الحجر ٤١
ترجمه
الحجر ٤٠ | آیه ٤١ | الحجر ٤٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«هذا»: این راهی که پویندگان مخلص راه توحید در پیش گرفتهاند. این محافظت و مراقبت از جویندگان راستین راه حق در برابر وسوسههای اهریمن. «عَلَیَّ»: بر من است. راه به سوی من دارد. در صورت دوم، (عَلی) به معنی (إلَی) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۶ - ۴۸،سوره حجر
- معناى خلقت انسان از ((صلصال من حماء مسنون ))
- توضيحاتى درباره معناى لغوى ((جن ))
- آيا ((جان )) همان جن است ؟!
- بحث در مبداء خلقت جن و تناسل و ذيريه داشتن او
- معناى كلمه ((بشر)) و نكته اى كه در التفات از تكلم به غيب در آيه : ((و اذاقال ربك )) هست
- معناى ((سويته )) و ((نفخت فيه من روحى )) و توضيحى در رابطه بين روح و بدن
- اشاره به وجه استثناء ابليس از ملائكه با اينكه او از جن است و نه از ملائكه
- وجه تقييد و تحديد لعنت بر شيطان تا روز جزا در: ((ان عليك اللعنة الى يوم الدين ))
- وجه اينكه خداوند لعنت خود را به ابليس اختصاص داد ((عليك لعنتى ))
- وجه تقيد و تحديد لعنت بر شيطان تا روز جزا در: ((ان عليك اللعنة الى يوم الدين ))
- ابليس ماءمور به سجده بر نوع بشر بودند نه تنها آدم
- روزى كه تا آن به شيطان مهلت داده شده روز قيامت نيست !
- ((وقت معلوم )) به چه معناست و براى چه كسى معلوم است ؟!
- توضيح در مورد نسبت اغواء به خدا در ((رب بما اعوتينى ...))
- وجوهى كه مفسران براى توجيه حمل جمله : ((بما اغويتنى )) براضلال ابتدائى خدا ذكر كرده اند
- جواب كلى به مفسران مزبور
- معناى جمله : ((لا زينن لهم فى الارض )) و دلالت آن بر اينكه زمين ظرف اغواى شيطاناست
- مراد از ((عبادت مخلصين )) كه از اغواى شيطان مصون هستند
- معناى بر خدا بودن راه شيطان ((هذا صراط على مستقيم )
- آيه : ((ان عبادى ليس لك عليهم سلطان ...)) متضمن سه جواب به ابليس است
- رواياتى چند درباره نفخ روح در كالبد آدم عليه السلام
- مقصود از ((عبادى )) و استثناء در آيه شريفه و نقد نظر مفسران در اين خصوص
- اثبات سلطنت و ولايت براى ابليس ، با سلطنت مطلقه خدا منافات ندارد
- معناى اينكه جهنم هفت در دارد: ((لها سبعة الواب ...))
- ((متقين )) در آيه : ((ان متقين فى جنات ...)) اعم از ((مخلصين )) در آيه : ((الا عبادكمنهم المخلصين )) است
- نقد و ابطال سخن ((فخر رازى )) كه گفته است مراد از ((متقين )) كسانى است كه ازشرك بپرهيزند
- بيان حال متقين در ورودشان به بهشت
- قضاهاى رانده شده اى كه در قرآن حكايت شده است
- رواياتى درباره نفخ روح در كالبد آدم عليه السلام
- چند روايت درباره وقت يوم معلوم در آيه ((فانك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم ))
- روايتى در بيان مراد از درهاى جهنم در ذيل جمله : ((لها سبعة ابواب ...))
- چند روايت در تفسير و بيان مراد جمله : ((اخوانا على سرر متقابلين ))
نکات آیه
۱- عبودیت و پاک بودن از هرگونه ناخالصى، صراط مستقیم الهى است. (إلاّ عبادک منهم المخلصین . قال هذا صرط علىّ مستقیم)
۲- توانایى ابلیس به اغواى اکثریت مردم و ناتوانى وى بر اغواى بندگان خالص خداوند، قانون و سنت الهى (إلاّ عبادک منهم المخلصین . قال هذا صرط علىّ مستقیم) برداشت فوق، مبتنى بر این احتمال است که مشارالیه «هذا» امر اغواگرى ابلیس نسبت به اکثریت مردم و اغوا ناپذیرى بندگان خالص باشد. کلمه «علىّ» دربردارنده تضمین و عهده دارى است و «مستقیم» چیزى است که انحراف در آن راه ندارد. بنابراین معناى «هذا صراط علىّ مستقیم» این خواهد بود: چنین امرى از ناحیه خداوند، حکمى تغییرناپذیر است که اصطلاحاً آن را «سنت» مى نامند.
۳- تمامى تلاش و توان ابلیس براى اغواى اکثریت مردمان، تحت حاکمیت و قدرت خداوند است. (هذا صرط علىّ مستقیم) جمله «هذا صراط علىّ مستقیم» احتمال دارد در پاسخ ابلیس باشد که با انانیت، اغواگرى مردمان را با تأکید به خود نسبت داد و خداوند، جواب مى دهد: چنین نیست; بلکه این امر تحت قدرت اوست.
روایات و احادیث
۴- «عن سلام بن المستنیرالجعفى قال: دخلت على أبى جعفر(ع) ... قال: قلت: ما قول الله عزّوجلّ فى کتابه: «قال هذا صراط علىّ مستقیم» قال: صراط على بن أبى طالب(ع)...;[۱] از سلام بن مستنیر جعفى روایت شده است که گفت: وارد بر امام باقر(ع) شدم و گفتم: مقصود از سخن خداوند عزّوجلّ در کتابش چیست که مى فرماید: «قال هذا صراط علىّ مستقیم»؟ فرمود: [این راه]، راه على بن ابى طالب(ع) است...».
موضوعات مرتبط
- ابلیس: اغواگرى ابلیس ۲، ۳
- اخلاص: اهمیت اخلاص ۱
- اکثریت: اغواپذیرى اکثریت ۲
- امام على(ع): فضایل امام على(ع) ۴
- انسان: اغواپذیرى انسان ۲
- بندگان خدا: اغواناپذیرى بندگان خدا ۲
- خدا: حاکمیت خدا ۳; سنتهاى خدا ۲; قدرت خدا ۳
- صراط مستقیم ۱: مراد از صراط مستقیم ۱ ۴
- عبودیت: اهمیت عبودیت ۱
- مخلصین: اغواناپذیرى مخلصین ۲
منابع
- ↑ تفسیر فرات، ص ۲۲۵، ح ۱، مسلسل ۳۰۲; بحارالأنوار، ج ۳۵، ص ۳۷۲، ح ۱۸.