الحجر ٩٣
کپی متن آیه |
---|
عَمَّا کَانُوا يَعْمَلُونَ |
ترجمه
الحجر ٩٢ | آیه ٩٣ | الحجر ٩٤ | ||||||||||||||
|
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۸۵ - ۹۹،سوره حجر
- معناى آيه شريفه ((و ما خلقنا...))
- بيان وهن استدلال هر يك از قائلين به جبر و تفويض به اين آيه شرفه براى اثباتمرام خود
- معناى ((صفح )) و فرق آن با ((عفو)) و مفاد جمله : ((فاصح الصفحالجميل ...))
- بيان اينكه مراد از ((سبعا من المثالى )) سوره حمد است و اشاره به وجوهى كه دربارهاين تعبير گفته است
- معناى ((مثانى )) و اشاره به معناهائى كه ديگران براى آن گفته اند
- بيان چهار دستور به رسول الله (ص ) در آيه شريفه
- مقصود از ((مقتسمين )) و وجه تسميه آنان به اين نام
- دستور علنى كردن دعوت به پيامبر(ص ): ((فاصدع بما تؤ مر))
- توضيح اينكه مراد از ((يقين )) در آيه : ((و اعبد ربك حتى ياءتيك اليقين )) مرگ است
- روايتى در توضيح معناى ((فاصفح الصفحالجميل )) و ((سبع مثالى )) و مراد از مقتسمين ))
- چند روايت درباره علنى شدن دعوت پيامبر(ص ) و نيز درباره پنج تن مستهزئين آنحضرت
- رواياتى در ذيل آيه ((واعبد ربك حتى ياتيك اليقين ))
- بحثى فلسفى در چگونگى تكليف و دوام آن
- تكاليف الهى همواره ملازم آدمى بوده و بشر در همه احوال محتاج دين است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ «93»
از آنچه انجام مىدادهاند.
پیام ها
1- عذاب دنيوى كفّار، عذاب اخروى آنان را برطرف نمىكند. أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ ... فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ
2- لازمهى تربيت، سؤال و توبيخ است. «فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ»
3- توجّه به سؤال و حسابرسى در قيامت و اينكه از همه مىپرسند، «أَجْمَعِينَ» و از همهى كارها مىپرسند، «عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ» يكى از عوامل بيدارى است.
4- وظيفه پيامبر هشدار است ولى حساب مردم با خداست. أَنَا النَّذِيرُ ... لَنَسْئَلَنَّهُمْ ...
«1». آلَ عِمْران، 7.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 483
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ (93)
عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ: از آنچه در دنيا بودند كه بجا آوردند.
1- انس بن مالك روايت كرده «1» از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه ايشان را از كلمه (لا اله الّا اللّه) پرسند.
2- ابن مسعود گويد: «2»: هيچكس نباشد مگر آنكه خداى تعالى از او سؤال كند اى پسر آدم، چه مغرور كند تو را از من، و چه كردى، و چرا كردى، و پيغمبران را چه جواب دادى.
3- در خصال «3»- صدوق رحمه الله از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قال لا تزول قدم عبد يوم القيمة حتّى يسئل عن اربع: عن عمره فيما افناه و شبابه فيما ابلاه و عن ماله من اين اكتسبه و فيما انفقه و عن حبنا اهل البيت: فرمود:
هيچ بندهاى قدم بر ندارد در قيامت مگر آنكه از چهار چيز پرسند: 1- از عمر او كه در چه فانى كردى. 2- از جوانى او كه در چه پير كردى. 3- از مال او
«1» مجمع البيان، جلد 3، صفحه 346.
«2» مجمع البيان، جلد 3، صفحه 346.
«3» خصال باب الاربعة جلد 1 صفحه 252.
جلد 7 - صفحه 149
كه از كجا جمع كردى، و كجا خرج نمودى. 4- از ولايت ما اهل بيت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ (88) وَ قُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ (89) كَما أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ (90) الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ (91) فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (92)
عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ (93)
ترجمه
مدوز البتّه دو چشم خود را بسوى آنچه بهرهمند نموديم بآن اصنافى را از آنها و اندوه مخور بر ايشان و فرود آور جانبت را براى اهل ايمان
و بگو همانا اين منم بيم دهنده آشكار
چنانچه نازل نموديم بر قسمت كنندگان
جلد 3 صفحه 265
آنانكه گردانيدند قرآن را پارهها
پس قسم بپروردگار تو هر آينه مسئول ميكنيد البته آنها را تمامى
از آنچه بودند كه بجا ميآوردند.
تفسير
- خداوند سبحان براى گوشزد بندگان نهى فرموده است پيغمبر خود را از دوختن چشم بمال كفار چه اموال آنها اجناس و انواعى باشند و چه آنها فرق و اصنافى و بنابر اوّل ازواجا حال براى ما متّعنا است و بنابر ثانى مفعول به آنست كه اظهر است و بآن ترجمه شد چون تمام آنها در مقابل نعمت كتاب و ايمان كه خداوند باو و امّتش داده حقير و ناچيز است و نيز نهى فرمود او را از آنكه محزون و غمگين باشد از بقاء آنها بر كفر براى علاقمندى آنحضرت بقوّت و شوكت اسلام چون خداوند قادر است كه اسلام را قوّت و شوكت دهد بدون مسلمان شدن آنها و امر فرمود آنحضرت را كه تواضع و فروتنى كند با اهل ايمان اگر چه ضعيف و ناتوان باشند و بىاعتنا باشد بكفّار اگر چه قوى و توانا باشند در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كسيكه قرآن باو داده شده است پس گمان كند بكسى داده شده است بهتر از آنچيزيكه باو داده شده پس بزرگ شمرده چيزيرا كه كوچك شمرده خدا و كوچك شمرده چيزى را كه بزرگ شمرده خدا و قمّى ره از آنحضرت نقل نموده كه چون اين آيه نازل شد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود قريب باين مضمون كه كسيكه دلبستگى بخدا پيدا نكند از دنيا جز حسرت نبرد و كسيكه چشم بمال مردم داشته باشد گرفتارى و همّش زياد شود و خشم و غيظش ساكن نگردد و كسيكه نداند نعمت خدا را براى خود جز در خوراك و لباس ارزان شده است كار او و نزديك گشته عذاب او و كسيكه صبح كند در حاليكه غمناك باشد براى دنيا صبح نموده است در حاليكه غضبناك است بر خدا و كسيكه شكايت كند از مصيبتى كه بر او وارد شده شكايت از پروردگار خود نموده و كسيكه داخل شود در آتش از اين امّت كه قرآن خوانده از كسانى است كه بقرآن استهزاء نموده و كسيكه وارد شود بر دولتمندى و خشوع نمايد نزد او براى طلب مالش دو ثلث از دينش رفته است و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه نگاه نميفرمود بآنچه در نظر او خوب ميآمد از امتعه دنيا و نيز امر فرمود آنحضرت را كه بفرمايد من با بيان كافى وافى ميترسانم شما را از غضب
جلد 3 صفحه 266
خدا در برابر مخالفت و معصيت او و بيان ميكنم تمام معارف الهيّه و آنچه را محتاجيد شما بآن و مأمورم من بابلاغ آن بشما و آنكه در صورت اعراض عذاب بر شما نازل خواهد شد چنانچه نازل فرمود خدا عذاب را بر قسمت كنندگان و آنها آنانند كه قرآن را پاره پاره و جزء جزء نمودند و بعضى را گفتند حقّ است و بعضى را گفتند باطل است و ما ببعضى مؤمنيم و ببعضى كافريا بعضى را گفتند سحر است و بعضى را گفتند شعر است و بعضى را گفتند افسانه است و آنها يهود و نصارى بودند كه مفسرين گفتهاند يا قريش بودند كه از صادقين سلام اللّه عليهما روايت شده است و چگونگى عذاب آنها در دنيا مذكور در تواريخ و در آخرت مسطور در لوح محفوظ است و بنابراين كما انزلنا در آيه شريفه مربوط و متعلّق است به انا النذير در آيه قبل كه مراد از آن انذار از عذاب است و بعضى گفتهاند مفاد اين آيه آنستكه ما نازل نموديم كتاب را بتو چنانچه نازل نموديم بر قسمت كنندگان و بنابراين كما انزلنا مربوط است بقول خداوند و لقد آتيناك در آيات سابقه كه مراد از آن انزال كتاب است و معناى اوّل اظهر است و كلمه عضين جمع عضه بمعناى عضو و جزء است و خداوند قسم ياد فرموده بذات اقدس خود كه تمامى آنها را در معرض سؤال و پرسش كه موجب رسوائى و فضيحت و خوارى و خفت آنها گردد در آورد و مجازات فرمايد آنها را بر اعمال ناشايستهاى كه بجا ميآوردند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
عَمّا كانُوا يَعمَلُونَ (93)
از تمام وظائف ديني، زيرا افعال و اعمال بر پنج قسمت منقسم ميشود: واجب حرام، مستحبّ، مكروه، و مباح مورد سؤال دو قسم اول است از ترك واجب و فعل
جلد 12 - صفحه 74
حرام، و نيز سؤال ميشود از مظالم عباد که تفسير شد آيه شريفه إِنَّ رَبَّكَ لَبِالمِرصادِ بمظالم و حديث قدسي دارد.
و عزّتي و جلالي لا يجوزني ظلم ظالم تا حق مظلوم گرفته نشود ظالم رها نميشود و دارد در أخبار اولا اگر ظالم عباداتي دارد بمظلوم ميدهند بمقدار حقش، و اگر ندارد و مظلوم گناهاني دارد بار بر ظالم ميشود، و اگر ندارد بمظلوم ميگويند که هر که از دوستان تو و بستگان و أرحام و رفقاء که ميخواهي نجات پيدا كنند بياور و گناهان آنها را بر ظالم بار كن.
(بشارت) اگر ائمه اطهار گناهان تمام شيعه را بار كنند بر ظالمين خود جا دارد چون آنها عبادت ندارند و اينها گناه ندارند و اگر گناه تمام شيعه را بر آنها بار كنند تدارك ظلمهاي آنها نميشود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 93)- «از تمام کارهایی که انجام میدادند» (عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ).
روشن است که سؤال خداوند برای کشف مطلب پنهان و پوشیدهای نیست، چرا که او از اسرار درون و برون آگاه است. بنابراین سؤال مزبور به خاطر تفهیم به خود طرف است تا به زشتی اعمالش پی ببرد و در حقیقت این پرسشها بخشی از مجازات آنهاست.
نکات آیه
۱- تمامى رفتار و اعمال آدمیان، مورد بازپرسى خداوند در قیامت قرار خواهد گرفت. (لنسئلنّهم ... عمّا کانوا یعملون)
۲- تمامى رفتار و اعمال کافران و تجزیه کنندگان قرآن، مورد بازپرسى خداوند در قیامت قرار خواهد گرفت. (المقتسمین . الذین جعلوا القرءان عضین . فوربّک لنسئلنّهم أجمعین . عمّا کانوا یعملون)
۳- همه انسانها در برابر اعمال و رفتار خویش، مسؤولند. (لنسئلنّهم ... عمّا کانوا یعملون)
۴- ربوبیت الهى، مقتضى بازپرسى و کیفر و پاداش دادن در برابر اعمال و رفتار آدمى است. (فوربّک لنسئلنّهم أجمعین . عمّا کانوا یعملون)
۵- اعمال و رفتار انسان، معیار بازپرسى و محاسبه و تعیین کننده سرنوشت او در قیامت (لنسئلنّهم ... عمّا کانوا یعملون)
موضوعات مرتبط
- انسان: مسؤولیت انسان ۳
- پاداش: زمینه پاداش ۴
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۴
- سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت اخروى ۵
- عمل: آثار عمل ۵; مؤاخذه اخروى عمل ۱; زمینه مؤاخذه عمل ۴; مسؤول عمل ۳
- قرآن: مؤاخذه اخروى تجزیه کنندگان قرآن ۲
- قیامت: مؤاخذه در قیامت ۱، ۲; ملاک مؤاخذه در قیامت ۵
- کافران: مؤاخذه اخروى کافران ۲
- کیفر: زمینه کیفر ۴
منابع