روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۰۰۹
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن عبد العظيم بن عبد الله الحسني قال حدثني ابو جعفر ص قال سمعت ابي يقول سمعت ابي موسي بن جعفر ع يقول :
الکافی جلد ۲ ش ۱۰۰۸ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۰۱۰ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۱۵۵
از امام محمد تقى (ع)، كه شنيدم پدرم مىفرمود كه: شنيدم پدرم موسى بن جعفر مىفرمود كه: عمرو بن عبيد خدمت امام صادق (ع) رسيد، و چون سلام كرد و نشست، اين آيه را خواند (۳۲ سوره نجم): «آن كسانى كه كناره مىكنند از گناهان كبيره و از هرزگيها» سپس دم بست، پس امام صادق (ع) به او فرمود: چه تو را خاموش كرد؟ گفت: من مىخواهم گناهان كبيره را از روى قرآنِ خدا عز و جل بشناسم، امام فرمود: آرى، اى عمرو. ۱- بزرگترين گناهان كبيره: شرك به خدا است، خدا مىفرمايد (۷۲ سوره مائده): «هر كه به خدا شرك آورد خدا بهشت را بر او حرام كرده است». ۲- و پس از آن نوميدى از رحمت خدا است، زيرا خدا عز و جل مىفرمايد (۷۸ سوره يوسف): «به راستى كه نوميد نشود از رحمت خدا جز مردمى كه كافر باشند». ۳- و سپس ايمنى از مكر و عقوبت خداوند، زيرا خدا عز و جل مىفرمايد (۹۹ سوره اعراف): «ايمن نشود از مكر خدا جز مردمى زيانكار». ۴- و از آنها است عقوق و ناسپاسى حق پدر و مادر، زيرا خدا سبحانه، عاقّ را جبّار و شقى مقرر ساخته است (اشاره است به قول خدا تعالى در حكايت از عيسى ع (۳۲ سوره مريم): «و نيكى به مادرم و خدا مرا جبّار و شقى نساخته است». ۵- و قتل نفسى كه خدا او را محترم ساخته، جز به قانونِ حق الهى، زيرا خدا عز و جل مىفرمايد (۹۳ سوره نساء):
« [هر كس بكشد مؤمنى را عمداً] سزاى او دوزخ است و در آن جاويد بماند [و خدا بر او خشم كند و او را لعنت كند و براى او عذابى بزرگ فراهم سازد و ظاهر آيه اين است كه تعمّد در برابر خطا است كه در آيه قبل حكم آن را بيان كرده است]».
۶- و متّهم كردن زنِ پارسا به زنا، زيرا خدا عز و جل مىفرمايد (۲۳ سوره نور): « [به راستى آنها كه نسبت دهند زنانِ عفيف مؤمنه را به زنا] لعنت شوند در دنيا و آخرت و براى آنها است عذاب بزرگى». ۷- و خوردن مال يتيم، زيرا خدا عز و جل مىفرمايد (۱۰ سوره نساء): «آن كسانى كه مال يتيمان را به ناحق و از ستم مىخورند (مقصود: هر گونه تصرّف ناروا است) همانا شكمهاى خود را پر از آتش مىكنند و محققاً به دوزخ آتش مىگيرند و شعلهور مىشوند». ۸- و فرار از جبهه جهاد، زيرا خدا عز و جل مىفرمايد (۱۶ سوره انفال): «هر كه در روز نبرد، پشت بدانها (يعنى دشمنان اسلام) دهد جز براى اينكه به قصد تغيير وضع جنگ باشد يا براى پيوستن به دسته ديگر از جنگجويان اسلامى و كمك به آنها باشد محققاً به خشم خدا گرفتار شده و جاى او دوزخ است و چه بد سرانجامى است». ۹- و خوردن ربا، زيرا خدا عز و جل مىفرمايد (۲۷۷ سوره بقره): «آن كسانى كه مىخورند ربا را بر نمىخيزند جز چنانچه از جا برخيزد آن كسى كه شيطان او را با مس خود مخبط و ديوانه كرده است». ۱۰- و سحر و جادو، زيرا خدا عز و جل مىفرمايد (۱۰۲ سوره بقره): « [و پيروى كردند آنچه شياطين در ملك سليمان تلاوت مىكردند سليمان كفر نورزيد ولى شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر و جادو را آموختند و آنچه را كه بر آن دو فرشته به نام هاروت و ماروت نازل شد و به كسى نياموختند تا به او گفتند همانا ما آزمايش هستيم مبادا كافر شوى و از آنها آموختند آنچه را كه به وسيله آن ميان مرد و همسرش جدائى مىانداختند و آنها به احدى زيان رسان نبودند به وسيله آن جز به اذن خدا و مىآموختند آنچه را بدانها زيان مىزد و سودشان نمىداد] و به حقيقت دانستند هر آن كس كه خريدار سحر و جادو است در آخرت بهرهاى ندارد». ۱۱- زنا كردن است، زيرا خدا عز و جل مىفرمايد (۶۹ سوره فرقان): « [و آن كسانى كه نمىخوانند با خدا معبود ديگرى را و نمىكشند كسى را كه خدا حرام كرده جز به حق و زنا نمىكنند] و هر كه اين كار كند سزاى گناهِ خود بيند (۷۰) عذابش در قيامت دو چندان باشد و به خوارى در آن عذاب جاويدان بماند». ۱۲- سوگندِ دروغ در راه نابكارى و تبهكارى، زيرا خدا عز و جل فرمايد (۷۷ سوره آل عمران): «آنها كه بفروشند پيمان با خدا و سوگندهاى خود را به بهاى اندكى آنان را در سراى ديگر بهرهاى نيست». ۱۳- غلول، زيرا خدا عز و جل مىفرمايد (۱۶۱ سوره آل عمران): «هر كه از غنيمت دزدى كند روز قيامت او را با آنچه دزديده به عرصه محشر آورند». ۱۴- منع زكاةِ واجب، زيرا خدا عز و جل مىفرمايد (۳۵ سوره توبه): « [آيا كسانى كه گرويديد به راستى بسيارى از احبار (يهود) و رهبانان (نصارى) هر آينه مىخورند مال مردم را به مفت و باز مىدارند از راه خدا و آن كسانى كه گنج مىكنند طلا و نقره را و در راه خدا آن را خرج نمىكنند به آنها مژده عذابى دردناك بده (۳۶) روزى باشد كه آنها را در آتشِ دوزخ تافته كنند] و به آنها پيشانى و پهلو و پشت آنان را داغ كنند [و به آنها گويند اين است كه براى خود گنج كرديد پس بچشيد عذابى را كه خود براى خود گنج و آماده ساختيد». ۱۵ و ۱۶- گواهى به ناحق و كتمانِ گواهى به حق، زيرا خدا مىفرمايد (۲۸۳ سوره بقره): «هر كه كتمان كند آن گواهى را راستش اين است كه دلش گنهكار است». ۱۷- شرب خمر، زيرا خداوند از آن نهى كرده چنانچه از پرستش بتها نهى كرده. ۱۸ و ۱۹- ترك نماز عمداً يا ترك آنچه خدا فرض كرده است (براى نماز) زيرا رسول خدا (ص) فرمود: هر كه عمداً نماز را ترك كند، از تعهّد خدا و تعهّد رسول خدا (ص) بىزار است. ۲۰ و ۲۱- عهدشكنى و قطع رحم، زيرا خدا عز و جل مىفرمايد (۲۵ سوره رعد): « [آن كسانى كه پيمانِ خدا را پس از بستن آن مىشكنند و قطع رحم مىكنند آنچه خدا به وصل آن فرمان داده است و در زمين فساد مىكنند] آنانند كه براى آنها است لعنت و براى آنها است بدى خانه آخرت». گويد: عمرو از خانه امام (ع) بيرون آمد و شيون به گريه بلند داشت و مىگفت: هلاك است هر كه به رأى خود فتوى دهد و با شما در علم و فضل منازعه كند.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۳۸۹
عبد العظيم بن عبد اللَّه حسنى گويد: امام جواد صلوات اللَّه عليه فرمود: از پدرم شنيدم كه فرمود. از پدرم موسى بن جعفر عليهما السّلام شنيدم ميفرمود: عمرو بن عبيد نزد امام صادق عليه السّلام آمد چون سلام كرد و نشست اين آيه را خواند: «كسانى كه از گناهان كبيره و زشتكاريها دورى گزينند ۳۲ سوره ۵۳» سپس از سخن باز ايستاد. امام صادق عليه السّلام باو فرمود: چرا سكوت كردى؟ گفت: دوست دارم گناهان كبيره را از كتاب خداى عز و جل بدانم. فرمود: آرى، اى عمرو.
(۱) بزرگترين گناهان كبيره شرك بخداست كه خدا ميفرمايد: «كسى كه شرك بخدا آورد، خدا بهشت را بر او حرام كرده است، ۷۲ سوره ۵». (۲) و بعد از آن نوميدى از رحمت خداست، زيرا خداى عز و جل ميفرمايد: «كسى جز مردم كافر از رحمت خدا نوميد نشود ۷۸ سوره ۱۲». (۳) و پس از آن ايمنى از مكر (عذاب و مهلت) خداست، زيرا خداى عز و جل ميفرمايد: «كسى از مكر خدا ايمن نشود مگر مردم زيانكار ۹۹ سوره ۷». (۴) و از گناهان كبيره است. عقوق والدين، زيرا خداى سبحان عاق والدين را زور گوى با شقاوت مقرر فرموده (در آيه ۳۲ سوره ۱۹). (۵) قتل نفسى كه خدا آن را محترم دانسته مگر بحق (در مورد قصاص) زيرا خداى عز و جل ميفرمايد «كيفر او دوزخست و در آن جاودان باشد ... تا آخر آيه ۹۳ سوره ۴». (۶) متهم ساختن زن پاكدامن بزنا، زيرا خداى عز و جل ميفرمايد: «آنها در دنيا و آخرت لعنت شده و عذاب بزرگى دارند ۲۳ سوره ۲۴». (۷) خوردن مال يتيم، زيرا خداى عز و جل (در باره كيفر آنها) ميفرمايد: «آنها در شكمهاى خويش آتش فرو ميبرند و بآتشى افروخته درون ميشوند ۱۰ سوره ۴». (۸) فرار از جهاد، زيرا خداى عز و جل ميفرمايد: «و هر كه در آن روز از آنها پشت كند جز كسى كه براى جنگيدن منحرف شود يا سوى گروهى ديگر جاى گيرد، بغضب خدا برگشته و جايش جهنم است كه سرانجامى است بد، ۱۶ سوره ۸». (۹) ربا خوارى زيرا خداى عز و جل ميفرمايد: «كسانى كه ربا ميخورند مانند كسى كه شيطان بجنون آشفتهاش ميكند برخيزند (يعنى مانند ديوانگان و مستان از گور برخيزند) ۲۷۷ سوره ۲». (۱۰) سحر (جادو و چشمبندى) زيرا خداى عز و جل ميفرمايد: «محققا دانستند كه هر كس خريدار جادو شود، از آخرت بهرهئى نخواهد داشت، ۱۰۲ سوره ۲» (۱۱) زناكارى، زيرا خداى عز و جل ميفرمايد: «و هر كه چنين كند كيفر گناه خود بيند و در قيامت عذابش دو برابر شود و با خوارى در آنجا جاودان باشد، ۶۹ سوره ۲۵» (۱۲) سوگند دروغ براى تبهكارى (چون خوردن مال مردم) زيرا خداى عز و جل ميفرمايد: «كسانى كه پيمان با خدا و سوگندهاى خود را ببهائى اندك ميفروشند، در آخرت بهرهئى ندارند، ۷۷ سوره ۳» (۱۳) خيانت در غنيمت جنگى، زيرا خداى عز و جل ميفرمايد: «و هر كه در غنيمت خيانت كند روز قيامت با آنچه خيانت كرده بيايد ۱۶۱ سوره ۳». (۱۴) باز داشتن زكاة واجب، زيرا خداى عز و جل ميفرمايد: «با آنها (مال زكاة بازداشت شده) پيشانى و پشت و پهلوى آنها را داغ كنند ۳۶ سوره ۹». (۱۵) شهادت دروغ و نهان كردن شهادت، زيرا خداى عز و جل فرمايد: «هر كه شهادت را نهان كند، دلش گنهكار است ۲۸۳ سوره ۲» (نهان كردن شهادت عمل دلست و حرمت شهادت دروغ از اولويت استفاده مىشود). (۱۶) شرابخوارى، زيرا خداى عز و جل از آن نهى فرموده، مثل آنكه از پرستش بتها نهى فرموده است (در آيه شريفه إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ ... هر دو را بيك روش پليد و شيطانى معرفى كرده است). (۱۷) نماز يا واجب ديگر خدا را عمدا ترك كردن، زيرا رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
كسى كه نماز را عمدا ترك كند. از پيمان و تعهد خدا و رسولش بيزارى جسته است «۱» (۱۸) و (۱۹) پيمانشكنى و قطع رحم، زيرا خداى عز و جل فرمايد: (كسانى كه پيمان خدا را پس از استوار كردنش ميشكنند و آنچه را خدا بوصلش فرمان داده قطع ميكنند ...) ايشانند كه لعنت دارند تو خانه بد (در آخرت) ۲۵ سوره ۱۳» راوى گويد: عمرو از خدمت امام عليه السّلام بيرون رفت، در حالى كه شيون گريهاش بلند بود و ميگفت: هلاك شد كسى كه براى خود فتوى داد و در علم و فضل با شما مبارزه كرد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۶۸۳
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند، از احمد بن محمد بن خالد، از عبد العظيم بن عبداللَّه حسنى كه گفت: حديث كرد مرا امام محمد تقى عليه السلام و فرمود كه: «شنيدم از پدرم امام رضا عليه السلام كه مىفرمود: شنيدم از پدرم حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام كه مىفرمود: عمرو بن عبيد بر حضرت امام جعفر صادق عليه السلام داخل شد و چون سلام كرد و نشست، اين آيه را تلاوت كرد كه: «الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ» «۱». بعد از آن باز ايستاد و سكوت __________________________________________________
(۱). شورا، ۳۷.
كرد. حضرت صادق عليه السلام به او فرمود كه: چه چيز تو را ساكت كرد و باعث خاموشى تو شد؟ عرض كرد: دوست مىدارم كه گناهان كبيره را از كتاب خداى عز و جل بشناسم. فرمود: آرى، اى عمرو! بزرگترين گناهان كبيره، شرك آوردن به خدا است. خداى عز و جل مىفرمايد كه:
«مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ» «۱»؛ يعنى: «و هر كه به خدا شرك آورد، پس به حقيقت كه خدا بهشت را بر او حرام گردانيده».
و بعد از آن، نوميد شدن است از رحمت خدا؛ زيرا كه خداى عز و جل مىفرمايد كه: «إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ» «۲»؛ يعنى: «به درستى كه نوميد نمىشوند از رحمت و فضل خدا كه موجب راحت بنده است، مگر گروه كافران و ناگرويدگان به خدا». بعد از آن، ايمن بودن از مكر خدا؛ زيرا كه خداى عز و جل مىفرمايد: «فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ» «۳»؛ يعنى: «پس ايمن نمىشوند از مكر خدا (يعنى جزائى كه در خصوص مكر مىدهد)، مگر گروه زيانكاران». و از جمله آنها، عقوق پدر و مادر است: زيرا كه خداى- سبحانه و تعالى- عاق را (كه فرمان پدر يا مادر نمىبرد) گردنكش و بدبخت قرار داده «۴». و قتل نفسى است كه خدا كشتن آن را حرام گردانيده است، مگر به حق (كه تفسير آن مذكور شد)؛ زيرا كه خداى عز و جل مىفرمايد: «فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها» «۵»، (تا آخر آيه كه با ترجمه مذكور شد). و فحش گفتن به زن عفيفه؛ زيرا كه خداى عز و جل مىفرمايد: «لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ» «۶» (و تمام آيه با ترجمه گذشت). و خوردن مال يتيم؛ زيرا كه خداى عز و جل مىفرمايد كه: «إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً» «۷». __________________________________________________
(۱). مائده، ۷۲. (۲). يوسف، ۸۷. (۳). اعراف، ۹۹. (۴). چنان كه در سوره مريم [آيه ۳۲: «وَ بَرًّا بِوالِدَتِي وَ لَمْ أَكُنْ بِدُعائِكَ رَبِّ شَقِيًّا» از حضرت عيسى عليه السلام حكايت نموده، و قرار داد آن جناب [/ عقوق والدين را از كبائر]، به واسطه آن [چه از آيه] است كه تقرير [واشاره] فرموده [زيرا در آيه، برّ به والدين را با شقاوت در مقابل هم قرار داده است]. (مترجم) (۵). نساء، ۹۳. (۶). نور، ۲۳. (۷). نساء، ۱۰. آنان تنها آتش مىخورند و به دل فرو مىبرند و بزودى به دوزخ مىرسند.
و گريختن از ميان لشكر در جنگ جهاد؛ زيرا كه خداى عز و جل مىفرمايد كه: «وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ» «۱»؛ يعنى: «و هر كه بگرداند از ايشان در آن روز پشت خود را، مگر در حالى كه ميلكننده و برگردنده باشد از هر طرفى به طرفى ديگر، به جهت اصلاح صلاح براى كارزار، يا پناهجوينده باشد به سوى گروهى كه از مسلمانان باشند، مانند آنكه از ميمنه به ميسره رود يا به عكس، به حقيقت كه به آن، گرديده به خشمى بزرگ از خدا، و بازگشت او دوزخ است، و بد جاى بازگشتى است دوزخ». و خوردن ربا و سود؛ زيرا كه خداى عز و جل مىفرمايد كه: «الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ» «۲»؛ يعنى: «آنان كه مىخورند ربا را، برنمىخيزند از قبرهاى خود در وقت بعث و نشور، مگر چنان كه برمىخيزند آنكه تباه كند او را ديو فريبنده سركش، از جهت سودن». «۳» و سحر و جادو كردن؛ زيرا كه خداى عز و جل مىفرمايد كه: «وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ» «۴»؛ يعنى: «و هر آينه نيك دانستهاند- يعنى يهود- كه هر كه بخرد سحر را و بدل كند آن را به دين حق، بدين وجه كه آن را بياموزد و به آن عمل كند، نباشد او را در آخرت هيچ بهرهاى» «۵». و زنا كردن؛ زيرا كه خداى عز و جل مىفرمايد كه: «وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً* يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً» «۶»؛ يعنى: «و هر كه بكند آنچه را كه مذكور شد؛ يعنى زنا، (و بيشتر مفسّران به همه آنچه پيش گذشته، از شرك و قتل نفس و زنا تفسير كردهاند)؛ يعنى هر كه __________________________________________________
(۱). انفال، ۱۶. (۲). بقره، ۲۷۵. (۳). و مراد ديوانگى و صرع است، و زعم عرب اين بود كه چون جنّى مسّ آدمى نمايد، عقل او را زايل گرداند و دماغش را پريشان كند و او را صرع و ديوانگى پيدا شود، و حق- سبحانه و تعالى- بر وجهى كه متعارف ايشان باشد، اجراى كلام مىفرمايد. و ملخصّ سخن آن است كه خورندگان و گيرندگان ربا، در روز قيامت به شكل ديوانگان از قبور برخيزند، و اهل عرصات، ايشان را به آن نشان بشناسند. (مترجم) (۴). بقره، ۱۰۲. (۵). و گويند كه: مراد به خلاق، خلاص است؛ يعنى او را در آخرت خلاصى نباشد. (مترجم) (۶). بقره، ۶۸ و ۶۹.
اين كبائر را به عمل آورد، برسد و ببيند جزاى بدكارى را «۱» و دو چندان كرده شود از براى او عذاب در روز قيامت و جاويد باشد در آن عذاب، در حالتى كه خوار و بىمقدار و ذليل و بىاعتبار باشد». و سوگند دروغ نابكار، كه صاحب خود را در گناه فرو برد و در آن آثم و عاصى باشد؛ زيرا كه خداى عز و جل مىفرمايد كه: «الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلًا أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ» «۲»- كه ترجمه آن گذشت-. و خيانت كردن در غنيمت و دزدى از آن؛ زيرا كه خداى عز و جل مىفرمايد كه: «وَ مَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ» «۳»؛ يعنى: «و هر كه خيانت كند در غنائم، بيايد با آنچه خيانت كرده، و آن را كه دزديده بياورد» «۴». و ندادن زكات واجب؛ زيرا كه خداى عز و جل مىفرمايد كه: «فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ» «۵»؛ يعنى: «پس داغكرده مىشود به آن گنجها كه گذاشتهاند و زكات آنها را ندادهاند، پيشانىهاى ايشان و پهلوهاى ايشان و پشتهاى ايشان» (بعد از آنكه آتش دوزخ را بر آنها افروخته و به غايت گرم كرده باشند). و شهادت دادن دروغ و ناحق، و پوشيدن شهادت حق؛ زيرا كه خداى عز و جل مىفرمايد كه:
«وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ» «۶»؛ يعنى: «و هر كه بپوشد شهادت خود را، پس به درستى كه گناهكار است دل او» «۷».
و خوردن شراب؛ زيرا كه خداى عز و جل از آن نهى فرموده، چنان كه از پرستش بتان نهى نموده. و نماز نكردن از روى عمد، يا ترك چيزى از آنچه خدا واجب گردانيده، زيرا كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه: هر كه نماز را ترك كند از روى عمد، از ذمّه و زنهارى خدا و زنهارى __________________________________________________
(۱). و بعضى گفتهاند كه: اثام، چاهى است در دوزخ، كه اگر سنگى در آن اندازند، بعد از هفتاد سال به قعر آنرسد. (مترجم) (۲). آل عمران، ۷۷. (۳). آل عمران، ۱۶۱. (۴). يعنى همراه او باشد، كه قادر نباشد بر آنكه حاشا كند، يا بيايد با گناه آنچه خيانت كرده است در آن. (مترجم) (۵). توبه، ۳۵. (۶). بقره، ۲۸۳. (۷). چه، محلّ اراده پوشيدن آن، دل است، لهذا گناه را نسبت به آن داده. و در تفسير حضرت امام حسن عسكرى- صلوات اللَّه عليه- مذكور است كه: يعنى دلش كافر است. (مترجم)
رسول خدا صلى الله عليه و آله بيزار گرديده است. و شكستن عهد و پيمان (يعنى عهد با خدا و خلفاى او يا مطلقا). و قطع كردن رحم؛ زيرا كه خداى عز و جل مىفرمايد كه: «لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» «۱»؛ يعنى: از براى ايشان است لعنت و دورى از رحمت، و از براى ايشان است بدى خانه» (كه عبارت است از دوزخ، يا بدى عاقبت در دنيا و آخرت). راوى مىگويد كه: پس عمرو بن عبيد بيرون رفت و او را فرياد عظيمى بود از گريهاى كه مىكرد و مىگفت: هلاك شد، هر كه براى خويش سخن گفت و با شما در فضل و علم، منازعه و گفتگو كرد. __________________________________________________
(۱). رعد، ۲۵.