الأحقاف ٤
کپی متن آیه |
---|
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَا ذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْکٌ فِي السَّمَاوَاتِ ائْتُونِي بِکِتَابٍ مِنْ قَبْلِ هٰذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِينَ |
ترجمه
الأحقاف ٣ | آیه ٤ | الأحقاف ٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَرَأَیْتُمْ»: آیا دیدهاید و دقّت کردهاید؟ بیان کنید و مرا از پرسشِ: (چه چیزی را آفریدهاند؟) آگاه سازید (نگا: فاطر / ، زمر / ). «أَرُونِی»: نشانم دهید. به من بنمائید. «شِرْکٌ»: مشارکت. شرکت (نگا: سبأ / ، فاطر / ) «أَثَارَةٍ»: باقیمانده و اثری که روایت گردد و گفته شود. «إِئْتُونِی بِکِتَابٍ مِّن قَبْلِ هذا»: در این قسمت، از کفّار دلیل نقلی منقول از زبان وحی آسمانی خواسته شده است. «أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ»: در این بخش، از کفّار دلیل عقلی و منطقی منقول از دانشمندان خواسته شده است.
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۴ سوره احقاف
- محتوای كلى سوره مباركه احقاف
- احتجاج عليه پرستش بت ها و معبودهاى زمينى
- احتجاج عليه مشركان كه منکر قرآن و رسالت پيامبر«ص» شدند
- معنا و مفاد آيه: «قُل مَا كُنتُ بِدعاً مِنَ الرُّسُل وَ مَا أدرِى مَا يُفعَلُ بِى وَ لا بِكُم»
- توضیحی پیرامون علم غيب پيامبر«ص»
- بحث فلسفی و دفع یک شبهه
- بیان این که «علم غیب»، اثری در جریان حوادث خارجی ندارد
- مقصود از «شَاهِدٌ مِن بَنِى إسرَائِيل»، در آيه: «قُل أرَأيتُم إن كَانَ مِن عِند اللهِ وَ كَفَرتُم...»
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ ائْتُونِي بِكِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «4»
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ: بگو اى پيغمبر اين كافران را كه منكر حشر و نشرند، آيا مىبيند و در خود مىيابيد، ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ: آنچه را كه مىپرستيد غير از خداى يگانه از ساير معبودان، أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ: بنمائيد و نشان دهيد مرا از حال خدايان خود بعد از تأمل، چه آفريدهاند از زمين و اجزاى آن. أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ: آيا مر ايشان راست شركتى با خدا در آفريدن آسمانها، يعنى خبر دهيد مرا از حال خدايان خود بعد از تأمل در كار آنها كه آيا آنها را در آفريدن چيزى از اجزاى عالم مدخليتى هست يا به سبب آن مستحق عبادت باشند، و چون ظاهر است كه ايشان عاجز مطلقند در خلق آن و به هيچ وجه تصرفى ندارند در آسمان و زمين و ساير موجودات، پس چرا ايشان را در پرستش با خداى خالق آسمان و زمين شريك مىسازيد.
ائْتُونِي بِكِتابٍ: بياوريد به من كتابى كه به شما آمده باشد، مِنْ قَبْلِ هذا: پيش از آمدن قرآن كه ناطق برهان توحيد و مبطل شرك است، يعنى كتابى آسمانى بياوريد كه مضمون آن امر باشد به شرك آوردن در عبادت.
أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ: يا بياوريد بقيه از اثر علم، يعنى خطى كه بر شما باقى مانده باشد از علوم پيشينيان، يا روايتى از انبياى سابقه كه دلالت كنند بر استحقاق
جلد 12 - صفحه 68
عبادت غير خدا، إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ: اگر هستيد راستگويان در دعوى خود- اين الزام است به عدم آنچه دلالت كند بر استحقاق الوهيت ايشان از ادله نقليه بعد از الزام آنها به عدم ادله عقليه، و چون جميع كتب متقدمه و دلايل عقليه موافق قرآنند در توحيد و ترك شرك، پس بطلان دعوى شما ظاهر باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
حم «1» تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ «2» ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ الَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ «3» قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ ائْتُونِي بِكِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «4»
وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ «5»
ترجمه
فرو فرستادن اين كتاب از جانب خداى ارجمند درست كردار است
نيافريديم آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است مگر براستى و درستى و مدّتى نامبرده شده و آنانكه كافر شدند از آنچه بيم داده شدند روى گردانندگانند
بگو خبر دهيد از آنچه ميخوانيد بخدائى غير از خدا و بنمايانيد بمن كه چه چيز آفريدند از زمين يا براى آنها شركتى است در آسمانها بياوريد نزد من كتابى كه باشد پيش از اين يا اثر باقى ماندهاى از دانش اگر هستيد راستگويان
و كيست گمراهتر از آنكه ميخواند غير از خدا كسى را كه اجابت نميكند او را تا روز قيامت و باشند آنها از خواندنشان بيخبران.
تفسير
خداوند متعال بعد از افتتاح اينسوره مباركه به حم و بيان نزول قرآن از جانب خود كه شرح آن در سور سابقه گذشت براى اثبات معاد ميفرمايد كه ما آسمانها و زمين و موجودات ما بين آن دو را بيهوده و عبث و بباطل خلق ننموديم بلكه بحق و حقيقت و غرض صحيح عقلى آفريديم كه موجبات ترقى و تعالى بندگانرا بيان نمائيم و اسباب انحطاط و تنزّلشان را گوشزد كنيم تا در دنيا كه مدّت محدود معيّنى در نزد خدا دارد هر كس بكمال لايق خود برسد و پاداش اعمالش
جلد 4 صفحه 646
را در آخرت كه نامحدود است در ثواب و عقاب به بيند ولى كفّار بكلّى از استعداد و تهيّه براى آنروز رو گردان و بآيات الهى كه راجع بترس و بيمدادن مردم است از عذاب آنروز اعتنائى ندارند و به پيغمبر خود دستور فرموده كه بآنها بفرمايد بگوئيد بهبينم اين بتها كه شما پرستش مينمائيد و ميخوانيد آنها را بخدائى و براى قضاء حوائجتان چه چيزى از اجزاء و اعضاء زمين را خلق نمودهاند يا با خدا در خلقت آسمانها شركت داشتهاند كه براى آن استحقاق پرستش و ستايش را پيدا كردهاند يكى از كتابهاى آسمانى سابق بر قرآن را يا اثرى و خبرى كه از پيغمبرى يا امامى رسيده باشد و موجب علم شود بياوريد كه دلالت بر وجوب يا جواز بتپرستى داشته باشد اگر راست ميگوئيد در ادّعاء خودتان كه جواز يا وجوب پرستش بت باشد خلاصه آنكه ادّعاء بدون دليل پذيرفته نيست دليل هم يا دليل عقلى است يا نقلى نقلى هم يا كتاب خدا است يا خبر قطعى از انبياء و اوصياء ايشان و شما هيچ يك را نداريد در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند از اين آيه فرمود مراد از كتاب تورية و انجيل است و مراد از أثارة من العلم علم اوصياء انبياء است و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه او أثرة بسكون ثاء بدون الف قرائت فرموده است و كسى گمراهتر نيست از آنكه بخواند جز خداوند سميع بصير قادر مجيب كسى يا بتى را كه عاجز و محتاج يا از جمادات بى ادراك و شعور است كه دعاء آنها را نميشنود و اگر فرضا بشنود نميتواند اجابت كند تا روز قيامت كه آخر دنيا است و در آنروز جز خدا حكم فرمائى نيست و چون معبود باطل كه جز خدا است اعمّ از ذوى العقول و غير آنست در ضمير جمع بلفظ مناسب با عقلاء از باب تغليب تعبير شده و محتمل است مقصود فقط بتها باشند كه معبود مشركين مكّه بودند و تعبير بجمع ذوى العقول در و هم عن دعائهم غافلون بملاحظه نسبت مدعوّ شدن و غفلت بآنها باشد كه مناسب با ذوى العقول است مانند قول خداوند در سوره يوسف عليه السّلام رأيتهم لى ساجدين كه مراد آفتاب و ماه و كواكبند و نسبت سجده كه مناسب با عقلاء است بآنها داده شده و باين مناسبت گفتهاند از ان بجمع عقلاء تعبير شده است.
جلد 4 صفحه 647
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل أَ رَأَيتُم ما تَدعُونَ مِن دُونِ اللّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الأَرضِ أَم لَهُم شِركٌ فِي السَّماواتِ ائتُونِي بِكِتابٍ مِن قَبلِ هذا أَو أَثارَةٍ مِن عِلمٍ إِن كُنتُم صادِقِينَ «4»
بفرما باين مشركين آيا مشاهده كردهايد که اينکه آلهه شما که ميخوانيد آنها را از غير از خداوند متعال بمن نشان بدهيد چه چيز اينها خلق كردهاند از زمين يا از براي آنها شركتي هست در آسمانها بياوريد براي من كتابي که دليل بر اينکه باشد از پيش از اينکه يا يك اثر علمي و برهان قطعي بياوريد اگر هستيد راستگويان قُل أَ رَأَيتُم يعني هرگز مشاهده نكردهايد ما تَدعُونَ مِن دُونِ اللّهِ از اصنام و اوثان شما و ملائكه و جن و انس و آتش و شمس و قمر و كواكب و گاو و گوساله و درخت که هر دسته از شماها يكي از
جلد 16 - صفحه 135
آنها را ميپرستيد.
أَرُونِي بمن بنمائيد و نشان دهيد ما ذا خَلَقُوا مِنَ الأَرضِ که يك پشه و مگس را اينها خلق كرده باشند که ميفرمايد: إِنَّ الَّذِينَ تَدعُونَ مِن دُونِ اللّهِ لَن- يَخلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجتَمَعُوا لَهُ وَ إِن يَسلُبهُمُ الذُّبابُ شَيئاً لا يَستَنقِذُوهُ مِنهُ ضَعُفَ الطّالِبُ وَ المَطلُوبُ حج آيه 72.
أَم لَهُم شِركٌ فِي السَّماواتِ که با خدا شركت كرده باشند در خلقت آسمانها يا آنچه در آسمانها هست حتي يك قطره باران نازل كرده باشند.
ائتُونِي بِكِتابٍ مِن قَبلِ هذا كدام كتابي و كدام پيغمبري آورده باشد آيا در صحف آدم و شيث و نوح و ابراهيم يا توراة و زبور و انجيل که شما هيچكدام اينها را معتقد نيستيد بياوريد.
أَو أَثارَةٍ مِن عِلمٍ يا يك اثر علمي و دليل و برهاني داريد بر الوهيت آنها و شركت آنها فقط دليل آنها تقليد آباء و اجداد آنهاست.
إِن كُنتُم صادِقِينَ در الوهيت اينها، و بالجمله هيچگونه مدركي بر اينکه دعوي نداريد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 4)- گمراهترین مردم! در آیات گذشته سخن از آفرینش آسمانها و زمین در میان بود که همه اینها از خداوند عزیز و حکیم است، و برای تکمیل این بحث روی سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و اله کرده، میفرماید: «به آنان (مشرکان) بگو:
این معبودهایی را که غیر از خدا پرستش میکنید به من نشان دهید چه چیزی از زمین را آفریدهاند»؟! (قُلْ أَ رَأَیْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِی ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ).
«یا شرکتی در آفرینش آسمانها (و مالکیت و تدبیر آنها) دارند»؟ (أَمْ لَهُمْ شِرْکٌ فِی السَّماواتِ).
هنگامی که شما قبول دارید بتها هیچ گونه دخالتی در آفرینش ندارند با این حال چگونه برای حل مشکلات یا جلب برکات دست به دامن این موجودات بیخاصیت و فاقد عقل و شعور میزنید؟! و اگر فرضا میگویید آنها شرکتی در امر خلقت و آفرینش داشتهاند «کتابی آسمانی پیش از این، یا اثر علمی از گذشتگان برای من بیاورید (که دلیل صدق گفتار شما باشد) اگر راست میگوئید» (ائْتُونِی بِکِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ).
نکات آیه
۱- پیامبر(ص)، مأمور به تذکر ضعف و ناتوانى بت ها به مشرکان (قل أرءیتم ما تدعون ... ماذا خلقوا)
۲- قرآن، درصدد تحریک مشرکان، براى اندیشیدن به پوچى و ناتوانى معبودهاى دروغینشان (قل أرءیتم ما تدعون من دون اللّه أرونى ماذا خلقوا) تعبیر «أرأیتم» چه به معناى «أخبرونى» باشد و چه به معناى سؤال از نگریستن; دعوت براى اندیشیدن در ماهیت پوچ بت ها است.
۳- پرسش از حقایق مورد غفلت و واداشتن اندیشه ها به تأمل درباره آن، روشى قرآنى براى هدایت آدمیان (قل أرءیتم ما تدعون ... أرونى ماذا خلقوا) طرح پرسش از سوى قرآن، براى وادار کردن مشرکان به تأمل، بیانگر مطلب یاد شده است.
۴- ناتوانى بت ها و معبودهاى مشرکان، از آفرینش موجودات زمینى و مشارکت در خلقت و تدبیر امور آسمان ها (ماذا خلقوا من الأرض أم لهم شرک فى السموت)
۵- توانایى بر خلقت جهان و تدبیر امور آن، شرط شایستگى معبود براى پرستیده شدن (ماذا خلقوا من الأرض أم لهم شرک فى السموت) در این آیه، به ناتوانى بت ها در امر خلقت و تدبیر جهان اشاره شده است و این خود مى نمایاند که توانایى بر خلقت و تدبیر، ملاکى است که براساس آن، مى توان معبود واقعى را از معبود دروغین، متمایز ساخت.
۶- اندیشه در ماهیت بت ها، کافى براى پى بردن به بطلان شرک (قل أرءیتم ما تدعون من دون اللّه أرونى ماذا خلقوا من الأرض أم لهم شرک فى السموت )
۷- برخى از معبودهاى مشرکان، در شمار موجودات شعورمند (ما تدعون من دون اللّه ... ماذا خلقوا ... أم لهم شرک ) به کار رفتن ضمایر ذوى العقول در مورد معبودهاى دروغین مشرکان، مى تواند از آن جهت باشد که در میان آنها، عناصرى شعورمند نیز وجود داشته است.
۸- بیدارگرى و بینش دهى، وظیفه مبلغان الهى حتى پس از روى گردانى مردم * (و الذین کفروا عمّا أنذروا معرضون . قل أرءیتم ما تدعون من دون اللّه) ارتباط این آیه با ذیل آیه قبل (و الذین کفروا... معرضون) ممکن است این نکته را برساند که اعراض کافران، تکلیف مبلغان الهى را ساقط نمى کند.
۹- شرک و پرستش غیر خدا، فاقد کمترین دلیل معتبر نقلى و برهان علمى (ائتونى بکتب من قبل هذا أو أثرة من علم) برداشت یاد شده بنابراین نکته است که مراد از «کتاب» مطلق نوشته ها و نقل هایى باشد که قابل اتکاء است و «أثارة من علم» ناظر به هرگونه دلیل علمى باشد.
۱۰- کتاب هاى آسمانى، مبرّا از کمترین آثار و نشانه هاى شرک (ائتونى بکتب من قبل هذا) بارزترین مصداق براى «کتاب من قبل هذا» کتاب هاى آسمانى پیش از قرآن است. قرآن با قاطعیت در برابر تمامى اهل کتاب عصر نزول، اعلام کرده است که هیچ کتاب آسمانى، نظریه «شرک» را تأیید نکرده است.
۱۱- هماهنگى کامل کتاب هاى آسمانى، در تبلیغ توحید (ائتونى بکتب من قبل هذا)
۱۲- وجود نشانه هاى شرک در هر متن، دلیل آسمانى نبودن آن (ائتونى بکتب من قبل هذا) از اظهار قاطع قرآن، به این که کتاب هاى آسمانى به دور از تبلیغ شرک است; این نتیجه به دست مى آید که هرگاه اثرى از شرک در کتابى دیده شد، باید اذعان داشت که دست تحریف گران در آن راه یافته است.
۱۳- لزوم مستند بودن هر عقیده دینى، به منبع وحى و یا دلیل قطعى علمى (ائتونى بکتب من قبل هذا أو أثرة من علم إن کنتم صدقین) صداقت و درستى هر عقیده دینى، از دو راه قابل اثبات است: ۱- ارائه دلیل متکى به وحى و کتاب هاى آسمانى; ۲- ارائه گواهى از دریافت هاى علمى و عقلى.
۱۴- برنامه ارشادى و مباحثات عقیدتى پیامبر(ص)، تحت اشراف و رهنمودهاى خداوند (قل أرءیتم ما تدعون) تصریح به «قل» در آیه شریفه،بیانگر این نکته است که همگان بدانند پیامبر(ص) در همه شؤون حیات، حتى مناظرات خویش با مشرکان، تابع وحى و الهام گیرنده از خداوند است.
روایات و احادیث
۱۵- «عن أبى عبیدة قال: سألت أباجعفر(ع) عن قوله تعالى «ائتونى بکتاب من قبل هذا أو أثارة من علم إن کنتم صادقین» قال: عنى بالکتاب التوراة و الإنجیل «و أثارة من علم» فإنّما عنى بذلک علم اوصیاء الأنبیاء علیهم السلام;[۱] ابوعبیده گوید: از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند تعالى «ائتونى بکتاب من قبل هذا أو اثارة من علم إن کنتم صادقین» سؤال کردم، حضرت فرمود: مراد از «کتاب»، تورات و انجیل است و مراد از «أثارة من علم» علم جانشینان پیامبران است».
موضوعات مرتبط
- آسمان: عجز از تدبیر آسمان ها ۴
- آفرینش: تدبیر آفرینش ۵; خلقت آفرینش ۵
- الوهیت: ملاک الوهیت ۵
- انجیل :۱۵
- انسان: اهمیت تنبه انسان ها ۸
- اوصیا: علم اوصیا ۱۵
- بت پرستى: بى منطقى بت پرستى ۹
- بتها: عجز بتها ۴
- پرسش: فواید پرسش ۳
- تذکر: تذکر عجز بتها ۱
- تعقل: تشویق به تعقل ۲; تعقل در بتها ۶; زمینه تعقل ۳
- توحید: تبلیغ توحید ۱۱
- تورات :۱۵
- خدا: توصیه هاى خدا ۱۴; نظارت خدا ۱۴
- شرک: بى منطقى شرک ۹; تنزیه از شرک ۱۰; دلایل بطلان شرک ۶; نشانه هاى شرک ۱۲
- عقیده: اهمیت برهان در عقیده ۱۳
- قرآن: روش بیانى قرآن ۳; قرآن و مشرکان ۲; نقش قرآن ۲
- کتب آسمانى :۱۵ تعالیم کتب آسمانى ۱۱ ۱۵; تنزیه کتب آسمانى ۱۰ ۱۵; ملاک کتب آسمانى ۱۲ ۱۵; هماهنگى کتب آسمانى ۱۱ ۱۵
- مبلغان: مسؤولیت مبلغان ۸
- محمد(ص): رسالت محمد(ص) ۱; منشأ هدایتهاى محمد(ص) ۱۴
- معبودان باطل: پوچى معبودان باطل ۲; شعور معبودان باطل ۷; عجز معبودان باطل ۲، ۴
- معبودراستین: خالقیت معبودراستین ۵; ربوبیت معبودراستین ۵
- موجودات: عجز از خلقت موجودات ۴
- وحى: نقش وحى ۱۳
- هدایت: روش هدایت ۳
منابع
- ↑ کافى، ج ۱، ص ۴۲۶، ح ۷۲; نورالثقلین، ج ۵، ص ۹، ح ۶.