الممتحنة ١٣
کپی متن آیه |
---|
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کَمَا يَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ |
ترجمه
الممتحنة ١٢ | آیه ١٣ | سوره_الصف | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَوْماً»: مراد از چنین مردمانی کسانیند با دو صفت عمده: الف - خدا بر آنان خشمگین است. ب - به آخرت ایمان ندارند، بدان گونه که به برگشتن مردگان به پیش خود ایمان ندارند. «الْکُفَّارُ»: مراد همان قوم مغضوب و نومید از آخرت است. ذکر اسم ظاهر بجای ضمیر برای مسجّل کردن کفرشان و اشاره به خشم فراوان خدا بر آنان است. برخی هم آیه را چنین معنی کردهاند: ای مؤمنان! مردمانی را به دوستی نگیرید که خدا بر آنان خشمگین است. مردمانی که همچون کفار که از مردگان قطع امید کردهاند، آنان از آخرت قطع امید کردهاند. یا این که حرف (مِنْ) را بیانیه دانسته و گفتهاند: ای مؤمنان! مردمانی را به دوستی نگیرید که خدا از آنان خشمگین است. مردمانی که از آخرت ناامیدند، همان گونه که کافران مرده و مدفون در گورستانها قبلاً بر این باور بودند.
نزول
از طریق ابن اسحق از محمد و او از عکرمه و نیز ابوسعید از ابن عباس روایت کنند که عبدالله بن عمر و زید بن الحرث با عده اى از یهودیان طرح دوستى ریخته بودند سپس این آیه نازل گردید.[۱]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ «13»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! گروهى را كه خداوند بر آنان غضب كرده به سرپرستى (يا دوستى و يارى) نگيريد، آنان از آخرت مأيوسند همان گونه كه كفّار از (بازگشت) اهل قبور مأيوسند.
نکته ها
«تولى» گاهى به معناى دوستى و گاهى به معناى قبول ولايت و سرپرستى است و هر دو معنى در اين آيه نهى شده است.
مراد از غضب شدگان در اين آيه، يهود هستند و مراد از كفّار، مشركان مكه، يهوديان از ثواب آخرت مأيوسند و مشركانِ منكر قيامت، از مردگان خود. «1»
اولين آيه اين سوره در بارهى برائت از دشمنان خدا و مسلمانان بود و آخرين آيه نيز در همين باره است. اين تنها سورهاى است كه آيه اوّل و آخر آن با «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» آغاز
«1». تفسير الميزان.
جلد 9 - صفحه 596
شده است.
غضب شدگان در قرآن
در قرآن افراد و گروههايى مورد غضب الهى قرار گرفتهاند، از جمله:
درباره يهود مىفرمايد: «وَ باؤُ بِغَضَبٍ»* «1» آنان به قهر و غضب الهى گرفتار شدند.
درباره قاتلان و منافقان مىفرمايد: «غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ»* «2» خداوند بر آنان غضب كرد.
درباره عالمان بىعمل مىفرمايد: «كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ»* «3» نزد خداوند غضب بزرگى براى كسانى است كه به گفتهها و وعدههاى خود عمل نمىكنند.
افرادى نظير قارون، فرعون، ابولهب و بلعم باعورا نيز در قرآن مورد غضب قرار گرفتهاند.
يأس از آخرت، يعنى يأس از قدرت، حكمت و عدالت خدا. كسى كه آخرت را قبول ندارد، به بنبست مىرسد. او دليلى براى بودن و ماندن ندارد. زيرا پيش خود مىگويد: اگر بعد از مدّتها رنج و تلاش بايد با مُردن نابود شويم، از همين امروز خود را نابود كنيم، بهتر است.
اگر همه به سوى نابودى مىرويم، تعليم و تربيت و خدمت معنا ندارد. اگر اين ساختمان قرار است منفجر شود، ساخت و حفاظت و تعمير و تزيين آن معنا ندارد.
اگر فدا و فنا مىشويم، چرا از كاميابىها و هوسها صرف نظر كنيم؟
ما كه مورد سؤال قرار نمىگيريم، پس تا زندهايم مردم را فداى هوسهاى خودمان كنيم.
پیام ها
1- دوست خدا، با كسانى كه مورد غضب او هستند، رابطه دوستى ندارد. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا»
2- گرچه اهل كتاب به قيامت اعتقاد دارند، امّا چون به ثواب آخرت اميدى ندارند، مغضوب خدا هستند، وضعيّت آنها در قيامت، با كافرانِ منكر معاد تفاوتى ندارد. «يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ»
«والحمد للّه ربّ العالمين»
«1» آل عمران 112.
«2» فتح 6
«3» غافر 35.
جلد 9 - صفحه 599
سوره صفّ
اين سوره چهارده آيه دارد و از سورههاى مدنى است.
به مناسبت كلمه «صفّ» كه در چهارمين آيه آمده، اين سوره «صفّ» نامگذارى شده است.
بيشترين توجّه اين سوره به برترى دين اسلام بر ساير اديان آسمانى و لزوم جهاد در راه خداوند و حمايت از پيامبران الهى است.
علاوه بر اين سوره، سورههاى حديد و حشر نيز با كلمه «سَبَّحَ» و سورههاى جمعه و تغابن با كلمه «يُسَبِّحُ»* و سوره اسراء با كلمه «سُبْحانَ» و سوره اعلى با فرمان «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ» آغاز شده است.
جلد 9 - صفحه 600
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ «13»
شأن نزول: جمعى از فقراى مسلمانان با يهودان دوستى مىكردند و اخبار مسلمانان به آنها مىگفتند و از ايشان طعام و ميوه مىگرفتند؛ حق تعالى از آن نهى فرمود و آيه نازل شد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آورديد به خدا و رسول و قيامت، لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً: دوستى مكنيد و مودت مورزيد گروهى را كه، غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ: خشم و غضب فرموده خدا بر ايشان و آنها را به آتش قهر خود معذب فرمود. مراد يهودانند. قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ: بتحقيق نوميد شدند آنها از ثواب آخرت به سبب كفر و عناد و كتمان صفات حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه در تورات بود، و معرفت داشتند به صدق آن حضرت؛ در اين صورت ايشان مورد غضب الهى و محروم از ثواب آخرتى خواهند بود، كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ:
چنانچه نااميد شدهاند كفار، مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ: از اهل قبرها، يعنى از مبعوث شدن مردگان در نشأه آخرت، يا از رجوع مردگان خود به دنيا، يا رسيدن
«1» به نقل از نور الثقلين، جلد 5، صفحه 307، حديث 29.
جلد 13 - صفحه 139
خبر آنها به ايشان يا بيان كفار است، يعنى يهود نااميدند از ثواب آخرت، همچنانكه كافران مرده كه به چشم ديدهاند قبح حال و بدى مآل خود را، و بعلم اليقين عاقبت خود را دانسته و از نعم آخرت به كلى قطع اميد نمودهاند.
خاتمه: آيه شريفه تذكر است به اهل ايمان در دوستى معاندان كه مورد سخط و غضب الهى واقع شدند، و نهى صريح باشد بر اظهار مودت و محبت نسبت به آنان. و مراد به غضب شدگان به قهر خداوند سبحان، يهود مىباشند كه به سبب عناد و طغيان و كشتن انبياء و تحريف تورات، حق تعالى بر آنها غضب فرمود، و عدهاى از ايشان را مسخ فرمود به صورت ميمون و خوك.
جلد 13 - صفحه 140
ج13، ص141
سوره شصت و يكم (الصف)
سورة الصف: اين سوره مباركه را سورة الحواريين و سوره عيسى عليه السّلام نيز نامند، و در مدينه منوره نازل شده است.
عدد آيات: چهارده آيه.
عدد كلمات: دويست و بيست و يك.
عدد حروف: نهصد و بيست و شش حرف.
ثواب تلاوت: ثواب الاعمال- ابن بابويه رحمه اللّه از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده: هر كه سورة الصف را قرائت كند در نمازهاى واجبه و مستحبه، و مداومت نمايد، حق تعالى او را در صف ملائكه و انبياء جاى دهد. «1» (با تذكرات سابقه).
و چون حق تعالى ختم سوره الممتحنه نمود به قطع موالات كفار، افتتاح اين سوره فرمود به ايجاب قطع اين موالات ظاهرا و باطنا و بعد از آن امر به جهاد فرمايد:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
«1» به نقل از نور الثقلين، جلد 5، صفحه 309.
جلد 13 - صفحه 142
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ عَلى أَنْ لا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لا يَسْرِقْنَ وَ لا يَزْنِينَ وَ لا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَ لا يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبايِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «12» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ «13»
ترجمه
اى پيغمبر وقتى كه آمدند نزد تو زنان با ايمان كه بيعت كنند با تو بر آنكه شريك قرار ندهند با خدا چيزى را و دزدى نكنند و زنا ننمايند و نكشند فرزندانشان را و نياورند بنسبت دروغى كه بربندند آنرا از ميان دستها و پايهاشان و نافرمانى نكنند ترا در كار خوب پس بيعت كن با آنها و آمرزش بطلب براى آنان از خدا همانا خدا آمرزنده مهربان است
اى كسانيكه ايمان آورديد دوستى مكنيد با گروهى كه غضب كرد خدا بر آنها بتحقيق نوميد شدند از آخرت همچنانكه نااميد شدند كافران از اهل قبرها.
تفسير
در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مكّه را فتح فرمود مردها با آنحضرت بيعت نمودند و بعد از آن زنها آمدند كه بيعت كنند اين آيه نازل شد و امّ الحكم بنت حارث بن هشام كه عيال عكرمة بن ابى جهل بود عرضه داشت يا رسول اللّه آن معروفيكه خدا امر فرموده ما را كه در آن معصيت
جلد 5 صفحه 191
تو را ننمائيم چيست فرمود لطمه بصورت نزنيد و روى نخراشيد و موى نكنيد و گريبان پاره ننمائيد و جامه سياه نكنيد و شيون ننمائيد پس بيعت نمودند با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بهمين طريق ولى قمّى ره از آن حضرت نقل نموده كه مراد از معصيت ننمودن در معروف آنستكه در آنچه خداوند بر آنها واجب نموده از نماز و زكوة و آنچه امر بآن فرموده از خير كوتاهى ننمايند چنانچه مستظهر از لفظ است و بنابراين ظاهرا اين جمله ذكر عامّ است بعد از بيان چند گناه خاص كه يكى مهمّ و بقيّه مورد ابتلاء زنان است نوعا و آنچه در روايت كافى ذكر شده از باب مثال و بمناسبت با حال آنان ميباشد و مستفاد از روايات در كيفيّت بيعت آنست كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دست مبارك خود را در ظرف آب بزرگى ميگذاردند و شرايط مذكوره در آيه را ذكر ميفرمودند و از زنها اقرار بر آن ميگرفتند و بيرون ميآوردند و بعد زنها دست در آن ظرف ميبردند و بيعت بآن محقّق ميشد و دست طاهر آن حضرت بدست زنى نميرسيد كه محرم باو نبود و ظاهرا عناوين مذكوره در آيه از شرك بخدا و سرقت و زنا و قتل اولاد بعموم خود باقى است و اختصاص بسرقت از مال مرد و سقط جنين يا قتل دختر كه بعضى از مفسّرين احتمال دادهاند ندارد و مراد از بهتان و نسبت بدروغ آنستكه طفلى را از سر راه بردارند و بشوهر خودشان بگويند اين طفل از آن تو است و از ميان دستها و پايهاى من بيرون آمده كه آن شكم و فرج است و از اين معنى باين عبارت كنايه آورده شده و مراد ولد الزّنا نيست كه نسبت بشوهر خود دهد چون زنا قبلا ذكر شده و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بعد از بيعت بايد از خدا بخواهد كه از گناهان گذشته آنها بگذرد و خداوند هم خواهد گذشت چون آمرزنده و مهربان است و گفتهاند بيعت مردها فقط بر اسلام و جهاد بوده و در آيه اخيره خداوند نهى فرموده است از دوستى با عموم كفّار يا خصوص يهود چون گفتهاند نازل شده در حق بعضى از فقراء مسلمانان كه با يهود مراوده مينمودند براى انتفاع از ميوجاتشان با آنكه آن جماعت مورد غضب الهى شدند و مأيوس از رحمت خدا در آخرت براى آنكه ديدند اوصاف پيغمبر آخر الزّمان را در تورية و شناختند او را و منكر نبوّت او شدند چنانچه نااميد
جلد 5 صفحه 192
گشتند كفّاريكه قبلا مردند و اهل قبور شدند از رحمت حق در آخرت و بنابراين كلمه من در من اصحاب القبور بيانيّه است و محتمل است مراد آن باشد كه مأيوس شدند از رحمت حق در آخرت چنانچه كفّار منكرين معاد مأيوس شدند از بعث و نشور مردگان و بنابراين من اصحاب القبور مفعول بواسطه و معنى اوضح از سابق است و بعضى گفتهاند مراد از كفّار گور كنانند كه بعد از دفن اموات مأيوس از بروز اثرى از آنها ميشوند و بكلّى از امر آنان فارغ ميگردند در ثواب الاعمال و مجمع از امام سجّاد نقل نموده كه كسيكه سوره ممتحنه را قرائت نمايد در نمازهاى واجب و مستحبّ خود خداوند قلب او را آزمايش ميفرمايد براى ايمان و ديده او را روشن ميكند و هيچ گاه بفقر و جنون مبتلا نخواهد شد در بدنش و اولادش انشاء اللّه تعالى و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمّد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 193
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوا قَوماً غَضِبَ اللّهُ عَلَيهِم قَد يَئِسُوا مِنَ الآخِرَةِ كَما يَئِسَ الكُفّارُ مِن أَصحابِ القُبُورِ «13»
اي كساني که ايمان آوردهايد دوستي و زير بار ولايت آنها نرويد آن كساني را که خداوند متعال بآنها غضب فرموده اينها محققا مأيوس از مثوبات آخرت شدند همين نحوي که كفار مأيوس از اصحاب قبور هستند.
اقول: مسلما اينکه هايي که مورد غضب الهي واقع شدهاند غير از كفار و مشركين هستند زيرا، اولا: نهي از تولي كفار را قبلا بيان فرموده مفصلا که اينکه قرينه منفصله ميشود که اينها غير از آنها هستند. و ثانيا: قرينه متصله، كَما يَئِسَ الكُفّارُ مِن أَصحابِ القُبُورِ دليل است بر اينكه مغضوبين غير كفار هستند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوا قَوماً غَضِبَ اللّهُ عَلَيهِم مفسرين گفتند: مراد يهود هستند بدليل قوله تعالي: وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ بقره آيه 58.
اقول: بودن يهود مورد غضب الهي دليل نيست که غضب الهي خاصّ اينها باشد تمام اهل عذاب مشمول غضب الهي هستند و يهود در زمره كفار هستند که قبلا در آيات قبل بيان شده و گفتيم: قرينه داخليّه داريم که اينها غير از كفّار هستند و در اخبار اشاره بزمان ظهور و رجعت دارد و اينکه هم منافات با بيان ما ندارد که اشاره ميكنيم، زيرا يكي از مصاديق آنست و ما ميگوييم مراد كساني هستند که غصب خلافت كردند از مشايخ ثلاثة و بني اميه و بني العباس و كليه اتباع آنها الي زمان ظهور و دوره رجعت، خطاب بمؤمنين است که معتقد بجميع عقائد حقه هستند دوستي با اينکه طايفه نكنند. هذا ما عندنا و اللّه العالم.
قَد يَئِسُوا مِنَ الآخِرَةِ فرداي قيامت که ميگويند: ما اعتقاد بتوحيد و نبوت و معاد داشتيم و نماز و روزه و زكاة و حج بجا ميآورديم براي چه اوّل حكم در حق ما فرمودي قبل از مشركين و يهود و نصاري و ساير فرق كفار خطاب ميرسد
جلد 16 - صفحه 507
ليس من يعلم كمن لا يعلم و مراد يئس از مثوبات آخرت است.
كَما يَئِسَ الكُفّارُ مِن أَصحابِ القُبُورِ که ديگر آنها زنده نميشوند و مبعوث نميگردند که كفاري که منكر معاد هستند. هذا آخر ما اردنا في تفسير هذه السورة المباركة و يتلوه انشاء اللّه تعالي تفسير سورة الصف و بقية السور و الحمد للّه و الصلاة و السلام علي رسول اللّه و علي آله آل اللّه و اللعن علي اعداء اللّه الي يوم لقاء اللّه و انا الحقير الذليل السيد عبد الحسين المدعو بالطيب.
جلد 16 - صفحه 508
سورة الصف مدينة اربع عشر آية
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 13)- چنانکه دیدیم این سوره با مسأله قطع رابطه از دشمنان خدا آغاز شد و با همین امر نیز پایان میگیرد، میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! با
ج5، ص168
قومی که خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستی نکنید» (یا ایها الذین آمنوا لا تتولوا قوما غضب الله علیهم).
شما نباید آنها را به دوستی برگزینید و اسرار خود را در اختیار آنها بگذارید.
تعبیر «قوما غضب اللّه علیهم» مفهوم وسیع و گستردهای دارد که همه کفار و مشرکین را شامل میشود، و تعبیر به «غضب» در قرآن مجید منحصر به «یهود» نیست، بلکه در مورد منافقان نیز آمده است (فتح/ 6).
سپس به ذکر مطلبی میپردازد که در حکم دلیل بر این نهی است، میفرماید:
«آنان از (نجات در) آخرت مأیوسند همان گونه که کافران مدفون در قبرها مأیوس میباشند» (قد یئسوا من الآخرة کما یئس الکفار من اصحاب القبور).
زیرا مردگان کفار در جهان برزخ نتائج کار خود را میبینند و راه بازگشت برای جبران ندارند لذا بکلی مأیوسند، این گروه از زندگان نیز به قدری آلوده گناهند که هرگز امیدی به نجات خویش ندارند، درست همانند مردگان از کفار.
«پایان سوره ممتحنه»
ج5، ص169
سوره صف [61]
اشاره
این سوره در «مدینه» نازل شده و دارای 14 آیه است
محتوای سوره:]
این سوره در حقیقت بر دو محور اساسی دور میزند:
یکی برتری اسلام بر تمام آئینهای آسمانی، و تضمین بقاء و جاودانگی آن از سوی خداوند، و دیگر لزوم جهاد در طریق حفظ و پیشرفت این آئین.
اما در یک نظر میتوان به سه بخش دیگر نیز اشاره کرد.
1- دعوت به هماهنگی گفتار و کردار و پرهیز از سخنان بیعمل.
2- یادآوری از پیمان شکنی بنی اسرائیل و بشارت مسیح به ظهور اسلام.
3- اشاره فشردهای به زندگی حواریین مسیح و الهام از آنها.
انتخاب نام «صف» برای سوره به خاطر تعبیری است که در آیه چهارم این سوره آمده، گاهی نیز به عنوان سوره «عیسی» و یا سوره «حواریین» نامیده شده است.
فضیلت تلاوت سوره:]
در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم:
«هر کس سوره عیسی (سوره صف) را بخواند حضرت مسیح بر او درود میفرستد و تا در دنیا زنده است برای او استغفار میکند و در قیامت رفیق او است».
ج5، ص170
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
نکات آیه
۱ - مؤمنان، موظّف به دوستى نکردن با گروه ها و جوامع مورد غضب الهى (یأیّها الذین ءامنوا لاتتولّوا قومًا غضب اللّه علیهم)
۲ - ایمان راستین، ناسازگار با دوستى نسبت به کافران و خداستیزان (یأیّها الذین ءامنوا لاتتولّوا) از آن جا که خطاب متوجه مؤمنان است; استفاده مى شود که وصف ایمان، در حکم (دوستى نکردن) نقش دارد.
۳ - نهى الهى از رابطه مودّت آمیز مؤمنان با یهودیان معاند و مورد خشم خداوند (یأیّها الذین ءامنوا لاتتولّوا قومًا غضب اللّه علیهم) مفسران در تفسیر «قوماً غضب اللّه»، یهود را یاد کرده اند.
۴ - روابط دوستانه برخى از مسلمانان صدراسلام با یهودیان (یأیّها الذین ءامنوا لاتتولّوا قومًا غضب اللّه علیهم) چنان که در بعضى شأن نزول ها آمده است، آیه شریفه ناظر به جریان خارجى مى باشد.
۵ - یأس از رحمت الهى و ثواب اخروى، نشانه انسان هاى مورد غضب خداوند (یهودیان) (قومًا غضب اللّه علیهم قد یئسوا من الأخرة) شاید منظور از «یأس از آخرت» ایمان نداشتن به قیامت نباشد; بلکه مقصود یأس از رحمت الهى در آخرت است. چه این که یهود به عنوان مصداق «مغضوب علیهم» اصل قیامت را قبول داشتند; ولى در ویژگى هاى آن مردد بودند.
۶ - مأیوسان از رحمت حق و ثواب اخروى، غیرقابل اعتماد و ناشایست براى دوستى و مودّت (یأیّها الذین ءامنوا لاتتولّوا قومًا ... قد یئسوا من الأخرة) جمله «قد یئسوا» به منزله تعلیل براى «لاتتولّوا» مى باشد.
۷ - یأس از رحمت خدا و ثواب اخروى، گناهى است بزرگ. (قومًا غضب اللّه علیهم قد یئسوا من الأخرة) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که «قد یئسوا...»، به عنوان بارزترین ویژگى مغضوبین یاد شده است.
۸ - مرگ، پایان همه چیز در بینش کافران (کما یئس الکفّار من أصحب القبور ) «من» در آیه شریفه مى تواند براى ابتداى غایت و یا بیانیه باشد. برداشت یاد شده بر پایه احتمال اول است.
۹ - معتقدان به آخرت - اما مأیوس از ثواب اخروى - مانند کافران، بى اعتقاد به رستاخیزاند. (قد یئسوا من الأخرة کما یئس الکفّار من أصحب القبور ) در صورتى که مقدر آیه چنین باشد: «قد یئسوا من ثواب الآخرة...»; استفاده مى شود که معتقدان به معاد - ولى ناامید از ثواب اخروى - همچون کافرانى اند که اصولاً از زنده شدن دوباره مأیوس اند.
۱۰ - باورهاى دینى و اعتقادات، ملاکى تعیین کننده در روابط و دوستى هاى مؤمنان (یأیّها الذین ءامنوا لاتتولّوا ... قد یئسوا من الأخرة)
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۴
- ایمان: آثار ایمان ۲
- پاداش: دوستى با مأیوسان از پاداش اخروى ۶
- خدا: دوستى با مأیوسان از رحمت خدا ۶; نواهى خدا ۳
- دوستى: ملاکهاى دوستى ۶، ۱۰
- عقیده: آثار عقیده ۱۰
- قیامت: مکذبان قیامت ۹
- کافران: بینش کافران ۸; موانع دوستى با کافران ۲
- گناهان کبیره :۷
- مؤمنان: تکلیف مؤمنان ۱
- مرگ: حقیقت مرگ ۸
- مسلمانان: دوستى مسلمانان صدراسلام با یهود ۴
- مغضوبان خدا: دوستى با مغضوبان خدا ۱، ۳; صفات مغضوبان خدا ۵
- یأس: آثار یأس از پاداش اخروى ۹; گناه یأس از آخرت ۷; گناه یأس از رحمت ۷; یأس از پاداش اخروى ۵، ۷; یأس از رحمت خدا ۵
- یهود: صفات یهود ۵; نهى از دوستى با یهود ۳
منابع
- ↑ تفسیر ابن المنذر از عامه.