الجاثية ٢٩
کپی متن آیه |
---|
هٰذَا کِتَابُنَا يَنْطِقُ عَلَيْکُمْ بِالْحَقِ إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ |
ترجمه
الجاثية ٢٨ | آیه ٢٩ | الجاثية ٣٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَنطِقُ عَلَیْکُمْ»: برای شما صحبت میکند. مراد از نطق، نوشتههائی است که با چشم دیده میشود و مطالب را بازگو مینماید. «کُنَّا نَسْتَنسِخُ»: نگارش را میطلبیدیم. کاملاً مینگاشتیم. استنساخ، طلب نگاشتن، و یا مبالغه در نگاشتن است. «إِنَّا کُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ»: نگارش کارهائی را از فرشتگان میخواستیم که میکردید. آنچه را میکردید کاملاً با دقّت مینگاشتیم و ثبت و ضبط میکردیم (نگا: یونس / ، زخرف / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۳۷ سوره جاثيه
- مراد از رحمت خداوند و اختصاص آن به گروه خاصى در اين آيه
- توضيح اينكه بد كاران نه در حيات و نه در ممات با مؤ منان صالح العمل برابر نيستند
- احتجاج براى اثبات معاد با استناد به حق و عدالت
- ابطال پندار كفار در يكسان دانستن مرگ نيكوكار و بدكار
- حقيقت عبادت اطاعت كردن است
- معناى ((اله )) گرفتن ((هوى ))
- مفاد جمله : ((و اضله الله على علم )) و بيان عدم منافات بين ضلالت و علم
- معناى سخن منكران معاد: ((ما هى الا حياتنا الدنيا نموت و نحيا و ما يهلكنا الا الدهر)) واشاره به چند قول در معناى اين آيه
- گفتار برخى مفسرين كه مراد آيه را نتاسخ و ثنى ها دانسته اند و نقد گفتار آنان
- معنا و تفسير آيه : ((هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق انا كنا نستنسخ ما كنتم تعملون )) وتوضيحى درباره كتابت اعمال
- اقوال ديگر مفسرين در تفسير اين آيه
- چند روايت در ذيل آيه : ((افراءيت من اتخذ الهه هويه )) و ((و ما يهلكنا الا الدهر))
- روايات و توضيحاتى درباره كتابت و استنساخاعمال در ذيل آيه : ((هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق ...))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
هذا كِتابُنا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «29»
اين است كتاب ما كه به حقّ درباره شما سخن مىگويد، همانا ما آنچه را انجام مىداديد نسخه بردارى و ثبت مىكرديم.
نکته ها
رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هنگامى كه انسان در قلب خود خدا را ياد كند، خداوند آن را در كتابى ثبت مىكند و به فرشتگان يادآورى مىكند. آنان مىگويند: ما خبر نداريم. خداوند مىفرمايد: من ياد قلبى او را هم ثبت مىكنم. «1»
در دعاى كميل نيز مىخوانيم: «و الشاهد لما خفى عنهم» پروردگارا! تو بر آنچه از فرشتگان مخفى است آگاهى.
پیام ها
1- در قيامت چيزى پشت پرده نيست، همه چيز حاضر است. «هذا»
2- در قيامت همه چيز مكتوب است. «كتاب»
3- پرونده اعمال انسان، دقيق و مطابق با واقع و بىنياز از شرح و تفسير است.
«يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ»
4- دليل دقّت و حقّانيّت كتابِ اعمال انسان آن است كه خداوند خود ثبت كرده است. «إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ»
5- ايمان به ثبت دقيق اعمال مىتواند بهترين بازدارنده انسان از خلافكارى
«1». تفسير برهان.
جلد 8 - صفحه 539
باشد. «كُنَّا نَسْتَنْسِخُ»
6- عمل انسان، همان گونه كه واقع شده ثبت مىشود، نه بر اساس قرائن و شواهد و آثار. «عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
هذا كِتابُنا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «29»
هذا كِتابُنا: اين كتابى است كه به فرموده ما كرام الكاتبيين آن را نوشتهاند، يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِ: گواهى دهد بر شما به راستى و درستى به آنچه كرده باشيد در دنيا بىزياده و نقصان. مراد صحيفه اعمال است كه روشن سازد بر ايشان عملهاى ايشان را بر وجهى كه گويا ناطق است به آن، إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ: طومارى است كه ما امر به نوشتن مىكرديم حفظه را تا مىنوشتند، ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ: آنچه بوديد كه بجا مىآورديد در دنيا از ساير اعمال و اقوال، از ابن عباس منقول است كه مراد لوح محفوظ است كه حفظه به امر حق سبحانه استنساخ مىنمايند آنچه مدون است نزد آنها از اعمال بندگان و ايشان در لوح ثبت مىكنند تا بر وفق آن هر يك را به جزاى خود رسانند «1» چنانچه فرمايد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «26» وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ «27» وَ تَرى كُلَّ أُمَّةٍ جاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى إِلى كِتابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «28» هذا كِتابُنا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «29» فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ (30)
ترجمه
بگو خدا زنده ميكند شما را پس ميميراند شما را پس جمع ميكند شما را براى روز قيامت نيست شكى در آن ولى بيشتر مردم نميدانند
و براى خدا است پادشاهى آسمانها و زمين و روزى كه بپا ميشود قيامت چنين روز زيان ميكنند اهل باطل و تباه كاران
و مىبينى هر دستهاى را بزانو در آينده هر دستهاى خوانده ميشود بسوى كتابش امروز جزا داده ميشويد آنچه را كه بوديد ميكرديد
اين كتاب ما است سخن ميگويد بر شما بحق همانا ما بوديم كه امر بنوشتن مينموديم آنچه را كه بوديد ميكرديد
پس امّا آنانكه گرويدند و كردند كارهاى شايسته پس داخل ميكند ايشانرا پروردگارشان در رحمتش اين است آن كاميابى آشكار.
تفسير
خداوند متعال در مقام ردّ قول منكرين معاد به پيغمبر خود دستور فرموده كه بگو خداوند شما را از كتم عدم بوجود آورده و زنده نموده پس ميميراند پس جمع ميكند ارواح شما را تا پايان اينعالم كه روز قيامت است و بايد در آنروز زنده شويد و شكّى در آن نيست چون بأدلّه قطعيّه معاد ثابت شده و معلوم است كسيكه قدرت داشته باشد نابودى را بود كند و نابود كند دو مرتبه ميتواند او را بود كند بلكه اعاده هر امرى آسانتر است از ابتداء بآن ولى بيشتر مردم از بيفكرى نميدانند اين امر واضح را و بعيد ميپندارند اعاده را با آنكه معترفند بابتداء و سلطنت حقّه حقيقيّه در آسمانها و زمين از آن حق است پس چگونه نميتواند مرده را زنده كند و روز كه برپا شود قيامت در آنروز اهل عدول از حق
جلد 4 صفحه 642
بباطل و تباهكاران خسارت زيادى ميكشند چون در نتيجه صرف عمر عزيز عذاب اليم هميشگى را تحصيل نمودهاند و مىبينى تو اى پيغمبر هر امّت و جماعتى را از امم سابقه و فرق لاحقه كه دينى اختيار نمودند خواه حق باشد خواه باطل از هول محشر و خستگى ايستادن بدو كنده زانو درآيند براى انتظار حساب و بعضى جاثيه را مأخوذ از جثوه بمعناى جماعت دانستهاند و گفتهاند هر امّت و فرقهاى مجتمعا حاضر در محشر ميشوند و در هر حال خوانده ميشوند براى مشاهده نامه اعمالشان و خدا ميفرمايد امروز بجزاى اعمالتان خواهيد رسيد اين نوشته ما است كه ملائكه بامر ما نوشتهاند اعمال شما را براستى و درستى براى شما بيان ميكند چون ما معمولا تمام عمليّات شما را استنساخ مينموديم در دنيا يعنى ملائكه بامر ما مينوشتند و نسخه بردارى ميكردند و از بعضى روايات استفاده ميشود كه استنساخ از روى لوح محفوظ است و در هر حال خداوند بيان حال اهل ايمان و اعمال صالحه را فرموده كه مشمول رحمت حق و داخل در بهشت ميشوند و كاملا كامياب و بهرهمند ميگردند و بيان احوال كفّار در آيات آتيه بيايد انشاء اللّه تعالى.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
هذا كِتابُنا يَنطِقُ عَلَيكُم بِالحَقِّ إِنّا كُنّا نَستَنسِخُ ما كُنتُم تَعمَلُونَ «29»
اينکه است كتاب ما که ميگويد بر شما آنچه حقّ است محققا ما استنساخ ميكنيم آنچه را که بوديد عمل ميكرديد.
هذا كِتابُنا اشاره به همان نامه عمل است که بدست هر يك داده ميشود.
يَنطِقُ عَلَيكُم بِالحَقِّ که چيزي بر خلاف واقع در او نوشته نشده و اطلاق نطق بر كتاب كنايه از بيان و نشان دادن است چنانچه در لسان ما هم ميگوييم: اينکه نامه چنين ميگويد و چنين شهادت ميدهد و چنين نشان ميدهد.
إِنّا كُنّا نَستَنسِخُ استنساخ امر بكتبه اعمال است که بنويسند.
ما كُنتُم تَعمَلُونَ آنچه را که بوديد عمل ميكرديد در خبر دارد حتي نفخ بآتش را مينويسند و خداوند بصفت ستّاريّت كتبه روز را غير شب قرار داده و
جلد 16 - صفحه 127
بعكس، و هر روز و شب پست آنها عوض ميشود که هر ملكي بيش از يك روز يا يك شب ندارد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 29)- بار دیگر از سوی خداوند به آنها خطاب میشود و به عنوان تأکید میگوید: «این کتاب ما است که به حق با شما سخن میگوید» و اعمال شما را بازگو میکند! (هذا کِتابُنا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ).
آن روز که شما هر چه میخواستید انجام میدادید هرگز باور نمیکردید که اعمالتان در جایی ثبت شود، ولی «ما آنچه را انجام میدادید مینوشتیم» (إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
نکات آیه
۱ - خداوند ثبت کننده اعمال امت ها در نامه عمل شان (هذا کتبنا) در صورتى که «هذا» اشاره به نامه عمل باشد; از اضافه «کتاب» به «نا» استفاده مى شود که ثبت اعمال آدمیان مستند به خداوند است.
۲ - احتجاج الهى در قیامت با امت ها، براساس مدرک و سند (هذا کتبنا)
۳ - صحیفه اعمال امت ها در قیامت، بیان کننده تمامى کردار ایشان، به صورتى دقیق و بدون کمترین کاستى و فزونى (ینطق علیکم بالحقّ)
۴ - حاکمیت تدبیر الهى، بر روند ثبت اعمال آدمیان، مانع راه یافتن کمترین باطل و کاستى در آن (کتبنا ینطق علیکم بالحقّ) اضافه شدن «کتاب» به ضمیر «نا» بیانگر علت اتصاف آن به «ینطق علیکم بالحقّ» است; یعنى، چون ما مطالب آن را ثبت کرده ایم، هرچه گوید حق است.
۵ - نامه اعمال امت ها، خود گویا و بى نیاز از شرح و تفسیر (ینطق علیکم بالحقّ) واژه «نطق» - چه در معناى حقیقى (سخن گفتن) باشد و چه در معناى کنایى (گویایى و روشنى) - بى نیازى از تفسیر و توضیح را مى رساند.
۶ - نسخه بردارى مداوم و ثبت دقیق اعمال آدمیان (إنّا کنّا نستنسخ)
۷ - مستند بودن نامه اعمال آدمیان، دلیل حق بودن و کاستى نداشتن آن (ینطق علیکم بالحقّ إنّا کنّا نستنسخ) «إنّا کنّا...» در مقام تعلیل است و تکرار ضمایر متکلم و نیز تأکید به وسیله «إنّ»، مطلب بالا را افاده مى کند.
۸ - نسخه بردارى از اعمال آدمیان، هم زمان با صدور عمل از سوى آنان * (إنّا کنّا نستنسخ) تعبیر «إنّا کنّا...» با «ما کنتم...» هم وزن و هر دو ماضى استمرارى است. این هماهنگى تعبیرها، افاده مى کند که استنساخ عمل، هم زمان با خود عمل صورت گرفته است.
۹ - نقش کارگزاران الهى، در ثبت و ضبط اعمال آدمیان * (کتبنا ... إنّا کنّا نستنسخ) ضمایر متکلم مع الغیر در این آیه، ممکن است از آن جهت به کار رفته باشد که خداوند، برنامه هاى خویش را در نظام تکوین، از طریق عوامل و کارگزارانش عملى مى سازد.
۱۰ - اعمال ثبت شده در نامه عمل انسان، گویا و غیر قابل انکار از سوى او (هذا کتبنا ... إنّا کنّا نستنسخ) تأکید بر «ینطق ... بالحقّ» و نیز «إنّا کنّا نستنسخ»، در حقیقت این پیام را به مخاطب مى رساند که آنچه در نامه عملش ثبت شده، چنان متقن است که راهى براى انکار آن نیست.
روایات و احادیث
۱۱ - «روى عن النبى(ص) أنّه قال: إذا ذکر العبد ربّه فى قلبه کتب اللّه له ذلک فى صحیفة ثمّ یعارض الملائکة یوم الخمیس فیریهم اللّه ذکر عبده له بقلبه فیقول الملائکة ربّنا عمل هذا العبد قد أحصیناه أمّا هذا العمل فمانعرفه فیقول الربّ إن عبدى قد ذکرنى بقلبه فأثبتُّه فى صحیفته فذلک قوله «إنّا کنّا نستنسخ ما کنتم تعملون»;[۱] از پیامبر(ص) روایت شده که فرمود: هرگاه بنده در قلب خود خدا را یاد کند، خداوند آن را در کتابى ثبت مى کند. سپس خداوند، در روز پنج شنبه این ذکر قلبى را به ملائکه نشان مى دهد. ملائکه مى گویند: پروردگارا! عمل این بنده را ما احصا نموده ایم; اما این عمل را ما نمى شناسیم!؟ پروردگار گوید: بنده من، مرا در قلب خود یاد کرد. پس آن را در کتاب عمل وى ثبت نمودم و این است سخن خداوند که مى فرماید: إنّا کنّا نستنسخ ما کنتم تعملون».
موضوعات مرتبط
- امتها: حسابرسى اخروى امتها ۳; نامه عمل امتها ۳
- خدا: افعال خدا ۱; حاکمیت تدبیر خدا ۴; قانونمندى احتجاج خدا ۲
- ذکر: آثار ذکر خدا ۱۱
- عمل: ثبت عمل قلبى ۱۱; دقت در ثبت عمل ۳، ۴، ۶; منشأ ثبت عمل ۱; نقش عمل ۸; وضوح ثبت عمل ۱۰; وقت ثبت عمل ۸
- قیامت: احتجاج در قیامت ۲
- کارگزاران خدا: نقش کارگزاران خدا ۹
- ملائکه: ملائکه ثبت عمل ۹
- نامه عمل: استنساخ نامه عمل ۶; دلایل حقانیت نامه عمل ۷; نقش نامه عمل ۲، ۳; وضوح نامه عمل ۵
منابع
- ↑ تفسیر برهان، ج ۴، ص ۱۷۰، ح ۲.