النحل ٢٧
کپی متن آیه |
---|
ثُمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُخْزِيهِمْ وَ يَقُولُ أَيْنَ شُرَکَائِيَ الَّذِينَ کُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَ السُّوءَ عَلَى الْکَافِرِينَ |
ترجمه
النحل ٢٦ | آیه ٢٧ | النحل ٢٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کُنتُمْ تُشَآقُّونَ»: جدال و دشمنی و جنگ و ستیز میکردید. «فِیهِمْ»: درباره ایشان. به خاطر عشق بدانان. «أُوتُواالْعِلْمَ»: عالمان و دانایان. مراد فرشتگان و مؤمنان به طور عام، و انبیاء به طور خاصّ است (نگا: نساء / ، نحل / ). «الْخِزْیَ»: خواری. رسوائی. «السُّوءَ»: بدی. مراد عذاب است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۲ - ۴۰ سوره نحل
- اعتقاد به معاد، لازمۀ توحيد كامل است
- بيان اين كه گمراه كنندگان، همانند بار گناهان ناشى از اضلال شان را بر دوش مى كشند
- چگونگى تعدد «وزر» و «عذاب»، در ازای عمل واحد
- برداشت هاى نادرست از آيه «لِيَحمِلُوا أوزَارَهُم كَامِلَةً يَومَ القِيَامَة»
- مقصود از كسانى كه علم داده شده اند، در آيه شریفه
- مقصود از طيب بودن «متقين»، در حال توفّى و مرگ
- توجیه تعلق مشيت خداوند، به امر عدمى، در آيه شریفه
- تقرير و تبيين استدلال مشركان، براى بت پرستى خود
- پاسخ به دليل مشركان: تنها وظيفه پيامبران، «بلاغ مُبين» است
- تقسيم امت ها، به دو طایفه هدايت يافته و گمراه
- توضيح اين كه «ضلالت»، امر عدمى است و نمى توان گفت خدا آن را ايجاد كرده است
- تسليت و دلدارى به رسول خدا «ص»: نسبت به هدايت مشركان، حريص مباش
- تفسير آيه توسط جبريون و مفوضه، در جهت اثبات مذهب خود
- مشرکان در قيامت، اصلا ياور و ناصری ندارند
- رفع اختلاف در باره دین حق، يكى از معرّفات روز قيامت است
- اشاره به تعابير مختلف از ايجاد خداى تعالى، به: «قول»، «كلمه»، «امر»، «اراده» و «قضاى خدا»
- بحث روايتى: (رواياتى در باره برخی از آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ وَ يَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَ السُّوءَ عَلَى الْكافِرِينَ «27»
(به علاوه) خداوند در روز قيامت آنان را خوار و رسوا خواهد ساخت و مىگويد: شريكان من كه درباره آنها (با پيامبر و مؤمنان) ستيزه و مخالفت مىكرديد، كجا هستند؟ (در اين هنگام) دانشمندان گويند: همانا امروز، ذلت و رسوايى بر كافران است.
نکته ها
در فرهنگ قرآن، علم و جهل معنايى گستردهتر از دانستن و ندانستن دارد. عالم كسى است كه انديشه و عمل او بر اساس حقّ و حقيقت باشد، گرچه قدرت خواندن و نوشتن هم نداشته باشد و جاهل كسى است كه فكر و عمل او بر باطل باشد، گرچه همهى علوم را نيز بداند.
قرآن، انديشهى شرك و بتپرستى را نشانهى جهل مىداند، چنانكه ريشهى عمل زشتِ قوم لوط را جهل مىشمرد.
در اين آيه نيز، «أُوتُوا الْعِلْمَ» كسانى هستند كه در برابر كفر و شرك، قرار گرفتهاند، يعنى علم واقعى، انسان را به توحيد و ايمان مىرساند.
پیام ها
1- كيفر اصلىِ مجرمان، در قيامت است و هلاكت در دنيا مقدّمهاى براى آن مىباشد. «ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ»
جلد 4 - صفحه 511
2- آنان كه در دنيا مؤمنان را خوار مىشمردند، در قيامت خوار مىشوند. «يُخْزِيهِمْ»
3- به دنبال هر كس بروى، بايد در قيامت جوابگو باشى. «أَيْنَ شُرَكائِيَ»
4- در دادگاه قيامت، مشركان حرفى براى گفتن ندارند. «أَيْنَ شُرَكائِيَ»
5- علم واقعى كه موجب ايمان و عمل مىشود، هديهاى الهى است. «أُوتُوا الْعِلْمَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ وَ يَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَ السُّوءَ عَلَى الْكافِرِينَ «27»
ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ: پس روز قيامت رسوا و خوار گرداند ايشان را، يا عذاب فرمايد آنها را به آتش جهنم، چنانچه در دنيا معذب شدند. وَ يَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ: و خطاب فرمايد در آن روز كجايند شريكان من، يعنى آنهائى كه گمان مىبردند شركاء منند. الَّذِينَ كُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ: شريكانى كه بوديد شما كه از روى ستيزه مخالفت مىكرديد با پيغمبر و مؤمنان در شأن ايشان.
قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ: گويند آنان كه داده شدهاند علم را، يعنى اهل علم از انبياء و ملائكه يا دانايانى كه مردم را به توحيد مىخواندند، گويند: إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَ السُّوءَ: بدرستى كه خوارى و رسوائى در اين روز و بدى عذاب، عَلَى الْكافِرِينَ: بر كافران است. فايده اين قول علما، اظهار شماتت و زيادتى اهانت باشد براى مخالفان و معاندان خدا و رسول، و حكايت آن براى لطف است نسبت به شنوندگان در دنيا تا طرفيت ننمايند با خدا و رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه عاقبتش وخيم، و مستوجب عذاب اليم خواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «24» لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ «25» قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْيانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ أَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ «26» ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ وَ يَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَ السُّوءَ عَلَى الْكافِرِينَ «27» الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ بَلى إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «28»
فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ «29»
ترجمه
و چون گفته شود بآنها چه چيز نازل كرد پروردگار شما گويند افسانههاى پيشينيان
تا بردارند بارهاى گناهشان را بتمامى روز قيامت و پارهاى از گناهان آنانكه گمراه ميكنند آنها را از بىدانشى آگاه باشيد بد است آنچه بدوش بر ميدارند
بتحقيق مكر كردند آنانكه بودند پيش از آنها پس آمد فرمان خدا بناى آنها را از پايهها پس فرود آمد بر آنها سقف از بالاسرشان و آمد آنها را عذاب از آنجا كه نميدانستند
پس روز قيامت خوار ميكند آنها را و ميگويد كجايند انبازان من كه بوديد ستيزه ميكرديد در آنها گويند آنانكه داده شدند دانش را همانا خوارى امروز و بدى براى كافران است
آنانكه قبض روح ميكنند آنها را ملائكه با آنكه ستم كارانند بخودهاشان پس آورند پيش تسليم را كه نبوديم ما آنكه بجا آوريم هيچ بدى را آرى همانا خدا دانا است بآنچه بوديد كه بجا مىآورديد
پس در آئيد از درهاى جهنّم جاودانيان در آن پس هر آينه بد است آرامگاه تكبّر كنندگان..
جلد 3 صفحه 280
تفسير
- وقتى مردمان منصف آيات قرآن را از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مسلمانان ميشنيدند و تعجّب ميكردند از طرز و اسلوب و فصاحت و بلاغت آن و بكفّار قريش ميگفتند اين چه كلامى است كه پروردگار شما نازل فرموده و از عهده بشر آوردن مانند آن خارج است آنها در جواب از روى تكبّر و عناد ميگفتند سخنان پريشان و افسانههاى پيشينيان مانند اسكندر نامه و رستم نامه است و اين سخن براى آنها نتيجهاى نداشت جز آنكه علاوه بر بار گناهان خودشان كه بايد بدوش بكشند بدون نقص در روز قيامت قسمتى از گناهان كسانى را هم كه براى نادانيشان باين سخن آنها گمراه شدند بايد بدوش بكشند چون عقلا و شرعا كسانيكه سبب معصيت و گمراهى ديگران شوند با آنها در گناه شريكند به اين معنى كه بمقدار گناه عملى كه از معصيت كار صادر شده در نامه عمل كسانيكه سبب معصيت شدهاند ثبت خواهد شد بدون آنكه از گناه صاحب معصيت كم شود و همچنين است حال كسانيكه موجب شدند كه عمل خيرى از كسانى صادر شود آنها هم شريكند با اينها بدون آنكه چيزى از ثواب آن عمل خير براى عاملش كم شود و به اين معنى رواياتى در مجمع و غيره از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل شده است و اين در صورتى است كه گمراه شدگان تقصير نموده باشند در طلب علم و بدون دقت و نظر و تحقيق قول گمراه كنندگان را قبول كرده باشند به بىدانشى و الا معذورند ولى كسانيكه جد و جهد نمايند در طلب حقّ خداوند راه هدايت را بآنها ارائه خواهد داد پس اگر بضلالت باقى بمانند معلوم است كه در طلب كوتاهى نمودهاند اين حال گناهانى است كه از گمراه شدگان باغواء گمراه كنندگان سر ميزند و اما گناهانى كه از آنها بدون اين سبب سر ميزند مربوط باينها نيست بلكه مخصوص بخودشان است و بلحاظ اين نكته كلمه من تبعيضيه ذكر شده است و البته گناهى را كه سايرين لذتش را بردهاند شخص بدوش بكشد بد بارى است كه بدوش كشيده و در بعضى روايات حاملان بار گناه بكسانيكه غصب خلافت امير المؤمنين عليه السّلام را نمودند و گمراه شدگان باتباع آنها تفسير شده است و هر خون ناحقّ و فتنه و فساد و غضب فرج و مالى كه محقّق شود گناهش را براى آن دو نفر اثبات فرمودهاند بدون آنكه از گناه اهل عالم چيزى كم شود و كسانيكه با خدا و پيغمبرانش مكر و حيله نمودند
جلد 3 صفحه 281
از اقوام سابقه خداوند همان نقشهاى را كه كشيده بودند بخدعه در مقابل دعوت انبياء مانند بنائى كه از پى و بن كنده شود بر سر آنها خراب فرمود و در نتيجه همان نقشه كشى و مكر و خدعه ذليل و خوار و هلاك شدند كه بهيچ وجه احتمال نميدادند و تصوّر نميكردند كه از اين راه معذّب شوند علاوه بر اين روز قيامت خوار و ذليل و رسوا فرمايد خداوند آنها را و ميفرمايد كجايند بتهائيكه شريك من قرار داده بوديد و با اهل ايمان و پيغمبران من بر سر آنها مخالفت و منازعت و مخاصمت مينموديد و انبياء و ائمه و علماء كه داعيان بتوحيد بودند براى شماتت و مزيد اهانت آنها ميگويند امروز روز رسوائى و ذلت و خوارى و عذاب اين كافران است كه بحال كفر و ظلم بنفس از دنيا رفتند و ملائكه عذاب از اعوان ملك الموت آنها را قبض روح نمودند به اين كه خودشان را بدست خودشان مستحق عذاب دائم نموده بودند پس آنها از در تسليم و انقياد بيرون آيند و از نهايت وحشت منكر شوند اعمال بد خودشان را ولى ديگر فائده ندارد جواب از طرف داعيان بتوحيد ميرسد بآنها بلى دروغ ميگوئيد خدا ميداند كه چه كارهاى بدى ميكرديد از بت پرستى و تكذيب انبياء و ائمه هدى و بمجازات خواهيد رسيد پس وارد شويد هر دستهاى از درى از درهاى جهنّم كه مخصوص بآن دسته است براى اقامت دائمى و بد است آرامگاه كسانيكه تكبّر نمودند از قبول اوامر انبياء و ائمه و علماء كه داعيان الى اللّه بودند در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه فرمود هر كس براى خود برترى بر ديگرى بيند او از متكبّران است شخصى عرض كرد كسى ديگرى را مشغول بگناهى بيند و خود را برتر از او داند براى آنكه از آن گناه محفوظ مانده فرمود هيهات هيهات شايد خداوند آن گناهكار را آمرزيد و او تكليفش معلوم نشد و موقوف بحساب گرديد چنانچه سحره در قصّه حضرت موسى فورا آمرزيده شدند و ساير اهل ايمان تعيين تكليفشان موقوف بحساب بود.
جلد 3 صفحه 282
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ثُمَّ يَومَ القِيامَةِ يُخزِيهِم وَ يَقُولُ أَينَ شُرَكائِيَ الَّذِينَ كُنتُم تُشَاقُّونَ فِيهِم قالَ الَّذِينَ أُوتُوا العِلمَ إِنَّ الخِزيَ اليَومَ وَ السُّوءَ عَلَي الكافِرِينَ «27»
پس از بلاها و عقوبات دنيوي و عالم برزخ روز قيامت خداوند مفتضح و رسوا ميكند علي روس الاشهاد و بآنها ميفرمايد: كجا هستند آنهايي که شما شريك من قرار داديد در عبادت و با انبياء و مؤمنين دشمني و مخالفت ميكرديد درباره آنها ميگويند كساني که بآنها علم داده شده بود محققا رسوايي و خفت امروز و عذاب بد بر كافرين است (ثم يوم القيمة) عطف بر آيه سابقه است براي دفع توهم که خيال نكنند که بهمين بلاهاي دنيوي و هلاكت ديگر گرفتاري ندارند بدانند که عذابهاي اخروي بمراتب سختتر و شديدتر است که يكي از آنها رسوايي روز قيامت است (يخزيهم) خداوند آنها را مفتضح و رسوا ميكند چون روز قيامت يَومَ تُبلَي السَّرائِرُ سوره طارق آيه 9 است باطن هر كسي ظاهر ميشود كافر كفرش مشرك شركش منافق نفاقش فاسق فسقش متكبّر كبرش و غير اينها تمام ظاهر ميشود، و همين اسباب خجلت و رسوايي و خفت و ذلت است وَ يَقُولُ أَينَ شُرَكائِيَ عقوبت دوم اينكه از آنها سؤال ميفرمايد: كجا هستند كساني که و اصنامي که شريك من قرار داده بوديد و ميگفتيد: هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِندَ اللّهِ يونس آيه 18 كجايند بيايند و شما را از اينکه ذلت و عذاب نجات دهند الَّذِينَ كُنتُم تُشَاقُّونَ فِيهِم آن قدر سنگ آنها را بسينه ميزديد و جان و مال خود را در راه آنها صرف ميكرديد و با اهل حق جنگ و جدال
جلد 12 - صفحه 110
و دشمني و ظلم و اذيت ميكرديد.
قالَ الَّذِينَ أُوتُوا العِلمَ که ملائكه و انبياء و مؤمنين هستند که معرفت بتوحيد و عقائد حقه و بخصوصيات قيامت داشتند إِنَّ الخِزيَ اليَومَ محققا خفت و ذلت و رسوايي امروز (و السوء) که عذابهاي سخت است مخصوص است. عَلَي الكافِرِينَ.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 27)- آنچه گفته شد عذاب دنیای آنان است ولی مجازاتشان به همین جا پایان نمیگیرد، بلکه «بعد از این در روز رستاخیز خدا آنها را رسوا میسازد» (ثُمَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُخْزِیهِمْ).
و آنها را مورد سؤال قرار میدهد و میگوید: «شریکانی که شما برای من ساختید (و به آنها عشق میورزیدید) و به خاطر آنها با دیگران دشمنی میکردید،
ج2، ص563
کجا هستند؟ (وَ یَقُولُ أَیْنَ شُرَکائِیَ الَّذِینَ کُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِیهِمْ).
در اینجا آنها پاسخی برای این سؤال مسلما ندارند ولی: «کسانی که به آنها علم داده شده (زبان به سخن میگشایند و) میگویند: شرمندگی و رسوایی و بدبختی، امروز بر کافران است» (قالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْیَ الْیَوْمَ وَ السُّوءَ عَلَی الْکافِرِینَ). و این خود یک نوع مجازات و کیفر روانی برای آنهاست.
نکات آیه
۱- خداوند، مشرکان توطئه گر علیه دین را علاوه بر عذاب دنیوى، در قیامت به صورت تحقیرآمیزى خوار خواهد ساخت. (قد مکر الذین من قبلهم ... و أتهم العذاب ... ثمّ یوم القیمة یخزیهم و یقول أین شرکاءى) «خزى» در لغت به معناى شکست و ذلت است. این حالت گاهى از ناحیه خود شخص عارض مى شود و گاهى از سوى دیگرى. در صورتى که از سوى دیگرى باشد، همراه با خفت و تحقیر است.
۲- مشرکان، به خاطر عقیده شرک آلود خود، در قیامت مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. (ثمّ یوم القیمة ... و یقول أین شرکاءى)
۳- خداوند، خود بازخواست کننده مشرکان در قیامت (و یقول أین شرکاءى)
۴- مشرکان، معتقد به خدایان متعدد در کنار خداى یکتا (و یقول أین شرکاءى) جمع آورده شدن «شرکاء» حکایت از تعدد آن دارد و اضافه شدن آن به ضمیر متکلم، حاکى از عقیده آنان به وجود خدا همراه با سایر خدایان مى باشد.
۵- مشرکان، از معبودهاى ادعایى خویش به سختى دفاع کرده و با یکتاپرستان درباره آنها به منازعه مى پرداختند. (أین شرکاءى الذین کنتم تشقّون فیهم) «تشاقّون» (از مصدر شقاق) به معناى مخالفت است به گونه اى که شخصى در یک طرف و شخص دیگرى در طرف دیگر باشد. فعل «تشاقّون» از باب مفاعله است که براى فعلهاى دو جانبه استفاده مى شود و به قرینه مقام طرف درگیر با مشرکان، کسانى اند که معتقد به خداى واحد بودند و از آنها به موحدان تعبیر شده است.
۶- خصومت مشرکان با یکتاپرستان به خاطر اعتقاد شرک آلودشان، جریانى مستمر بوده است. (أین شرکاءى الذین کنتم تشقّون فیهم) ترکیب فعل «کنتم» و «تشاقّون» مفید ماضى استمرارى و مشعر به معناى یاد شده است.
۷- مشرکان در قیامت، جوابى در برابر بازخواست خداوند نخواهند داشت. (أین شرکاءى الذین کنتم تشقّون فیهم قال الذین أُوتوا العلم) از اینکه در آیه به جاى پرداختن به جواب مشرکان، سخن اشخاص دیگرى را به میان آورده است، به دست مى آید که مشرکان در برابر مؤاخذه خداوند جوابى براى گفتن نخواهند داشت.
۸- در قیامت، پوچى و بطلان خدایان مشرکان برملا مى شود. (یقول أین شرکاءى الذین کنتم تشقّون فیهم) از اینکه خداوند در قیامت در مؤاخذه مشرکان، از آنها مى پرسد: خدایان ادعایى تان کجاست؟ و آنان جوابى نمى دهند، حکایت از آشکار شدن پوچى معبودهاى مشرکان مى کند.
۹- بازخواست مشرکان در قیامت درباره خدایان ادعایى شان، نمودى از خوارى و ذلت اخروى آنان است. (ثمّ یوم القیمة یخزیهم و یقول أین شرکاءى الذین کنتم تشقّون فیهم) «واو» در «و یقول» عاطفه است و مى تواند عطف تفسیرى باشد. بنابراین «مورد مؤاخذه قرار گرفتن مشرکان» نمودى از ذلت و تحقیر آنان است.
۱۰- برخورداران از علم در روز قیامت، ذلت کافران را در آن روز، به آنان اعلام خواهند نمود. (قال الذین أُوتوا العلم إن الخزى الیوم و السوء على الکفرین)
۱۱- محاکمه مشرکان در قیامت، با حضور عالمان انجام مى شود. (و یقول أین شرکاءى ... قال الذین أُوتوا العلم)
۱۲- برخورداران از علوم اعطایى خداوند، بینشى پسندیده و مقامى والا دارند. (قال الذین أُوتوا العلم إن الخزى الیوم و السوء على الکفرین)
۱۳- آزاد و بدون مانع بودن سخن گفتن براى برخى از افراد در قیامت (ثمّ یوم القیمة ... قال الذین أُوتوا العلم)
۱۴- قیامت، روزى سخت و خوار کننده است. (إن الخزى الیوم و السوء على الکفرین)
۱۵- مشرکانى که قرآن را اسطوره مى خوانند و کسانى که علیه دین الهى توطئه مى کنند، با علماى دین برخورد تحقیرآمیز و خوار کننده دارند. و إذا قیل لهم ماذا أنزل ربّکم قالوا أسطیر الأولین ... قد مکر الذین من قبلهم ... ثمّ یوم القیمة یخزیهم ... قال الذین أُوتوا العلم إن الخزى الیوم و السوء على الکفرین حضور عالمان در قیامت هنگام مؤاخذه مشرکان و اعلام این نکته از آنان که: خوارى و بدى روز قیامت براى کافران است، مى تواند حکایت کننده این نکته باشد که: آنان در دنیا، مورد برخورد اهانت آمیز افراد یاد شده قرار گرفته بوده اند. لازم به ذکر است که مراد از «أُوتوا العلم» به تناسب موضوع (قرآن و تعالیم ادیان آسمانى)، مى تواند علماى دین باشد.
۱۶- مشرکانى که آیات قرآن را اسطوره مى خوانند، و نیز کسانى که علیه دین خدا توطئه مى کنند، در زمره کافرانند. (و إذا قیل لهم ماذا أنزل ربّکم قالوا أسطیر الأولین ... قد مکر الذین من قبلهم ... ثمّ یوم القیمة یخزیهم ... إن الخزى الیوم و السوء على الکفرین)
موضوعات مرتبط
- خدا: عذابهاى خدا ۱; نقش خدا ۳
- دین: تحقیر اخروى دشمنان دین ۱; ذلت اخروى دشمنان دین ۱; روش برخورد دشمنان دین ۱۵; عذاب دنیوى دشمنان دین ۱; کفر دشمنان دین ۱۶
- شرک: آثار شرک ۲، ۶
- علما: بینش علما ۱۲; علما در قیامت ۱۰; علما و کافران ۱۰; مقامات علما ۱۲; نقش اخروى علما ۱۱ علمای دین تحقیر علماى دین ۱۵; دشمنان علماى دین ۱۵
- قرآن: روش برخورد مفتریان به قرآن ۱۵; کفر مفتریان به قرآن ۱۶
- قیامت: آزادى بیان در قیامت ۱۳; ذلت در قیامت ۱۴; سختى قیامت ۱۴; ظهور حقایق در قیامت ۸; مؤاخذه در قیامت ۲، ۳; ویژگیهاى قیامت ۱۴
- کافران ۱۶: ذلت اخروى کافران ۱۶ ۱۰; کافران ۱۶ در قیامت ۱۰
- مشرکان: تحقیر اخروى مشرکان ۱; تعدد معبودان مشرکان ۴; دشمنى مشرکان ۶; ذلت اخروى مشرکان ۱، ۹; روش برخورد مشرکان ۱۵; عذاب دنیوى مشرکان ۱; عقیده مشرکان ۴; کفر مشرکان ۱۶; مشرکان در قیامت ۷; مشرکان و معبودان باطل ۵; مؤاخذه اخروى مشرکان ۲، ۳، ۷، ۹، ۱۱; منازعه مشرکان با موحدان ۵
- معبودان باطل: پوچى معبودان باطل ۸; حمایت از معبودان باطل ۵
- موحدان: دشمنان موحدان ۶
منابع