روایت:الکافی جلد ۲ ش ۵۹
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن علي بن الحكم عن سفيان بن السمط قال :
الکافی جلد ۲ ش ۵۸ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۶۰ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۴, ۸۳
از سفيان بن سمط گويد: مردى امام صادق (ع) را از اسلام و ايمان پرسيد و فرق ميان آنها و به او پاسخ نداد، باز پرسيد و به او پاسخ نداد و آن مرد در راه به امام صادق (ع) برخورد و نزديك به كوچ كردن بود، امام صادق به او فرمود: مثل اينكه كوچ كردنت نزديك است؟ گفت: آرى، فرمود: در خانه، مرا ديدار كن. به خدمت آن حضرت رسيد و از فرق ميان اسلام و ايمان پرسيد، فرمود: اسلام همان ظاهر وضعى است كه مردم مسلمان بر آنند: شهادت بر اينكه نيست شايسته پرستشى جز خدا يگانه است و شريك ندارد و اينكه محمد بنده و رسول او است و بر پا داشتن نماز و دادن زكاة و حج خانه خدا و روزه ماه رمضان، اين است اسلام، و فرمود: ايمان، معرفت اين امر است با اين وضع و اگر بدانها اقرار كند و اين امر (امامت) را نشناسد، مسلمان گمراهى است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۳۹
سفيان بن سبط گويد: مردى از امام صادق عليه السّلام پرسيد: ميان اسلام و ايمان چه فرقست؟ حضرت جوابش نفرمود، سپس سؤال كرد، باز جوابش نفرمود، آنگاه روزى در ميان راه بيكديگر برخوردند و كوچ كردن آن مرد نزديك شده بود، امام صادق عليه السّلام باو فرمود: گويا كوچ كردنت نزديك شده است، عرضكرد: آرى، فرمود: در خانه مرا ديدار كن. آن مرد بديدارش رفت و از آن حضرت فرق ميان اسلام و ايمان را پرسيد. حضرت فرمود: اسلام همين صورت ظاهرى است كه مردم دارند، يعنى شهادت دادن باينكه شايسته پرستشى جز خداى يگانه بىشريك نيست و اينكه محمد بنده و رسول اوست و گزاردن نماز و دادن زكاة و حج خانه كعبه و روزه ماه رمضان. اينست اسلام. أما ايمان معرفت اين امر (ولايت) است با اين (صورت ظاهرى كه بيان شد) پس اگر كسى بآنها اقرار كند و باين امر (ولايت) عارف نباشد، مسلمان است و گمراه.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۶۹
محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از على بن حكم، از سفيان بن سمط روايت كرده است كه گفت: مردى امام جعفر صادق عليه السلام را سؤال كرد از اسلام و ايمان، كه فرق ميان اين دو چيست؟ حضرت او را جواب نداد. بعد از آن، از حضرت سؤال نمود و باز او را جواب نفرمود؛ پس در كوچهاى به هم رسيدند، و نزديك شده بود كه آن مرد كوچ كند و از مدينه بيرون رود. حضرت صادق عليه السلام به آن مرد فرمود: «گويا رفتنت نزديك شد». عرض كرد: آرى. فرمود: «پس مرا در خانه ببين». بعد از آن، حضرت را ملاقات كرد، و او را از اسلام و ايمان سؤال كرد كه فرق ميان آنها چيست؟ فرمود: «اسلام همان چيز ظاهرى است كه مردم برآنند، و آن گواهى دادن است به اينكه خدايى نيست، مگر خدا، در حالى كه تنها است و او را شريكى نيست، و آنكه محمد بنده و رسول او است، و به پا داشتن نماز و دادن زكات و حجّ خانه كعبه و روزه ماه مبارك رمضان، و اسلام همين است». و فرمود: «ايمان، شناختن اين امر است (كه يعنى ولايت اهل بيت با آنچه مذكور شد)، پس اگر به اينها اقرار كند و اين امر را نشناسد، مسلمان باشد و گمراه خواهد بود».