الدخان ٢٩

از الکتاب
کپی متن آیه
فَمَا بَکَتْ‌ عَلَيْهِمُ‌ السَّمَاءُ وَ الْأَرْضُ‌ وَ مَا کَانُوا مُنْظَرِينَ‌

ترجمه

نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین، و نه به آنها مهلتی داده شد!

|آن‌گاه نه آسمان به حال آنها گريست و نه زمين، و نه مهلتى به آنها داده شد
و آسمان و زمين بر آنان زارى نكردند و مهلت نيافتند.
و بر مرگ گذشتگان هیچ چشم آسمان و زمین نگریست و بر هلاکشان مهلت ندادند.
پس نه آسمان برآنان گریست و نه زمین و [هنگام نزول عذاب هم] مهلت نیافتند.
نه آسمان بر آنها گريست و نه زمين و نه به آنها مهلت داده شد.
و آسمان و زمین بر آنان نگریست، و به آنان مهلتی داده نشد
پس آسمان و زمين بر آنان نگريست، و مهلت هم نيافتند.
نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین، و نه بدیشان مهلتی داده شد (تا چند صباحی بمانند و توبه کنند و به جبران گذشته‌ها بپردازند).
پس آسمان و زمین بر آنان زاری نکردند. و مهلت‌یافتگان (هم) نبوده‌اند.
پس نگریست بر ایشان آسمان و زمین و نبودند مهلت‌دادگان‌

Neither heaven nor earth wept over them, nor were they reprieved.
ترتیل:
ترجمه:
الدخان ٢٨ آیه ٢٩ الدخان ٣٠
سوره : سوره الدخان
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَمَا بَکَتْ عَلَیْهِمْ ...»: عربها هنگامی که می‌خواهند اهمّیّت مقام مرده‌ای را نشان دهند، می‌گویند: آسمان و زمین بر او گریه کردند. خورشید کسوف کرد و ماه خسوف. آذرخش آسمان و باد وزان بر او گریستند و ... یا این که در اینجا مضاف محذوف است که (اهل) است. یعنی: به سبب حقارت فرعون و فرعونیان، در آسمان و زمین کسی برای ایشان دلسوزی نکرد و قطره اشکی نریخت. «مُنظَرِینَ»: مهلت داده‌شدگان (نگا: اعراف / ، حجر / و ).


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرِينَ «29»

پس نه آسمان و زمين بر آنان گريست و نه به آنان مهلتى داده شد.

نکته ها

برخى مفسّران گفته‌اند: گريه نكردن آسمان و زمين، كنايه از اين است كه هلاكت فرعونيان هيچ خلأيى در كار جهان پيش نياورد. امّا ظاهر آيه خبر از نوعى احساس و شعور براى هستى دارد كه قرآن از آن به گريه تعبير كرده است.

پیام ها

1- زمين و آسمان، شعور و شناخت و احساس دارند. «فَما بَكَتْ»

2- آنجا كه اراده خدا باشد، همه هستى هماهنگ مى‌شود. «السَّماءُ وَ الْأَرْضُ»

3- مهلت دادن خداوند شرايطى دارد، گاهى چنان پيمانه گناه لبريز مى‌شود كه هيچ گونه مهلتى داده نمى‌شود. «وَ ما كانُوا مُنْظَرِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرِينَ «29»

فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ‌: پس نگريست بر ايشان، السَّماءُ وَ الْأَرْضُ‌: آسمان و زمين، يعنى بر فوت ايشان هيچكس نگريست و آن را به حسابى نگرفت، چنانچه‌


«1» سفينة البحار (ذيل مدن) ج 2 ص 531.

جلد 12 - صفحه 22

به نقيض آن گويند: به فوت فلانى، آسمان و زمين گريست؛ اين در عرف شايع است نسبت به حال كسى كه فقدان او در نظر مردم عظيم نمايد. وَ ما كانُوا مُنْظَرِينَ‌: و نبودند مهلت داده‌شدگان از وقتى به وقت ديگر، چون موقع نزول عذاب رسيد اصلا توقفى و اهمالى در آن واقع نشد.

تبصره: تفسير برهان- از حضرت عبد العظيم عليه السّلام از كثير بن شهاب الحارثى: در بين اينكه ما نشسته بوديم نزد حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در رحبه، آن هنگام طلوع نمود حضرت حسين عليه السلام؛ حضرت تبسم نمود كه ظاهر شد دندانهاى مبارك، پس فرمود: خداى تعالى ذكر نموده جماعتى را و فرموده: فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرِينَ» قسم به ذاتى كه شكافت دانه را و خلق نمود نفس را، هر آينه البته مى‌كشند اين را و هر آينه البته گريه كند بر او آسمان و زمين‌ «1». و چندين روايت به همين مضمون وارد شده.

ابن عباس در تفسير اين آيه نقل نموده: اذا قبض اللّه نبيا من الانبياء بكت عليه السماء و الارض اربعين سنة و اذا مات العالم بعلمه بكيا عليه اربعين يوما و اما الحسين عليه السّلام فتبكى عليه السماء و الارض طول الدهر و تصديق ذلك ان يوم قتله قطر السماء دماء و ان هذه الحمرة التى ترى فى السماء ظهرت يوم قتل الحسين و لم تر قبله ابد اوان يوم قتله عليه السّلام لم يرفع حجر فى الدنيا الا وجد تحته دم.

زمانى كه قبض فرمايد خدا پيغمبرى از پيغمبران را، گريه كند بر او آسمان و زمين چهل سال؛ و هر گاه بميرد عالمى كه به علم خود عمل نمايد، گريه كند بر او آسمان و زمين چهل صباح؛ و اما حضرت حسين عليه السّلام، پس گريه كند بر او آسمان و زمين تمام دهر؛ و تصديق آن آنكه روز شهادت او باريد آسمان خون، و اين سرخى كه در آسمان ديده شود ظاهر شد روز شهادت آن حضرت و قبل از آن ديده نشده بود، و روز شهادت آن حضرت برداشته نشد سنگى از زمين مگر آنكه يافت شد زير آن خون‌ «2».


«1» تفسير برهان، ج 4، ص 161 و 162، روايت 8 چاپ دار الكتب العلميّه قم.

«2» تفسير برهان، ج 4، ص 162، روايت 10، چاپ دار الكتب العلميه قم.

جلد 12 - صفحه 23

زرارة بن اعين از حضرت صادق عليه السّلام، فرمود: گريه نمود آسمان بر حضرت يحيى بن زكريا و بر حضرت حسين بن على عليهما السّلام چهل روز، و گريه ننمود مگر بر اين دو نفر. زراره گويد: گفتم چيست گريه آسمان؟ فرمود:

طلوع نمود سرخ، و غروب نمود سرخ‌ «1».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَدَعا رَبَّهُ أَنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ «22» فَأَسْرِ بِعِبادِي لَيْلاً إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ «23» وَ اتْرُكِ الْبَحْرَ رَهْواً إِنَّهُمْ جُنْدٌ مُغْرَقُونَ «24» كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «25» وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ كَرِيمٍ «26»

وَ نَعْمَةٍ كانُوا فِيها فاكِهِينَ «27» كَذلِكَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِينَ «28» فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرِينَ «29»

ترجمه‌

پس خواند پروردگارش را كه اينها گروهى گناهكارانند

پس ببر بندگان مرا در شب همانا شما متابعت شدگانيد

و واگذار دريا را آرميده بجاى خود همانا آنها لشگرى غرق كرده شدگانند

چه بسيار واگذاشتند از باغها و چشمه‌ها

و كشتها و جاى خوب‌

و وسعتى كه بودند در آن شادمانان امر از اين قرار است‌

و بميراث داديم آنها را بگروهى ديگر

پس نگريست بر آنها آسمان و زمين و نبودند مهلت داده‌شدگان.

تفسير

حضرت موسى (ع) بعد از يأس از ايمان فرعونيان از خداوند مسئلت نمود كه آنها را بجزاى كفرشان برساند چون از لفظ دعا اين معنى استفاده ميشود كه صرف شكايت از قوم نبوده و جواب رسيد كه بنى اسرائيل را شبانه از مصر با خود بيرون ببر بتفصيلى كه در سوره بقره گذشت و بدانكه آنها در تعقيب شما خواهند آمد و چون دريا بامر خدا براى شما شكافته شد و شما از زمين آن عبور نموديد و بهمان حال باقى ماند مشوّش مشو كه آنها ميآيند و بشما ميرسند بگذار بهمان حال آرامش و سكون آب در دو طرف راه باقى باشد وقتى تمام آنها آمدند و در راهى كه براى تو در دريا باز شده قرار گرفتند آب دو طرف بهم متّصل‌


جلد 4 صفحه 625

ميشود و تمام آنها غرق خواهند شد و خداوند از حال آنها بعد از غرق خبر داده كه چه بسيار باقى گذاردند بعد از رفتن از مصر و نابود شد نشان از باغهاى خرّم و چشمه‌هاى جارى و كشتهاى پرفائده و عمارات رفيعه و مناظر حسنه و منازل مزيّنه مرتّبه و وسعت و نعمت و رفاهيتى كه در آن مشغول بعيش و نوش و تنزّه و تفرّج و تفريح و تفكّه با زنان بودند چون قمّى ره فاكهين را بمفاكهين با زنان تفسير فرموده كه بمعناى صحبت خوش و شوخى است و بعد از اين خداوند اشاره فرموده به كلمه كذالك بآنكه تا بوده چنين بوده و بعدا هم امر از اين قرار است و ما تمام آنها را بدون زحمت مانند ارث پدر نصيب بنى اسرائيل نموديم چون آنها بعد از غرق فرعون و اتباعش بمصر آمدند و تمام املاك و اموال قبطيان را متصرّف شدند با آنكه دشمنان آنها بودند و هيچ آسمان و زمينى هم بهم نخورد چون گفته‌اند فما بكت عليهم السّماء و الارض كنايه از اين معنى است و بعضى گفته‌اند مراد آنست كه از اهل آسمان و زمين كسى بر آنها گريه نكرد و مقصود بيان سوء عاقبت آنها است و بنابر اين كلام بمعناى حقيقى خود باقى است نهايت آنكه كلمه اهل كه مضاف به السّماء بوده حذف شده و در هر حال خداوند بآنها مهلت نداد و بزودى از آن قوم ستمگر انتقام كشيد و در چند روايت معتبر از ائمه اطهار تصريح شده كه آسمان و زمين بر احدى گريه نكرده مگر بر حضرت يحيى بن زكريّا (ع) و حضرت سيد الشهداء عليه السّلام و در بعضى گريه چهل روز ذكر شده و در شفاء الصّدور اين معنى بأدلّه عقليّه و نقليّه كثيره مفصّله نسبت بمظلوم كربلا عليه آلاف التحيّة و الثّناء اثبات شده كه حقّا ديدنى است و بايد مراجعه شود و كلمه رهوا ظاهرا حال است از بحر يعنى ساكن و آرام بحال خود يا شكافته و مفتوح و گشاده و آماده براى عبور.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَما بَكَت‌ عَلَيهِم‌ُ السَّماءُ وَ الأَرض‌ُ وَ ما كانُوا مُنظَرِين‌َ «29»

‌پس‌ نگريست‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ آسمان‌ و زمين‌ و نبودند ‌آنها‌ مهلت‌ داده‌ ‌شده‌، هيچ‌ گونه‌ انقلابي‌ ‌در‌ عالم‌ ‌براي‌ هلاكت‌ فرعونيان‌ واقع‌ نشد نه‌ زمين‌ بآسمان‌ رفت‌، و نه‌ آسمان‌ بزمين‌ افتاد.

فَما بَكَت‌ عَلَيهِم‌ُ السَّماءُ وَ الأَرض‌ُ كنايه‌ ‌از‌ اينكه‌ ‌در‌ هلاكت‌ ‌آنها‌ احدي‌ متأثر نشد زيرا ‌اگر‌ يك‌ نفر عادي‌ ‌از‌ دنيا برود بالاخص‌ ‌اگر‌ تصادف‌ و قتل‌ ‌باشد‌ ‌لا‌ اقل‌ ‌در‌ فاميل‌ ‌آن‌ يك‌ ضجّه‌ و شيون‌ و انقلابي‌ واقع‌ ميشود بخصوص‌ ‌اگر‌ يك‌ بزرگي‌ ‌از‌ ميان‌ برود، ببينيد ‌در‌ پيش‌ آمد مرحوم‌ آقاي‌ شمس‌ آبادي‌ چه‌ انقلابي‌ ‌در‌ ايران‌ و ممالك‌ اسلامي‌ بلكه‌ ‌غير‌ اسلامي‌ اتفاق‌ افتاد چه‌ رسد ‌براي‌ امام‌ و پيشوايان‌ دين‌، مشاهده‌ كنيد ‌در‌ شهادت‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ (ع‌) ‌از‌ زمان‌ آدم‌ ابو البشر ‌الي‌ انقراض‌ دنيا بلكه‌ يوم القيامة و انتقام‌ خداوند متعال‌ بلكه‌ ‌الي‌ الابد چه‌ تأثيراتي‌ داشت‌ ولي‌ ‌براي‌ هلاكت‌ فرعونيان‌ باصطلاح‌ ‌ما مو ‌از‌ ماست‌ كشيده‌ نشد.

وَ ما كانُوا مُنظَرِين‌َ آني‌ مهلت‌ داده‌ نشد ‌حتي‌ قوم‌ نوح‌ ‌که‌ بغرق‌ هلاكت‌ شدند آب‌ ‌از‌ آسمان‌ باريد و ‌از‌ زمين‌ جوشيد و البته‌ ‌اينکه‌ مدّتي‌ ادامه‌ داشت‌ ‌تا‌ ‌آنها‌ غرق‌ شدند، قوم‌ عاد يك‌ هفته‌ ادامه‌ داشت‌ ‌تا‌ بباد هلاك‌ شدند ‌که‌ ميفرمايد:

وَ أَمّا عادٌ فَأُهلِكُوا بِرِيح‌ٍ صَرصَرٍ عاتِيَةٍ سَخَّرَها عَلَيهِم‌ سَبع‌َ لَيال‌ٍ وَ ثَمانِيَةَ

جلد 16 - صفحه 88

أَيّام‌ٍ ... الاية الحاقة، آيه 6 و 7. قوم‌ ثمود سه‌ روز مهلت‌ داشتند ‌که‌ حضرت‌ صالح‌ فرمود: فَقال‌َ تَمَتَّعُوا فِي‌ دارِكُم‌ ثَلاثَةَ أَيّام‌ٍ هود آيه 67. قوم‌ لوط يك‌ شب‌ ‌که‌ ميفرمايد: إِن‌َّ مَوعِدَهُم‌ُ الصُّبح‌ُ أَ لَيس‌َ الصُّبح‌ُ بِقَرِيب‌ٍ هود آيه 83. و امّا فرعونيان‌ ‌تا‌ تمام‌ ‌آنها‌ ‌در‌ جادّه‌هايي‌ ‌که‌ ‌از‌ عصاي‌ موسي‌ احداث‌ ‌شده‌ بودند هيچ‌ آثار عذاب‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ نبود و ‌با‌ اطمينان‌ تمام‌ گفتند: ‌از‌ دريا خارج‌ ميشويم‌ و قوم‌ موسي‌ ‌را‌ دستگير ميكنيم‌ آني‌ آبها سر بهم‌ گذاشت‌ و تمام‌ هلاك‌ شدند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 29)- در این آیه می‌فرماید: «پس نه آسمان بر آنها گریست و نه زمین، و نه به هنگام نزول بلا به آنها مهلتی داده شد»! (فَما بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما کانُوا مُنْظَرِینَ).

گریه نکردن آسمان و زمین بر آنها ممکن است کنایه از حقارت آنها

ج4، ص397

و عدم وجود یار و یاور و دلسوز برای آنها باشد.

نکات آیه

۱- هلاکت و نابودى فرعونیان مستکبر، بدون کمترین بازتاب در نظام جهان (فما بکت علیهم السماء و الأرض) تعبیر «فما بکت علیهم» کنایه است از این که فرعونیان مستکبر - که خویش را مقتدر و عزیز مى شمردند - با ذلت و غربت، هلاک شدند; بدون آن که کمترین خلأى در جهان احساس شود.

۲- هلاکت و نابودى فرعونیان، سریع و ناگهانى و بدون کمترین فرصت و مجال تدبیر و بازنگرى (و ما کانوا منظرین)

۳- مرگ خفّت بار فرعونیان، هشدارى به مستکبران و خود بزرگ بینان تاریخ (فما بکت علیهم السماء و الأرض )

۴- اجابت نشدن مهلت خواهى مجرمان، پس از فرارسیدن عذاب استیصال* (و ما کانوا منظرین) جمله «و ما کانوا منظرین» مى تواند بیانگر این معنا باشد که فرعونیان، پس از اتمام حجت و حق ستیزى هاى مکرر، زمینه توبه و بازگشت را از دست داده و مهلت خواهى کسانى چون ایشان اجابت نمى شود.

موضوعات مرتبط

  • فرعونیان: آثار ذلت فرعونیان ۳; آثار مرگ فرعونیان ۳; آثار هلاکت فرعونیان ۱; هلاکت ناگهانى فرعونیان ۲
  • مجرمان: رد استمهال مجرمان ۴; عذاب استیصال مجرمان ۴
  • مستکبران: هشدار به مستکبران ۳

منابع