الممتحنة ١٢
کپی متن آیه |
---|
يَا أَيُّهَا النَّبِيُ إِذَا جَاءَکَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَکَ عَلَى أَنْ لاَ يُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لاَ يَسْرِقْنَ وَ لاَ يَزْنِينَ وَ لاَ يَقْتُلْنَ أَوْلاَدَهُنَ وَ لاَ يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَ وَ أَرْجُلِهِنَ وَ لاَ يَعْصِينَکَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَ اللَّهَ إِنَ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ |
ترجمه
الممتحنة ١١ | آیه ١٢ | الممتحنة ١٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَ لا یَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ»: مراد زندهبگور کردن فرزندان، کشتن جنین در شکم، کشتن اولاد از ترس فقر و تنگدستی.و ... «بُهْتَانٍ»: در اینجا مراد فرزندی است که زن ادعاء کند که او از شوهرش میباشد و در حقیقت متعلق بدو نباشد. تهمت زنا. «بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ»: کنایه از این است که زن ادعاء کند که چنین فرزندی زاده او است و متعلق به شوهرش میباشد. چرا که فرزند در شکم حمل میگردد و شکم میان دو دست بوده و همچنین فرزند از میان دو پا، پای به دنیا میگذارد (نگا: المصحف المیسر، قاسمی). اصلاً دست و پا کنایه از خود شخص است. در این صورت معنی چنین نیز خواهد بود: از پیش خود تهمت زنا به کسی ندهند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محمد بن یعقوب کلینى بعد از سه واسطه از ابان بن تغلب و او از امام صادق علیهالسلام نقل نماید وقتى که رسول خدا صلى الله علیه و آله مکه را فتح نمود. مردان با او بیعت کردند وقتى که زنان خواستند با او بیعت نمایند این آیه نازل گردید.[۱]
زبیر بن عوام گوید: وقتى که این آیه نازل گردید، پیامبر زنان را براى بیعت کردن خواند و نخستین زنى که با او بیعت نمود؛ فاطمه بنت اسد مادر امیرالمومنین على علیهالسلام بوده است.[۲]
امام صادق علیهالسلام فرماید: فاطمه بنت اسد نخستین زنى بود که با رسول خدا صلی الله علیه و آله از مکه به سوى مدینه مهاجرت نمود و در جنگ بدر نیز حاضر بود و بعد از بعثت یازدهمین زنى بود که مسلمان شده بود و در روحا مدفون گردید.[۳]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ عَلى أَنْ لا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لا يَسْرِقْنَ وَ لا يَزْنِينَ وَ لا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَ لا يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبايِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «12»
اى پيامبر! هنگامى كه زنان با ايمان نزد تو آمدند تا با تو بيعت كنند كه چيزى را شريك خدا نگيرند و دزدى نكنند و مرتكب زنا نشوند و فرزندانِ خود را نكشند و در ميان دست و پاى خود، مرتكب هيچ گونه نسبت
جلد 9 - صفحه 593
ناروايى نشوند (و فرزندى را به ديگرى به ناحق نسبت ندهند) و در هيچ كار خيرى تو را نافرمانى نكنند، پس با آنان بيعت كن و براى آنان از خداوند آمرزش بخواه كه خداوند آمرزنده و مهربان است.
نکته ها
در روز فتح مكه، هنگامى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله روى كوه صفا از مردان بيعت گرفت، زنان نيز نزد حضرت آمدند تا بيعت كنند، اين آيه نازل شد و چگونگى بيعت را شرح داد.
بيعت پيامبر با زنان، اين گونه بود كه حضرت دست مباركشان را در ظرف آبى قرار دادند و سپس به زنان فرمود: براى بيعت كردن دست خود را در آب فرو بردند. «ادخلن ايديكن فى هذه الماء فهى البيعة» «1»
شروطى كه در اين آيه نام برده شده، از اصول اعتقادى و اخلاقى است كه زن و مرد، هر دو بايد مراعات نمايند.
پیام ها
1- زن، موجودى مستقل، با اراده، انتخابگر و داراى شخصيّت حقيقى و حقوقى مستقل است، تا آنجا كه در صدر اسلام، زنان مستقيماً با پيامبر اسلام گفتگو و اظهار نظر مىكردند. يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ ...
2- برخورد رهبر اسلامى نسبت به زن و مرد تفاوتى ندارد و در دسترس همه است. «جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ»
3- دين از سياست جدا نيست. «الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ» (بيعت، امرى سياسى است.)
4- گرايش به كثرتِ آمار مسلمانان، شما را از ارزشها غافل نكند و هر كس را نپذيريد. يُبايِعْنَكَ عَلى أَنْ لا يُشْرِكْنَ ...
5- امنيّت از موضوعات مورد توجّه نظام اسلامى است؛
هم امنيّت مالى و اقتصادى، «لا يَسْرِقْنَ»
«1». تفاسير مجمع البيان و نورالثقلين.
جلد 9 - صفحه 594
هم امنيّت خانوادگى، «لا يَزْنِينَ»
هم امنيّت جانى، «لا يَقْتُلْنَ»
هم امنيّت حيثيّتى و عِرضى، «لا يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ»
و هم امنيّت سياسى، اجتماعى. «لا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ»
6- اصلاح عقايد، بر اصلاح رفتار مقدّم است. (ابتدا «لا يُشْرِكْنَ»، سپس موضوعات ديگر)
7- ايمان به تنهايى كافى نيست، تعهد و بيعت بر عمل و اطاعت از رهبر جامعه اسلامى لازم است. الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ عَلى ...
8- سلامتِ زن از مفاسد، زمينه سلامت جامعه است. لا يُشْرِكْنَ ...
9- شرك به هيچ وجه قابل قبول نيست. (كلمه «شَيْئاً» در كنار «لا يُشْرِكْنَ» نشان آن است كه حتّى ذرّهاى از آن قابل اغماض نيست)
10- در نهى از منكر، با تمام مظاهر منكر مبارزه كنيد، اعتقادى «لا يُشْرِكْنَ»، اقتصادى «لا يَسْرِقْنَ»، جنسى «لا يَزْنِينَ»، خانوادگى «لا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ»، اجتماعى. «لا يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ»
11- حفظ آبروى مردم مهم است و ذرّهاى نبايد خدشه دار شود. «لا يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ»
12- در نظام اسلامى، رهبرى محور است و تمام مردم بايد مطيع او باشند.
«لا يَعْصِينَكَ» (به جاى «لا يعصين الله»)
13- اگر منكرات نباشد پيمودن راه معروف آسان است. (منكرات به صورت جدا جدا آمده، ولى معروف در يك جمله آمده است.) «لا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ»
14- زنان در مسايل عقيدتى، اجتماعى، اخلاقى و سياسى در كنار مردان هستند و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در پرتو وحى با آنان رفتار عادلانه داشت. «فَبايِعْهُنَّ»
15- شرايط بيعت، بايد شفّاف و متناسب با آسيب پذيرى بيعت كنندگان باشد.
(مسئله سرقت، زنا، فرزند كشى، تهمت در خانوادههاى جاهليّت رواج بيشترى داشت). يُبايِعْنَكَ عَلى أَنْ ... فَبايِعْهُنَ
جلد 9 - صفحه 595
16- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مأمور به دعا و استغفار براى كسانى است كه با او بيعت نمايند. «وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ»
17- توسّل به اولياى خدا جايز و دعاى آنان مستجاب است وگرنه خداوند فرمان دعا صادر نمىكرد. «وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ»
18- گرچه اسلام آوردن، كارهاى دوران كفر را مىپوشاند و محو مىكند ولى باز هم به دعاى پيامبر نياز است. «وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ»
19- سوابق بد مردم، مانع دعا به آنان نشود. «اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ»
20- رحمت و مغفرت خداوند پشتوانه استجابت دعاهاست. وَ اسْتَغْفِرْ ... إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ عَلى أَنْ لا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لا يَسْرِقْنَ وَ لا يَزْنِينَ وَ لا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَ لا يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبايِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «12»
شأن نزول: در روز فتح مكه، چون حضرت به كوه صفا و مروه برآمد، با رجال مكه بر اسلام و جهاد بيعت نمود. زنان ايشان در پيروى بيعت ميل كردند، حق تعالى طريق بيعت و شرايط آن را به حبيب خود بيان فرمود:
يا أَيُّهَا النَّبِيُ: اى پيغمبر خبر دهنده، يا اى بلند قدر عالى مرتبه، إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ: چون بيايند به تو زنان مؤمنه، يعنى به نيت ايمان آوردن، يُبايِعْنَكَ: بيعت مىكنند تو را، عَلى أَنْ لا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً: بر آنكه شرك
جلد 13 - صفحه 137
نياورند و شريك نگيرند به خدا چيزى را از اصنام و اوثان.
شروط بيعت را فرمايد: 1- آنكه شرك به خدا نياورند هرگز. 2- وَ لا يَسْرِقْنَ: و دزدى نكنند از مال شوهر و غير آن. 3- وَ لا يَزْنِينَ: و زنا نكنند. 4- وَ لا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَ: و نكشند فرزندان خود را. مراد دخترانند كه زنده در خاك مىكردند، يا قصد بچهاى كه در شكم دارند نكنند كه او را بياندازند. 5- وَ لا يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ: و نيايند به دروغى كه از روى جهل، يَفْتَرِينَهُ: افترا نموده و بربافته باشند، بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَ: ميان دستها و پاهاى خود. اين كنايه است از فرزندى كه به دروغ بر شوهر خود ببندند، زيرا شكم كه حامل ولد و فرج كه از او ولد حاصل گشته. ميان دو پا باشند. مراد آنكه فرزند حرامزاده نيارند و به دروغ اسناد به شوهر ندهند. 6- وَ لا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ: و نافرمانى نكنند تو را در كردار نيكو كه به ايشان امر كنى.
بيان: تقييد به معروف با آنكه پيغمبر امر نمىفرمايد مگر به آن، تنبيه است بر آنكه جايز نيست اطاعت مخلوق در معصيت خالق.
در تفسير معروف در اين مقام وجوهى است: 1- هر چيزى كه موافق طاعت خدا باشد. 2- با هيچ مردى غير محرم در خلوت ننشينند. 3- نوحه نكنند و جامه ندرند و موى نكنند و روى نخراشند و سر نتراشند. 4- سليطه نباشند و شعر نخوانند. 5- با نامحرم سخن نگويند و خلاف عفت از آنها سر نزند. 6- على بن ابراهيم رحمه اللّه از حضرت صادق عليه السّلام: آنچه واجب فرموده بر آنها از نماز و زكات و آنچه را كه امر فرموده ايشان را از خير.
چون زنان با اين شرايط با تو بيعت كنند، فَبايِعْهُنَ: پس بيعت نما با ايشان و ضامن ثواب ايشان بشو در وفاى به اين شروط.
تنبيه: كيفيت بيعت زنان: در كتاب كافى در ذيل روايت حضرت صادق عليه السّلام بيان شروط فرمايد. از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤال نمودند چگونه زنان بيعت كنند؟ فرمود: من مصافحه ننمايم زنان را، پس قدحى از آب خواستند و دست مبارك در آن فرو بردند و بيرون آوردند، فرمودند
جلد 13 - صفحه 138
به زنان: داخل كنيد دستهاى خود را در آن آب. بدين طريق، زنان بيعت نمودند. «1» وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ: و طلب آمرزش نما براى آن زنان بيعت كننده از خدا از آنچه كردهاند در حالت كفر، إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ: بدرستى كه خداى تعالى آمرزنده گناهان توبه كنندگان، و مهربان بر ايشان به توفيق ايمان و توبه و اطاعت است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ عَلى أَنْ لا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لا يَسْرِقْنَ وَ لا يَزْنِينَ وَ لا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَ لا يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبايِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «12» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ «13»
ترجمه
اى پيغمبر وقتى كه آمدند نزد تو زنان با ايمان كه بيعت كنند با تو بر آنكه شريك قرار ندهند با خدا چيزى را و دزدى نكنند و زنا ننمايند و نكشند فرزندانشان را و نياورند بنسبت دروغى كه بربندند آنرا از ميان دستها و پايهاشان و نافرمانى نكنند ترا در كار خوب پس بيعت كن با آنها و آمرزش بطلب براى آنان از خدا همانا خدا آمرزنده مهربان است
اى كسانيكه ايمان آورديد دوستى مكنيد با گروهى كه غضب كرد خدا بر آنها بتحقيق نوميد شدند از آخرت همچنانكه نااميد شدند كافران از اهل قبرها.
تفسير
در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مكّه را فتح فرمود مردها با آنحضرت بيعت نمودند و بعد از آن زنها آمدند كه بيعت كنند اين آيه نازل شد و امّ الحكم بنت حارث بن هشام كه عيال عكرمة بن ابى جهل بود عرضه داشت يا رسول اللّه آن معروفيكه خدا امر فرموده ما را كه در آن معصيت
جلد 5 صفحه 191
تو را ننمائيم چيست فرمود لطمه بصورت نزنيد و روى نخراشيد و موى نكنيد و گريبان پاره ننمائيد و جامه سياه نكنيد و شيون ننمائيد پس بيعت نمودند با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بهمين طريق ولى قمّى ره از آن حضرت نقل نموده كه مراد از معصيت ننمودن در معروف آنستكه در آنچه خداوند بر آنها واجب نموده از نماز و زكوة و آنچه امر بآن فرموده از خير كوتاهى ننمايند چنانچه مستظهر از لفظ است و بنابراين ظاهرا اين جمله ذكر عامّ است بعد از بيان چند گناه خاص كه يكى مهمّ و بقيّه مورد ابتلاء زنان است نوعا و آنچه در روايت كافى ذكر شده از باب مثال و بمناسبت با حال آنان ميباشد و مستفاد از روايات در كيفيّت بيعت آنست كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دست مبارك خود را در ظرف آب بزرگى ميگذاردند و شرايط مذكوره در آيه را ذكر ميفرمودند و از زنها اقرار بر آن ميگرفتند و بيرون ميآوردند و بعد زنها دست در آن ظرف ميبردند و بيعت بآن محقّق ميشد و دست طاهر آن حضرت بدست زنى نميرسيد كه محرم باو نبود و ظاهرا عناوين مذكوره در آيه از شرك بخدا و سرقت و زنا و قتل اولاد بعموم خود باقى است و اختصاص بسرقت از مال مرد و سقط جنين يا قتل دختر كه بعضى از مفسّرين احتمال دادهاند ندارد و مراد از بهتان و نسبت بدروغ آنستكه طفلى را از سر راه بردارند و بشوهر خودشان بگويند اين طفل از آن تو است و از ميان دستها و پايهاى من بيرون آمده كه آن شكم و فرج است و از اين معنى باين عبارت كنايه آورده شده و مراد ولد الزّنا نيست كه نسبت بشوهر خود دهد چون زنا قبلا ذكر شده و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بعد از بيعت بايد از خدا بخواهد كه از گناهان گذشته آنها بگذرد و خداوند هم خواهد گذشت چون آمرزنده و مهربان است و گفتهاند بيعت مردها فقط بر اسلام و جهاد بوده و در آيه اخيره خداوند نهى فرموده است از دوستى با عموم كفّار يا خصوص يهود چون گفتهاند نازل شده در حق بعضى از فقراء مسلمانان كه با يهود مراوده مينمودند براى انتفاع از ميوجاتشان با آنكه آن جماعت مورد غضب الهى شدند و مأيوس از رحمت خدا در آخرت براى آنكه ديدند اوصاف پيغمبر آخر الزّمان را در تورية و شناختند او را و منكر نبوّت او شدند چنانچه نااميد
جلد 5 صفحه 192
گشتند كفّاريكه قبلا مردند و اهل قبور شدند از رحمت حق در آخرت و بنابراين كلمه من در من اصحاب القبور بيانيّه است و محتمل است مراد آن باشد كه مأيوس شدند از رحمت حق در آخرت چنانچه كفّار منكرين معاد مأيوس شدند از بعث و نشور مردگان و بنابراين من اصحاب القبور مفعول بواسطه و معنى اوضح از سابق است و بعضى گفتهاند مراد از كفّار گور كنانند كه بعد از دفن اموات مأيوس از بروز اثرى از آنها ميشوند و بكلّى از امر آنان فارغ ميگردند در ثواب الاعمال و مجمع از امام سجّاد نقل نموده كه كسيكه سوره ممتحنه را قرائت نمايد در نمازهاى واجب و مستحبّ خود خداوند قلب او را آزمايش ميفرمايد براى ايمان و ديده او را روشن ميكند و هيچ گاه بفقر و جنون مبتلا نخواهد شد در بدنش و اولادش انشاء اللّه تعالى و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمّد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 193
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ المُؤمِناتُ يُبايِعنَكَ عَلي أَن لا يُشرِكنَ بِاللّهِ شَيئاً وَ لا يَسرِقنَ وَ لا يَزنِينَ وَ لا يَقتُلنَ أَولادَهُنَّ وَ لا يَأتِينَ بِبُهتانٍ يَفتَرِينَهُ بَينَ أَيدِيهِنَّ وَ أَرجُلِهِنَّ وَ لا يَعصِينَكَ فِي مَعرُوفٍ فَبايِعهُنَّ وَ استَغفِر لَهُنَّ اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «12»
اي نبيّ محترم زماني که آمدند خدمت تو زنهاي مؤمنات بيعت كنند با شما بر اينکه که شريك بر خدا قرار ندهند شيء را و دزدي نكنند و زنا ندهند و
جلد 16 - صفحه 504
اولاد خود را نكشند که سقط نكنند و بهتان بكسي نزنند که افتراء به بندند بين ايدي خود و ارجل خود و معصيت تو را نكنند در واجبات که معروف است، پس با آنها بيعت فرما و قبول نما و طلب مغفرت بر آنها بكن از خداي متعال محققا خداوند غفور و رحيم است، اخبار بسياري داريم از حضرت باقر و حضرت صادق عليهما السلام در معني آيه و طريق بيعت نساء و مفاد جملات آنها و بياناتي از مفسرين که ما خلاصه آنها را در بيان شرح جملات آيه تذكّر ميدهيم، و نقل نفس اخبار طولانيست با اينکه که قضاياي شخصيّه است.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ المُؤمِناتُ يُبايِعنَكَ قضيّه اينکه است، پس از فتح مكّه بعد از فراغ از اخذ بيعت از رجال زنها آمدند بيعت كنند و طريق بيعت آنها اينکه بود که ظرفرا پر از آب كردند و حضرت رسول دست در آن آب گذاردند زنها ميآمدند و دست در آن آب ميگذاردند، و بعضي گفتند: از زير لباس دست ميدادند و در بيعت روز غدير بر خلاف امير المؤمنين (ع) دارد ظرفي پر از آب كردند و پرده كشيدند نصف اينکه طرف پرده بود امير المؤمنين (ع) دست در آن آب گذاشت و زنها از عقب پرده دست در آب ميكردند و بيعت ميكردند.
عَلي أَن لا يُشرِكنَ بِاللّهِ شَيئاً يكي از شرائط بيعت بلكه عمده شرط عدم الشرك است و ظاهرا مراد شرك عبادتي است که مفاد مطابقي دلالت كلمه طيّبه لا اله الا اللّه است. و گفتيم: اينکه كلمه طيّبه که كلمه اخلاص و كلمه توحيد هم ميگويند سه دلالت دارد مطابقي التزامي اقتضايي. مطابقي همان توحيد عبادتي است در مقابل عبده اصنام و شمس و كواكب و آتش و ملك و جنّ و انس و غير اينها و التزامي نفي شرك ذاتي و صفاتي و افعالي. و اقتضايي اطاعت و تسليم اوامر و نواهي او.
وَ لا يَسرِقنَ نه از اموال زوج و نه ديگران که سرقت حكمش قطع يد است که ميفرمايد: وَ السّارِقُ وَ السّارِقَةُ فَاقطَعُوا أَيدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا مائده آيه 42 و اينکه حدّ شرعي آنها است بعلاوه وجوب ردّ و ترضيه صاحب مال و احكام غصب هم بر او بار است لكن مشروط باين است که از حرز باشد و بحدّ نصاب برسد و امّا دون حدّ نصاب و حرز حكمش تعزير است.
جلد 16 - صفحه 505
وَ لا يَزنِينَ که زنا رواج زيادي داشت در جاهليت در ميان مشركين حتّي بعضي را ذوات الاعلام ميگفتند مثل سميّه مادر زياد و مرجانه مادر عبيد اللّه و حكم زنا مختلف است اگر زناي با محارم باشد حكمش قتل است و اگر محصنه باشد رجم است و هر دو پس از جلد است، و اگر اجنبيّه باشد حكمش جلد است که ميفرمايد: الزّانِيَةُ وَ الزّانِي فَاجلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنهُما مِائَةَ جَلدَةٍ وَ لا تَأخُذكُم بِهِما رَأفَةٌ فِي دِينِ اللّهِ نور آيه 2.
وَ لا يَقتُلنَ أَولادَهُنَّ که قتل نفس گناه بسيار بزرگي است و احكام سختي دارد که ميفرمايد: مَن قَتَلَ نَفساً بِغَيرِ نَفسٍ أَو فَسادٍ فِي الأَرضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمِيعاً مائده آيه 35 چه سقط باشد يا از خوف انفاق باشد يا از جهت پستي در نظر نزد ناس که ميفرمايد: وَ لا تَقتُلُوا أَولادَكُم مِن إِملاقٍ انعام آيه 152 و ميفرمايد وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالأُنثي ظَلَّ وَجهُهُ مُسوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ يَتَواري مِنَ القَومِ مِن سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ يُمسِكُهُ عَلي هُونٍ أَم يَدُسُّهُ فِي التُّرابِ نحل آيه 60 و امروز براي اينکه که از زيبايي نيفتند سقط ميكنند هم پدر هم مادر هم دكتر تمام مسئول هستند احكامش مختلف است قصاص ديه كفاره عمد و خطاء مقتول مؤمن باشد يا كافر محقون الدّم باشد حر باشد يا عبد و امه.
وَ لا يَأتِينَ بِبُهتانٍ يَفتَرِينَهُ بَينَ أَيدِيهِنَّ وَ أَرجُلِهِنَّ بهتان و افتري قريب المعني است نسبت دروغ بغير دادن است هم عقوبت كذب دارد هم غيبت هم ايذاء و مفاسد بسياري در بر دارد که يكي از اقسامش که فرزند كسي را بگيرد و التقاط كند که فرزند خود قرار دهد که ظاهرا همين مورد آيه است بقرينه.
بَينَ أَيدِيهِنَّ وَ أَرجُلِهِنَّ که تفسير باين شده در اخبار زيرا ولد موقع و ولادت بين ايدي و ارجل است.
وَ لا يَعصِينَكَ فِي مَعرُوفٍ عصيان شامل ترك واجبات و فعل محرّمات كلا ميشود و اينکه بيعت مشكلترين اقسام بيعت است بيعت با رجال فقط بر اسلام بود و جهاد و در غدير خم بر خلافت.
فَبايِعهُنَّ اگر آمدند و باين شرائط بيعت كردند شما هم قبول فرمائيد و با آنها بيعت نما و به پذير.
جلد 16 - صفحه 506
وَ استَغفِر لَهُنَّ اللّهَ نسبت بظلمها و اذيتهايي که بشما و مؤمنين در حال شرك كردند.
إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ زيرا،
الاسلام يجب ما قبله.
رَحِيمٌ مشمول تفضلات الهي ميشوند دنيا و آخرت.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 12)- شرایط بیعت زنان: در تعقیب آیات گذشته که احکام زنان مهاجر را بیان میکرد در این آیه حکم بیعت زنان را با پیامبر صلّی اللّه علیه و آله شرح میدهد.
بطوری که مفسران نوشتهاند این آیه روز فتح مکّه نازل شد، هنگامی که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بر کوه صفا قرار گرفته بود از مردان بیعت گرفت، زنان مکّه که ایمان آورده بودند برای بیعت خدمتش آمدند، آیه نازل شد و کیفیت بیعت با آنان را شرح داد.
روی سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کرده، میفرماید: «ای پیامبر! هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند و با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خدا قرار ندهند، دزدی و زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند تهمت و افترائی پیش دست و پای خود نیاورند، و در هیچ کار شایستهای مخالفت و نافرمانی تو نکنند، با آنها بیعت کن و برای آنها از درگاه خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان است» (یا ایها النبی اذا جاءک المؤمنات یبایعنک علی ان لا یشرکن بالله شیئا و لا یسرقن و لا یزنین و لا یقتلن اولادهن و لا یأتین ببهتان یفترینه بین ایدیهن و ارجلهن و لا یعصینک فی معروف فبایعهن و استغفر لهن الله ان الله غفور رحیم).
در مورد چگونگی بیعت بعضی نوشتهاند که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور داد ظرف آبی آوردند، و دست خود را در آن ظرف آب گذارد و زنان هم دست خود را در طرف دیگر ظرف میگذاردند، و بعضی گفتهاند: پیامبر از روی لباس با آنها بیعت میکرد.
نکات آیه
۱ - فرمان خداوند به پیامبر(ص)، در پذیرش بیعت زنان گرویده به ایمان و پایبند به لوازم آن (یأیّها النبىّ إذا جاءک ... فبایعهنّ)
۲ - پیوستن به صف مؤمنان در صدراسلام، مستلزم بیعت با پیامبر(ص) (یأیّها النبىّ إذا جاءک المؤمنت یبایعنک)
۳ - ملاقات هاى مستقیم و بىواسطه زنان صدراسلام، با شخص پیامبر(ص) (إذا جاءک المؤمنت یبایعنک)
۴ - ارجمندى تفکر، عقیده و شخصیت زن، در نگرش اسلام (یأیّها النبىّ إذا جاءک المؤمنت یبایعنک ... فبایعهنّ)
۵- زن، برخوردار از حق مشارکت در مسائل سیاسى، اجتماعى و دینى (یأیّها النبىّ إذا جاءک المؤمنت یبایعنک ... فبایعهنّ) از آن جا که بیعت خود نوعى مشارکت است، مطلب بالا استفاده مى شود.
۶ - پرهیز از کمترین شرک به خداوند، نخستین موضوع بیعت زنان مؤمن با پیامبر(ص) (على أن لایشرکن باللّه شیئًا)
۷ - توحید، سرلوحه باورهاى ضرورى مؤمنان (یبایعنک على أن لایشرکن باللّه شیئًا) از این که نخستین موضوع بیعت، پرهیز از شرک یاد شده اهمیت آن استفاده مى شود.
۸ - پرهیز از دزدى، زنا و فرزندکشى (سقط جنین و...)، از جمله مواد مورد بیعت زنان مؤمن با پیامبر(ص) (و لایسرقن و لایزنین و لایقتلن أولدهنّ)
۹ - پرهیز از نسبت دادن فرزند زنا به همسر، از جمله مواد مورد بیعت زنان مؤمن با پیامبر(ص) (و لایأتین ببهتن یفترینه بین أیدیهنّ و أرجلهنّ)
۱۰ - شرک، سرقت، زنا، فرزندکشى، انتساب فرزند زنا به شوهران از جمله ناهنجارى هاى اعتقادى - اخلاقى زنان عرب پیش از اسلام (أن لایشرکن ... لایسرقن ... لایزنین ... و لایقتلن أولدهنّ و لایأتین ببهتن) تصریح پیامبر(ص) و قرآن، به لزوم پرهیز زنان عرب از موارد یاد شده; بیانگر وجود چنین زمینه هایى در میان زنان عرب جاهلى است.
۱۱ - اصلاح اندیشه و عقیده، مقدم بر اصلاح عمل و رفتار (على أن لایشرکن باللّه شیئًا و لایسرقن) از این که «لایشرکن» - که امرى عقیدتى است - بر «و لایسرقن...» - که امور عملى و رفتارى است - مقدم شده، مى توان تقدم رتبى جهان بینى بر عملکرد را نتیجه گرفت.
۱۲ - پایبندى به اصول اخلاقى، شرط ایمان به خداى یگانه و رسالت پیامبر(ص) (على أن لایشرکن باللّه شیئًا و لایسرقن) یاد کرد «و لایسرقن...» - که جنبه عملى ایمان را مى نمایاند - در پى «على أن لایشرکن...»، بیانگر مطلب بالا است.
۱۳ - عدم مخالفت با رهنمودهاى ارزشى پیامبر(ص)، از جمله مواد بیعت زنان با آن حضرت (و لایعصینک فى معروف)
۱۴ - اطاعت از پیامبر(ص) در تمامى رهنمودهاى آن حضرت، از لوازم ایمان (و لایعصینک فى معروف) از این که بیعت با پیامبر(ص) و سرآغاز ایمان آوردن - علاوه بر اصلاح عقیده - عمل به اطاعت از آن حضرت مشروط شده است، مطلب بالا قابل برداشت است.
۱۵ - لزوم اطاعت از رهبرى اجتماعى، در رهنمودهاى ارزشى او (و لایعصینک فى معروف) بیعت یاد شده در آیه شریفه، مى تواند از آن جهت با پیامبر(ص) صورت گرفته باشد که آن حضرت علاوه بر پیامبرى، منصب رهبرى اجتماعى را نیز بر عهده داشته است.
۱۶ - عدم جواز پیروى از رهبران اجتماعى در امور ناپسند (غیرمعروف) (و لایعصینک فى معروف ) در صورتى که بیعت نظر به منصب رهبرى داشته باشد، تعبیر «معروف» نظر به این جهت مى تواند داشته باشد که لزوم اطاعت از رهبرى، منوط به «معروف» بودن دستورهاى او است.
۱۷ - حرکت هاى دینى - اجتماعى پیامبر(ص)، مستند به رهنمودهاى وحى (یأیّها النبىّ إذا جاءک ... فبایعهنّ)
۱۸ - توصیه خداوند به پیامبر(ص)، در دعا براى زنان بیعت کننده با آن حضرت و آمرزش خواهى براى آنان (و استغفر لهنّ اللّه)
۱۹ - پیامبر(ص)، موظّف به پذیرش بیعت متعهدان به شرایط ایمان، با وجود پیشینه ناشایست آنان (یأیّها النبىّ إذا جاءک ... فبایعهنّ و استغفر لهنّ اللّه) از سیاق آیه و شرایط تاریخ نزول آن، استفاده مى شود که برخى از زنان بیعت کننده، خطاهایى در گذشته داشته اند که چه بسا پذیرش بیعت آنان دشوار مى نموده است; ولى خداوند به پیامبر(ص) فرمان داده تا بیعت ایشان را بپذیرد و براى آنان طلب آمرزش کند.
۲۰ - تأثیر استغفار پیامبر(ص) براى امت، در برخوردارى آنان از غفران الهى (و استغفر لهنّ اللّه إنّ اللّه غفور رحیم)
۲۱ - دعاى شخص پیامبر(ص) براى مؤمنان، داراى ارزش و تأثیرى ویژه نزد خداوند (و استغفر لهنّ اللّه) از این که پیامبر(ص)، موظف به استغفار براى امت شده است - نه خود آنان - استفاده مى شود که دعاى پیامبر(ص)، در پیشگاه الهى ارج و تأثیر ویژه اى دارد.
۲۲ - واسطه قرار دادن اولیاى الهى در پیشگاه خداوند، امرى مجاز و مورد تأیید وحى * (و استغفر لهنّ اللّه) از این که خداوند پیامبر(ص) را موظف به استغفار براى امت کرده است، استفاده مى شود که اصل وساطت اولیاى الهى میان خدا و خلق، امرى مجاز و پذیرفته شده در بینش الهى است.
۲۳ - خداوند، «غفور» (بسیار آمرزنده) و «رحیم» (مهربان) است. (إنّ اللّه غفور رحیم)
۲۴ - عدم زدایش تمامى آثار گناهان کافران، به صرف روى آوردن آنان به ایمان (یأیّها النبىّ إذا جاءک ... فبایعهنّ و استغفر لهنّ اللّه) از این که پس از پذیرش بیعت مؤمنان، باز هم خداوند از پیامبر(ص) خواسته است تا براى ایشان استغفار کند; معلوم مى شود که به صرف ایمان، تمامى آثار گناهان گذشته محو نشده و نیاز به استغفار است.
۲۵ - غفران و رحمت الهى، پشتوانه اجابت دعاى پیامبر(ص) و آمرزش خواهى آن حضرت براى امت (و استغفر لهنّ اللّه إنّ اللّه غفور رحیم)
۲۶ - روى آوردن به ایمان، زمینه ساز آمرزش و رحمت الهى، حتى نسبت به گناهان بزرگ (على أن لایشرکن... و استغفر لهنّ اللّه إنّ اللّه غفور رحیم) از صدر آیه شریفه استفاده مى شود که چه بسا، برخى از روى آورندگان به ایمان، در گذشته کفرآلود خویش مرتکب گناهان بزرگى شده بودند. از ذیل آن (إنّ اللّه غفور رحیم) نیز استفاده مى شود که، آنان هم مورد غفران و رحمت الهى قرار مى گیرند.
روایات و احادیث
۲۷ - «عن أبى عبداللّه(ع) قال: لمّا فتح رسول اللّه مکة بایع الرجال ثمّ جاء النساء یبایعنه فأنزل اللّه عزّوجلّ «یا أیّها النبىّ إذا جائک المؤمنات یبایعنک ... فبایعهنّ»... فقالت اُمّ حکیم: ... یا رسول اللّه کیف نبایعک؟ قال: إنّى لا اُصافح النساء فدعا بقدح من ماء فأدخل یده ثمّ أخرجها فقال اُدخلن أیدیکنّ فى هذه الماء فهى البیعة;[۴] از امام صادق(ع) روایت شده است: هنگامى که رسول خدا(ص) مکه را فتح کرد، مردان با آن حضرت بیعت کردند. سپس زنان آمدند تا بیعت کنند. خداى عزّوجلّ این آیه را نازل فرمود (یا أیّها النبىّ إذا جائک المؤمنات... فبایعهنّ) ... زنى به نام اُمّ حکیم گفت: ...اى رسول خدا! چگونه بیعت کنیم؟ حضرت فرمود: من با زنان مصافحه نمى کنم و قدحى از آب خواست و دست خود را در آب فرو برد و بیرون آورد و فرمود: دست هاى خود را در این آب فرو برید و همین بیعت است».
۲۸ - «عبدللّه بن سنان قال: سألت أباعبداللّه(ع) عن قول اللّه «و لایعصینک فى معروف» قال: هو ما فرض اللّه علیهنّ من الصلاة و الزکاة و ما أمرهنّ به من خیر;[۵] عبداللّه بن سنان گوید: از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند «و لایعصینک فى معروف» سؤال کردم، حضرت فرمود: معروف آن چیزى است که خدا بر آنان واجب فرموده از قبیل نماز و زکات و همه آنچه از خوبى ها که به آنان امر کرده است».
موضوعات مرتبط
- آمرزش: زمینه آمرزش ۲۰، ۲۶
- اخلاق: اهمیت اخلاق ۱۲
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳، ۶، ۸، ۲۷
- اسماء و صفات: رحیم ۲۳; غفور ۲۳
- اصلاح: اولویت در اصلاح ۱۱
- اطاعت: اطاعت از محمد(ص) ۱۴; شرایط اطاعت از رهبران ۱۶; موارد اطاعت از رهبران ۱۵
- ایمان: آثار ایمان ۱۴، ۱۹، ۲۶; زمینه ایمان ۲; شرایط ایمان ۱۲
- توحید: اهمیت توحید ۷
- توسل: توسل به اولیاءالله ۲۲
- جاهلیت: الحاق زنازاده به شوهر در جاهلیت ۱۰; انحرافات اخلاقى زنان در جاهلیت ۱۰; انحرافات اعتقادى زنان در جاهلیت ۱۰; دزدى در جاهلیت ۱۰; شرک در جاهلیت ۱۰; فرزندکشى در جاهلیت ۱۰
- خدا: آثار رحمت خدا ۲۵; آمرزشهاى خدا ۲۰، ۲۵; اوامر خدا۱; توصیه هاى خدا ۱۸; زمینه رحمت خدا ۲۶
- دزدى: اجتناب از دزدى ۸
- دین: اصول دین ۷
- زن: ارزش تفکر زن ۴; ارزش زن ۴; استغفار براى زن ۱۸; حقوق اجتماعى زن ۵; حقوق سیاسى زن ۵; دعا براى زن ۱۸
- زنا: اجتناب از زنا ۸
- زنازاده: اجتناب از الحاق زنازاده به شوهر ۹
- سوءپیشینه: عفو از سوءپیشینه ۱۹
- شرک: اجتناب از شرک ۶
- عقیده: اهمیت تصحیح عقیده ۱۱
- عمل: اهمیت اصلاح عمل ۱۱
- فرزندکشى: اجتناب از فرزندکشى ۸
- کافران: آثار ایمان کافران ۲۴; آمرزش کافران ۲۴
- گناه: آثار گناه ۲۴; آمرزش گناهان کبیره ۲۶; تکفیر گناه ۲۴
- مؤمنان: استغفار براى مؤمنان ۲۰; دعا براى مؤمنان ۲۱
- محمد(ص): آثار استغفار محمد(ص) ۲۰; آثار بیعت با محمد(ص) ۲; آثار بیعت زنان با محمد(ص) ۱۸; آثار دعاى محمد(ص) ۲۱; اجابت استغفار محمد(ص)۲۵; اجابت دعاى محمد(ص) ۲۵; ارزش دعاى محمد(ص) ۲۱; استغفار محمد(ص) ۱۸; بیعت زنان با محمد(ص) ۱، ۲۷; ترک مخالفت با محمد(ص) ۱۳; تکلیف محمد(ص) ۱; توصیه به محمد(ص) ۱۸; دعاى محمد(ص) ۱۸; رسالت محمد(ص) ۱۲; شرایط بیعت با محمد(ص) ۱۹; فضایل محمد(ص) ۲۱; مسؤولیت محمد(ص) ۱۹; مفاد بیعت زنان با محمد(ص) ۶، ۸، ۹، ۱۳; ملاقات محمد(ص) با زنان ۳; منشأ عمل محمد(ص) ۱۷
- معروف: مراد از معروف ۲۸
- وحى: نقش وحى ۱۷
منابع