المؤمنون ٢٢
کپی متن آیه |
---|
وَ عَلَيْهَا وَ عَلَى الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ |
ترجمه
المؤمنون ٢١ | آیه ٢٢ | المؤمنون ٢٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْفُلْکِ»: کشتیها (نگا: بقره / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ «22»
و بر آنها و بر كشتىها سوار مىشويد.
پیام ها
1- چهارپايان براى انسان آفريده شدهاند. (در آيه دوبار كلمه «لَكُمْ» آمده است)
2- حتّى حيوانات را ساده ننگريم. «لَعِبْرَةً» استخراج آهن از خاك نياز به صدها كارشناس، متخصّص وابزار دارد، ولى خداوند شير را از دل علف بيرون مىكشد و با همين قدرت در قيامت انسانها را از دل خاك بيرون خواهد كشيد. «لَعِبْرَةً»
3- شير، يكى از نعمتهايى است كه قرآن به آن توجّه دارد. «نُسْقِيكُمْ»
4- ميوهها و روغن گياهى، بر غذاهاى حيوانى مقدّم است. اوّل نام «نَخيل، اعناب،
جلد 6 - صفحه 92
زَيتون» بعد فرمود: «نُسْقِيكُمْ، تَأْكُلُونَ»
5- شير، گوشت وسوارى، قسمتى از منافع حيوانات است. «لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ» به راه افتادن كارخانجات لبنيات، چرمسازى، كنسروسازى، ريسندگى، بافندگى و ايجاد اشتغال و بهرهدهى براى ميليونها انسان، منافع جنبى حيوانات است.
6- نقش كشتى را در حمل و نقل ساده ننگريم. (صدها فرمول دست به دست هم مىدهد تا اين امكان فراهم مىشود) «عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ «22»
چهارم: وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ: و بر آن چهارپايان و بر كشتيها سوار مىشويد و بارهاى سنگين را بر آنها حمل مىكنيد، چهار پايان در خشكى و كشتى در دريا. چون انتفاع به چهارپايان در خشكى به منزله انتفاع كشتى
جلد 9 - صفحه 124
باشد در دريا، بدين جهت جمع فرمود ميان دو وجه در انعام تا شكرگزارى و سپاسدارى كنند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرائِقَ وَ ما كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِينَ «17» وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَلى ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ «18» فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ لَكُمْ فِيها فَواكِهُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «19» وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلِينَ «20» وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «21»
وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ «22»
ترجمه
- و هر آينه بتحقيق آفريديم بر زبر شما هفت طبقه و نباشيم از خلق بىخبر
و فرو فرستاديم از آسمان آب را باندازه پس ساكن گردانيديم آنرا در زمين و همانا ما بر بردن آن توانائيم
پس پديد آورديم براى شما بآن بستانها از درختان خرما و انگورها براى شما است در آنها ميوههاى بسيار و از آنها ميخوريد
و درختى را كه بيرون ميآيد از طور سينا ميرويد با روغن و نان خورش براى خورندگان
و همانا براى شما است در چهار پايان هر آينه عبرتى ميآشامانيم شما را از آنچه در شكمهاى آنها است و براى شما است در آنها منفعتهاى بسيار و از آنها ميخوريد
و بر آنها و بر كشتى بر داشته ميشويد.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان قدرت كامله خود در خلق انسان بيان قدرت شگفتآور خود را در خلق آسمانها فرموده باين تقريب كه بحقيقت و راستى خلق نموديم در جانب فوق شما هفت طبقه كه هر يك از آنها فوق ديگر است چون طرائق جمع طريقه است و عرب هر چيزيرا كه فوق ديگرى باشد طريقه گويد و بعضى گفتهاند طرائق خوانده شده چون راههاى آمد و شد ملائكه آسمانها است و خداوند در هيچ حال از احوال خلق غافل نيست و كارى باز نميدارد او را از كارى كه در آن صلاح و خير بندگانش باشد و مراد از آسمانها كه از آن اينجا بطرائق تعبير شده ظاهرا افلاك است نه اين كبودى منبسط در جوّ كه بالاى سر مشاهده ميشود از تراكم هوا يا ابخره و ادخنه و گفتهاند هر يك از آن هفت فلك جاى كوكبى است از كواكب سبع سيّار كه نام آنها در اين بيت جمع شده قمر است و عطارد و زهره شمس و مرّيخ و مشترى و زحل و افلاك بر يكديگر احاطه دارند مانند طبقات پياز و جسمشان از هوا لطيفتر است و ديده نميشود پس منافات ندارد با آنچه متجدّدين ميگويند كه كواكب در جوّ غير متناهى وجود دارند و افلاكى نيست چون مدرك آنها فقط حس است و بمعقولات كار ندارند و براى توجّه حقّ بخلق است كه باران رحمت خداوند نازل ميشود از آسمان بقدر ضرورت و اندازه لازم نه كم و نه زياد مگر بمشيّت او و بعد از مشروب شدن اراضى در زمين جاى گير ميگردد و بروايت قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نهرهاى زمين و چشمهها و چاهها از آنست و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه خداوند تعالى پنج نهر در زمين از بهشت جارى فرموده
جلد 3 صفحه 634
سيحون كه نهرهند است و جيحون كه نهر بلخ است و دجله و فرات كه آن دو نهر عراقند و نيل كه نهر مصر است همه را خداوند از يك چشمه نازل و جارى در زمين فرمود كه مردم از آنها بهرهمند شوند و اين معناى قول خداوند و أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ است تا آخر آيه و خداوند هر وقت بخواهد قدرت دارد تمام آن آبها را خشك كند يا بمراكز اصلى خود برگرداند كه تمام مردم و حيوانات هلاك شوند و خداوند از آب براى مردم خصوصا اهل حجاز باغهاى خرما و انگور ايجاد فرموده كه در آنها ميوجات بسيار ديگرى هم هست كه از آنها ميخورند و بهره بردارى ميكنند و اختصاص اهل حجاز براى مخاطب بودن آنها در صدر اسلام است و تذكّر بآنچه در اراضى آنها است از نعمت تا بشناسند و شكر گذارى نمايند و نيز ايجاد فرمود درخت زيتون را كه از كوهسار بدون آبيارى بيرون ميآيد مخصوصا از كوه طور سينا كه درخت آن منحصر بزيتون است و اين درخت از آنجا منتشر شده و ميرويد با آنكه در ميوه آن روغن چراغ و خورش نان است براى خورندگان خلاصه آنكه ميرويد با روغنى كه هم بدرد استعمال و استضائه ميخورد هم بدرد خورش نان كه در آن نانرا فرو برند و بخورند چون صبغ فرو برده شده در آن براى خورش نمودن است و تنبت بضمّ تاء از باب افعال نيز قرائت شده و طور سيناء كه سينين هم گاهى گفته ميشود گويند كوهى است در ميان مصر و ايله كه حضرت موسى براى مناجات با خدا آنجا ميرفت و خداوند با او سخن ميفرمود و سيناء اسم آنسرزمين است و غير منصرف ميباشد و معانى ديگرى هم براى آنشده ولى اين معنى را اصح دانستهاند و بكسر سين نيز قرائت شده و براى بالدّهن تراكيب متعددهئى ذكر شده و بهتر آنستكه حال باشد از فاعل تنبت يعنى ميرويد در حاليكه مشتمل بروغن و خورش است از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده كه زيتون درخت مباركى است از آن خورش نان و روغن غذاى خود كنيد و از بعضى روايات معتبره از صادقين عليهما السلام استفاده ميشود كه نجف اشرف قطعهئى از طور سينا است كه خدا با موسى عليه السّلام در آنجا تكلم فرمود و انبياء عظام در آنجا بمقامات لائقه خود رسيدند و مدفن حضرات آدم و نوح و امير المؤمنين عليهم السلام گرديد و براى خلق در وجود انعام كه شتر و گاو و گوسفند است عبرت و دليل بزرگى بر قدرت خداوند است
جلد 3 صفحه 635
كه از آن بايد اعتبار گيرند و بر آن شكر گذار شوند و آن آنستكه خداوند ايشان را مشروب ميكند از شيرى كه در شكم و پستانهاى آنها است و بعضى نسقيكم بفتح نون قرائت نمودهاند و از براى مردم در آنها منافع بسيارى است از قبيل پوست و پشم و كرك و مو و غيرها كه از آنها استفاده ميكنند علاوه گوشتشان را هم ميخورند و بر خصوص شتر از آنها و بر كشتيها سوار كرده و حمل ميشوند لذا گفتهاند شتر كشتى بيابان است و كلمه فلك در مفرد و جمع استعمال ميشود و چون مراد جنس است معنى تفاوتى ندارد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ عَلَيها وَ عَلَي الفُلكِ تُحمَلُونَ «22»
و بر اينکه انعام و بر كشتيها باركشي ميكنيد شرح حمل بر انعام گذشت که مفاد.
(وَ عَلَيها) است و اما (وَ عَلَي الفُلكِ تُحمَلُونَ) خداوند قدرت نمايي كرد. که اشجار چوبه آنها در آب فرو نرود، و هم چنين چيزهاي مجوف که هوا داخل آنهاست روي آب ميايستد و تعليم كشتي به حضرت نوح فرمود، چنانچه شرحش بيايد و بحمد اللّه امروزه وسائل بسياري در دسترس بندگان قرار داده مثل هواپيما و ماشين و وسائل نقليه مثل ريل و امثال اينها و هم چنين وسائل مخابرات از تلفن و تلگراف و وسايل پستي که در هر ساعت از تمام دنيا با خبر است، لكن بدبختانه هر چه وسائل امور دنيوي زياد ميشود در امور ديني سستتر ميشوند و مسامحه كارتر امروز جامعه دنيا را که سير ميكنيم صد نود آنها كافر يا طبيعي يا نصراني يا يهودي يا ناصبي يا غالي يا منكر ضروري يا مبدع و در جامعه مسلمين سير كنيم صد نود آنها معاند و مخالف مذهب حقه شيعه اثني عشري و در جامعه شيعه سير كنيم صد نود آنها فاسق و فاجر يا تارك الصلاة و مانع الزكاة و تارك امر به معروف و نهي از منكر يا مرتكب مناهي مخصوصا بيعفتي و اشتغال به ملاهي ساز آواز شرب زنا و امثال اينها مؤمن صالح در تمام دنيا مثل يك خال سفيد است
جلد 13 - صفحه 378
در يك گاو سياه و يك قطره گلاب در يك درياي شور.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 22)- از همه اینها گذشته، از چهار پایان به عنوان مرکبهای راهوار در خشکی و از کشتیها برای دریاها استفاده کرده «و بر آنها و کشتیها سوار میشوید»َ عَلَیْها وَ عَلَی الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ)
.این همه آثار و خواص و فوائد در این حیوانات به راستی مایه عبرت است، هم انسان را به آفریننده این همه نعمت آشنا میسازد و هم حس شکر گزاری را در او بر میانگیزد.
ج3، ص247
نکات آیه
۱ - امکان بهره ورى بشر از شتران و کشتى ها در جهت سوارى و حمل و نقل، نمونه اى دیگر از تدبیر الهى (و علیها و على الفلک تحملون) ضمیر در «علیها» به أنعام بازمى گردد و مراد از آن - به قرینه «تحملون» - تنها شتران است.
۲ - بستر خشکى ها و پهنه دریاها، در خدمت بهره ورى بشر، به عنایت و لطف خداوند (و علیها و على الفلک تحملون)
۳ - رام بودن شتر براى بشر و مکانیسم طبیعى قرار گرفتن و حرکت کشتى بر سطح آب تدبیرى الهى است. (و علیها و على الفلک تحملون)
۴ - امکان بهره ورى از موهبت هاى طبیعت، امتنان الهى بر انسان (فأنشأنا لکم به جنّت ... على الفلک تحملون)
موضوعات مرتبط
- انسان: امتنان بر انسان ۴; فضایل انسان ۲
- حملونقل: وسایل حمل ونقل ۱
- خدا: امتنان خدا ۴; تدبیر خدا ۳; لطف خدا ۲; نشانه هاى تدبیر خدا ۱; نعمتهاى خدا ۴
- خشکیها: فلسفه خلقت خشکیها ۲
- دریاها: فلسفه خلقت دریاها ۲
- شتر: انقیاد شتر ۳; فواید شتر ۱
- کشتى: تسخیر کشتى ۳; فواید کشتى ۱
منابع