الإسراء ٩
کپی متن آیه |
---|
إِنَ هٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَ لَهُمْ أَجْراً کَبِيراً |
ترجمه
الإسراء ٨ | آیه ٩ | الإسراء ١٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لِلَّتِی»: به راهی که. (أَلَّتِی) صفت موصوف محذوفی مانند: (الطَّریقَة، الْحالَة، الْمِلَّة) است. «أَقْوَمُ»: مستقیمترین و استوارترین (نگا: بقره / نساء / ، مزّمّل / .
تفسیر
- آيات ۹ - ۲۲ سوره إسراء
- معنای هدایت قرآن بر دین «أقوَم»، و اين كه اسلام، دين «قيّم» است
- خداوند، براى مؤمنان نیکوکار، بر خود حق قرار داده است
- بيان عجول بودن انسان و نکته های آیه: «وَ يَدَعُ الإنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَائَهُ بِالخَيرِ...»
- مراد از آيت بودن شب و روز
- وجود قدرت و آزادى، دليل و مجوز ارتكاب هر عملى نيست
- معناى این که فرمود: «ما طائر هر کسی را به گردنش آویخته ایم»؟
- مقصود از كتابى كه در قيامت، براى افراد انسان بيرون آورده مى شود
- هدايت هر كس، به سود خودش و ضلالتش، عليه خود اوست
- توضيح اين كه فرمود: «وَ مَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتّى نَبعَثَ رَسُولاً»
- وجوهی که مفسران در توجیه امر خدا در آیه: «أمَرنَا مُترَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا» گفته اند
- مراد از «خواستن عاجله»، در آيه: «مَن كَانَ يُرِيدُ العَاجِلَةَ عَجَّلنَا لَهُ فِيهَا...»
- اعمال آدمى، اسباب سعادت و یا شقاوت اخروى هستند
- بيان اين كه اهل دنيا و اهل آخرت، هر دو، از عطاى خداوند بهره می برند
- اشاره به تفاسير ديگرى كه براى اين آيه، بيان شده است
- توضيح اين كه: درجات اخروى، بزرگتر از درجات دنيوى است
- بحث روايتى: (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)
- گفتارى در چند فصل پيرامون قضاء
- فصل ۱ - در معنا و حدود آن
- فصل ۲ - نظرى فلسفى در معناى «قضاء»
- فصل ۳ - روايات هم اين نظريه را تأييد مى كنند
- بحث فلسفى: (فيض خداوند، مطلق و نامحدود است)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً «9»
همانا اين قرآن به استوارترين راه، هدايت مىكند و به مؤمنانى كه كارهاى شايسته انجام مىدهند، بشارت مىدهد كه برايشان پاداش بزرگى است.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً «9»
إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ: بدرستى كه اين قرآنى كه عطا فرموديم تو را اى پيغمبر.
يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ: هدايت نمايد به ديانت و طريقهاى كه محكمتر و استقامتش زيادتر است، يعنى ملت اسلام و توحيد، و اين هدايت مخصوص به فرقه نيست، بلكه براى كافه مردم مىباشد كه اگر متمسك به آن شوند رهنمائى يابند. وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ: و مژده مىدهد ايمان آورندگان به آن را.
الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ: آنان كه بجا مىآورند كارهاى شايسته را كه منطوى است در قرآن و مبيّن آن پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باشد.
أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً: به اينكه براى ايشان است ثوابى بزرگ به حسب ذات و كيفيت و كميت. كاشفى گويد: مراد بهشت است كه دنيا و آنچه در او است در مقابل، حقير و ناقابل باشد.
در معانى الاخبار «1»- حضرت صادق عليه السّلام از پدر از جد بزرگوارش حضرت سجاد عليهما السّلام فرمود: الامام منّا لا يكون الّا معصوما و ليست العصمة فى ظاهر الخلقة فيعرف بها و لذلك لا يكون الّا منصوصا فقيل له: يا بن رسول اللّه فما معنى المعصوم قال هو المعتصم بحبل اللّه و حبل اللّه هو القران لا يفترقان الى يوم القيمة و الامام يهدى الى القران و القران يهدى الى الامام و ذلك قول اللّه عزّ و جلّ انّ هذا القران يهدى للّتى هى اقوم.
«1» معانى الاخبار، صفحه 132، حديث اوّل.
جلد 7 - صفحه 336
امام از ما نباشد مگر معصوم، و عصمت امر ظاهر خلقى نيست تا شناخته شود، و لذا امام نمىباشد مگر منصوص از جانب خدا. عرض كردند معنى معصوم چيست؟ فرمود: او متمسك به حبل الهى، و حبل اللّه قرآن است كه تا روز قيامت از يكديگر جدا نشوند، امام به سوى قرآن مىخواند و قرآن هدايت نمايد به امام، و اين است فرمايش الهى: (إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ).
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً «9» وَ أَنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً «10» وَ يَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَيْرِ وَ كانَ الْإِنْسانُ عَجُولاً «11» وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَ الْحِسابَ وَ كُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِيلاً «12»
ترجمه
- همانا اين قرآن هدايت ميكند بآنچه راست و درستتر است و بشارت ميدهد اهل ايمان را كه بجا مىآورند كارهاى شايسته را بآنكه از براى ايشان است مزدى بزرگ
و بآنكه كسانيكه ايمان نمىآورند بروز جزاء مهيا كرديم براى آنها عذابى دردناك
و درخواست ميكند آدمى شرّ را مانند درخواست نمودنش خير را و بوده است آدمى شتاب كننده
و قرار داديم شب و روز را دو نشانه قدرت پس محو نموديم نشانه شب را و گردانديم نشانه روز را نور دهنده تا بجوئيد روزى را از پروردگارتان و تا بدانيد شماره سالها و حساب مدّتها را و هر چيزى را تفصيل داديمش تفصيل دادنى.
تفسير
- قرآن هدايت ميكند مردم را بطريقه حقّه اثنى عشريّه و دين قويم اسلام كه راستتر و درستترين مذاهب و اديان است و بشارت ميدهد اهل ايمان را كه اعمالشان شايسته و بر طبق دستور پيغمبر و امام است بآنكه براى ايشان است در آخرت ثوابى كه برتر است از دنيا و ما فيها و نيز بشارت ميدهد ايشانرا بآنكه براى كسانيكه ايمان نميآورند بروز جزا خداوند مهيّا فرموده است در آنروز عذاب اليم را تا موجب خوشنودى ايشان شود از آنكه دشمنانشان معذّب خواهند بود و بسا باشد كه آدمى در حال سختى و غضب از خداوند چيزى طلب ميكند كه براى او شرّ و ضرر است مانند آنكه از خداوند طلب ميكند چيزيرا
جلد 3 صفحه 346
كه براى او خير و نفع است پس بايد شخص متوجّه بحال و نفع و ضرر خود باشد و از خدا بخواهد چيزيرا كه خير و نجات او در آنست نه چيزيرا كه شرّ و هلاك او در آنست و منشأ اين امر عجله است كه از صفات ذميمه آدمى است و بايد بكمك عقل و فكر در عواقب و خيمه آن مرتفع شود عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون خداوند آدم را خلق فرمود و دميد در او از روح خود از جا جستن كرد كه برخيزد پيش از آنكه خلقتش تمام شود پس افتاد و باين سبب خدا فرموده و كان الانسان عجولا و از ابن عباس نقل شده كه اين وقتى بود كه روح بنافش رسيده بود و خداوند شب و روز را دو نشانه و علامت بر قدرت و وحدانيّت خود قرار داد چون هر دو متغيّرند دائما بكمى و زيادى و تغيّر نشانه حدوث و حدوث دلالت بر وجود محدث قديم دارد پس محو و ناپديد فرمود آيت شب را بنور روز بطوريكه تصوّر ميشود شب وجود ندارد با آنكه موجود و مخلوق است ولو بتبع روز و قرار داد آيت روز را پديدار و پديدار كننده هر پديدارى تا به بينند مردم در آن نعم الهى را و كسب نمايند روزى حلال را كه از فضل خداوند براى ايشان مقدّر شده است و تا بدانند عدد سالها و ماهها و حساب عمرها و مدت دينها و ساير امور مربوطه بانقضاء ايّام و ليالى را و هر چه محتاج باشند بآن در اصلاح معاش و معادشان خداوند در قرآن براى ايشان بيان مفصّل كافى فرموده و بعضى آيت ليل و نهار را بآفتاب و ماه تفسير نمودهاند و بنابراين اضافه مفيد اختصاص است نه بيان و مراد از محو كمى نور ماه است براى امتياز شب از روز و از اخبار شواهدى بر اين معنى نقل شده و آنكه اثر محو خطوط سياهى و تيرگى است كه در آن مشهود است و در چند روايت الّتى هى اقوم بولايت و امام عليه السّلام تفسير شده و از امام سجاد عليه السّلام نقل شده كه امام بايد معصوم باشد و آن شناخته نميشود مگر بآنكه منصوص باشد و او است معتصم بحبل اللّه كه قرآن است و آن هدايت ميكند امام را چنانچه خداوند فرموده إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ و بنابراين هادى قرآن و مهدى امام و مهدىّ اليه حقّ و حقيقت است كه همه با يكديگر در عالم انوار اتّحاد دارند و اللّه اعلم.
جلد 3 صفحه 347
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
77
إِنَّ هذَا القُرآنَ يَهدِي لِلَّتِي هِيَ أَقوَمُ وَ يُبَشِّرُ المُؤمِنِينَ الَّذِينَ يَعمَلُونَ الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُم أَجراً كَبِيراً «9»
محققا اينکه قرآن مجيد راهنمايي ميكند راهي را که آن راه محكمترين راهها است و بشارت ميدهد مؤمنين را إِنَّ هذَا القُرآنَ يَهدِي لِلَّتِي هِيَ أَقوَمُ اولا قرآن بنفسه بزرگترين معجزات باقيه است تا صبح قيامت و ما در مجلد اول در مقدمه جهات معجزه قرآن را از شش جهت بيان كرديم.
و ثانيا امتياز قرآن با ساير معجزات اينست که ساير معجزات بايد مقرون بدعوت مدعي رسالت باشد و بايد مدعي رسالت داراي جميع شرايط رسالت و فاقد جميع موانع باشد ولي قرآن بنفسه حاوي جميع اينها هست.
و ثالثا قرآن مشتمل بر جميع عقايد حقه از توحيد و صفات ربوبي و عدل الهي و نبوت و رسالت جميع انبياء و رسل و خصوصيات معاد و امامت ائمه هدي
جلد 12 - صفحه 226
که مادر مجلد دوم كلم الطيب قريب هشتاد آيه ذكر كردهايم و هفت آيه که دلالتش واضحتر بود شرح كردهايم و مشتمل بر جميع اخلاق حميده و تنزيه از اخلاق رذيله و وظائف دينيه از عبادات و معاملات و معاشرات و مواريث و حدود و ديات و غير اينها است و فارق بين حق و باطل و صدق و كذب و نفع و ضرر و حسن و قبح و سعادت و شقاوت و خير و شر و بالجمله عقل خارجيست چنانچه عقل شرع داخليست و اينكه در بعضي اخبار تفسير بايمان و ولايت و امام شده بيان مصداق است چنانچه مكرر اشاره شده وَ يُبَشِّرُ المُؤمِنِينَ سر تا سر قرآن بشارات بسيار دارد در بعضي بشارت بمؤمنين در بعضي بشارت باهل ايمان و تقوي در بعضي بشارت باهل ايمان و اعمال صالحه اللهم بحق هذا القرآن اجعلنا من اهله الَّذِينَ يَعمَلُونَ الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُم أَجراً كَبِيراً كساني که عمل نمايند اعمال صالحات را محققا از براي آنها است اجر بزرگي الَّذِينَ يَعمَلُونَ الصّالِحاتِ اينکه جمله را چند نحو ممكن است تفسير نمود.
اولا كلمه الّذين ممكن است صفت مؤمنين باشد يعني قرآن بشارت ميدهد مؤمنيني که اعمال صالحه بجا ميآورند بنا بر اينکه جمله أَنَّ لَهُم أَجراً كَبِيراً بشارت قرآن باشد يعني قرآن بشارت ميدهد مؤمنيني که يَعمَلُونَ الصّالِحاتِ اينكه از براي آنها اجر بسيار بزرگي است و ممكن است جمله مستقله باشد يعني كساني که اعمال صالحه دارند از براي آنها اجر بزرگيست و اينکه اظهر است زيرا بمعني اول مناسب اينکه بود که بفرمايد بان لهم.
و ثانيا مراد از يَعمَلُونَ الصّالِحاتِ اينکه نيست که جميع اعمال صالحه را بجا بياورند زيرا بر احدي ميسور نيست مثلا در زمان واحد بسا صد عمل صالح است انسان يكي از آنها را ميتواند بجا آورد نماز كند قرآن قرائت كند دعا كند ارشاد جاهل كند امر بمعروف كند قضاء حاجت مؤمن كند و امثال اينها و نيز مراد اينکه نيست که تمام اعمال آنها صالحه باشد زيرا انسان اعمال مباحه بسيار دارد
جلد 12 - صفحه 227
از مأكولات مشروبات مكالمات نوم و امثال اينها بلكه مراد اينست که اعمال صالحه دارد و لو بعض از آنها.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 9)- مستقیمترین راه خوشبختی! در آیات گذشته سخن از بنی اسرائیل
ج2، ص621
و کتاب آسمانیشان تورات و تخلفشان از این برنامه الهی و کیفرهایشان در این رابطه در میان بود.
از این بحث به «قرآن مجید» کتاب آسمانی مسلمین که آخرین حلقه کتب آسمانی است منتقل شده، میگوید: «این قرآن مردم را به آیینی که مستقیمترین و پابرجاترین آیینهاست هدایت میکند» (إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ).
یعنی «قرآن به طریقهای که مستقیمترین و صافترین و پابرجاترین طرق است دعوت میکند».
صافتر و مستقیمتر، از نظر عقائدی که عرضه میکند. صافتر و مستقیمتر، از این نظر که میان ظاهر و باطن، عقیده و عمل، تفکر و برنامه، همگونی ایجاد کرده و همه را به سوی «اللّه» دعوت میکند.
صافتر و مستقیمتر، از نظر قوانین اجتماعی و اقتصادی و نظامات سیاسی که بر جامعه انسانی حکم فرما میسازد.
و بالاخره صافتر و مستقیمتر از نظر نظام حکومتی که برپا دارنده عدل است و درهم کوبنده ستم و ستمگران.
سپس از آنجا که موضع گیریهای مردم در برابر این برنامه مستقیم الهی مختلف است، به دو نوع موضع گیری مشخص و نتائج آن اشاره کرده، میفرماید:
«و این قرآن به مؤمنانی که اعمال صالح انجام میدهند مژده میدهد که برای آنان پاداش بزرگی است» (وَ یُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبِیراً).
نکات آیه
۱- قرآن دربردارنده برترین هدایتها و استوارترین شریعت براى بشر است. (إن هذا القرءان یهدى للّتى هى أقوم) عبارت «التى هى أقوم» صفت براى موصوف محذوف مثل کلمه «شریعت» و «ملت» است.
۲- قرآن، کامل ترین کتاب هدایت (إن هذا القرءان یهدى للّتى هى أقوم) برداشت فوق بنابراین است که مفضل علیه «أقوم» صرفاً هدایت تورات نباشد; بلکه مفضل علیه محذوف، عام بوده و شامل همه کتابهاى هدایتى باشد.
۳- قرآن، هدایتگر مردمان به خلل ناپذیرترین و استوارترین راهها (إن هذا القرءان یهدى للّتى هى أقوم)
۴- قرآن، بشارت دهنده به مؤمنان نیک کردار است. (و یبشّر المؤمنین الذین یعملون الصلحت)
۵- مؤمنانى که همواره به کردار نیک مشغولند، از پاداشى بزرگ برخوردارند. (و یبشّر المؤمنین الذین یعملون الصلحت أن لهم أجرًا کبیرًا)
۶- داشتن عمل صالح، شرط بهره مندى مؤمنان از پاداش بزرگ الهى (و یبشّر المؤمنین الذین یعملون الصلحت أن لهم أجرًا کبیرًا)
روایات و احادیث
۷- «عن أبى عبدالله(ع) فى قوله تعالى: «إن هذا القرآن یهدى للّتى هى أقوم» قال: یهدى إلى الإمام;[۱] از امام صادق(ع) درباره سخن خداى تعالى «إن هذا القرآن یهدى للّتى هى أقوم» روایت شده است که فرمود: یعنى به سوى امام هدایت مى کند».
موضوعات مرتبط
- انسان: هدایت انسان ها ۳
- پاداش: مراتب پاداش ۵، ۶
- دین: بهترین دین ۱
- صراط مستقیم: هدایت به صراط مستقیم ۳
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۶
- قرآن: بشارتهاى قرآن ۴; تعالیم قرآن ۱; کمال قرآن ۲; نقش قرآن۳; ویژگیهاى قرآن ۱، ۲; هدایتگرى قرآن ۱، ۲، ۳، ۷
- مؤمنان: بشارت به مؤمنان صالح ۴; پاداش مؤمنان صالح ۵; شرایط پاداش مؤمنان ۶
منابع
- ↑ کافى، ج ۱، ص ۲۱۶، ح ۲; نورالثقلین، ج ۳، ص ۱۴۰- ، ح ۸۶.