البقرة ٤٠
ترجمه
البقرة ٣٩ | آیه ٤٠ | البقرة ٤١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بَنِیإِسْرَآئِیلَ»: پسران اسرائیل. اسرائیل لقب یعقوب است. «أَوْفُوا»: به تمام و کمال وفا کنید. «أُوفِ»: وفا میکنم. «إِیَّایَ»: از من. «إرْهَبُونِ»: از من بترسید. یاء ضمیر حذف شده و در اصل (إرْهَبُونِی) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
نکات آیه
۱ - خداوند، بنى اسرائیل را از نعمتهاى گرانقدر بهره مند ساخت. (یبنى إسرائیل اذکروا نعمتى التى أنعمت علیکم) کلمه «نعمت» به صورت مفرد آمده است. مراد از آن مى تواند نعمتى خاص و ویژه، همانند بعثت موسى (ع) باشد و مى تواند جنس نعمت باشد و شامل نعمتهاى متعددى که در آیات ۴۷ به بعد یادآورى شده است، باشد. اضافه «نعمت» به «یاء» متکم براى رساندن عظمت و شرافت آن نعمت و یا نعمتهاست.
۲ - خداوند از بنى اسرائیل خواست تا نعمتهاى او را همواره به خاطر داشته باشند. (یبنى اسرائیل اذکروا نعمتى التى أنعمت علیکم)
۳ - بنى اسرائیل از مخاطبان قرآن و موظف به پیروى از آن (یبنى إسرائیل اذکروا)
۴ - بنى اسرائیل، جماعتى داراى ترکیب قومى و قبیله اى تا عصر نزول قرآن (یبنى إسرائیل اذکروا) اسرائیل - نام دیگر یعقوب - فرزند اسحاق و نوه ابراهیم (ع) است. از اینکه گروه و طایفه اى با عنوان بنى اسرائیل (فرزندان یعقوب) معروف و مشهور بودند و در عصر پیامبر(ص) به این نام شناخته مى شدند، معلوم مى شود: آنان از بدو پیدایش تا آن عصر، قومیت خویش را حفظ کرده و به صورت قبیله اى زندگى مى کردند.
۵ - وجود پیمان و عهدى متقابل میان خداوند و بنى اسرائیل (أوفوا بعهدى أوف بعهدکم) «عهدى»; یعنى، پیمان و التزامى که خداوند بر عهده مردمان نهاده است و مراد از «عهدکم» وعده هایى است که خداوند به بندگان خویش داده و خود را به انجام آنها ملتزم دانسته است.
۶ - وفا کردن به عهدهاى الهى، از فرامین و سفارشهاى خداوند به بنى اسرائیل (و أوفوا بعهدى)
۷ - بنى اسرائیل زمان پیامبر(ص) آگاه به عهد و پیمانى که خداوند با آنان داشت. (أوفوا بعهدى أوف بعهدکم)
۸ - وفاى خدا به عهد خویش با بنى اسرائیل، مشروط به پایبندى آنان به عهدهاى الهى است. (أوفوا بعهدى أوف بعهدکم)
۹ - ترسیدن از خدا و نهراسیدن از غیر او، توصیه و سفارش خداوند به بنى اسرائیل (و إیى فارهبون) «رهبة» به معناى ترسیدن است. «ارهبون» مرکب از فعل امر «ارهبوا» و نون وقایه مکسور است که حکایت از حذف «یاى» متکلم دارد; یعنى: «و ایاى فارهبونى».
۱۰ - خداوند عطا کننده نعمت به آدمیان است. (نعمتى التى أنعمت علیکم)
۱۱ - ضرورت به خاطر آوردن نعمتهاى خدادادى (اذکروا نعمتى التى أنعمت علیکم)
۱۲ - به یاد خدا بودن و نعمتها را از جانب او دانستن، هدف از ضرورت یاد کردن و به خاطر داشتن نعمتهاست. (اذکروا نعمتى التى أنعمت علیکم) توصیف «نعمت» به اینکه خداوند آن را عطا فرموده (أنعمت علیکم)، به این حقیقت اشاره دارد که: یاد کردن نعمت باید وسیله اى باشد براى یاد کردن منعم; یعنى، یاد کردن نعمت باید ملازم با دیدن خدا در وراى هر نعمت باشد.
۱۳ - ضرورت پایبندى به عهدهایى که خداوند با آدمیان دارد. (أوفوا بعهدى)
۱۴ - وفاى خداوند به عهدى که انسانها در نزد خدا دارند، مشروط به پایبندى آنان به عهدهاى الهى است. (و أوفوا بعهدى أوف بعهدکم)
۱۵ - خداوند، تنها مقامى است که شایسته و بایسته هراس داشتن از اوست. (و إیى فارهبون)
۱۶ - هراس از خدا و نترسیدن از غیر او، زمینه ساز پایبندى به عهد اوست. (أوفوا بعهدى ... و إیى فارهبون)
۱۷ - آگاهیهاى تاریخى، مى تواند داراى نقشى سازنده براى آدمى باشد. (یبنى إسرائیل اذکروا نعمتى التى أنعمت علیکم) به یاد آوردن نعمتهاى گذشته - که نوعى آگاهى تاریخى است - مورد سفارش و توصیه خداوند قرار گرفته است و از آنجا که سفارشهاى خداوند همواره در راستاى سازندگى انسان و هدایت اوست، مى توان به برداشت فوق دست یافت.
موضوعات مرتبط
- انسان: عهد خدا با انسان ها ۱۳، ۱۴; مسؤولیت انسان ۱۵
- بنى اسرائیل: آگاهى بنى اسرائیل ۱۷; بنى اسرائیل صدر اسلام ۷; تاریخ بنى اسرائیل ۱، ۴; ساختار اجتماعى بنى اسرائیل ۴; عهد بنى اسرائیل با خدا ۵، ۸; عهد خدا با بنى اسرائیل ۵، ۷، ۸; مسؤولیت بنى اسرائیل ۲، ۳، ۶، ۹; نعمتهاى بنى اسرائیل ۱، ۲
- تاریخ: آثار علم به تاریخ ۱۷; فواید تاریخ ۱۷
- ترس: آثار ترس از خدا ۱۶; ترس از خدا ۹، ۱۵; ترس از غیر خدا ۱۶
- تکلیف: عوامل عمل به تکلیف ۱۶
- خدا: اختصاصات خدا ۱۵; اوامر خدا ۲; توصیه هاى خدا ۶، ۹; شرایط وفاى عهد خدا ۸، ۱۴; عطایاى خدا ۱۰; عهد خدا ۵، ۷، ۸، ۱۳، ۱۴; نعمتهاى خدا ۱، ۱۰
- ذکر: اهمیّت ذکر نعمت ۱۱; ذکر خدا ۱۲; ذکر نعمت ۲، ۱۲
- رشد: عوامل رشد ۱۷
- عهد: آثار وفاى به عهد ۱۴; اهمیّت وفاى به عهد ۱۳; زمینه وفاى به عهد ۱۶; وفاى به عهد ۶
- قرآن: تبعیت از قرآن ۳; قرآن و بنى اسرائیل ۳; مخاطبان قرآن ۳
- نعمت: منشأ نعمت ۱۰، ۱۲