التين ٤
کپی متن آیه |
---|
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ |
ترجمه
التين ٣ | آیه ٤ | التين ٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَقَدْ خَلَقْنَا ...»: جواب قسمهای چهارگانه است. «أَحْسَنِ»: زیباترین. بهترین. «تَقْوِیمٍ»: هیئت. سیما. در اصل تقویم، در آوردن چیزی به صورت مناسب و نظام معتدل و کیفیّت شایسته است (نگا: نمونه) ولی در بسیاری از موارد مراد از مصدر، اثر آن است (نگا: جزء عمّ شیخ محمّد عبده). لذا در اینجا مراد ساختار انسان با دو بعد جسمانی و روحانی است، که «عالَم صغیر» و «موجود ناشناخته» نام گرفته است، و خداوند او را بزرگوار فرموده است (نگا: اسراء / ) و آفریدگار جهان در برابر اتمام خلقت انسان، خویشتن را ستوده است (نگا: مؤمنون / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ «1» وَ طُورِ سِينِينَ «2» وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ «3» لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ «4» ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ «5» إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ «6» فَما يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ «7» أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحاكِمِينَ «8»
به انجير و زيتون سوگند. و به طور سينا سوگند. و به اين شهر (مكّه) امن سوگند.
همانا ما انسان را در بهترين قوام و نظام آفريديم. سپس او را به پايينترين مرحله بازگردانديم. مگر كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى نيك انجام دادند كه براى آنان پاداشى قطع ناشدنى و هميشگى است. پس بعد از اين، چه چيز سبب مىشود قيامت را تكذيب كنى؟ آيا خدا بهترين حكم كنندگان نيست؟
جلد 10 - صفحه 529
نکته ها
طور سينين، همان وادى سينا ميان مصر و فلسطين امروزى است.
در برخى روايات، به قرينه «طُورِ سِينِينَ» و «الْبَلَدِ الْأَمِينِ» كه اشاره به دو مكان مقدس است، آمده است كه مراد از «التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ» نيز محلّ رويش اين دو ميوه مىباشد و ايه را اشاره به شهرهاى مدينه و بيت المقدس دانستهاند. «1»
در ميان خوردنىها، ميوهها و در ميان آنها ميوههاى قنددار و چربىدار براى سوخت و ساز بدن بيشتر مورد نياز است. «التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ»
از امتيازات اسلام داشتن سرزمين امن است حتى براى گياهان و حيوانات. «الْبَلَدِ الْأَمِينِ»
نام انجير يكبار و زيتون، شش بار در قرآن آمده است و هر دو داراى خواص غذايى و درمانى فراوانى هستند. انجير براى هر سن و سالى به خاطر قندى كه دارد مفيد است.
ورزشكاران و كسانى كه دچار ضعف و پيرى هستند به خوردن آن سفارش شدهاند. بر اساس برخى روايات، انجير ميوهاى بهشتى است و در طبّ قديم، معجون انجير و عسل براى زخم معده و انجير خشك براى تقويت فكر سفارش شده است.
امام رضا عليه السلام فرمود: انجير بوى دهان را مىبرد، لثهها و استخوانها را محكم مىكند، مو را مىروياند، درد را برطرف مىسازد و مثل دارو مؤثر است. زيتون، بلغم را برطرف مىسازد، رنگ صورت را صفا داده اعصاب را تقويت نموده، بيمارى و درد و ضعف را از بين مىبرد و آتش خشم را فرو مىنشاند. «2»
مراد از «ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ» دست برداشتن گروهى از انسانها از فطرت اوليه الهى است كه خداوند در نهاد هر بشرى قرار داده كه هر كس چنين كند، خداوند او را در پستترين جايگاهها قرار مىدهد و گرفتار شقاوت و عذاب مىشود.
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». بحارالانوار، ج 66، ص 183 به نقل از تفسير نمونه.
جلد 10 - صفحه 530
پیام ها
1- نعمتهاى دنيوى حتى خوردنىها، قداست دارد و مورد سوگند الهى واقع شدهاند. «وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ»
2- سلامتى كه از طريق غذا به دست مىآيد و امنيّت، مهمترين نيازهاى مادّى انسان است. التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ ... الْبَلَدِ الْأَمِينِ
3- قداست وحى، به زمينها نيز سرايت مىكند. «طُورِ سِينِينَ»
4- امنيّت شهر مكّه، دعاى حضرت ابراهيم است كه گفت: «رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً» «1» و اين دعا مورد استجابت واقع شد. «هذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ»
5- انسان در آفرينش بر همه موجودات برترى دارد. «خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ»
6- خداوند بر آغاز و فرجام انسان حاكم است. خَلَقْنَا ... رَدَدْناهُ
7- انسان در اصل خلقت پستى ندارد و سقوط او در طىّ مراحل زندگى واقع مىشود. «خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ»
8- انسان كه برترين مخلوق است، سقوطش نيز از همه موجودات پستتر است. أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ... أَسْفَلَ سافِلِينَ (چنانكه در آيات ديگر نيز مىفرمايد:
«أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» «2»)
9- دورى از ايمان و عمل صالح سبب سقوط است و ايمان، عامل دورى از هر گونه پستى و نزول است. «رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
10- با آنكه خداوند خالق انسان است و هرگونه بخواهد حق دارد با مخلوقش رفتار كند، امّا او بر اساس عدل، حكم مىكند و بهترين داوران است. «بِأَحْكَمِ الْحاكِمِينَ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
«1». بقره، 126.
«2». اعراف، 179.
جلد 10 - صفحه 532
سوره عَلق
اين سوره نوزده آيه دارد و در مكّه نازل شده است.
نام سوره برگرفته از آيه دوم است كه اشاره به خلقت انسان از علق (خون بسته) دارد.
اين سوره، اولين سورهاى است كه بر پيامبر نازل شده و سياق آياتش چنان به هم ارتباط دارد كه مىتوان گفت تمام سوره يكباره نازل شده است. «1»
اين سوره نظير سورههاى سجده، فصلت، نجم داراى سجده واجب است كه به عقيده شيعه در نماز نبايد خوانده شود و خواندن آنها در حال حيض يا جنابت ممنوع است.
«1». تفسير الميزان.
جلد 10 - صفحه 533
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ «4»
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ: (جواب قسم است) به اين مكانهاى شريف سوگند كه هر آينه به تحقيق آفريديم جنس آدمى را، فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ: در نيكوترين تعديل و قوام در شكل و صورت و تسويه اعضاء. يعنى مخصوص گردانيديم او را از ميان حيوانات، به انتصاب قامت و حسن صورت و اعتدال مزاج و جامعيت خواص مكوّنات. يا خلق فرموديم مظهرى اتمّ و اكمل و محلّى اعمّ و اشكل كه حامل امانت الهى و منبع فيض سبحانى تواند شد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ «1» وَ طُورِ سِينِينَ «2» وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ «3» لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ «4»
ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ «5» إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ «6» فَما يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ «7» أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحاكِمِينَ «8»
ترجمه
سوگند به انجير و زيتون
كوه طور سينا
و باين شهر امن
بتحقيق آفريديم آدمى را در بهترين صورت مناسب
پس برگردانديم او را بنازلترين منازل مردم پست
مگر آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته پس از براى ايشان مزدى است كه قطع نميشود
پس چه موجب تكذيب تو ميشود بعد از اين بيان بروز جزا
آيا نيست خداوند درست حكم كنندهترين حكم كنندگان.
تفسير
خداوند سبحان در اين سوره مباركه قسم ياد فرموده بانجير كه ميوهاى است در نهايت شيرينى و لطافت كه تمام آن خورده ميشود و بسيار لذيذ و مفيد است كه گفتهاند مليّن طبع و محلّل بلغم و مطهّر كليتين و مزيل سنگ مثانه است و داراى خواص بسيارى است و در حديث نبوى است كه قاطع بو اسير و نافع براى نقرس است و گويا لقمهاى است كه خداوند آنرا براى دهان مؤمن گرفته است تا فربه و قوى براى عبادت گردد ملك الشعراء در مجلس ناصر الدينشاه قاجار كه انجير حاضر بوده بالبداهه در وصف آن گفته «انجير اگر لطيف و شيرين نبدى- شايسته بزم ناصر الدين نبدى» «ور به نبدى ز سيب و انگور و انار- هرگز قسم خداى و التين نبدى» و قبلا ذكر شد كه خداوند بهر چيز بخواهد قسم ميخورد ولى بندگان بايد بخدا قسم بخورند و نيز قسم ياد فرموده بزيتون كه هم ميوه است و هم خورشت و هم دوا و روغن لطيف آن منافع بسيارى دارد از فربه نمودن بدن و تقويت هضم و تسهيل
جلد 5 صفحه 407
دفع و غيرها كه ذكرش موجب تطويل است و بطور سينين و آن كوهى است كه موسى عليه السّلام در آنجا با خداوند مناجات مينمود و بسينين كه گفتهاند بمعناى مبارك است و سينا معروف شده و باين بلد امين كه مراد شهر مكّه است و از قديم محل امن و امان بوده و در اسلام تثبيت و تقرير شده و اين سوره آنجا نازل شده است و بعد از اين چهار قسم ميفرمايد كه بتحقيق ما انسان را خلق نموديم در بهترين صورت با تناسب اعضاء و اجزاء و استقامت قامت چون تقويم بمعناى تعديل و تناسب و استقامت است و در وجود آن نمونهاى است از هر يك از اجزاء عالم و مركّب است از عقل و شهوت و براى آن قابل شده كه از ملائكه برتر شود و بالاتر رود تا آنكه بواسطه معرفت و طاعت به اعلى عليّين رسد يا از حيوان پستتر گردد و در نتيجه كفر و معصيت مردود باسفل السافلين يعنى نازلترين دركات جهنم شود و مقصود خداوند از قسمهاى خود آنست كه اين چنين موجود شريفى در صورت كفر و نفاق مستحق درك اسفل خواهد شد و ما او را قرار دهيم در پستترين جايها كه جاى مردم پست است و از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه دركات جهنّم بعضى پائينتر از بعضى است و آنكه از همه پائينتر است اسفل السافلين است و بعضى ردّ باسفل را بعود ضعف قواء و انكسار اعضاء در حال پيرى و زوال مشاعر و ادراكات تفسير نمودهاند و در استثناء اهل ايمان و عمل صالح باين اشكال برخوردند كه آنها هم باين حال گرفتار ميشوند و جواب گفتهاند كه عقل و ايمان ايشان ضعيف نميشود با آنكه خداوند مترتب بر استثناء ايشان فرموده كه براى آنها اجر دائم است كه قطع نميشود و ظاهر آنست كه فارق بين اهل ايمان و كفر همانستكه خدا ذكر فرموده نه امتيازى كه مشهود نيست و خدا هم ذكر نفرموده علاوه بر آنكه آنچه مورد انكار مشركين مكّه بوده كه خداوند آنرا به بيان قدرت خود در خلق احسن انسان اثبات و مؤكّد بقسم فرمود معاد است نه استقامت و كمال انسان در جوانى و انكسار اعضاء و ضعف قواء او در پيرى كه محسوس و مشاهد و مسلّم است و حاجت بقسم ندارد و لذا بعد از اين ميفرمايد پس چه موجب تكذيب تو است اى پيغمبر مكرّم از ادلّه بعد از اين بيان و سوگند در اخبار تو از روز جزاء و ثواب و عقاب آن خلاصه آنكه موجبى براى تكذيب
جلد 5 صفحه 408
بروز جزاء بعد از اين باقى نمانده آيا خدا احكم الحاكمين و بهترين قضاوت كنندگان نيست كه بايد داد مظلوم را در روزى از ظالم بستاند پس بايد حتما روز جزائى باشد و بعضى گفتهاند مراد آنست كه چه وادار نموده تو را اى انسان مشرك بر تكذيب بروز جزا بعد از اثبات آن آيا نيست خداوندى كه چنين صنع و تدبيرى در وجود تو از او آشكار شده عادلترين حكم كنندگان و قادر بر اعاده مردگان براى حكومت در ميان آنان و در اين سوره هم تأويلاتى از ائمه اطهار نقل شده كه حقير براى تعارض آنها با يكديگر و جهات ديگرى از ذكر آن خوددارى نمودم آنچه مسلّم است آنست كه بعد از تلاوت اين سوره مستحب است گفته شود و انا على ذلك من الشاهدين در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره و التّين را در نمازهاى واجب و مستحب خود قرائت كند خداوند از بهشت بقدرى باو عطا فرمايد كه راضى و خوشنود شود و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمّد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 409
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لَقَد خَلَقنَا الإِنسانَ فِي أَحسَنِ تَقوِيمٍ «4»
جواب قسم است ميفرمايد: هر آينه بتحقيق خلق فرموديم انسان را به- نيكوترين وضع مستوي القامه و تمام اجزاء بدن او را از چشم و گوش و دست و پا و ساير اجزاء بدن را نيكو قرار داديم و قوت نطق باو داديم که در تعريف انسان گفتند حيوان ناطق که فصل مميز او از ساير حيوانات نطق است که آنها را صامت ميگويند، و عقل و شعور و ادراك و فهم و قوت و قدرت باو داديم و تمام وسائل سعادت را تكوينا و تشريعا بر او آماده كرديم لكن اينکه انسان دو صنف شدند يك صنف اگر در مقام تحصيل سعادت برآمدند و از اينکه وسائل بهرهبرداري كردند از تمام مخلوقات عالم بالا ميزنند حتي از ملائكه، و اگر پشت پا زدند و در شقاوت سير كردند از تمام مخلوقات پستتر ميشوند حتي از شياطين و خداوند اينکه دو صنف را در مستثني و مستثني منه بيان ميفرمايد:
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 4)- ما انسان را در بهترین صورت آفریدیم! بعد از ذکر این قسمهای پرمحتوای چهارگانه به جواب قسم پرداخته، میفرماید: «مسلما ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم» (لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم).
«تقویم» به معنی درآوردن چیزی به صورت مناسب، و نظام معتدل و کیفیت شایسته است، و گستردگی مفهوم آن اشاره به این است که خداوند انسان را از هر نظر موزون و شایسته آفرید، هم از نظر جسمی، و هم از نظر روحی و عقلی، چرا که هرگونه استعدادی را در وجود او قرار داده، و او را برای پیمودن قوس صعودی بسیار عظیمی آماده ساخته، و با این که انسان «جرم صغیری» است، «عالم کبیر» را در او جا داده و آنقدر شایستگیها به او بخشیده که لایق خلعت «و لقد کرمنا بنی آدم ما فرزندان آدم را کرامت و عظمت بخشیدیم» «1» شده است.
نکات آیه
۱ - خداوند، آفریننده انسان ها است. (لقد خلقنا الإنسن) حرف «ال» در «الإنسان»، یا براى استغراق جنس است و یا به حقیقت و ماهیت او نظر دارد.
۲ - ساختار وجودى انسان، استوارترین و زیباترین ساختار و در اوج اعتدال است. (لقد خلقنا الإنسن فى أحسن تقویم) «قَوام» (به فتح قاف); یعنى، «عدل» و به کسر قاف; یعنى، نظام و رکن و آنچه مایه قیام چیزى باشد (صحاح). «تقویم»، یا از اوّلى گرفته شده و به معناى تعدیل است و یا از دوّمى مشتق شده و به معناى «قوام دادن» و «عنصرهاى چیزى را سامان بخشیدن» است. در این صورت مفاد آیه این مى شود که نظام خلقتِ انسان، در اوج حُسن و نیکویى است. حُسن هر چیز در عرف مردم، به زیبایى حسّى آن است; ولى بیشتر موارد آن در قرآن، ناظر به نوعى از زیبایى است که با بصیرت درک مى شود.
۳ - انسان، کامل ترین موجودات و ارجمندترین آفریده ها است. (لقد خلقنا الإنسن فى أحسن تقویم) مراد از «أحسن تقویم» - به قرینه آیه بعد - نقطه مقابل «أسفل سافلین» است; یعنى، هر انسانى در اصل خلقت خویش، از برترین نوع آفرینش برخوردار است و سقوط برخى از انسان ها به پست ترین حالت ها، عارضى و غیر اصیل است.
۴ - برخوردارى انسان از خلقت برتر، حقیقتى است که خداوند آن را با سوگند به انجیر، زیتون، طور سینا و شهر مکه، بیان داشته و بر آن تأکید کرده است. و التین ... لقد خلقنا الإنسن فى أحسن تقویم ۵ - تمام آفریده هاى الهى، نیکو و داراى ساختارى منظم اند.* (أحسن تقویم) «أحسن»، اسم تفضیل است و اثبات برترین قوام براى انسان، نیکو بودن قوام دیگر موجودات را در مفهوم خود گنجانیده است.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: نظم آفرینش ۵
- انسان: اعتدال جسمى انسان ۲; حقیقت انسان ۴; خالق انسان ها ۱; دلایل فضایل انسان ۴; زیبایى انسان ۲; ساختار انسان ۲; فضایل انسان ۲، ۳; کمال انسان ۳; ویژگیهاى جسمى انسان ۲
- خدا: خالقیت خدا ۱
- سوگند: فلسفه سوگند به انجیر ۴; فلسفه سوگند به زیتون ۴; فلسفه سوگند به سینا ۴; فلسفه سوگند به کوه طور ۴; فلسفه سوگند به مکه ۴
- قرآن: سوگندهاى قرآن ۴
- موجودات: بهترین موجودات ۳; زیبایى موجودات ۵
منابع