البقرة ٢٨٥
کپی متن آیه |
---|
آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلاَئِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَ إِلَيْکَ الْمَصِيرُ |
ترجمه
البقرة ٢٨٤ | آیه ٢٨٥ | البقرة ٢٨٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَآ أُنزِلَ»: مراد قرآن است. «لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مُِن رُّسُلِهِ»: مراد آن است که ما مثل یهودیان و مسیحیان نیستیم و همه پیغمبران را از آدم تا خاتم فرستاده خدا میدانیم. «غُفْرَانَکَ»: از تو بخشش گناهانمان را خواستاریم و رحمت و لطف تو را چشم میداریم. واژه غفران، مفعول مطلق فعل محذوف (إِغْفِرْ) یا مفعولٌبه فعل محذوف (نَسْأَلُکَ) است. «رَبَّ»: منادا است به حذف حرف ندا. «مَصِیر»: رجوع. برگشت. مصدر میمی از (صَیْرُورَة) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
از ابن عباس و نيز از ابوهريره چنين روايت كنند كه وقتى كه آيه ۲۸۴ سوره بقره «وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ؛ آنچه كه در (ضماير و ذهن) خودتان است آشكار نمائيد و يا پنهان سازيد. خداوند آن را به حساب و محاسبه خواهد درآورد» نازل گرديد. بر صحابه فوقالعاده سخت و گران آمد لذا نزد پيامبر آمدند و گفتند: يا رسول اللَّه ما طاقت تحمل اين آيه را نداريم رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: آيا ميخواهيد مانند اهل كتابى كه قبل از شما بودند باشيد؟ كه به پيامبرانشان گفته بودند: (سمعنا و عصينا؛ گوش داديم ولى نافرمانى نموديم) بلكه بايد بپرهيزيد و از خداوند بترسيد و حتى برعكس آنها باشيد و در قبال آيات خداوند (سمعنا و اطعنا؛ گوش داديم و فرمانبردار گشتيم) بگوئيد.
صحابه وقتى كه اين موضوع را از پيامبر شنيدند، زبانهاى خويش را بستند و مطيع گشتند. سپس در دنباله فرمانبردارى آنان اين آيه نازل گرديد و بعد موضوع آيه فوق كه ايجاد اضطراب و نگرانى در ميان اصحاب نموده بود به وسيله آيه «لايُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها؛ خداوند هيچ كس را به فوق طاقت او مكلف نمى سازد».
آيه ۲۸۶ سوره بقره منسوخ گرديد و البته چنين نسخى معلوم نيست و هر دو آيه به محكمى خود باقى است زيرا هر يك از آن دو آيه در موضوع مربوط به خود محكم بوده و ممكن است داراى موضوعى مخصوص به خود باشد.[۳]
تفسیر
- آيات ۲۸۶ - ۲۸۵، سوره بقره
- توضيح معنايى كه اين دو آيه در صدد بيان آن هستند
- اين آيات در مقام نسخ آيه قبل نيستند
- يكى از زيباترين سبك هاى قرآنى (نقل قول بدون آوردن كلمه گفت يا گفتند)
- حق خدا بر بندگان و حق بندگان بر خداى سبحان
- تكليف نكردن به آنچه كه در قدر و اختيار انسان نيست سنت خداوند در بين بندگان است
- خطا و نسيان از اخيار آدمى خارج است ولى مقدمات خطا و نسيان اختيارى است
- دعوت عمومى به سوى دين توحيد و جهاد در راه اعلاى آن ، اولين وظيفه مومنين بعد از ايمان و اظهار عبوديت حق است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«285» آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ
پيامبر به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازل شده ايمان دارد و همه مؤمنان (نيز) به خدا و فرشتگان و كتابها (ى آسمانى) و فرستادگانش ايمان دارند (و مىگويند:) ما ميان هيچ يك از پيامبران او فرق نمىگذاريم (و به همگى ايمان داريم) و گفتند: ما (نداى حقّ را) شنيديم و اطاعت كرديم، پروردگارا! آمرزش تو را (خواهانيم) و بازگشت (ما) به سوى توست.
نکته ها
در اين آيه اصول دين (توحيد، نبوّت، معاد) بيان شده و در آيه بعد، آمادگى انسان براى انجام تكاليف الهى و درخواست رحمت و مغفرت از خدا مطرح مىشود. لذا در حديث آمده است كه اين آيه و آيه بعد ارزش خاصّى دارند و تلاوت آن دو همانند گنج است.
تكريم پيامبر لازم است و حساب رسول اللّه صلى الله عليه و آله از ديگران جداست. لذا در اين آيه ابتدا نام رسول خدا و ايمان او آمد و سپس نام مؤمنان و عقايد آنان.
پیام ها
1- تبلور مكتب در رهبر است. «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ»
2- مبلّغان دينى بايد به آنچه دعوت مىكنند، باور داشته باشند. «آمَنَ الرَّسُولُ ...»
3- نزول كتب آسمانى، براى پرورش وتربيت انسانهاست. «مِنْ رَبِّهِ»
4- ايمان به همه انبيا لازم است، چون تمام انبيا يك هدف دارند. «كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ»
5- زمينهى دريافت مغفرت الهى، ايمان وعمل است. «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا»
6- در كنار ايمان و عمل، باز هم بايد چشم اميد به رحمت و غفران الهى داشت.
«سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا»
7- بخشش، از شئون ربوبيّت وزمينهى پرورش است. «غُفْرانَكَ رَبَّنا»
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 456
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ (285)
آمَنَ الرَّسُولُ: ايمان آورد و تصديق نمود رسول، يعنى حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ: به آنچه نازل شده از جانب پروردگارش كه آيات قرآن و احكام دين است. اين شهادت و تنصيص مىباشد از حق تعالى بر صحت ايمان آن حضرت و بر آنكه او جازم و ثابت است در امر خود بدون شك و ريبى. وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ: و مؤمنين همه ايشان يا فرد فرد آنها ايمان آوردهاند به ذات يگانه الهى و صفات جلاليه و كماليه سبحانى و افعال متقنه و احكام شامله او. وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ:
و ايمان آوردهاند به ملائكه كه مقربين كبريائى و مطيع فرمان سبحانى و معصوم از گناهان و ايمان آوردهاند به كتاب منزله آسمانى و ايمان آوردهاند به پيغمبران كه فرستاده و برگزيده خدا و محل نزول وحى الهى و خواننده مردمانند به راه حق و صراط مستقيم. لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ: پيغمبر و
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 521
مؤمنان متفق الكلمه گويند: ما تفريق و جدائى نمىاندازيم در ايمان، بين هيچيك از پيغمبران او به اينكه بعضى را تصديق كنيم و برخى را تكذيب نمائيم، بلكه تصديق داريم به خلاف يهود كه از روى حسد منكر شدند حضرت عيسى عليه السلام و حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را و نصارى وجود ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را انكار نمودند. وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا: و گفتند همه مومنان: شنيديم به گوش فرامين الهى را، و اطاعت نموديم اوامر او را به عمل كردن. حاصل آنكه مطيع و منقاد شديم فرمايشات سبحانى را. پس به طريق التفات از حضيض غيبت به ذروه خطاب برآمده گفتند: غُفْرانَكَ رَبَّنا: بيامرز ما را به آمرزش خود اى پروردگار ما. يا طلب مىكنيم آمرزش تو را. وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ: و بسوى ثواب و عقاب محضر عدل تو است بازگشت همه بندگان بعد از موت. اين اقرار تصديق مؤمنان است به معاد و قيامت.
تنبيه: آيه شريفه اشاره است به جوامع معتقدات حقه ايمانيه: 1- ايمان به خداى تعالى و يگانگى او و نفى شريك از او. 2- ايمان به ملائكه. 3- ايمان به كتابهاى منزله. 4- ايمان به تمام انبياء كه از جانب خدا مبعوث شدند. 5- منقاد اوامر و نواهى الهى به قبول. 6- مطيع فرامين سبحانى بودن در مقام عمل. 7- وظيفه بندگى و خاكسارى به درگاه كبريائى به طلب غفران و آمرزش به سبب قصور يا تقصير يا خطاى صادره. 8- ايمان به بعث و نشور و جزاى اعمال از ثواب و عقاب و بهشت و جهنم.
على بن ابراهيم (رضوان اللّه عليه) از حضرت صادق عليه السلام روايت نموده كه اين آيه را خداى تعالى به مشافهه تكلم فرموده خدا با پيغمبر، و حضرت رسالت فرمود: چون شب معراج به سدرة المنتهى رسيدم و مقام قرب من به پروردگار «قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى» واقع شد، ندا فرمود، پروردگار متعال مرا: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ» پس گفتم: من جواب دهم از جانب خود و امت «وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ» الى آخره. «1»
«1» تفسير على بن ابراهيم، جلد اوّل، صفحه 95.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 522
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ (285)
ترجمه
ايمان آورد پيغمبر بآنچه فرستاده شد بسوى او از پروردگارش و مؤمنون همگى ايمان آوردند بخدا و فرشتگان او و كتابهاى او و پيغمبرانش فرق نمىگذاريم ميان احدى از پيغمبرانش و گفتند شنيديم و اطاعت نموديم ميخواهيم آمرزش تو را پروردگار ما و بسوى تو است بازگشت..
تفسير
پيغمبر (ص) اول كسى است كه اعتقاد جزمى حاصل نمود به آنكه آنچه نازل شده است از خداوند بسوى او حق است و اين تصريحى است از خداوند بنبوت آنحضرت و مقام يقينش كه معلوم شود تزلزلى در آنچه باو وحى شده است ندارد و آيات قرآنيه مانند الهامات بعضى انبياء سابق نيست كه گاهى خواب ميديدند يا آوازى از غيب مىشنيدند و ممكن بود يقين براى آنها حاصل نشود كه امر الهى است و مؤمنان حقيقى هم تمامى اعتقاد جزمى دارند بوحدانيت خداوند و آنكه جامع جميع صفات كماليه و منزه از هر عيب و نقص است و نيز معتقدند بوجود ملائكه مقربين كه وسائط فيض و سفراء حقند و مؤمنند بتمام كتب آسمانى كه بتوسط انبياء عظام بمردم رسيده و گرويدهاند بتمام انبياء و رسل از آدم (ع) تا خاتم (ص) و معترفند كه ايشان يكصد و بيست و چهار هزار نفر بودند كه از طرف خداوند بآنها وحى و الهام ميشد و ميگويند ما فرق نميگذاريم ميان هيچ يك از ايشان در عصمت و طهارت و صدق و
جلد 1 صفحه 369
صفا و آنكه آنچه آوردهاند حق محض و محض حق است چنانچه گفتند شنيديم به گوش جان و اطاعت نموديم بدل و زبان و از خداوند طلب مغفرت مىنمائيم و باز- گشت ما بسوى حق است در آخرت نه مانند بنى اسرائيل كه گفتند ببعضى از كتاب ايمان ميآوريم و ببعضى نمىآوريم و بعضى از پيغمبران را تصديق ميكنيم مانند حضرت موسى (ع) و بعضى را تكذيب مىنمائيم مانند حضرت محمد (ص) در صورتى كه تكذيب آنحضرت تكذيب حضرت موسى و تصديق آنحضرت تصديق او است و گفتند شنيديم و معصيت نموديم و چند روزى بيش معاقب نخواهيم بود و مانند يهودان اين امت كه گفتند آنچه را گفتند و سابقا بيان شد و بنظر حقير المؤمنون مبتدأ اول و كل مبتداء ثانى و جمله آمن باللّه خبر آن و اين جمله خبر مبتداء اول است و افراد ضمير مستتر در آمن باعتبار مضاف اليه كل است كه احد باشد يعنى هر فرد از اهل ايمان اين اعتقادات را دارند و بنابراين افراد ايمان پيغمبر (ص) بذكر براى تعظيم مقام آنست و ممكن است و المؤمنون عطف باشد بر رسول و بنابر اين امتياز مذكور براى ايمان آن حضرت نيست و جمله كل آمن باللّه بيان ايمان همگى است و لا نفرق مقول قول است و يقولون محذوف است و غفرانك مفعول نطلب است كه مقدر است و لا يفرق بصيغه مجهول مغايب نيز قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنزِلَ إِلَيهِ مِن رَبِّهِ وَ المُؤمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَينَ أَحَدٍ مِن رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعنا وَ أَطَعنا غُفرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيكَ المَصِيرُ (285)
اخبار در فضائل اينکه آيه شريفه و آيه بعد از آن بلكه آيه قبل که مسمّات بخوانيم سوره بقره است بسيار است، در كافي و بحار و لآلي الاخبار و غير اينها مذكور است. من جمله اينكه هر که اينکه دو آيه را بعد از عشاء آخرت بخواند او را كافي است از قيام تمام شب بعبادت. و من جمله خواندن اينکه آيات در خانه موجب طرد شيطان است از آن خانه.
و اخبار هم در برهان از طرق عامّه روايت كرده که اينکه دو آيه مذاكراتي بوده بين خداوند با رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ليلة المعراج.
و يك قسمت اخبار فضائل اينها در طيّ آية الكرسي و يك قسمت در فضائل سوره حمد سابقا ذكر شد و چون اينکه اخبار مفصّل است لذا بكتب مذكوره مراجعه فرمائيد، فقط ما ببيان تفسير قناعت ميكنيم.
آمَنَ الرَّسُولُ از براي ايمان مراتب بسياري است که در ذيل آيه يُؤمِنُونَ بِالغَيبِ ذكر شد و درجه اعلاي ايمان که ممكن باشد در خور مخلوقات، وجود مقدّس نبوي دارا بود که افضل و اعلا و ارفع از ايمان جميع انبياء و اولياء و ملائكه بود چنانچه حضرتش در جميع شئونات و فضائل و مناقب بر همه آنها برتري داشت.
بِما أُنزِلَ إِلَيهِ مِن رَبِّهِ ما انزل، عبارت است از قرآن مجيد و جميع علوم و كمالاتي که بآن حضرت افاضه شده و جميع اخلاقيّات و احكام دينيّه و قضاياي گذشتگان و آنچه واقع شود تا قيامت و اموري که در قيامت تحقّق پيدا ميكند و باصطلاح علم
جلد 3 - صفحه 91
بما کان و ما يکون که تماما مصداق بِما أُنزِلَ إِلَيهِ مِن رَبِّهِ است.
وَ المُؤمِنُونَ كُلٌّ يعني هر يك يك مؤمنين باين امور مذكوره در آيه ايمان دارند که بدون ايمان باين امور ايمان تحقّق پيدا نميكند و از زمره مؤمنين خارج است.
آمَنَ بِاللّهِ ايمان بوجوب وجود حضرت اله و بجميع صفات كماليّه ذاتيّه چه صفات صرفه مثل حيات و قدم و ازليّت و ابديّت و سرمديّت و كبريايي و علوّ و عظمت و نحو اينها و چه صفات ذات اضافه مثل علم قدرت، اراده، حكمت، ادراك، سميعيّت، بصيريّت و نحو اينها که تمام اينکه صفات عين ذات اقدس است. و صفات جماليّه که عبارت از افعال الهيّه است: خالقيّت، رازقيّت، محيي، مميت، معزّ، مذلّ، مغني و مفقر بودن و هكذا معطي، مثيب، معاقب، رحيم، رحمان، غفور، شكور، و دود.
و صفات جلاليّه سلبيّه که عبارت از سلب نقص، عيب، احتياج، تجسّم، تركيب، حلول، محليّت، تغيير به جوهريّت، عرضيّت، شريك به اينكه براي او ضدّي، ندّي، مثلي و شبهي نيست نه در ذات و نه در صفات و نه در افعال و نه در استحقاق عبادت.
و ايمان بعدل الهي که تمام كارهاي او از روي حكمت و مصلحت و بجا و بموقع و حسن است و از او محال است فعل قبيحي يا لغوي يا ظلمي صادر شود.
وَ مَلائِكَتِهِ بطبقات مختلفه که تماما معصوم و مظهر وحي و مقرّب درگاه ربوبي هستند لا يَعصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُم وَ يَفعَلُونَ ما يُؤمَرُونَ تحريم آيه 6.
وَ كُتُبِهِ از صحف آدم و شيث و نوح و ابراهيم عليه السّلام و توراة موسي عليه السّلام و زبور داود عليه السّلام و انجيل عيسي عليه السّلام و قرآن محمّد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و آنچه بر ساير انبياء عليهم السلام نازل شده.
جلد 3 - صفحه 92
وَ رُسُلِهِ از آدم تا خاتم از انبياء و رسل چه صاحب شريعت باشند و چه تابع شريعت سابقه چه اولو العزم باشند که ناسخ شريعت سابقه و چه غير اولو العزم تماما از جانب خداوند مبعوث و تماما معصوم و داراي جميع كمالات و فضائل و مناقب و علوم بافاضه خداوند بدون كسب و تحصيل و خالي از اخلاق رذيله و عيوب خلقيّه و نواقص بدنيّه و پاك از حيث حسب و نسب و از امراض و افعالي که مورث تنفّر طباع باشد و تماما داراي دليل و برهان بر حقانيّت خود بودند يا بمعجزه يا بنص قطعي ساير انبياء و معصومين.
لا نُفَرِّقُ بَينَ أَحَدٍ مِن رُسُلِهِ يعني مؤمنين ميگويند که ما بين احدي از انبياء فرق نميگذاريم از حيث تصديق بآنها و آنچه گفتهاند تماما از جانب حق است و صدق است و لو از حيث اشرفيّت و افضليّت و اكمليّت ميانه آنها تفاوت بسيار است و ما مثل يهود و نصاري و ساير فرق باطله نيستيم که بعض انبياء را معترف باشيم و بعض آنها را انكار كنيم.
وَ قالُوا سَمِعنا وَ أَطَعنا و مؤمنين گفتند ما شنيديم فرمايشات انبياء را يعني رفتيم اخذ علم كرديم و دستورات الهيّه را فرا گرفتيم و پذيرفتيم و تصديق و قبول نموديم و امتثال و اطاعت كرديم، نه مثل يهود که قبلا ذكر شد که قالُوا سَمِعنا وَ عَصَينا.
غُفرانَكَ رَبَّنا يا بمعناي نطلب غفرانك و نسأل غفرانك يا بمعني اينست که ايمان ما و سماع ما و اطاعت ما براي غفران تو بوده پروردگارا.
وَ إِلَيكَ المَصِيرُ بازگشت هر كسي بسوي تو است إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَيهِ راجِعُونَ بقره آيه 151، راجع بمسئله معاد است که هر كس يا متنعّم در بهشت و يا معذّب در جهنّم خواهد شد أَ فَحَسِبتُم أَنَّما خَلَقناكُم عَبَثاً وَ أَنَّكُم إِلَينا لا تُرجَعُونَ مؤمنون آيه 117.
93
برگزیده تفسیر نمونه
اشاره
(آیه 285)
شأن نزول:
هنگامی که آیه سابق نازل شد که اگر چیزی در دل پنهان دارید یا آشکار کنید خداوند حساب آن را میرسد، گروهی از اصحاب ترسان شدند (و میگفتند: هیچ کس از ما خالی از وسوسههای باطنی و خطورات قلبی نیست و همین معنی را خدمت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله عرض کردند). آیه نازل شد و راه
ج1، ص257
و رسم ایمان و تضرع به درگاه خداوند و اطاعت و تسلیم را به آنان آموخت.
تفسیر:
راه و رسم ایمان- سوره بقره با بیان بخشی از معارف و اعتقادات حق آغاز شد و با همین معنی که در این آیه و آیه بعد میباشد نیز پایان مییابد و به این ترتیب آغاز و پایان آن هماهنگ است.
به هر حال قرآن میفرماید: «پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به آنچه از طرف پروردگارش نازل شده است ایمان آورده» (آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ).
و این امتیازات انبیای الهی است که عموما به مرام و مکتب خویش ایمان قاطع داشته و هیچ گونه تزلزلی در اعتقاد خود نداشتهاند، قبل از همه خودشان مؤمن بودند، و بیش از همه استقامت و پایمردی داشتند.
سپس میافزاید: «مؤمنان نیز به خدا و فرشتگان او و کتابها و فرستادگان وی همگی ایمان آوردهاند (و میگویند) ما در میان پیامبران او هیچ گونه فرقی نمیگذاریم» و به همگی ایمان داریم (وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ).
سپس میافزاید که مؤمنان علاوه بر این ایمان راسخ و جامع، در مقام عمل نیز «گفتند: ما شنیدیم (و فهمیدیم) و اطاعت کردیم پروردگارا! (انتظار) آمرزش تو را (داریم) و بازگشت (همه ما) به سوی توست» (وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ).
به این ترتیب ایمان به مبدء و معاد و رسولان الهی با التزام عملی به تمام دستورات الهی همراه و هماهنگ میگردد.
نکات آیه
۱ - ایمان پیامبر (ص) به آنچه از جانب پروردگارش بر وى نازل شده بود. (امن الرّسول بما انزل الیه من ربّه)
۲ - مُبلّغان و مروّجان دین، باید خود بدان باور داشته باشند. (امن الرّسول بما انزل الیه من ربّه) توجّه دادن خداوند به اینکه پیامبر (ص)، خود به قرآن و احکام نازل شده ایمان دارد، مى تواند اشاره به برداشت فوق باشد.
۳ - نزول وحى و قرآن، ناشى از مقام ربوبیّت الهى (امن الرّسول بما انزل الیه من ربّه)
۴ - عظمت مقام پیامبر (ص) در پیشگاه خداوند (امن الرّسول بما انزل الیه من ربّه) اضافه «رب» به ضمیر، اضافه تشریفیه است که عظمت مقام آن حضرت استفاده مى شود.
۵ - تفاوت و برترى ایمان پیامبر (ص) نسبت به سایر مؤمنین* (امن الرّسول بما انزل الیه من ربّه و المؤمنون کلّ امن) با اینکه ایمان رسول اللّه (ص) مى توانست در جمله «و المؤمنون کلّ ... » تبیین شود و از ذکر او به صورت جداگانه خوددارى شود، ولى براى اشاره به برترى و ویژگى ایمان آن حضرت، او را جداگانه ذکر کرد.
۶ - ایمان، داراى مراتب* (امن الرّسول ... و المؤمنون کلّ امن باللّه) تکرار ایمان در «امن الرّسول» و «المؤمنون کلّ امن»، حکایت از مراتب ایمان دارد.
۷ - ایمان پیامبر (ص) و مؤمنان، به خدا، ملائکه، کتب آسمانى و پیامبران الهى (امن الرّسول ... و المؤمنون کلّ امن باللّه و ملئکته و کتبه و رسله) کلمه «کلّ» علاوه بر مؤمنان، شامل پیامبر (ص) نیز مى شود. یعنى پیامبر (ص) و مؤمنان، همگى ایمان به خدا و ... دارند.
۸ - ایمان مؤمنان به آنچه بر پیامبر (ص) از جانب پروردگار نازل شده است. (امن الرّسول بما انزل الیه من ربّه و المؤمنون) بنابراینکه کلمه «المؤمنون» عطف بر «الرّسول» باشد، نه اینکه مبتدا فرض شود. یعنى رسول خدا (ص) و مؤمنان به آنچه بر پیامبر (ص) نازل شده، ایمان دارند.
۹ - ایمان پیامبر (ص) و مؤمنان، به فرد فرد انبیا و انکار نکردن هیچ یک از آنان (لا نفرّق بین احد من رسله)
۱۰ - وحدت عقیدتى و آرمانى همه انبیاى الهى از دیدگاه مؤمنان (و المؤمنون کل امن باللّه ... و کتبه و رسله لا نفرّق بین احد من رسله)
۱۱ - لزوم ایمان به فرد فرد انبیا و کتب آسمانى (کلّ امن ... و کتبه و رسله لا نفرّق بین احد من رسله)
۱۲ - ایمان پیامبر (ص) به همه انبیاى گذشته و کتب آسمانى (کلّ امن ... لا نفرّق بین احد من رسله) بنابراینکه کلمه «کل» علاوه بر اینکه شامل همه مؤمنان است، شامل پیامبر (ص) نیز باشد. در نتیجه جمله «لا نفرّق ... » مقول قول پیامبر (ص) نیز هست.
۱۳ - لازمه ایمان، پذیرش و اطاعت و تسلیم است. (لا نفرّق بین احد من رسله و قالوا سمعنا و اطعنا) «سمعنا» از سمع به معناى شنیدن، کنایه از پذیرش است.
۱۴ - مؤمنان، خواستار مغفرت پروردگار (غفرانک ربّنا)
۱۵ - اطاعت از خدا و انبیا و طلب مغفرت، از ویژگیهاى مؤمنان (و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانک ربّنا)
۱۶ - پذیرش و اطاعت فرامین الهى، زمینه غفران از جانب خداوند (و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانک ربّنا) پیامبر (ص) و مؤمنان که در آیه به عنوان الگوى تمامى انسانها معرفى شده اند، امید به غفران را پس از پذیرش و اطاعت مطرح کرده اند. غفران الهى، مقتضاى ربوبیّت خداوند (غفرانک ربّنا)
۱۸ - احساس و اظهار عجز از جانب مؤمنان، نسبت به انجام وظایف خود در برابر پروردگار (و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانک ربّنا) طلب آمرزش از سوى مؤمنان با وجود پذیرش دستورات الهى و اطاعت، حاکى از عجز ایشان نسبت به وظایف خویش در برابر خداوند است.
۱۹ - رسولان الهى، طالب و محتاج به مغفرت الهى (و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانک ربّنا) بنابراینکه ضمیر «قالوا» علاوه بر مؤمنین، به «رسل» نیز ارجاع شود.
۲۰ - اعتقاد و یقین مؤمنان به معاد و بازگشت به سوى خداوند. (و الیک المصیر)
۲۱ - حرکت جهان آفرینش، تنها به سوى خداوند است. «ال» در «المصیر» براى جنس است; یعنى هر تحوّل و حرکتى تنها به سوى اوست و تمام جهان آفرینش داراى حرکت و تحول است. (و الیک المصیر)
موضوعات مرتبط
- آفرینش: حرکت آفرینش ۲۱ ; فرجام آفرینش ۲۱
- آمرزش: زمینه آمرزش ۱۶
- اطاعت: آثار اطاعت ۱۶ ; اطاعت از انبیا ۱۵ ; اطاعت از خدا ۱۳، ۱۵، ۱۶ ; اهمیّت اطاعت ۱۳
- انبیا: آرمان انبیا ۱۰ ; دعاى انبیا ۱۹ ; عقیده انبیا ۱۰ ; هماهنگى انبیا ۱۰
- ایمان: آثار ایمان ۱۳ ; ایمان به انبیا ۷، ۹، ۱۱، ۱۲ ; ایمان به خدا ۷ ; ایمان به فرستاده خدا ۱، ۸ ; ایمان به قیامت ۲۰ ; ایمان به کتب آسمانى ۷، ۱۱، ۱۲ ; ایمان به ملائکه ۷ ; مراتب ایمان ۵، ۶
- تسلیم: اهمیّت تسلیم ۱۳
- خدا: آمرزش ۱۴، ۱۷، ۱۹; ربوبیت خدا ۳، ۱۷ ;
- قرآن: نزول قرآن ۳
- مؤمنان: استغفار مؤمنان ۱۵ ; ایمان مؤمنان ۷، ۸، ۹، ۲۰ ; دعاى مؤمنان ۱۴ ; صفات مؤمنان ۱۵، ۱۸ ; عقیده مؤمنان ۱۰
- محمّد (ص): ایمان محمّد (ص) ۱، ۵، ۷، ۹، ۱۲ ; فضایل محمّد (ص) ۴
- مقربان:۴
- وحى: نزول وحى ۳
منابع