است فاصل خصومات و حاكم در امور و عالم بحقّ و باطل و اهل آن دو و استحقاقشان براى چه جزائى از نيك و بد و نيز براى وضوح بطلان دعوى آنها و بروز حال خدايانشان كه قابليّت پرستش و ستايش ندارند بگو بمن بنمايانيد ببينم اين مجسّمههائى را كه ملحق نموديد شما آنها را بخدا در استحقاق ستايش و پرستش كه شريكهائى براى او باشند بگمان شما كه آنها چه صفت كمالى دارند تا معلوم و واضح شود كه ندارند مانند كسيكه بكسيكه صنعت و كار بدى كرده ميگويد بده به بينم چه كار كردى تا معلوم شود كار خوبى نكرده و بعدا خداوند صريحا نفى فرموده شركت و استحقاق آنها را براى عبادت و بندگى و اثبات فرموده دو صفت موجب استحقاق را براى خود كه عزّت و توانائى و حكمت و درستكارى است با اشاره بآنكه نقطه مقابل آندو كه پستى و عجز و عدم قابليّت براى علم و حكمت است در آنها موجود است و نيز تصريح فرموده بعموم رسالت حضرت ختمى مرتبت يا رسالت آنحضرت براى عموم مردم بنابر آنكه كافّه صفت مفعول مطلق محذوف باشد يا حال از براى ناس يعنى نفرستاديم تو را مگر فرستادنى عام براى مردم يا مگر براى مردم عموما و در هر حال مراد واضح است و جاى ترديد نيست
جلد 4 صفحه 363
در حاليكه بشارت دهنده است ببهشت در صورت اطاعت و ترساننده است از جهنّم در صورت مخالفت ولى بيشتر مردم نميدانند رسالت عامّه تامّه آنحضرت را براى تأمّل ننمودن در آيات صدق و معجزات گذشته و باقيه او در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند عطا فرمود بمحمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم شرائع نوح و ابراهيم و موسى و عيسى عليهم السلام را و مبعوث فرمود او را عموما بر سفيد و سياه و جنّ و انس و به اين معنى روايات متعدّده از ائمه اطهار و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله وارد شده است و آنكه آنحضرت هم اداء رسالت خود را بهمه فرموده است و اخيرا نقل فرموده قول منكرين معاد را كه بطور استهزاء ميگفتند به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و اهل ايمان كه آنروز موعود كه خدا جمع ميكند ميان ما و شما چه وقت خواهد بود اگر راست ميگوئيد و فرموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم بآنها بفرمايد از براى شما ميعاد و وقت موعود آنروز معيّنى است در علم الهى كه هيچ مقدارى از زمان جلو و عقب براى شما نمىافتد و آنروز قيامت كبرى است كه بايد منتظر چنين روزى باشيد و استهزاء نكنيد كه در آنروز بجزاء اعمال و اقوالتان خواهيد رسيد و ساعت بمعناى پارهئى از زمان است نه يك بيست و چهارم شبانه روز كه در فارسى معمول شده است بآن ساعت ميگويند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل لَكُم مِيعادُ يَومٍ لا تَستَأخِرُونَ عَنهُ ساعَةً وَ لا تَستَقدِمُونَ (30)
بفرما به آنها که از براي شما وعدهگاهي است در روزي که نميتوانيد يك ساعت عقب بيندازيد يا پيش بيندازيد.
تنبيه: نظر به اينکه که از ابتداء خلقت جن و انس تمام افراد جن و انس در دفتر الهي و لوح محفوظ ثبت شده و در علم الهي گذشته و تقدير شده تا آخرين افراد جن و انس به عالم دنيا نيايند و حجت بر آنها تمام نشود و خوب و بد آنها تميز داده نشود قيامت بر پا نميشود چنانچه گذشت که روز قيامت يوم الجمع است بايد جميع افراد در آن روز مجتمع شوند و اينکه موضوع را نميتواند بشر درك كند لذا روز قيامت را نميتوان تعيين كرد، لذا ميفرمايد:
قُل لَكُم مِيعادُ يَومٍ که البته در موقع خود عملي خواهد شد آنا و فورا: وَ ما أَمرُ السّاعَةِ إِلّا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ (نحل آيه 77) بلكه مؤمن و كافر، خوب و بد، همان اول موت جزاء اعمال خود را مشاهده ميكند که فرمود:
«من مات قامت قيامته»
و موت نزديكتر به انسان است از هر چه تصور كني لذا ميفرمايد:
لا تَستَأخِرُونَ عَنهُ ساعَةً وَ لا تَستَقدِمُونَ.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 30)- ولی قرآن همواره از پاسخ صریح به این مطلب و تعیین زمان وقوع رستاخیز خودداری میکند و تأکید میکند این از اموری است که علم آن مخصوص خداست، و احدی جز او از آن آگاه نیست.
این آیه همین معنی را با عبارت دیگری بازگو کرده، میفرماید: «بگو: وعده شما روزی خواهد بود که نه ساعتی از آن تأخیر خواهید کرد، و نه ساعتی بر آن پیشی خواهید گرفت» (قُلْ لَکُمْ مِیعادُ یَوْمٍ لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ).
این مخفی ماندن تاریخ قیام قیامت- حتی بر شخص پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله- به خاطر آن است که خداوند میخواهد مردم یک نوع آزادی عمل توأم با حالت آماده باش دائمی داشته باشند، چرا که اگر تاریخ قیامت تعیین میشد هرگاه زمانش دور بود همه در غفلت و غرور و بیخبری فرو میرفتند، و هرگاه زمانش نزدیک بود ممکن بود آزادی عمل را از دست بدهند و اعمالشان جنبه اضطراری پیدا کند، و در هر دو صورت هدفهای تربیتی انسان عقیم میماند.
ج4، ص43
نکات آیه
۱ - پیامبر(ص)، مأمور پاسخ گویى به پرسش مشرکان درباره زمان وقوع قیامت (و یقولون متى هذا الوعد ... قل لکم میعاد یوم لاتستأخرون عنه ساعة)
۲ - مردم، اجل معینى دارند. (لکم میعاد یوم لاتستأخرون عنه ساعة و لاتستقدمون) مراد از «میعاد» - به قرینه آیه قبل - احتمال دارد زمان وقوع قیامت باشد. هم چنین احتمال دارد وقت تعیین شده براى مرگ هر انسانى باشد. برداشت یاد شده بنابر احتمال دوم است.
۳ - روز قیامت، روزى بس با عظمت و مهم (لکم میعاد یوم) تنوین «یوم» بر تعظیم دلالت دارد.
۴ - اجل تعیین شده مردم، نه لحظه اى قابل جلو انداختن است و نه قابل به تأخیر انداختن. (لکم میعاد یوم لاتستأخرون عنه ساعة و لاتستقدمون)
۵ - زمان وقوع قیامت، تغییر ناپذیر است. (قل لکم میعاد یوم لاتستأخرون عنه ساعة و لاتستقدمون)
۶ - زمان وقوع قیامت، براى هیچ کس روشن نیست. (یقولون متى هذا الوعد ... قل لکم میعاد یوم) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که خداوند، به سؤال درباره زمان وقوع پاسخ نداده و تنها به حتمى بودن وقوع آن بسنده کرده است.
۷ - مصلحت در پنهان ماندن زمان وقوع قیامت است. (و یقولون متى هذا الوعد ... قل لکم میعاد یوم) از این که خداوند به جاى پرداختن به جواب سؤال و روشن کردن وقت وقوع قیامت، تأکید مى کند که وقوع آن قطعى است و تقدیم و تأخیر ندارد، نکته یاد شده به دست مى آید.
موضوعات مرتبط
- اجل: اجل مسمى ۲; حتمیت اجل مسمى ۴
- انسان: اجل انسان ها ۲; جهل انسان ها ۶; مصالح انسان ۷
- قیامت: اختفاى قیامت ۶; اهمیت قیامت ۳; پاسخ شبهات قیامت ۱; حتمیت قیامت ۵; عظمت قیامت ۳; فلسفه اختفاى قیامت ۷; وقت قیامت ۱، ۵، ۶
- محمد(ص): رسالت محمد(ص) ۱
- مشرکان: شبهات مشرکان ۱
منابع