الدخان ٣٠

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ لَقَدْ نَجَّيْنَا بَنِي‌ إِسْرَائِيلَ‌ مِنَ‌ الْعَذَابِ‌ الْمُهِينِ‌

ترجمه

ما بنی اسرائیل را از عذاب ذلّت‌بار رهایی بخشیدیم؛

|و به راستى فرزندان اسرائيل را از عذاب خفت‌بار نجات داديم
و به راستى، فرزندان اسرائيل را از عذاب خفت‌آور رهانيديم:
و البته ما بنی اسرائیل را از عذاب ذلّت و خواری نجات دادیم.
همانا ما بنی اسرائیل را از آن عذاب خوارکننده نجات دادیم.
و ما بنى‌اسرائيل را از آن عذاب خواركننده رهانيديم:
و به راستی که بنی‌اسرائیل را از عذاب خوارکننده رهانیدیم‌
و هر آينه فرزندان اسرائيل را از عذاب خواركننده رهانيديم،
ما بنی‌اسرائیل را از عذاب خوارکننده رهائی بخشیدیم.
و به‌راستی، فرزندان اسرائیل را از عذاب خفت‌آور به‌درستی رهانیدیم؛
و همانا رهانیدیم بنی‌اسرائیل را از عذاب خوارکننده‌

And We delivered the Children of Israel from the humiliating persecution.
ترتیل:
ترجمه:
الدخان ٢٩ آیه ٣٠ الدخان ٣١
سوره : سوره الدخان
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْعَذَابِ الْمُهِینِ»: (نگا: بقره / ، آل‌عمران / نساء / ). این عذاب ذلّت‌بار، عبارت بود از: شکنجه‌های سخت و طاقت‌فرسای جسمی و روحی، کشتن پسران، و زنده نگاه داشتن دختران برای خدمتکاری و هوسرانی، بیگاری و کارهای بسیار سنگین و ...


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَقَدْ نَجَّيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ مِنَ الْعَذابِ الْمُهِينِ «30»

و همانا ما بنى اسرائيل را از آن عذاب خوار كننده نجات داديم.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَقَدْ نَجَّيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ مِنَ الْعَذابِ الْمُهِينِ (30)

وَ لَقَدْ نَجَّيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ‌: و هر آينه بتحقيق خلاص نموديم بنى اسرائيل را، مِنَ الْعَذابِ الْمُهِينِ‌: از عذاب خوار كننده كه بر ايشان واقع شده بود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ نَجَّيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ مِنَ الْعَذابِ الْمُهِينِ (30) مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ كانَ عالِياً مِنَ الْمُسْرِفِينَ (31) وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَلى‌ عِلْمٍ عَلَى الْعالَمِينَ (32) وَ آتَيْناهُمْ مِنَ الْآياتِ ما فِيهِ بَلؤُا مُبِينٌ (33) إِنَّ هؤُلاءِ لَيَقُولُونَ (34)

إِنْ هِيَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولى‌ وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرِينَ (35) فَأْتُوا بِآبائِنا إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (36) أَ هُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ أَهْلَكْناهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا مُجْرِمِينَ (37) وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ (38) ما خَلَقْناهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (39)

إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقاتُهُمْ أَجْمَعِينَ (40)


جلد 4 صفحه 626

ترجمه‌

و بتحقيق نجات داديم بنى اسرائيل را از عذاب خوار كننده‌

از فرعون همانا او بود برترى جوينده‌اى از متجاوزان‌

و بتحقيق برگزيديم آنان را از روى دانش بر جهانيان‌

و داديمشان از نشانه‌هاى قدرت خود چيزيرا كه در آن نعمتى بود آشكار

همانا اينها هر آينه ميگويند

نيست آن مگر مردن اوّل بارمان و نيستيم ما برانگيخته شدگان‌

پس بياوريد پدران ما را اگر هستيد راستگويان‌

آيا اينها بهترند يا قوم تبّع و آنانكه بودند پيش از آنها هلاك كرديمشان همانا آنها بودند گناهكاران‌

و نيافريديم آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است در حالى كه باشيم بازى‌كنان‌

نيافريديم آن دو را مگر بحق ولى بيشترشان نمى‌دانند

همانا روز جدا شدن حق از باطل موعد آنان است بتمامى.

تفسير

خداوند متعال بنى اسرائيل را كه سالهاى متمادى بعذاب رقيّت و اسارت و قتل و اعمال شافّه از قبل فرعون و اتباعش گرفتار بودند بتوسط حضرت موسى نجات داد چون فرعون مرد متكبّر و متفرعن و سركشى بود كه از حدّ و قدر خود تعدّى و تجاوز نمود يا از برجستگان در زياده‌روى و نخوت و ستمكارى بود و خداوند براى علم و دانشى كه داشت بقابليّت و استحقاق آن طائفه كه همه از نسل حضرت يعقوب پيغمبر بودند اختيار فرمود ايشانرا براى منصب نبوّت بر اهل عالم در آن زمان چنانچه قمّى ره فرموده كه لفظ العالمين عام و معناى آن خاص است و محتمل است مراد اختيار آن طائفه بكثرت انبياء از ايشان باشد چون بسيارى از انبياء از اين طائفه بودند و عطا فرمود بآنها از آيات قدرت و رحمت از قبيل شكافتن دريا و سايه افكندن ابر و نازل نمودن منّ و سلوى و ساير تفضّلات الهى بر آنها كه در سوره بقره گذشت آنچه را كه نعمت آشكار يا موجب امتحان و اختيار آنها بود و از اينجا باز خداوند روى سخن را معطوف بمشركين مكّه فرموده كه منكر معاد بودند و ميگفتند نيست عاقبت امر و نهايت آن مگر مرگ كه پايان زندگى دنيا است و اين يكمرتبه بيشتر نيست و تكرار نميشود و ديگر ما زنده نميشويم چون نشر در اينجا بمعناى بعث است و اگر شما مسلمانان راست ميگوئيد پدران ما را زنده كنيد بيايند از اوضاع آن عالم بما خبر دهند تا ما


جلد 4 صفحه 627

تصديق كنيم عالم ديگرى در پس پرده غيب هست كه ما بايد بآن جا منتقل شويم و چون بصدور معجزات متواليه از حضرت ختمى مرتبت حجّت بر آنها تمام بود و بعد از اتمام حجّت از خداوند بر خلق اوضاع عالم را كه تمام اجزاء آن بر وفق حكمت منظّم شده است نميتوان بتقاضاى بيجاى اهل تعصّب و عناد و لجاج تغيير داد خداوند از جواب آنها صرف نظر نموده و بتهديد پرداخته است كه آيا آنها برتر و بيشتر و قوى‌ترند يا قوم تبّع كه از قبيله حمير و از ملوك يمن بوده و تبّع ناميده شد براى كثرت اتباع و انصارش و بعضى گفته‌اند تبّع نامى است كه سلاطين يمن پى در پى بآن خوانده ميشدند مانند عزيز مصر و خاقان ترك و قيصر روم كه بسلاطين آنها گفته ميشود در هر حال پادشاه مقتدرى بوده كه جهانگيرى كرده و خودش مؤمن بوده و قومش كافر و لذا خداوند تصريح بقومش فرموده نه خودش و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نقل نموده كه سبّ ننمائيد تبّع را همانا او اسلام آورده بود و از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه فرمود تبّع به اوس و خزرج كه دو قبيله انصار بودند گفت در يثرب باشيد تا پيغمبر آخر الزّمان بيايد و اگر من ادراك كنم او را خدمتش را اختيار و با او خروج مينمايم خداوند ميفرمايد ما آن قوم و اقوام سابقه آنها را مانند عاد و ثمود و قوم لوط هلاك و معذّب نموديم شما كه در مقابل آنها چيزى نيستيد چون آنان هم مانند شما مشرك و بدكار بودند شما را هم بجزاى كردارتان خواهيم رسانيد و اخيرا استدلال فرموده بر معاد كه ما آسمانها و زمين و اهل آن دو را بيهوده و ببازيچه خلق ننموديم كه جمعى بيايند و چندى بخورند و بپوشند و با آلام و اسقام دنيا با تمام قوا بكوشند و عاقبت شربت ناگوار مرگ و هجران را بنوشند و بروند بلكه بغرض صحيح عقلى خلق نموديم كه مردم بيايند و بكمال لايق خودشان برسند و مستحق نعيم ابدى يا عذاب دائمى گردند و رحمت و غضب خداوند آشكار گردد و هر كس بجزاى عملش از خير و شرّ برسد ولى بيشتر مردم اين معانى را نميدانند و روز قيامت كه روز فصل خصومت بين تمام خلق بحكم حقّ و جدا شدن حقّ از باطل است وقت و موعد حضورشان بتمامى در محضر الهى و دادستانى او است.


جلد 4 صفحه 628

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَقَد نَجَّينا بَنِي‌ إِسرائِيل‌َ مِن‌َ العَذاب‌ِ المُهِين‌ِ (30)

و ‌هر‌ آينه‌ بتحقيق‌ نجات‌ داديم‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌را‌ ‌از‌ عذاب‌ خوار كننده‌ ‌که‌ ابناء ‌آنها‌ ‌را‌ ذبح‌ ميكردند، و زنها ‌آنها‌ ‌را‌ بكنيزي‌ و كلفتي‌ ميگرفتند، و مردان‌ ‌آنها‌ ‌را‌ باعمال‌ شاقه‌ وادار ميكردند خداوند تفضل‌ فرمود.

وَ لَقَد نَجَّينا بَنِي‌ إِسرائِيل‌َ ‌که‌ بكلّي‌ راحت‌ شدند و نجات‌ پيدا كردند.

مِن‌َ العَذاب‌ِ المُهِين‌ِ ‌که‌ خدمت‌ حضرت‌ موسي‌ عرض‌ كردند: قالُوا أُوذِينا مِن‌ قَبل‌ِ أَن‌ تَأتِيَنا وَ مِن‌ بَعدِ ما جِئتَنا اعراف‌، آيه 126.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 30)- بنی اسرائیل در بوته آزمایش: در آیات گذشته سخن از غرق و هلاکت فرعونیان و نابودی قدرت و شوکت آنها و انتقال آن به دیگران بود، در اینجا از نقطه مقابل آن یعنی از نجات و رهائی بنی اسرائیل چنین سخن می‌گوید: «ما بنی اسرائیل را از عذاب خوار کننده رهائی بخشیدیم» (وَ لَقَدْ نَجَّیْنا بَنِی إِسْرائِیلَ مِنَ الْعَذابِ الْمُهِینِ).

از شکنجه‌های سخت و طاقت فرسای جسمی و روحی که تا اعماق جان آنها نفوذ می‌کرد.

نکات آیه

۱- نجات بنى اسرائیل از زندگى سخت و خفّت بار به اراده الهى (و لقد نجّینا بنى إسرءیل من العذاب المهین)

۲- زندگى بنى اسرائیل در نظام فرعونى، همراه با ذلت و مشقت هاى فراوان (و لقد نجّینا بنى إسرءیل من العذاب المهین)

۳- لزوم توجه به حاکمیت اراده الهى، بر فرآیند تحولات شگرف تاریخ (و لقد نجّینا بنى إسرءیل) تأکید خداوند در نسبت دادن نجات بنى اسرائیل و وارث قرار دادن ایشان به خود، بیانگر مطلب یاد شده است.

۴- پایه هاى اقتدار و شکوفایى نظام فرعونى، متکى بر شانه هاى رنج کشیده بنى اسرائیل* (کم ترکوا من جنّ-ت و عیون ... من العذاب المهین) از ارتباط میان این آیه با آیاتى که سخن از امکانات گسترده اقتصادى فرعونیان به میان آورده، به دست مى آید که احتمالاً بنى اسرائیل در استخدام باغدارى و کشاورزى نظام فرعونى بوده و از این بابت مشقت ها و بردگى ها را تحمل مى کردند.

موضوعات مرتبط

  • بنى اسرائیل: بنى اسرائیل در دوران فرعون ۲; تاریخ بنى اسرائیل ۲، ۴; ذلت بنى اسرائیل ۲; مشکلات بنى اسرائیل ۲; منشأ نجات بنى اسرائیل ۱; نقش بنى اسرائیل ۴
  • تاریخ: منشأ تحولات تاریخ ۳
  • خدا: آثار اراده خدا ۱
  • ذکر: ذکر حاکمیت اراده خدا ۳
  • زندگى: نجات از زندگى ذلت بار ۱; نجات از زندگى سخت ۱
  • فرعونیان: منشأ قدرت فرعونیان ۴

منابع