النحل ٢٨
ترجمه
النحل ٢٧ | آیه ٢٨ | النحل ٢٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَتَوَفّاهُمْ»: ایشان را قبض روح میکنند و میمیرانند (نگا: نساء / ). «السَّلَمَ»: تسلیم شدن و فرمان بردن. «بَلی»: بلی. آری. حرفیاست که بر ابطال نفی کلام پیش از خود دلالت دارد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۲ - ۴۰،سوره نحل
- اعتقاد به معاد لازمه توحيد كامل است
- بيان اينكه گمراه كنندگان همانند بار گناهان ناشى از اضلالشان را بر دوش مى كشند
- چگونگى تعدد وزر و عذاب در ازاء عمل واحد
- اشاره به استفاده هاى نادرستى كه از آيه ((ليحملوا اوزارهم كاملة يوم القيمة ))
- مقصود از كسانى كه علم داده شده اند در آيه :((قال الذين اوتوا العلم ...)) معصومين عليهم السلام هستند
- معناى آيه : ((قيل للذين اتقوا ماذا انزل اليكم قالوا خيرا)) و مراد از ((الذين اتقوا))
- معناى ((طيب )) و ((طاهر)) و مقصود از طيب بودن متقين درحال توفى و مرگ
- تعلق مشيت خداوند (لوشاء الله ) به امر عدمى (ما عبدنا) در آيه و توجيه آن
- تقرير و تبيين استدلال مشركين براى بت پرستى خود
- پاسخ به دليل مشركين : تنها وظيفه پيامبران ((بلاغ مبين )) است
- تقسيم امت ها به دو طائفه هدايت يافته و گمراه
- وجه اينكه گمراهى به خلاف هدايت به خود گمراهان نسبت داده شده است
- توضيح اينكه ((ضلالت )) امر عدمى است و نمى توان گفت خدا آن را ايجاد كرده است
- تسليت و دلدارى رسول خدا(ص ): نسبت به هدايت مشركين حريص مباش
- تفسير آيه توسط جبريون و مفوضه در جهت اثبات مذهب خود
- در قيامت ياورانى هستند كه مشركين از يارى آنها بهره مند نمى شوند
- مسئله رفع اختلاف و تبين آن يكى از معرفات روز قيامت است
- اشاره به تعابير مختلف از ايجاد خداى تعالى به :قول ، كلمه ، امر، اراده و قضاى خدا در ذيل (اننقول له كن فيكون )
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل : ((الذين اتوا العلم ))، ((... قالوا خيرا))، ((قالوااساطير الاولين )) و...)
- نقشه قريش در برابر جذابيت دعوت پيامبر اكرم (ص ) درذيل آيه ((و اذا قيل لهم ماذا...))
- روايتى درباره سلطنت و قدرت نامحدود خدا
نکات آیه
۱- کافران، کسانى اند که با کفر خود، به خویش ستم مى کنند. (الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ظالمى أنفسهم) «الذین» صفت «الکافرین» و «ظالمى» حال براى آن است. مراد از «ظالمى أنفسهم» به قرینه لفظ «الکافرین» ظلم کنندگان به خود با انتخاب کفر است.
۲- کافرانى که با حالت ظلم به نفس (کفر) از دنیا بروند، در قیامت گرفتار خوارى و ذلت خواهند شد. (إن الخزى الیوم و السوء على الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ظالمى أنفسهم)
۳- کفر، ظلم به نفس است. (الکفرین . الذین ... ظالمى أنفسهم)
۴- شرک، ظلم به نفس است. (و یقول أین شرکاءى ... الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ظالمى أنفسهم)
۵- انسانها، به وسیله ملائکه قبض روح مى شوند. (تتوفّ-هم الملئکة)
۶- ملائکه قبض روح انسانها، متعددند. (تتوفّ-هم الملئکة)
۷- انسان با مرگ، نیست و نابود نمى شود. (تتوفّ-هم الملئکة) «تتوفّى» (از مصدر توفّى) به معناى گرفتن چیزى به صورت کامل است و این حکایت از آن دارد که انسان با مرگ نابود نمى شود; بلکه حقیقت وى اخذ و منتقل مى گردد.
۸- انسان، حقیقتى فراتر از جسم دارد. (تتوفّ-هم الملئکة) روشن است که جسم انسان پس از مرگ در زمین مى ماند و دچار پوسیدگى و زوال مى شود و این نشان مى دهد که آنچه ملائکه به صورت کامل مى گیرند، باید غیر از جسم وى باشد.
۹- کافران به هنگام مرگ، تسلیم و منقاد مى شوند. (الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ... فألقوا السلم)
۱۰- کافران، به هنگام مرگ دچار وحشت و ترس مى شوند. (الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ... فألقوا السلم) تسلیم شدن کافران به هنگام مرگ به قرینه «ما کنا نعمل من سوء» - که در مقام دفاع بیان شده است - مى تواند مشعر به نکته یاد شده باشد.
۱۱- کافران پس از مرگ، به کلى منکر اعمال زشت دنیوى خویش مى شوند. (الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ... ما کنّا نعمل من سوء)
۱۲- کسانى که با ارتکاب اعمال زشت در دنیا به خود ستم کرده اند، در قیامت منکر آن اعمال مى شوند. (الذین تتوفّ-هم الملئکة ظالمى أنفسهم ... ما کنّا نعمل من سوء) برداشت فوق، بنابراین احتمال است که مراد از «ظالمى أنفسهم» - به قرینه «ما کنّا نعمل من سوء» (ما مرتکب عمل زشت نمى شدیم) - اعمال ناپسند و زشتى باشد که مرتکبان آنها، آن را از خود نفى مى کنند.
۱۳- کافران پس از مرگ، به حقایقى دست مى یابند و از اعمال گذشته خود نگران مى شوند. (الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ظالمى أنفسهم ... ما کنّا نعمل من سوء) از اینکه کافران پس از مرگ، بى آنکه حرفى زده شود، به دفاع از خود مى پردازند و منکر کارهاى زشت خود مى شوند، به دست مى آید که آنان به چیزهایى از جمله به وضعیت بد خود و اینکه کردارشان باعث گرفتار شدن آنان به عذاب مى شود، دست مى یابند.
۱۴- مرگ، عامل کشف حقایقى براى انسان (الذین تتوفّ-هم الملئکة ... فألقوا السلم ما کنّا نعمل من سوء)
۱۵- اسطوره خواندن قرآن، توطئه علیه دین الهى و انتخاب کفر، اعمالى زشت و ناپسند (و إذا قیل لهم ماذا أنزل ربّکم قالوا أسطیر الأولین ... قد مکر الذین من قبلهم ... الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ظالمى أنفسهم ... ما کنّا نعمل من سوء)
۱۶- خداوند، قطعاً به اعمال کافران آگاه است. (إن الله علیم بما کنتم تعملون)
۱۷- خداوند، علیم (دانا) است. (إن الله علیم)
۱۸- علم و عقیده ملائکه به آگاهى خداوند از کردار انسانها (بلى إن الله علیم بما کنتم تعملون) برداشت فوق بر این اساس است که «بلى إن الله ...» کلام ملائکه در برابر ادعاى کافران باشد.
۱۹- کافران در قیامت، در دفاع از خود به دروغ گویى خواهند پرداخت. (ما کنّا نعمل من سوء بلى إن الله علیم بما کنتم تعملون)
۲۰- امکان دروغ گویى در قیامت (ما کنّا نعمل من سوء بلى إن الله علیم بما کنتم تعملون)
۲۱- کافرانى که با حالت کفر از دنیا مى روند، همواره در دنیا در مسیر نادرست بوده و مرتکب اعمال زشت مى شوند. (ما کنّا نعمل من سوء بلى إن الله علیم بما کنتم تعملون) دو عبارت «ما کنّا نعمل» و «ما کنتم تعملون» دلالت بر ماضى استمرارى دارد. عبارت اول سخن کافران است که با آن به کلى منکر ارتکاب عمل زشت هستند و عبارت دوم جواب به آنهاست که بر استمرار عمل زشت آنها دلالت مى کند.
روایات و احادیث
۲۲- «عن أمیرالمؤمنین(ع): ... انه لیس أحد من الناس تفارق روحه جسده حتى یعلم إلى أىّ المنزلین یصیر، إلى الجنة أم النار ... إن کان عدواً لله فتحت له أبواب النار ... و نظر إلى ما أعدّ الله له فیها ... کلّ هذایکون عند الموت ... قال الله تعالى ... « الذین تتوفّاهم الملائکة ظالمى أنفسهم ...فادخلوا أبواب جهنّم ...» ...;[۱] از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است:... روح از بدن هیچ یک از مردم جدا نمى شود تا اینکه بدانند به سوى کدام یک از دو جایگاه مى رود: بهشت یا آتش ...؟ اگر دشمن خدا باشد، درهاى آتش براى او باز مى شود ... و به آنچه خدا در آن جا برایش آماده کرده است، نگاه مى کند ... این همه هنگام مرگ خواهد بود ... خداى تعالى فرمود: الذین تتوفّاهم الملائکة ظالمى أنفسهم ... فادخلوا أبواب جهنّم ...».
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: علیم ۱۷
- انسان: ابعاد انسان ۸; فرجام انسان ها ۷; ویژگیهاى انسان ۸
- جهنمیان: قبض روح جهنمیان ۲۲
- حقایق: عوامل ظهور ۱۴
- خدا: خدا و عمل انسانها ۱۸; خدا و عمل کافران ۱۶; علم خدا ۱۶
- خود: ظلم به خود ۱، ۲، ۳، ۴، ۱۲
- دین: توطئه علیه دین ۱۵
- ذلت: عوامل ذلت اخروى ۲
- روح: قابض روح ۵، ۶
- شرک: حقیقت شرک ۴
- ظالمان ۱: ظالمان ۱ در قیامت ۱۲; عمل ناپسند ظالمان ۱ ۱۲
- عقیده: عقیده به علم خدا ۱۸
- عمل: عمل ناپسند ۱۵
- قرآن: تهمت افسانه به قرآن ۱۵; ناپسندى افترا به قرآن ۱۵
- قیامت: تکذیب عمل در قیامت ۱۲; دروغگویى در قیامت ۱۹، ۲۰; ظهور حقایق در قیامت ۱۳
- کافران: احتضار کافران ۹، ۱۰; انقیاد کافران ۹; ترس کافران ۱۰; دروغگویى کافران ۱۹; ذلت اخروى کافران ۲; ظلم کافران ۱; عمل ناپسند کافران ۱۱، ۲۱; کافران پس از مرگ ۱۱; کافران در قیامت ۱۹; کافران و تکذیب عمل ۱۱; کیفر اخروى کافران ۲; مرگ کافران ۹، ۱۰; نگرانى اخروى کافران ۱۳; ویژگیهاى کافران ۱
- کفر: آثار کفر ۲; حقیقت کفر ۱، ۳; مرگ با کفر ۲، ۲۱; ناپسندى کفر ۱۵
- مرگ: حقیقت مرگ ۷; نقش مرگ ۱۴
- ملائکه: تعدد ملائکه مرگ ۶; عقیده ملائکه ۱۸; علم ملائکه ۱۸; ملائکه مرگ ۵; نقش ملائکه ۵
منابع
- ↑ أمالى شیخ طوسى، ج ۱، ص ۲۶; نورالثقلین، ج ۳، ص ۵۲، ح ۷۵.