الإسراء ٦١
کپی متن آیه |
---|
وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ قَالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً |
ترجمه
الإسراء ٦٠ | آیه ٦١ | الإسراء ٦٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«خَلَقْتَ طِیناً»: او را از گِل آفریدهای (نگا: اعراف / ). واژه (طیناً) منصوب به نزع خافض است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۶ - ۶۵ سوره إسراء
- استدلال ديگرى بر نفى الوهيت خدايان مشركان
- چند وجه ديگر، در بيان مراد از مالك نفع و ضرر نبودن بت ها
- توضيح اين كه آلهه دروغين، خود در جستجوى وسيله به سوى پروردگارشان هستند
- وجوه ديگرى كه در معناى جمله: «يَبتَغُونَ إلَى رَبِّهِمُ الوَسِيلَةَ أيُّهُم أقرَب» گفته اند
- سنّت الهى در اقوام گذشته: دعوت به حق، به سعادت رساندن مؤمنان و عذاب منكران و طاغيان
- بحث مفسران، پیرامون «کتاب مبین» و «لوح محفوظ»
- وجه اين كه خداوند، پيشنهاد كفار راجع به آوردن آيات را اجابت نكرد
- مراد از «رؤيا» و «شجره ملعونه»، در آيه: «وَ مَا جَعَلنَا الرُؤيَا الَّتِى أرَينَاكَ...»
- شجره ملعونه اى كه در رؤيا بر پيامبر «ص» نشان داده شده، فتنه اسلام است
- بيان اين كه آيه شريفه، ناظر به «بنى اميّه» است
- پاسخ به مفسرانی که «رؤيا» را معراج و شجرۀ ملعونه را «شجره زقّوم» دانسته اند
- معناى قول شيطان: «لأحتَنِكَنَّ ذُرِيَّتَهُ إلّا قَلِيلاً»
- لشكر سواره نظام و پياده نظام شيطان، ياور او در گمراهى انسان
- مراد از مشاركت شيطان در اموال و اولاد مردم در خطاب: «وَ شَارِكهُم فِى الأموَالِ وَ الأولَاد»
- بحث روايتى: (روایاتی در بارۀ برخی از آیات گذشته)
- چند روايت درباره شركت شيطان، در اموال و اولاد مردم
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً «61»
وبه يادآور زمانى كه بهفرشتگان گفتيم: براى آدم سجده كنيد. پس سجده كردند، مگر ابليس كه گفت: آيا براى كسى سجده كنم كه از گل آفريدهاى؟!
نکته ها
در قرآن بارها به مسألهى سجود فرشتگان و سرپيچى ابليس اشاره شده است.
ابليس، از جنّ است، «كانَ مِنَ الْجِنِّ» «1» ولشكريانى دارد، «وَ جُنُودُ إِبْلِيسَ أَجْمَعُونَ» «2» و سپاه او پياده و سواره، «وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ» «3» و عامل انحراف و سجده نكردنش نيز قياس خاك و آتش بود. خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ* «4»
«1». كهف، 50.
«2». شعراء، 95.
«3». اسراء، 64.
«4». اعراف، 12.
جلد 5 - صفحه 85
پیام ها
1- سجده براى غير خدا، اما به فرمان خداوند، مانعى ندارد. قُلْنا ... اسْجُدُوا لِآدَمَ
2- انسان گل سرسبد موجودات است، چرا كه فرشتگان معصوم در برابر او سجده كردند. «اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا»
3- فرشتگان، تسليم فرمان خدايند. اسْجُدُوا ... فَسَجَدُوا
4- اعتقاد به برترىهاى موهوم، شيطانى است، زيرا شيطان، به برترى نوع خود عقيده داشت. «أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً»
5- اعتراض به حكمت، عدل وامر خدا، بدتر از سجده نكردن است. أَ أَسْجُدُ ...
6- ابليس موجودى سنجشگر و داراى اختيار است. إِلَّا إِبْلِيسَ أَ أَسْجُدُ ...
7- اجتهاد در مقابل نصّ ممنوع است. (ابليس، در برابر نصّ خداوند، اجتهاد كرد) قُلْنا ... اسْجُدُوا ... أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً
8- ريشهى معصيت گاهى خودبرتربينى است. «أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً»
9- حسد ابليس، چشم حقيقت بين او را بست، خاك و گل بودن آدم را ديد، ولى روح الهى «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» «1»* او را نديد. أَ أَسْجُدُ ... طِيناً
10- ابليس ملاك ارزش را عناصر مادّى مىپندارد. «طِيناً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً (61)
بعد از آن، قصه حضرت آدم و شيطان را بيان فرمايد:
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ: و ياد بياور زمانى را كه امر فرموديم ما ملائكه را.
اسْجُدُوا لِآدَمَ: سجده كنيد آدم را. ظاهر امر به سجده نسبت به تمام ملائكه باشد حتى جبرئيل و ميكائيل. و نزد بعضى مختص به طائفهاى از ملائكه بوده و سجده آنها آدم را بر وجه تكريم و تعظيم آدم عليه السّلام بوده، چنانچه از ائمه هدى عليهم السّلام مروى است كه ابليس هم از جنس ملائكه نبوده، بلكه از جن، و چون داخل در زمره ملائكه بود، امر سجده متوجه او شد. و ملائكه گمان مىكردند از جنس ايشان است، و به همين سجده، دانستند كه خارج از ايشان است.
صدوق رحمه الله در كتاب النبوة روايت نموده از جميل بن درّاج كه سؤال نمودم از حضرت صادق عليه السّلام از ابليس كه آيا از ملائكه بوده يا كارگزار امرى از امور آسمان؟ فرمود: نه از ملائكه و نه امرى از امور آسمان را داشته،
جلد 7 - صفحه 406
بلكه از جن و با ملائكه بود، و ملائكه او را از خود مىديدند، لكن خدا مىدانست كه از ايشان نيست، و چون امر به سجود آدم شد، امر واقع ظاهر گشت. «1» خلاصه بعد از امر الهى، فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ: پس سجده كردند ملائكه مگر شيطان. قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً: گفت آيا سجده كنم مر كسى را كه خلق فرمودى از خاك. (استفهام انكارى است) يعنى چگونه سجده كنم و حال آنكه من افضل از او، و اصل من اشرف از اصل او است. و اين دلالت دارد بر آنكه شيطان فهميد فضيلت آدم را بر ملائكه، و اگر اين نباشد هرآينه امتناع او از سجود وجهى ندارد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً (61) قالَ أَ رَأَيْتَكَ هذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلاَّ قَلِيلاً (62) قالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزاؤُكُمْ جَزاءً مَوْفُوراً (63) وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاَّ غُرُوراً (64) إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ وَ كَفى بِرَبِّكَ وَكِيلاً (65)
ترجمه
و چون گفتيم بملائكه سجده كنيد مر آدم را پس سجده نمودند مگر ابليس گفت آيا سجده كنم مر كسى را كه آفريدى از گل
گفت خبر ده مرا اين
جلد 3 صفحه 373
كسيكه فضيلت دادى بر من براى چه، بخدا اگر تأخير اندازى مرگ مرا تا روز قيامت هر آينه بنياد بر اندازم از فرزندان او مگر اندكى
گفت دور شو پس كسيكه پيروى كند تو را از آنها همانا جهنّم جزاى شما است جزاى وافرى
و لغزش ده هر كسى را كه بتوانى از آنها بآوازت و فرياد زن براى حمله بر آنها بسوارانت و پيادگانت و شركت كن با آنها در مالها و ولدها و نويد ده آنها را و نويد نميدهد آنها را شيطان مگر بفريب
همانا بندگان من نيست مر تو را بر ايشان تسلّط و كافى است پروردگار تو كه باشد نگهدار.
تفسير
قصّه حضرت آدم عليه السّلام و امر خداوند ملائكه را بسجود در برابر او و مأموريّت شيطان در ضمن آنها و اباء او و مطرود شدنش از بارگاه قدس در سوره بقره و اعراف گذشت و كلمه طينا منصوب بنزع خافض است يعنى آيا من سجده كنم در برابر كسيكه خلق نمودى او را از گل با آنكه خلق شدهام از آتش كه شرف دارد بر گل و اين اوّل تكبّر و تمسّك باصل و نسبى بود كه موجب حرمان ابدى از رحمت و نعمت گرديد و گفت بگو بدانم اين مخلوق آنچنانى را كه برترى و فضيلت دادى بر من بچه سبب بوده با آنكه من برتر و بهترم از او و مورد سؤال براى اختصار و دلالت كلام حذف شده و چون سؤالش از روى انكار و استكبار و خارج از ميزان ادب بود جوابى نشنيد لذا قسم ياد نمود كه اگر خدا باو مهلت دهد تا روز قيامت مستأصل و اسير خود كند بنى آدم را باغواء و فريب مكر عدّه كمى از آنها را كه متمكّن نشود چون خالص كنند خود را براى عبادت و اطاعت خداوند و خداوند با كمال بىاعتنائى و توهين فرمود برو پى كارت منهم تو و اتباعت را در جهنّم بجزاى كامل خواهم رساند و براى تهديد بصورت امر قبائح اعمال او را ذكر فرمود مانند آنكه پادشاه به يكنفر از رعاياى متمرّد خود بگويد برو با اجانب بساز و هر خيانتى كه ميتوانى نسبت برعيّت من بكن باين تقريب كه لغزش ده و متزلزل كن هر كس را كه ميتوانى از بندگان من بوسوسه و گفتار ناهنجارت با صوت دلفريب غدّارت تا شامل شود تمام نغمات دلكش موسيقى و آلات لهو را كه ممنوع است و صيحه بزن و جمعآورى كن تمام عدّه و عساكر از سواره و پياده خود را براى استيصال بنى آدم و اين كنايه از اعمال
جلد 3 صفحه 374
تمام قدرت و استطاعت او است در گمراه كردن بندگان و شركت كن با آنها در اموال بوادار نمودن آنها را بكسب و جمع مال حرام و صرف در راه نامشروع و در اولاد بوادار نمودن آنها را بزنا و وارد نمودن مخلوق از نطفه خود را در زمره آنها در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه اين آيه را تلاوت فرمود پس فرمود كه شيطان ميآيد و مىنشيند نزد زن در جائيكه مرد مىنشيند براى مقاربت با زن و كاريرا كه مرد ميكند او هم ميكند عرض شد بچه شناخته شود كسيكه از نطفه شيطان است فرمود بدوستى و دشمنى ما كسيكه دوست ما است نطفه انسان است و كسيكه دشمن ما است نطفه شيطان است و نيز از آنحضرت روايت شده كه كسيكه در وقت جماع اسم خدا را ببرد شيطان از او دور شود و كسيكه جماع كند و نام خدا را ذكر نكند شيطان هم آلت خود را با او داخل ميكند و هر دو كار ميكنند ولى نطفه يكى ميشود و روايات بسيارى دلالت دارد بر آنكه هر جماع حرامى با شركت شيطان واقع ميشود و نطفه مرد با نطفه شيطان مخلوط ميگردد و از آن ولد بوجود ميآيد كه مشترك بين انسان و شيطان است خداوند همه را از شرّ آن ملعون محفوظ فرمايد و در خاتمه اوامر تهديدى خود فرموده وعده بده بآنها وعدههاى دروغ از قبيل شفاعت بتها و توفيق توبه و شرافت نسب و انكار حشر و خلود در آتش و امثال اينها هر كس را بحسب مقام و مرتبه كمالش و اخيرا به بندگان اعلام فرموده كه بدانند تمام مواعيد شيطان دروغ بصورت راست و باطل بلباس حقّ و خطاء به حليه صواب است و بندگان خالص و مخلص خدا بقرينه اضافه لفظ عباد بياء متكلّم و آنكه بندگان مخلص در آيه ديگر استثناء شده در پناه الهى از كليّه شرور شيطان محفوظند و او قادر بر اغواء ايشان نيست و از سلطنت او خارج و در تحت سلطنت الهيه ميباشند و كافى است خداوند براى حفاظت و نگهبانى و نگهدارى از ايشان و فرد اجلى وجود مبارك امير المؤمنين عليه السّلام است كه بروايت عيّاشى آيه اخيره در شأن آنحضرت نازل شده و بايد از خداوند خواست كه ما را از پيروان او در دنيا و آخرت قرار دهد.
جلد 3 صفحه 375
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذ قُلنا لِلمَلائِكَةِ اسجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّ إِبلِيسَ قالَ أَ أَسجُدُ لِمَن خَلَقتَ طِيناً (61)
و زماني که گفتيم از براي ملائكه که سجده كنيد از براي آدم پس سجده كردند مگر ابليس گفت آيا من سجده كنم بكسي که او را خلق كرده از گل، قضاياي سجده ملائكه و مخالفت شيطان را در سوره بقره مفصلا بيان كردهايم و در اينجا بطور اشاره چند مطلب را بيان ميكنيم.
«1» اينكه چون آدم افضل از ملائكه و جن بود چون مركب از عالم عقل و جسم بود هم قواي عقليه داشت هم قواي جسميه شهويه و غضبيه که در خبر دارد
جلد 12 - صفحه 277
که
ان غلب عقله علي شهوته فهو اشرف من الملائكة و ان غلب شهوته علي عقله فهو اخسّ من البهائم.
(آدمي زاده طرفه معجونيستبرگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 61)- در اینجا قرآن به مسأله سرپیچی ابلیس از فرمان خدا مبنی بر سجده برای آدم و سرنوشت شوم او به دنبال این ماجرا اشاره میکند.
مطرح کردن این ماجرا به دنبال بحثهای گذشته پیرامون مشرکان لجوج، در واقع اشاره به این است که نمونه کامل استکبار و کفر و عصیان، شیطان بود، ببینید سرنوشتش به کجا رسید، شما پیروان او نیز همان سرنوشت را خواهید داشت.
ج2، ص652
نخست میگوید: «و یادآور هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید و همگی جز ابلیس سجده کردند» (وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ).
این سجده یک نوع خضوع و تواضع به خاطر عظمت خلقت آدم و امتیاز او بر سایر موجودات و یا سجدهای بوده است به عنوان پرستش در برابر خداوند به خاطر آفرینش چنین مخلوق شگرفی.
ابلیس که باد کبر و غرور در سر داشت و خودخواهی و خودبینی بر عقل و هوشش پرده افکنده بود، به گمان این که خاک و گل، که منبع همه برکات و سر چشمه حیات است کم اهمیتتر از آتش است به عنوان اعتراض به پیشگاه خدا چنین «گفت: آیا من برای موجودی سجده کنم که او را از گل آفریدهای» (قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِیناً).
نکات آیه
۱- ماجراى سجده ملائکه در برابر آدم و نافرمانى ابلیس، شایسته یاد و یادآورى است (و إذ قلنا للملئکة اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که «إذ» متعلق به «اذکر» و یا «اذکروا» مقدّر باشد.
۲- فرمان خداوند به سجده همه فرشتگان بر آدم(ع) (قلنا للملئکة اسجدوا لأدم)
۳- همه فرشتگان جز ابلیس، از امر الهى به سجده بر آدم(ع) اطاعت کردند. (قلنا للملئکة اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس)
۴- ابلیس، به هنگام صدور فرمان خداوند به ملائکه براى سجده بر آدم(ع)، در میان مجموعه فرشتگان بود. (قلنا للملئکة اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس) استثنا شدن ابلیس از فرشتگان در تمرّد از فرمان سجده، نشان دهنده این نکته است که ابلیس به هنگام فرمان خداوند بر سجده، در میان آنان بوده است. لازم به ذکر است که قول به منقطع بودن استثنا هم منافاتى با نکته یاد شده ندارد.
۵- سجده براى غیر خدا، به منظور تکریم و بزرگداشت با اذن و اجازه او جایز است. * (قلنا ... اسجدوا لأدم فسجدوا) از فرمان خداوند به فرشتگان براى سجده بر آدم(ع)، استفاده مى شود: چنین عملى وقتى با اجازه او باشد، مانعى ندارد.
۶- شگفتى انکارآمیز ابلیس از فرمان الهى به سجده وى بر موجودى آفریده از گِل (قال ءأسجد لمن خلقت طینًا)
۷- ابلیس، موجود خلق شده از گِل را از جنس خود پست تر و کم ارزش تر مى دانست. (ءأسجد لمن خلقت طینًا)
۸- ابلیس، داراى خلقتى از غیر خاک (قال ءأسجد لمن خلقت طینًا)
۹- ابلیس، موجودى سنجشگر و داراى اختیار است. (فسجدوا إلاّ إبلیس قال ءأسجد لمن خلقت طینًا)
۱۰- حضرت آدم(ع)، از دو عنصر خاک و آب (گِل) آفریده شد. (خلقت طینًا) «طین» در لغت به معناى «خاک آمیخته با آب (گِل)» آمده است (مفردات راغب).
۱۱- خودبرتربینى ابلیس و پست تر و کم ارزش تر دیدن جنس آدم(ع)، ریشه عصیان و نافرمانى وى از فرمان خداوند بر سجده بر آدم(ع) (و إذ قلنا للملئکة اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس قال ءأسجد لمن خلقت طینًا)
۱۲- ابلیس، ملاک ارزش را در نژاد و عنصر مادى مى داند. (ءأسجد لمن خلقت طینًا)
۱۳- ارزش گذارى بر اساس نژاد و عنصر مادى، شیوه اى شیطانى است. (ءأسجد لمن خلقت طینًا)
۱۴- همه فرشتگان به جز ابلیس، به فرمان الهى در برابر آدم(ع) خضوع کرده و او را مورد تکریم خویش قرار دادند. (و إذ قلنا للملئکة اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس) برداشت فوق، با توجه به ریشه لغوى «سجده» است که به معناى «خضوع» و «تذلل» مى باشد.
۱۵- دلدارى به پیامبر(ص) در مورد معارضه مشرکان با تعالیم قرآن، از طریق بیان نمونه هاى تاریخى تمرّد از فرمان خداوند (و إذ قلنا للملئکة ... إلاّ إبلیس قال ءأسجد لمن خلقت طینًا)
موضوعات مرتبط
- آدم(ع): آدم(ع) از آب ۱۰; آدم(ع) از خاک ۱۰; آدم(ع) از گِل ۶، ۱۰; ترک سجده بر آدم(ع) ۳، ۱۱; تکریم آدم(ع) ۱۴; سجده بر آدم(ع) ۶; سجده ملائکه بر آدم(ع) ۱، ۲، ۳، ۱۴; عنصر خلقت آدم(ع) ۱۰; قصه آدم(ع) ۲، ۳، ۱۴
- ابلیس: آثار تکبر ابلیس ۱۱; ابلیس از ملائکه ۴; اختیار ابلیس ۹; ارزشگذارى ابلیس ۱۲; بینش ابلیس ۷، ۱۲; تبعیض نژادى ابلیس ۱۲; تعجّب ابلیس ۶; تکبّر ابلیس ۷; جنس ابلیس ۴; عصیان ابلیس ۱، ۳، ۶، ۱۴; عنصر خلقت ابلیس ۸; عوامل عصیان ابلیس ۱۱
- احکام ۵:
- ارزشگذارى: ارزشگذارى شیطانى ۱۳
- ارزشها: ملاک ارزشها ۱۲
- اطاعت: اطاعت از خدا ۳
- تاریخ: فلسفه نقل تاریخ ۱۵
- تبعیض نژادى: سرزنش تبعیض نژادى ۱۳
- خدا: اوامر خدا ۲، ۳، ۱۴
- خلقت: خلقت از گِل ۷
- ذکر: ذکر قصه آدم(ع) ۱
- سجده: احکام سجده ۵; سجده بر غیرخدا ۵; سجده جایز ۵
- عصیان: عصیان از خدا ۶، ۱۵
- محمد(ص): دلدارى به محمد(ص) ۱۵
- مشرکان: عصیان مشرکان ۱۵
- ملائکه: اطاعت ملائکه ۳; خضوع ملائکه ۱۴ *[ابلیس] گفت به من خبر ده، این موجودى که بر من برترى دادى [براى چه بود؟] اگر تا روز قیامت مهلتم دهى، فرزندانش را جز اندکى افسار مى زنم [و به دنبال خود مى کشانم].
منابع
[[رده:خضوع ملائکه *[ابلیس] گفت به من خبر ده این موجودى که بر من برترى دادى [براى چه بود؟] اگر تا روز قیامت مهلتم دهى فرزندانش را جز اندکى افسار مى زنم [و به دنبال خود مى کشانم].]]