الأعراف ٦٥
کپی متن آیه |
---|
وَ إِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَيْرُهُ أَ فَلاَ تَتَّقُونَ |
ترجمه
الأعراف ٦٤ | آیه ٦٥ | الأعراف ٦٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَخَاهُمْ»: برادرشان. مراد اخوّت در جنس است. در میان عربها رسم است که خطاب به هم میگویند: یا أَخا الْعَرَبِ. واژه (أَخا) مفعول فعل محذوف (أَرْسَلْنا) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِلى عادٍ أَخاهُمْ هُوداً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ «65»
و به سوى قوم عاد، برادرشان هود را فرستاديم، گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد كه شما را معبودى جز او نيست، آيا تقوا پيشه نمىكنيد؟
نکته ها
داستان حضرت هود عليه السلام و قوم عاد كه در اين سوره آمده، تفصيل آن در دو سورهى شعرا و هود آمده است.
قوم عاد در سرزمين يمن و منطقهى احقاف در جنوب عربستان زندگى مىكردند و از نظر قدرت جسمى و امكانات دامدارى و كشاورزى، بسيار نيرومند بودند؛ امّا به بتپرستى و مفاسد اخلاقى گرفتار شدند. حضرت هود از خويشان آنان بود كه به نبوّت مبعوث شد و همچون حضرت نوح، آنان را به توحيد دعوت كرد.
پیام ها
1- سرلوحهى برنامهى انبيا، دعوت به توحيد و پرهيز از انواع شرك و بتپرستى است. «اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ»
2- پيامبران، مردمىترين و دلسوزترين رهبران بشر بودهاند. «أَخاهُمْ» آرى، مربّى و مبلّغ بايد نسبت به مردم، همچون برادر باشد و به آنان عشق بورزد.
3- ايمان به خداوند يكتا بايد عامل هشيارى، اطاعت، تقوا و پرهيز از تكذيب دين باشد. «أَ فَلا تَتَّقُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِلى عادٍ أَخاهُمْ هُوداً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ (65)
وَ إِلى عادٍ أَخاهُمْ هُوداً: و فرستاديم به سوى قوم عاد، برادرشان هود پيغمبر را. و باتفاق، مراد اخوه نسبى است نه دينى. بغوى و خازن البغدادى گفته است در لباب كه: اين عاد اولى بالاتفاق پسر عوص بن ارم بن سام بن نوح عليه السّلام، و اما هود پسر عبد اللّه بن رياح بن الخلود بن عاد بن عوص بن ارم بن سام بن نوح عليه السّلام. صدوق رحمه اللّه در كتاب النبوه نيز نقل نموده.
تنبيه: ائمه سير و تفسير متفقند كه پنج نفر از انبياء عرب بودهاند: حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و صالح و شعيب و هود و اسمعيل بن ابراهيم خليل عليهم السلام.
قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ: حضرت هود به طريق تلطف فرمود: اى قوم من، عبادت و اطاعت كنيد ذات احديت اللّه را كه مستجمع صفات كماليه و منزه از نقايص است. ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ: نيست مر شما را در ظاهر و باطن اصلا و ابدا معبودى بالاستحقاق غير ذات او سبحانه. اين جمله در معرض تعليل و دليل
«1» تفسير مجمع البيان، جلد 2، صفحه 435.
جلد 4 صفحه 108
است براى تخصيص عبادت، چه وقتى در عالم وجود، خدائى به حق غير ذات او نباشد، پس او مستحق اطاعت و عبادت خواهد بود لا غير. أَ فَلا تَتَّقُونَ: آيا پس پرهيز نمىكنيد از شرك، يعنى البته بايد احتراز نمائيد از شرك و كفر و معاصى.
تنبيه: بعض از محققين در فرق بين دو قصه در الفاظ و اقوال، وجوهى فرموده.
از جمله: اول- حضرت نوح عليه السّلام شب و روز در مدت نهصد و پنجاه سال دائما مشغول دعوت، و آنقدر او را مىزدند به قسمى كه بيهوش مىشد، بعد از بهبودى بلافاصله به دعوت مىپرداخت؛ و لكن حضرت هود عليه السّلام را اين قسمت نبود. دوم- قبل از نوح عليه السّلام هيچ امّتى معذب نشده بود، و امت نوح عليه السّلام اول زمانى بود كه نزول عذاب گرديد، لذا نوح عليه السّلام فرمود:
انّى اخاف عليكم عذاب يوم عظيم. و هود عليه السّلام براى اشاره و يادآورى از آن عذاب طوفانى مىفرمود: افلا تتّقون، يعنى پرهيز از نافرمانى نمىكنيد، و حال آنكه اسلاف شما به همين سبب همگى هلاك شدند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِلى عادٍ أَخاهُمْ هُوداً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ (65)
ترجمه
و فرستاديم بسوى قوم عاد برادرشان هود را گفت اى قوم من بپرستيد خدا را نيست مر شما را خدائى جز او آيا نميپرهيزيد..
جلد 2 صفحه 440
تفسير
عطف است بر قصّه ارسال نوح بسوى قومش گفتهاند او هود بن شالخ بن ارفحشد بن سام بن نوح است و عاد پسر عوص بن آدم بن سام بن نوح است كه قبيله منسوب باو است و بنابر اين هود و عاد نواده عمّ يكديگرند و بعضى گفتهاند عاد جدّ هود بوده است در هر حال از يك قبيله بودند و عرب اهل قبيله خود را برادر ميخوانند بلكه عرب را برادر خطاب ميكنند لذا يا اخا العرب ميگويند و در اكمال از امام باقر (ع) نقل نموده كه انبيا بعضى نبوت خاصّه داشتند و بعضى عامه و هود مبعوث بقوم عاد شد به نبوت خاصه و در كافى از آنحضرت نقل نموده كه نوح بسام بشارت داد كه از اولاد تو پيغمبرى بوجود ميآيد كه نام او هود است و قوم خود را بسوى خدا دعوت ميكند پس تكذيب ميكنند او را و خداوند آنها را هلاك ميكند بباد پس كسيكه ادراك كند او را بايد ايمان باو بياورد و ميان آندو پيغمبران ديگرى بودند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِلي عادٍ أَخاهُم هُوداً قالَ يا قَومِ اعبُدُوا اللّهَ ما لَكُم مِن إِلهٍ غَيرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ (65)
و بسوي عاد فرستاديم برادر آنها هود را گفت که اي قوم من پرستش كنيد خداوند را نيست براي شما الهي غير از او آيا پس از اينکه متقي نميشويد و از بت پرستي دست برنميداريد.
وَ إِلي عادٍ أَخاهُم هُوداً عطف است به لَقَد أَرسَلنا نُوحاً إِلي قَومِهِ يعني و لقد ارسلنا الي عاد اخاهم هودا و عاد در مجمع دارد (و هو عاد إبن عوص إبن ارم إبن سام إبن نوح) بسه واسطه بنوح ميرسد و اولاد و احفاد او در زمان حضرت هود بسيار بودند و بنام جدّ خود عاد معروف بودند و بسيار طويل الجسم و طويل القامه و طويل العمر بودند و زراعت و اشجار بسيار داشتند بلكه از آيه شريفه استفاده ميشود که در قوت و مكنت و ثروت از همه اعصار قبل و بعد تقدم داشتند و عمارات بسيار عاليه مرتفعه داشتند أَ لَم تَرَ كَيفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ إِرَمَ ذاتِ العِمادِ الَّتِي لَم يُخلَق مِثلُها فِي البِلادِ حجر آيه 5- 7، و اطلاق اخ بر حضرت هود اخوت نسبي بوده نه اخوت ديني زيرا آنها عباده اصنام بودند و حضرت هود در مجمع البحرين (قيل هو إبن عبد اللّه إبن رباح إبن خلود إبن عوص إبن ارم إبن سام إبن نوح) بشش واسطه بحضرت نوح ميرسد و بنا بر اينکه خلود که جدّ پدر هود باشد برادر عاد هر دو پسران عوص ميشوند لذا اطلاق اخ شد، و در مجمع البيان (هود إبن شالخ إبن ارفخشد إبن سالم إبن نوح) بسه واسطه بنوح ميرسد و در سام متصل بعاد ميشود و گفتند حضرت هود در سن شانزده سالگي مبعوث برسالت شد و عمر شريفش هشتصد و سي سال بوده و هشتصد و چهارده سال دعوت نمود قالَ يا قَومِ قومي بوده ياء ساقط شده و كسره بجاي ياء است اعبُدُوا اللّهَ ما لَكُم مِن إِلهٍ غَيرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ تفسيرش در قصّه حضرت نوح عليه السّلام گذشت، و
جلد 7 - صفحه 356
معناي تقوي هم بيان شد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 65)- گوشهای از سرگذشت قوم هود: در تعقیب ذکر رسالت نوح
ج2، ص60
و درسهای عبرتی که در آن نهفته بود، به سرگذشت یکی دیگر از پیامبران بزرگ یعنی هود و درگیریهای او با قوم و ملتش میپردازد، نخست میفرماید: «ما به سوی جمعیت عاد، برادرشان هود را فرستادیم» (وَ إِلی عادٍ أَخاهُمْ هُوداً).
قوم «عاد» مردمی بودند که در سرزمین «یمن» زندگی میکردند، از نظر قدرت جسمانی و ثروت ملتی نیرومند و قوی بودند، ولی انحرافات عقیدهای مخصوصا بت پرستی و مفاسد اخلاقی در میان آنها غوغا میکرد.
سپس میگوید: هود دعوت خود را از مسأله توحید و مبارزه با شرک و بت پرستی شروع کرد و «به آنها گفت: ای قوم من! خداوند یگانه را بپرستید که هیچ معبودی برای شما غیر او نیست، آیا پرهیزگاری را پیشه نمیکنید»! (قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ).
نکات آیه
۱- هود، از انبیا و فرستادگان الهى است. (لقد أرسلنا ... و إلى عاد أخاهم هوداً) «إلى عاد» عطف بر «إلى قومه» و «أخاهم» عطف بر «نوحاً» در آیه ۵۹ است، یعنى: أرسلنا إلى عاد أخاهم هوداً.
۲- رسالت هود (ع) در محدوده قوم عاد بود. (و إلى عاد أخاهم هوداً)
۳- وجود رابطه خویشاندى و نسبى میان هود(ع) و قوم عاد (و إلى عاد أخاهم هوداً) تصریح به اینکه هود برادر قوم عاد بود، مى تواند اشاره به این باشد که آن حضرت از خویشان قوم عاد بوده و نیز مى تواند اشاره به این باشد که وى براى آنان، حتى پیش از نبوتش، انسانى دلسوز بوده و به آنان محبت داشته است. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.
۴- هود، پیامبرى دلسوز و با محبت به مردم خویش (قوم عاد) (و إلى عاد أخاهم هوداً قال یقوم)
۵- هود با برانگیختن عواطف قومى مردم، دعوت خویش را آغاز کرد. (قال یقوم)
۶- دعوت به پرستش خداى یکتا، مهمترین و نخستین پیام هود براى قوم عاد (قال یقوم اعبدوا اللّه)
۷- باور به وجود خداوند، باورى ریشه دار در تاریخ بشر (یقوم اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره)
۸- انسان از دیرباز برخوردار از روحیه پرستش بود. (یقوم اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره)
۹- ضرورت پرستش خداوند و باور به نبودن معبودى سزاوار پرستش جز او (اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره)
۱۰- قوم عاد، مردمى مشرک بودند. (ما لکم من إله غیره)
۱۱- مبارزه با شرک، از وظایف اصلى هود (قال یقوم اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره)
۱۲- توحید عملى مبتنى بر توحید نظرى است. (اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره)
۱۳- هود برحذردارنده قوم خویش از گرفتار شدن به عذابهاى الهى به سبب پرستش نکردن خداى یکتا و پرهیز نکردن از گرایشهاى شرک آلود (أفلاتتقون) «اتقاء» مصدر «تتقون» به معناى گرفتن حفاظ براى دورى از مکروه و مانع شدن از رسیدن مکروه است. در اینجا به مناسبت مورد و تأیید آیات بعد (همانند آیه ۷۰)، مراد از مکروه، عذابهاى الهى است، یعنى: أفلا تتقون عذاب اللّه.
موضوعات مرتبط
- انسان: فطرت انسان ۸
- انگیزش: عوامل انگیزش ۵
- ایمان: به خدا ۷
- تبلیغ: روش تبلیغ ۵ ; عواطف در تبلیغ ۵
- توحید: اقسام توحید ۱۲ ; اهمیت توحید عبادى ۹ ; توحید عملى ۱۲ ; توحید نظرى ۱۲ ; دعوت به توحید عبادى ۶ ; کیفر ترک توحید عبادى ۱۳
- جهانبینى: و ایدئولوژى ۱۲
- خدا: عذابهاى خدا ۱۳
- خداشناسى: در تاریخ ۷
- رسولان خدا:۱
- شرک: رد شرک عبادى ۹ ; کیفر شرک ۱۳ ; مبارزه با شرک ۱۱
- عبادت: تاریخ عبادت ۸ ; کیفر ترک عبادت ۱۳ ; گرایش به عبادت ۸
- عذاب: موجبات نجات از عذاب ۱۳
- قوم عاد: شرک قوم عاد ۱۰
- مشرکان:۱۰
- هود(ع): اولین دعوت هود(ع) ۶ ; تبلیغ هود(ع) ۱۳ ; تعالیم هود(ع) ۶ ; خویشاوندى هود(ع) با قوم عاد ۳ ; دعوت هود(ع) ۵ ; دلسوزى هود(ع) ۴ ; فضایل هود(ع) ۴ ; قصه هود(ع) ۳، ۴، ۵، ۶ ; محبت هود(ع) ۴ ; محدوده رسالت هود(ع) ۲ ; مسؤولیت هود(ع) ۱۱ ; نبوت هود(ع) ۱ ; نواهى هود(ع) ۱۳ ; هود(ع) و قوم عاد ۲، ۴
منابع