ق ٣٨
کپی متن آیه |
---|
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ مَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ |
ترجمه
ق ٣٧ | آیه ٣٨ | ق ٣٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سِتَّةِ أَیّامٍ»: (نگا: اعراف / ، یونس / هود / . «لُغُوبٍ»: درماندگی و خستگی (نگا: فاطر / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
شأن نزول آیات ۳۸ و ۳۹:
ابن عباس گوید: یهودیان نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمدند و درباره خلقت آسمانها و زمین از وى سؤال کردند. پیامبر فرمود: خداوند زمین را روز دوشنبه خلق نمود.[۱]
و نیز گویند روز یکشنبه و دوشنبه خلق نمود[۲] و کوهها و آنچه در آنست روز سهشنبه خلق نمود و درخت و نباتات و آب و ارزاق را روز چهارشنبه خلق فرمود[۳] و نیز گویند شهرها و آبادى ها را نیز در این روز خلق کرد[۴] و آسمانها را روز پنجشنبه آفرید و ستارگان و ماه و آفتاب و فرشتگان را در روز جمعه آفرید.
سپس یهود پرسیدند: یا محمد پس از این خلقت و آفرینش، خداوند به چه کارى پرداخت؟ پیامبر آیه «ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ» را قرائت فرمود یعنى سپس به استیلاى بر عرش که حاکى از قوت و قدرت بىپایان خداوند است، پرداخت.
یهودیان گفتند: در این صورت کار خداوند در این مرحله پایان یافت و روز شنبه را به استراحت پرداخت و بر عرش خود تکیه زد تا رفع خستگى نماید. پیامبر پس از گفتار یهود در خشم شد و غضبناک گردید و خداوند براى رد گفتار یهودیان این آیات را نازل فرمود.[۵]
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۳۸ سوره ق
- رد استبعاد اعاده خلقت ، و بيان امكان آن با استناد به وقوع خلقت نخستين
- قدرت و علم خداوند در خلق و تدبير موجودات بهحال خود باقى است
- بيان مقصود ((نزديگى خداوند بر انسان )) با عبارتى ساده و همه كس فهم
- علم خدا به انسان از طريق فرشتگان كاتب اعمال
- گفتار بعضى از مفسرين پيرامون ظرف ((اذا)) در آيه شريفه
- فرشتگان موكل بطور كامل مراقب انسان هستند و چيزى را از قلم نمى اندازند
- معناى اينكه فرمود: سكره موت ((به حق )) آمد
- مقصود از سائق و شهيدى كه در قيامت همراه هر كسى مى آيند و بيان اينكه مخاطب آيه :((لقد كنت فى غفلة من هذا...)) كيست و مفهوم آن چيست
- دو نكته اى كه از اين آيه شريفه استفاده مى شود
- معناى آيه : ((و قال قرينه هذا ما لدىّ عتيد))
- پاسخ خداى تعالى به عذرى كه به قرين شيطانى مشرك دوزخى مى آورد
- تفسير و توضيع ((و ما اءنا بظلام للعبيد))
- وجوهى كه درباره سئوال و جواب در آيه : ((يومنقول لجهنم هل امتلات و تقول هل من مزيد)) و مفاد آن گفته شده است
- وصف متقين و ورودشان به بهشت
- معناى اينكه درباره بهشت متقين فرمود: ((لهم ما يشاؤ ن فيها و لدنيا مزيد))
- روايتى در ذيل آيه : ((افعيينا بالخلق الاول ...)) و درباره دو فرشته نويسنده حسنات وسيئات
- روايتى دال بر اينكه خطاب ((القيا فى جهنمكل كفار عنيد)) به پيامبر و على (عليهما الصلوة و السلام ) مى شود
- چند روايت در ذيل آيه : ((يوم نقول لجهنم هل امتلاءت ...)) و راجع به اينكه درباره متقيندر بهشت فرموده : ((لهم ما يشاؤ ن فيها ولدينا مزيد)) و...
- روايتى در شاءن نزول ((و لقد خلقنا السموات و الاءرض ...)) و سخنى پيرامون آن
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ «38»
و همانا ما آسمانها و زمين و آنچه را ميان آنهاست، در شش روز (دوره) آفريديم و هيچ رنج و خستگى به ما نرسيد.
نکته ها
«لُغُوبٍ» به معنى رنج و خستگى است كه در مورد قدرتهاى محدود بشرى معنا دارد. امّا در مورد خداوند كه قدرتش نامحدود است مفهومى ندارد. كسى كه قادر است آسمان و زمين را به آسانى بيافريند، آيا از آفرينش دوباره ما عاجز است؟!
مراد از «يوم» در آيه، روز و يا شبانه روز نيست، شايد مقصود شش مرحله و دوران است، زيرا روز به معناى متعارف بعد از پيدايش آسمان و زمين پيدا شده است.
فخر رازى اين آيه را پاسخى به عقيده يهوديان مىداند كه مىگويند: خداوند، آفرينش را روز يكشنبه آغاز كرد و جمعه به پايان رساند و شنبه به استراحت پرداخت!
جلد 9 - صفحه 231
آفرينش خداوند، ويژگىهايى دارد:
1. بديع و ابتكارى است. «بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» «1»
2. هدفدار است. «ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا» «2»
3. در حال تغيير و تحوّل و گسترش است. «وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ» «3»
4. با برنامه و اندازهگيرى است. «كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ» «4»
5. هر چيز در حد خود كامل است. «أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ» «5»
6. تدريجى و مرحله به مرحله است. خَلَقْنَا ... فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ
در آيه پانزدهم خوانديم: آيا ما نسبت به آفرينش نخستين عاجز مانديم. «أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ» و در اين آيه مىفرمايد: ذرّهاى خستگى در ما راه نيافت. «وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ»
پیام ها
1- آسمان را ساده ننگريم كه به تعبير قرآن، محل قدرتنمايى خداود، داراى وسعت بسيار و طبقات متعدد است. «السَّماواتِ»
2- در آفرينش تدريجى موجودات، اسرار و حكمتهايى است، وگرنه در قدرت بىنهايت خداوند ضعف و خستگى و خللى راه ندارد و او مىتواند با يك اراده و در يك لحظه همه چيز را خلق كند. خَلَقْنَا ... فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ
3- براى قدرت مطلقه الهى، خستگى مفهوم ندارد. «ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ (38)
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ: هر آينه بتحقيق بيافريديم آسمان و زمين، وَ ما بَيْنَهُما: و آنچه ميان آنهاست از جمادات و نباتات و حيوانات و انس و جن و ملائكه و ثوابت و سيارات و غير آنها، فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ: در شش روز كه آن از يكشنبه بود تا شنبه، وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ: و نرسيد ما را در آفرينش آن هيچ رنجى و ماندگى تا به سبب آن استراحت كنيم.
ابن بابويه- رحمه اللّه از يزيد بن سلام كه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله سؤال نمود در ذيل حديثى: خبر ده مرا از اول روزى كه خلق فرمود خداى عز و جل؟ فرمود: روز يكشنبه. گفت: چرا ناميده شد يكشنبه؟ فرمود: براى آنكه يكى است و محدود. گفت: روز دوشنبه؟ فرمود: روز دوم دنيا. گفت: روز سه شنبه؟ فرمود: سوم دنيا. گفت: روز چهار شنبه؟ فرمود: روز چهارم دنيا. گفت:
پنجشنبه؟ فرمود: پنجم دنيا روزى است كه ملعون شد در آن ابليس و به آسمان برده شد ادريس عليه السّلام. گفت: جمعه؟ فرمود: روز جمع شدن مردم و آن روز شاهد و مشهود است. گفت: شنبه؟ فرمود: روز تعطيل، اينست قول خداى تعالى (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ) «1».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ (31) هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ (32) مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ (33) ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ (34) لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ (35)
وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشاً فَنَقَّبُوا فِي الْبِلادِ هَلْ مِنْ مَحِيصٍ (36) إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيدٌ (37) وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ (38) فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ (39) وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ (40)
ترجمه
و نزديك كرده شود بهشت براى پرهيزكاران با آنكه دور نيست
گويند اينست آنچه كه وعده داده ميشديد براى هر بازگشت كننده نگاه دارنده خود
كسيكه بترسد از خدا با آنكه غائب است و بيايد با دل بازگشته بحق گويند
داخل شويد در آن بسلامتى آن روز جاودانى است
براى ايشان است آنچه ميخواهند در آن و نزد ما زيادتى است
و چه بسيار هلاك كرديم پيش از اينها اهل زمانهائى را كه آنها شديدتر بودند از اينان در قوّت و توانگرى پس تجسّس كردند در بلدها آيا هيچ گريزگاهى باشد براى آنان
همانا در اين هر آينه تذكر و پندى است براى هر كه باشد براى او قلب يا فرا دارد گوش را با آنكه خود شاهد و حاضر است
و بتحقيق آفريديم آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است در شش روز و نرسيد ما را هيچ رنجى
پس صبر كن بر آنچه ميگويند و تسبيح گوى با حمد پروردگارت پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب
و پارهاى از شب پس تسبيح گوى او را و در
جلد 5 صفحه 58
تعقيبات نماز.
تفسير
خداوند متعال معمولا بعد از ذكر احوال جهنّم بيان اوصاف بهشت را ميفرمايد و اينجا باين تقريب فرموده كه بهشت نزديك كرده ميشود باهل تقوى بتأييد الهى با آنكه نزديك بايشان است بعمل خودشان و گفتهاند در قيامت نزديك ميشود بآنان بطوريكه حور و قصور و نعيم مقيم آن را مشاهده مينمايند و اين نزديك شدن بهشت و وصول بنعيم آن دور نيست از آنها چون محقق الوقوع است و مشتقى براى ايشان ندارد و قمّى ره نقل فرموده كه مراد آنستكه زينت داده ميشود بزودى در هر حال خدا ميفرمايد اين بهشت با نعيم آن آنستكه وعده داده ميشويد شما اهل تقوى كه همگى اهل رجوع و بازگشت و توبه و انابه بدرگاه خدا و نگهدار خود از معاصى و حافظ حدود الهى هستيد داخل شويد بسلامتى باسلام و تحيّت و اكرام ملائكه در بهشت امروز روز خلود در نعمت جاويد و رحمت بىپايان الهى است هر چه بخواهند از نعمت و عزّت و حشمت و مكنت و مأكول و مشروب و ملبوس و ملموس و مأنوس براى ايشان آماده و مهيّا است و در نزد خدا است علاوه بر اينها آنچه چشم آنها نديده و گوششان نشنيده و بخاطرشان خطور نكرده از لذائذ و قمّى ره نقل فرموده كه آن نظر برحمت خدا است و باز خدا متذكّر فرموده كفّار مكّه را باحوال امم سابقه كه مكرّر بيان شده از قبيل قوم عاد و ثمود كه بمراتب اقوى و نيرومندتر از آنها بودند و بعد از بروز عذاب هر قدر تجسّس و تفحص و كاوش نمودند در بلاد اطراف خودشان مفرّ و مخلصى از عذاب الهى نبود براى آنها اينمعنى بنظر حقير رسيده چون اصل نقب بمعناى بحث و كاوش و تنقيب در بلاد گريزان گشتن در آنها است ولى مفسّرين فرمودهاند مراد سير در بلاد و گشودن طرق و شوارع است بقوّت و قدرتيكه داشتند و تصرف در آنها و نيافتن چارهاى براى مرگ و در اين قبيل وقايع تذكّر و تنبه و موعظه و ارشاد است براى صاحبان قلب سليم و عقل مستقيم كه در امور فكر ميكنند و با دل پاك ميفهمند و مىيابند يا براى كسانيكه بمواعظ علما و دانشمندان صاحب نظر درست گوش ميدهند و خودشان را حاضر براى فهميدن و عمل نمودن مينمايند و خداوند آسمانها و زمين و موجودات
جلد 5 صفحه 59
بين آن دو را در شش روز خلق فرموده و بيان آن مفصّل و مكرّر گوشزد شده است و بعد از آن خداوند بهيچ وجه خسته و مانده و رنجور نگرديده و اين جمله براى ردّ يهود است كه ميگفتند خدا روز يكشنبه شروع بخلق عالم فرمود و جمعه فارغ شد و شنبه در عرش دراز كشيد و خستگى در كرد و در بعضى اخبار اظهار آنها اين اعتقاد را نزد پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم ذكر شده و آنكه اين آيه در ردّ آنها نازل شده است و در خاتمه امر فرموده است پيغمبر خود را بصبر و بردبارى در برابر اقوال و عقائد ناحق نارواى كفّار راجع باوصاف ربوبى و تنزيه نمودن او را از آنچه لايق بذات مقدّس حق نيست از تشبيه بخلق و غيره و حمد و شكر نمودن بر نعمت حق شناسى و حقگوئى و ساير محامد و انعامات در دو وقت فضيلت آن كه صبح و عصر است قبل از شروع بكار و بعد از فراغ از آن و مقدارى از شب و در تعقيبات نمازها يا تعقيب نماز چون ادبار بكسر نيز قرائت شده و بر حسب معنى تفاوتى ندارد چون مراد جنس است و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه در جواب سؤال از اين آيه فرمود مقصود آنستكه صبح و شام ده مرتبه بگويد لا اله الا اللّه وحده لا شريك له له الملك و له الحمد يحيى و يميت و هو على كلّ شىء قدير و در بعضى از روايات ادبار السجود بنافله مغرب و در بعضى بنماز وتر تفسير شده و شايد مقصود تسبيح خدا است بعد از نماز در شب خواه در ضمن نافله مرتّبه باشد كه فرد اكمل است خواه نباشد كه از آن به تعقيب تعبير ميشود و اللّه و اوليائه اعلم بمراده و احكامه.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَقَد خَلَقنَا السَّماواتِ وَ الأَرضَ وَ ما بَينَهُما فِي سِتَّةِ أَيّامٍ وَ ما مَسَّنا مِن لُغُوبٍ (38)
و هر آينه خلق فرموديم آسمانها و زمين و آنچه بين آسمانها و زمين است در مدت شش روز و هيچگونه تعب و زحمتي بر ما مس نكرد و بزحمت نيفتاديم، خداوند تبارك و تعالي قدرت دارد که در آن واحد تمام ما سوي اللّه را از عالم عقول و نفوس و عالم انوار و عرش و كرسي و تمام كرات جويه و آنچه در آنها است ايجاد فرمايد: إِنَّما أَمرُهُ إِذا أَرادَ شَيئاً أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ يس آيه 82. افعال الهي مقدماتي لازم ندارد از تصور و تصديق و عزم و جزم و حركت عضلات همين که حكمت و مصلحت در ايجاد باشد ايجاد ميفرمايد و اينكه ميفرمايد:
وَ لَقَد خَلَقنَا السَّماواتِ جميع كرات جويه و عرش و كرسي و جميع طبقات آسمانها وَ الأَرضَ بجميع ما فيها.
وَ ما بَينَهُما از ملائكه و جن و انس و هوا و باد و باران و غير اينها فِي سِتَّةِ أَيّامٍ براي اينکه است که حكمت و مصلحت اينکه نحو اقتضاء داشته وَ ما مَسَّنا مِن لُغُوبٍ لغوب زحمت و خستگي است بر او زحمت و خستگي ندارد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 38)- آفریدگار آسمانها و زمین قادر بر احیای مردگان است در تعقیب آیات گذشته و دلائل مختلفی که در باره معاد در آن آمده بود، در اینجا به یکی دیگر از دلائل امکان معاد اشاره کرده و بعد از آن به پیامبر صلّی اللّه علیه و اله دستور صبر و شکیبائی و تسبیح و حمد پروردگار میدهد، تا کار شکنیهای مخالفان را از این طریق تحمل و خنثی کند.
نخست میفرماید: «و ما آسمانها و زمین و آنچه را در میان آن است در شش روز [شش دوران] آفریدیم، و هیچ گونه رنج و سختی به ما نرسید»! (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ).
بدیهی است کسی که قدرتش محدود است اگر بخواهد کاری انجام دهد که بیش از توان او باشد خسته و درمانده و وامانده میشود، ولی در مورد وجودی که قدرتش نامحدود و توانائیش بینهایت است این امور مفهومی ندارد.
بنابر این چنین کسی توانائی دارد که انسان را بعد از مردن بار دیگر به حیات باز گرداند.
ج4، ص530
نکات آیه
۱ - آفرینش آسمان و زمین و موجودات هستى، بهوسیله خداوند در شش مرحله (و لقد خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما فى ستّة أیّام) مراد از «یوم» در آیه شریفه، معناى متعارف آن (روز یا شبانه روز) نیست; بلکه مقصود شش دوره و مرحله است; زیرا روز به معناى متعارف آن پس از آفرینش آسمان ها و زمین تحقق یافته است.
۲ - شکل گیرى نظام جهان، داراى روندى تدریجى و طى دوره هاى متعدد (و لقد خلقنا ... فى ستّة أیّام)
۳ - آفرینش آسمان ها و زمین، نمودى از قدرت عظیم الهى (و لقد خلقنا السموت و الأرض ) به قرینه آیات پیشین - که بیان کننده قدرت قاهره الهى بود - و نیز به قرینه ذیل آیه (و ما مسّنا من لغوب) طرح مسأله آفرینش آسمان و زمین براى نمایاندن قدرت الهى است.
۴ - آفریدگار جهان، قادر بر نابود ساختن کافران و منکران معاد* (و کم أهلکنا ... و لقد خلقنا السموت و الأرض ) بنابراین که تذکر به خالقیت خداوند، در ادامه آیات تهدیدى (کم أهلکنا قبلهم من قرن) باشد، برداشت بالا استفاده مى شود.
۵ - آفرینش جهان، با همه گستردگى و عظمت آن، فاقد کم ترین خستگى و رنج براى خداوند (و لقد خلقنا ... و ما مسّنا من لغوب ) «لغوب» به معناى تعب و خستگى مى باشد.
۶ - خلقت آسمان ها و زمین بدون کم ترین زحمت و دشوارى، نشان قدرت خداوند بر معاد (و لقد خلقنا ... و ما مسّنا من لغوب ) با توجه به این که سیاق عمده آیات پیشین، در اثبات معاد بود; طرح خالقیت خدا و آسان بودن خلقت براى او، مى تواند بیانگر امکان معاد و دشوار نبودن آن باشد.
۷ - معاد و برپایى قیامت، چونان شکل گیرى نخستین جهان روندى تدریجى خواهد داشت.* (و لقد خلقنا ... فى ستّة أیّام و ما مسّنا من لغوب ) با توجه به ارتباط این آیه با آیات پیشین - که در ارتباط با معاد بود - مطرح کردن «ستّة أیّام» مى تواند اشاره به این داشته باشد که اگر شکل گیرى جهان، به تدریج صورت گرفته، معاد نیز از روند تدریجى و قانونمند برخوردار است.
۸ - شکل گیرى تدریجى جهان، داراى ملاک هاى حکیمانه و نه معلول خستگى و محدودیت قدرت خداوند* (و لقد خلقنا السموت و الأرض ... و ما مسّنا من لغوب) برداشت بالا بدان احتمال است که بیان «ما مسّنا من لغوب» - در پى «ستّة أیّام» - نظر به این جهت داشته باشد که اصولاً در آفرینش، رنج و خستگى براى خداوند مطرح نیست و اگر کار آفرینش را در شش مرحله صورت داده است، دلایل دیگرى دارد و به سبب محدودیت قدرت او نیست.
موضوعات مرتبط
- آسمان: خلقت آسمان ها ۳، ۶; مراحل خلقت آسمان ۱
- آفرینش: خلقت آفرینش ۵; خلقت تدریجى آفرینش ۲، ۷، ۸; عظمت آفرینش ۵; ویژگیهاى خلقت آفرینش ۲; هدفدارى خلقت آفرینش ۸
- اسماء و صفات: صفات جلال ۵، ۶
- اعداد: عدد شش ۱
- خدا: خدا و خستگى ۵، ۸; خدا و رنج ۵; خدا و سختى ۶; نشانه هاى قدرت خدا ۳، ۶; وسعت قدرت خدا ۴
- زمین: خلقت زمین ۳، ۶; مراحل خلقت زمین ۱
- قیامت: برپایى تدریجى قیامت ۷
- کافران: هلاکت کافران ۴
- معاد: دلایل معاد ۶; هلاکت مکذبان معاد ۴
- موجودات: مراحل خلقت موجودات ۱
منابع