الإسراء ٥٤
کپی متن آیه |
---|
رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِکُمْ إِنْ يَشَأْ يَرْحَمْکُمْ أَوْ إِنْ يَشَأْ يُعَذِّبْکُمْ وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَيْهِمْ وَکِيلاً |
ترجمه
الإسراء ٥٣ | آیه ٥٤ | الإسراء ٥٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَکِیلاً»: واگذار و موکول به او. مراقب و محافظ. مراد این است که وظیفه پیغمبر و هر دعوتکنندهای، تنها تبلیغ روشن و آشکار و تلاش لازم در امر دعوت به سوی حق است.
تفسیر
- آيات ۴۰ - ۵۵ سوره إسراء
- تصريف و تنوع آیات قرآن، به منظور متذكر شدن شنوندگان
- با اين كه ثمره تصريف آيات، ازدياد نفرت كفار بوده، حكمت نزول آيات چه بوده است؟
- احتجاجى با مشركان، در نفى شريك براى خداوند متعال
- تقرير استدلال بر نفى شرك براى خدا، به صورت يك قياس استثنایى
- تسبيح سنگ و چوب، به چه معناست؟
- تسبيح همه موجودات، تسبيح حقيقى و قالى است
- وجود موجودات، هم حمد خدا و هم تسبيح اوست
- وجوه مختلفى كه در معناى «حِجَاباً مَستُوراً» گفته شده است
- پاسخ خداوند، به استبعاد مشركان، نسبت به مسأله معاد
- امر به خوش زبانى و ادب در کلام و پرهیز از درشتگويى
- سعادت و شقاوت هر كس، بسته به مشيت الهى است كه بر اساس عمل تعيين مى شود
- بحث روايتى
- توضيحى در مورد تسبيح محسوس برخى موجودات كه در پاره اى روايات نقل شده است
- چند روايت درباره «بِسمِ اللّهِ الرَّحمِان الرَّحِيم»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِنْ يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِنْ يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ وَ ما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا «54»
پروردگار شما به شما داناتر است، اگر بخواهد بر شما رحمت مىآورد، يا اگر بخواهد (به خاطر كردارتان) شما را عذاب مىكند. و ما تو را به عنوان وكيل مردم نفرستاديم (تا به ايمان آوردن مجبورشان كنى).
نکته ها
در آيهى قبل، تأكيد بر خوب حرف زدن بود، در اين آيه نمونههايى از آن بيان شده است:
انسان خود را برتر از ديگران نداند، آنان را تحقير نكند و حتّى به كفّار نگويد: شما اهل دوزخيد و ما اهل بهشت، چرا كه چنين روشى، سبب فتنه مىشود. به علاوه ما چه مىدانيم عاقبت خوش با كيست؟ خدا آگاهتر است، اگر بخواهد مىبخشد يا عذاب مىكند.
پیام ها
1- به ايمان خود مغرور نشويم. «رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ»
2- كارهاى الهى، بر اساس علم اوست. «أَعْلَمُ بِكُمْ يَرْحَمْكُمْ يُعَذِّبْكُمْ»
3- علم خدا ومهر و قهر او، از شئون ربوبيّت خداوند است. «رَبُّكُمْ يَرْحَمْكُمْ يُعَذِّبْكُمْ»
4- سخن از رحمت و عطوفت، پيش از قهر و عذاب است. «يَرْحَمْكُمْ يُعَذِّبْكُمْ»
5- انسان بايد بين خوف و رجا باشد. «يَرْحَمْكُمْ يُعَذِّبْكُمْ»
6- انسانها در انتخاب عقيده آزادند، حتّى پيامبران هم مأمور اجبار مردم بر ايمان نيستند. «ما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا»
7- مبلّغ دين، نبايد خود را وكيل و سرپرست مردم بداند. «وَكِيلًا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِنْ يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِنْ يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ وَ ما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلاً (54)
بعد از آن خطاب به هر دو فرقه فرمايد:
رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ: پروردگار شما داناتر است به احوال شما و تدبير فرمايد امورات شما را بر وفق حكمت و مصلحت. إِنْ يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ: اگر بخواهد رحمت كند شما را به فضل و كرم خود. أَوْ إِنْ يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ: و اگر خواهد عذاب فرمايد شما را به استحقاق و عدل. نزد بعضى مراد مالك رحمت عذاب است، يا معنى آنكه اگر خواهد، رحمت فرمايد شما را به سبب توبه؛ و اگر خواهد، عذاب فرمايد به سبب اصرار بر معصيت. يا رحمت شما را به خارج كردن از مكه، و نجات از دست مشركين. و اگر خواهد عذاب فرمايد شما را به تسلط آنها بر شما، و معنى اول اظهر باشد.
وَ ما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا: و ما نفرستاديم تو را اى پيغمبر بر ايشان و كيل تا به قهر و جبر منع كنى ايشان را از كفر و معاصى، بلكه تو مبلغ فرمايشات ما و بشير و نذير هستى و بر تو بأسى نيست اگر قبول نكنند دعوت تو را و امر فرما اصحاب خود را به مدارا و تحمل و ترك مجادله و مخاصمه.
بزرگى فرموده: دستور زندگانى انسان كامل با خدا به صدق، و با خلق به انصاف، و با نفس به قهر، و با زير دستان به شفقت، و با بزرگان به حرمت، و با دوستان به نصيحت، و با دشمنان به مدارا، و با علما بتواضع، و با جاهلان به خاموشى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قُلْ لِعِبادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطانَ كانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوًّا مُبِيناً (53) رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِنْ يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِنْ يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ وَ ما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلاً (54) وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً (55) قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَ لا تَحْوِيلاً (56) أُولئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَ يَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ يَخافُونَ عَذابَهُ إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ كانَ مَحْذُوراً (57)
ترجمه
و بگو به بندگان من بگويند آنچه آن خوبتر است همانا شيطان فساد ميكند ميان آنها همانا شيطان باشد مر آدمى را دشمنى آشكار
پروردگار شما داناتر است بشما اگر بخواهد رحمت كند شما را و اگر بخواهد عذاب كند شما را و نفرستاديم تو را بر آنها كار گذار
و پروردگار تو داناتر است بكسانيكه در آسمانها و زمينند و بتحقيق فضيلت داديم بعضى از پيغمبران را بر بعضى و داديم داود را زبور
بگو بخوانيد آنانرا كه گمان كرديد جز او پس متمكّن نيستند دفع ضرر را از شما و نه تغييرى را
آنگروه آنانند كه ميخوانند ميجويند بسوى پروردگارشان وسيلتى را هر كدامشان كه نزديكترند و اميدوارند برحمت او و مىترسند از عذاب او همانا عذاب پروردگار تو باشد حذر كرده شده.
تفسير
- خداوند دستور فرمود به پيغمبر خود كه به بندگان مؤمنش كه بلوازم بندگى عمل ميكنند بفرمايد بگويند در مقابل بندگانش كه بلوازم بندگى رفتار نميكنند و پيرو شيطانند كلمه و كلام و جمله و جملات بهتر و ملايمتر و پسنديدهترى را يعنى سخنى نگويند كه موجب مزيد عداوت و انزجار و تمرّد و استكبار آنها گردد بلكه سخنى بگويند كه موجب تأليف قلوب آنان باسلام باشد چون شيطان در كمين است كه برانگيزاند فتنه و فساد را در بين بنى آدم و گاه باشد كه يك سخن ناهنجار را دست آويز نموده شر بزرگى بر پا نمايد و براى تذكّر بنى آدم مكرّر تصريح بعداوت ديرينه شيطان با ايشان شده كه نامش در نظر باشد و از شرش در حذر باشند و محتمل است مراد از الّتى هى احسن آيه بعد باشد يعنى بگو بگويند بندگان صالح من به بندگان فاجر كه خداوند داناتر است از هر كس باحوال بندگانش اگر بخواهد رحمت ميكند و اگر بخواهد عذاب ميكند آنها را و نگويند شما مستحقّ عذابيد چون اين موجب تهييج عداوت آنها و يأسشان از رحمت حقّ
جلد 3 صفحه 368
ميشود با آنكه خاتمه امر آنها معلوم نيست بر احدى جز خداوند كه بخير است يا بشرّ و بنابراين آيه بعد بيان و تفسير الّتى هى احسن است و جمله انّ الشيطان ينزغ بينهم تا آخر آيه اوّل معترضه ميباشد و محتمل است آيه دوّم مستقلّ بافاده باشد براى اثبات خوف و رجاء و بيان آنكه رحمت بفضل الهى و عذاب بعدل او است و اين اظهر است و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم موكّل اعمال آنها نيست و نميتواند ايمان را باجبار در دلهاى آنها وارد نمايد و نبايد بنمايد وظيفه او فقط بشارت و انذار است و جز اين مسئوليّتى ندارد و خداوند داناتر است از هر كس بمراتب استعداد و قابليت اهل آسمانها و زمين از ملائكه و انبياء و اولياء و غيرهم پس جاى تعجّب نيست از آنكه يتيم ابو طالب صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بمقام قاب قوسين اوادنى برسد و بعضى از پيغمبران الوا العزم باشند مانند نوح و ابراهيم و عيسى و موسى و محمّد عليه و اله و عليهم السلام و بعضى رسول و بعضى نبى بر حسب استعداد و قابليت خودشان چنانچه در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه سادات انبياء و مرسلين پنج نفرند كه بوجود ايشان وحى الهى دور ميزند و الوا العزمند يعنى بعزم ثابت كوشش در امر او نمودند و اسامى شريفه را ذكر فرموده و در علل از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه خداوند تعالى فضيلت داد پيغمبران مرسل را بر ملائكه مقرّبين و فضيلت داد مرا بر تمام انبياء و مرسلين و فضيلت بعد از من براى تو است اى على و براى ائمه از اولاد تو و همانا ملائكه خدّام ما و خدام دوستان مايند سلام اللّه عليهم اجمعين و تخصيص حضرت داود و كتاب زبور بذكر شايد براى آن باشد كه در زبور تصريح بمقام خاتميت پيغمبر آخر الزمان شده و آنكه دين او عالمگير و باقى خواهد ماند تا قيامت بر پا شود و شايد اشاره بآن باشد كه فضيلت او بداشتن كتاب است نه بپادشاهى با آنكه الوا العزم هم نيست و در كتابش احكامى ذكر نشده بلكه مشتمل است بر ثناى الهى و موعظه و توصيف پيغمبر آخر الزمان و تعريف امّت او و غلبه دينش بر تمام اديان و گفتهاند هر كتابيرا زبور گويند ولى علم بغلبه شده است براى كتاب داود عليه السّلام چنانچه فرقان هر فارق بين حقّ و باطلى است ولى غلبه پيدا كرده در قرآن و زبور بعد از تورية نازل شده با آنكه يهود قائل بودند بعد از تورية كتابى نازل نشده و باين مناسبت هم ممكن است مخصوص بذكر شده باشد و اخيرا پيغمبر اكرم مأمور شده است كه بفرمايد بكسانيكه براى خداوند
جلد 3 صفحه 369
شريك و نظير و پسر و دختر و امثال اينها را قائل شدهاند مانند مسيح و عزير و ملائكه كه بخوانند آنها را براى بر آوردن حاجتشان تا بدانند كه هيچ پيغمبر مرسل و ملك مقرّبى بدون مشيت الهى قادر بر امرى نيست و نمىتواند دفع ضرر و جلب نفعى براى كسى كند و نه جاى آنرا تغيير دهد يعنى مثلا مرض و فقر و بلا را از جائى بجائى بىاذن خدا منتقل نمايد و ملائكه و انبياء و اولياء هر كدام قربشان بخدا بيشتر است بيشتر در صدد تحصيل وسيله تقرّب بخداوندند و عبادت و بندگى ميكنند و برحمت او اميدوار و از عذاب او ترسانند و بنابراين جمله ايّهم اقرب بدل است از فاعل يبتغون الى ربّهم الوسيله و غير آنها بايد متابعت و پيروى كنند و اقتداء ببزرگان خودشان نمايند در اطاعت و عبادت چون سزاوار و شايسته است كه تمام مردم حتى ملائكه و انبياء و اولياء از عذاب خداوند در ترس و بيم و حذر باشند براى احتمال قصور يا تقصيرى كه ممكن است در اداء وظيفه عبوديت براى ايشان روى دهد و منافات با عصمت ندارد بلكه مؤكّد آن است چون معصوم هم بايد بلطف الهى محفوظ از فتور و لغزش گردد و مسئوليتش زيادتر است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
رَبُّكُم أَعلَمُ بِكُم إِن يَشَأ يَرحَمكُم أَو إِن يَشَأ يُعَذِّبكُم وَ ما أَرسَلناكَ عَلَيهِم وَكِيلاً (54)
پروردگار شما داناتر است بشما اگر مشيت او تعلق بگيرد بشما رحم كند ميكند و اگر تعلق بگيرد عذاب كند ميكند و ما نفرستاديم ترا بر آنها وكيل و عهدهدار رَبُّكُم أَعلَمُ بِكُم بعلم ذاتي که عين ذات اقدس اوست و غير متناهي ازلا و ابدا لا يزيد و لا ينقص از باطن و ظاهر و گذشته و آينده شما خبر دارد
جلد 12 - صفحه 270
إِن يَشَأ يَرحَمكُم مشيت الهي تابع حكمت و مصلحت و قابليت محل است که اگر با ايمان از دنيا رفتيد و مورد عفو و تفضل او و شفاعت شفعاء قرار گرفتيد مشمول رحمت او ميشويد أَو إِن يَشَأ يُعَذِّبكُم اگر بدون ايمان رفتيد و خود را از قابليت انداختيد و مستحق عذاب شديد بمقتضاي عدل شما را عذاب ميكند.
ربنا عاملنا بفضلك و لا تعاملنا بعدلك وَ ما أَرسَلناكَ عَلَيهِم وَكِيلًا فقط وظيفه انبياء تبليغ و ارشاد و نصيحت است ديگر عهدهدار نيست که شما حتما هدايت شويد حجت بر شما تمام شده و سلب اختيار از شما نفرموده اگر بحسن اختيار قبول كرديد هدايت شدهايد و اگر بسوء اختيار رد كرديد بضلالت افتادهايد خداوند هم احدي را مجبور بهدايت و ضلالت نفرموده فقط اسباب هدايت را در دسترس شما گذارده چه اسباب تكويني از افاضه عقل و شعور و قوه و قدرت و چه اسباب تشريعي از ارسال رسل و انزال كتب و جعل احكام و مواعظ و نصايح و جعل خلفاء انبياء و علماء اعلام و مبلغين و آمرين بمعروف و ناهين از منكر.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 54)- این آیه اضافه میکند: «پروردگار شما از حال شما آگاهتر است اگر بخواهد شما را مشمول رحمت خویش قرار میدهد، و اگر بخواهد مجازاتتان خواهد کرد» (رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِکُمْ إِنْ یَشَأْ یَرْحَمْکُمْ أَوْ إِنْ یَشَأْ یُعَذِّبْکُمْ).
در پایان آیه روی سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کرده و به عنوان دلداری و پیشگیری از ناراحتی فوق العاده پیامبر صلّی اللّه علیه و آله از عدم ایمان مشرکان میفرماید: «و ما تو را و کیل بر آنها نفرستادهایم» که ملزم باشی حتما آنها ایمان بیاورند (وَ ما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ وَکِیلًا).
وظیفه تو ابلاغ آشکار و دعوت مجدّانه به سوی حق است، اگر ایمان آوردند چه بهتر و گر نه زیانی به تو نخواهد رسید.
نکات آیه
۱- پروردگار، به احوال انسانها آگاه تر و داناتر از خود آنان است. (ربّکم أعلم بکم)
۲- ربوبیت و پروردگارى خداوند، مقتضى علم و آگاهى کامل به احوال انسانهاست. (ربّکم أعلم بکم)
۳- سفارش به انتخاب بهترین و شایسته ترین گفتارها، برخاسته از علم همه جانبه خداوند به احوال انسانهاست. (قل لعبادى یقولوا التى هى أحسن ... ربّکم أعلم بکم) ذکر «ربّکم أعلم بکم»، پس از توصیه به گزینش بهترین سخن در گفتار به منزله تعلیل است; یعنى، چون خداوند به احوال انسانها آگاه است، چنین توصیه اى مى کند.
۴- توجه به علم و نظارت همه جانبه الهى به احوال آدمى، برانگیزاننده وى به پرهیز از گفتار ناشایست (قل لعبادى یقولوا التى هى أحسن ... ربّکم أعلم بکم) یادآورى علم همه جانبه خداوند به احوال آدمیان، پس از توصیه به گزینش بهترین گفتار، مى تواند به این منظور باشد که توجه به این توصیه، بازدارنده انسان از گفتار ناشایست خواهد بود.
۵- مشیت خداوند در نزول رحمت یا عذاب بر بندگان، مبتنى بر علم و آگاهى گسترده او بر احوال آنان است. (ربّکم أعلم بکم إن یشأ یرحمکم أو إن یشأ یعذّبکم)
۶- رحمت بر بندگان یا عذاب ایشان، براساس مشیت الهى است. (إن یشأ یرحمکم أو إن یشأ یعذّبکم)
۷- ربوبیت الهى، مقتضى دادن پاداش و یا کیفر به انسانهاست. (ربّکم ... إن یشأ یرحمکم أو إن یشأ یعذّبکم)
۸- مؤمنان، نباید به ایمان خویش مغرور بوده و به سعادت ابدى خود مطمئن باشند. (ربّکم أعلم بکم إن یشأ یرحمکم أو إن یشأ یعذّبکم) بنابراینکه خطاب «ربّکم» مؤمنان باشند ممکن است تعریضى باشد به مؤمنان که مبادا تصور کنند با داشتن ایمان، سعادتشان قطعى است و بر این اساس با سایر بندگان خدا تندى کنند. صدر آیه «ربّکم أعلم بکم» (خداوند آگاهترین به وضعیت شماست) مى تواند به این معناى از آیه کمک نماید.
۹- ترغیب مشرکان از سوى خدا، به رها کردن شیوه هاى خصمانه و انتخاب بهترین سخنان در برخورد با پیامبر(ص) و قرآن (قل لعبادى یقولوا التى هى أحسن ... إن یشأ یرحمکم أو إن یشأ یعذّبکم) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که مراد از «عبادى» در آیه قبل و مخاطب در این آیه، مشرکان باشند و خداوند از آنان خواسته است که در برخورد با پیامبر(ص) و مؤمنان، بهترین سخنان را برگزینند و از خصومت با آنان دست بردارند.
۱۰- مجبور ساختن مردم به ایمان، وظیفه پیامبر(ص) و در دستور کار آن حضرت نیست. (و ما أرسلنک علیهم وکیلاً) «وکل» در لغت به معناى کفیل و نایب قرار دادن شخصى است (مفردات راغب). بنابراین «و ما أرسلناک علیهم وکیلاً»; یعنى، اى پیامبر تو را براى نیابت و کفالت براى مردم نفرستاده ایم و تو صرفاً به کار تبلیغ بپرداز و آنان را بر ایمان مجبور نساز.
موضوعات مرتبط
- انگیزش: عوامل انگیزش ۴
- ایمان: نفى اکراه در ایمان ۱۰
- پاداش: زمینه پاداش ۷
- تکبر: اجتناب از تکبر ۸
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۲، ۷; آثار علم غیب خدا ۳، ۵; آثار مشیت خدا ۶; پاداشهاى خدا ۷; تشویقهاى خدا ۹; زمینه علم غیب خدا ۲; زمینه مشیت خدا ۵; علم غیب خدا ۱; کیفرهاى خدا ۷ ذِکر آثار ذِکر علم غیب خدا ۴; آثار ذِکر نظارتهاى خدا ۴
- رحمت: زمینه رحمت ۵; منشأ رحمت ۶
- سخن: بهترین سخن ۳; تشویق به سخن پسندیده ۹; توصیه به سخن پسندیده ۳; زمینه اجتناب از سخن ناپسند ۴
- سعادت: سرزنش اطمینان به سعادت ۸
- عذاب: زمینه عذاب ۵; منشأ عذاب ۶
- قرآن: روش برخورد با قرآن ۹
- کیفر: زمینه کیفر ۷
- مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۸
- محمد(ص): روش برخورد با محمد(ص) ۹; محدوده مسؤولیت محمد(ص) ۱۰
- مشرکان: تشویق مشرکان ۹
منابع